قارون
قارون (به عربی: קֹרַח) از افراد بنیاسرائیل (مصر باستان)، معاصر موسی پیامبر و به قولی پسرعموی وی بود. قارون جاهطلب، بخیل، حسود و بسیار ثروتمند بود، آنچنانکه چند تن زورمند زیر بار کلیدهای مخازن و دفاتر حساب اموالش زانو میزدند. هرچند او را اندرز میدادند که به مال دنیا مغرور نشود، و آن را در راه خیر مردم صرف کند، نمیپذیرفت. وی در پرداخت زکات بُخل ورزید و عاقبت حیلهای اندیشید تا موسی را با سلاح تهمت مغلوب کند. پس با زنی تبهکار تبانی کرد تا وی در حضور قوم از موسی تظلم کند و او را به زنا متهم سازد. چون صبح فرارسید، قارون در مجمع بنیاسرائیل رو به موسی کرد و گفت: آیا در تورات وارد نشده که زانی را باید سنگسار کرد؟ موسی گفت: آری. قارون گفت: پس تو به حکم تورات و فتوای خودت باید سنگسار شوی، زیرا با فلان زن زنا کردهای. موسی زن را احضار کرد و او را قسم داد تا حقیقت امر را در حضور قوم بیان کند. زن گفت: آنچه قارون میگوید تهمت و افتراست، و من گواهی میدهم که قارون دروغگوست. آنگاه موسی دربارهٔ او نفرین کرد و خدا زلزلهای سخت پدیدآورد و زمین «قارون، خانه و گنجش» را به کام خود کشید. دربارهٔ تشخیص هویت قارون با رجال تاریخی میان محققان اختلاف است.[۱] داستان قارون در قرآن در سوره قَصص، آیههای ۷۶ تا ۸۴ آمدهاست.

این اثر فرسکو در واتیکان قرار دارد.
پانویس ویرایش
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به قارون در ویکیگفتاورد موجود است. |
- ↑ فرهنگ فارسی محمد معین، جلد ششم، صفحهٔ ۱۴۲۷