قرقی

گونه‌ای از باز (سرده)


قرقی [۱] [۲] [۳] یا واشک [۴] یا باشه [۴] یا باز گنجشک‌خوار[۵] (نام علمی: Accipiter nisus) پرنده شکاری کوچکی از تیرهٔ بازان است. قرقی‌ها در میان درختان آشیانه ساخته و برای شکار پرندگان کوچک مثل گنجشک در لابه‌لای درختان و بوته‌ها سازگاری پیدا کرده‌اند.

قرقی
Accipiter nisus kill.jpg
قرقی نر
Accipiter nisus Meneer Zjeroen.jpg
قرقی ماده
وضعیت حفاظت
رده‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پرندگان
راسته: بازسانان
تیره: بازان
سرده: Accipiter
گونه: A. nisus
نام دوبخشی
Accipiter nisus
لینه، ۱۷۵۸
Accnis Area Map-2.PNG
      حضور در تابستان       سکونت در طول سال        حضور در زمستان

ویژگی‌هاویرایش

قرقی با اندازه کوچک، بال‌های کوتاه و گردن و دم دراز و خط ابرویی سفید و لکه سفید پس گردن از سایر پرندگان خانواده بازان متمایز است. قرقی ماده حدود ۲۵درصد از نر آن بزرگتر است که یکی از بالاترین دودیسی‌های جنسی در میان پرندگان است. طول بدن قرقی نر ۲۸ و طول ماده ۳۸ سانتی‌متر است.

قرقی شباهت زیادی به پیغوی بزرگ، پیغوی کوچک و طرلان دارد. قرقی ماده را به دشواری می‌توان از پیغوی بزرگ ماده تشخیص داد. اندازه هر دو مشابه است اما دم و بال‌های قرقی کوتاه‌تر است. قرقی همچنین کمی بزرگتر از پیغوی کوچک است. قرقی ماده ممکن است با طرلان نر اشتباه گرفته شود اما قرقی ماده کوچکتر و لاغرتر است. بال‌های کوتاهتری دارد و انتهای دم آن مربع‌مانند است. ضمن اینکه طرلان در زمینه سفید زیر شکمش خطوط مشکی دارد.

زیستگاهویرایش

قرقی در بخش‌های بزرگی از اروپا، آسیا و شمال و شرق آفریقا زندگی می‌کند. قرقی پرنده‌ای مهاجر است و در ایران فقط در زمستان می‌ماند.

واژه‌شناسی فارسیویرایش

قرفی یک اسم ترکی است.[۶] یکی از نام‌های فارسی این پرنده "جُرَه باز" بود که در شعرهای فارسی نیز به کار رفته است و اشاره به جثه کوچک‌تر قرقی نسبت به "طرلان" دارد. همچنین به این پرنده در فارسی «باشه» نیز گفته می‌شد. این پرنده در مازندران، ایلام، کرمانشاه و لرستان واشه گفته می‌شود. در گیلان «واشک» و در برخی گویش‌های محلی نیز «باشه» گفته می‌شود.[۷]

حافظ:

«به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید / چو باشه در پی هر صید مختصر نرود»

منابعویرایش

  1. ادهمی، علی (۱۳۸۴). دانشنامه پرندگان. فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
  2. منصوری، جمشید (۱۳۹۲). راهنمای پرندگان ایران. فرزانه. ص. ۲۶۳. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۲۳۹-۵۳-۰.
  3. مبصر، فرید (۱۳۹۵). راهنمای میدانی پرندگان ایران. تهران: ناشر نویسنده. صص. ۲۵۵. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۰۴-۶۱۸۷-۴.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Blanford, W.T. (1876). Eastern Persia. An account of the journeys of the Persian boundary commission 1870–72. II Zoology and Geology. London: MacMillan & Co. pp. 98–304.
  5. حبیبی، طلعت؛ راعی، محمدمهدی (۱۳۷۳). جانورشناسی عمومی مهره‌داران. موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. ص. ۶۵۱. شابک ۹۶۴-۰۳-۳۴۴۴-۸.
  6. https://www.vajehyab.com/amid/%D9%82%D8%B1%D9%82%DB%8C
  7. خالقی‌زاده، ابوالقاسم (۱۴۰۰). فرهنگ نام‌های محلی پرندگان ایران. تهران: مؤسسه ایرانشناسی. صص. ۴۳۱. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۸۳۵۱-۵۲-۸.