هایپرمدرنیسم (شطرنج)

هایپرمدرنیسم مکتبی از شطرنج است که پس از جنگ جهانی اول ظهور کرد. این مکتب طبق ایده های استادان شطرنج اروپای مرکزی بوجود آمد و روش های سنتی بازی شطرنج ، از جمله رویکرد ویلهلم اشتاینیتز به مرکز صفحه و قوانینی که توسط زیگبرت تاراش وضع شده بود را به چالش کشید.

abcdefgh
8
a8 black rook
b8 black knight
c8 black bishop
d8 black queen
e8 black king
f8 black bishop
h8 black rook
a7 black pawn
c7 black pawn
d7 black pawn
f7 black pawn
g7 black pawn
h7 black pawn
b6 black pawn
e6 black pawn
f6 black knight
c4 white pawn
d4 white pawn
f3 white knight
a2 white pawn
b2 white pawn
e2 white pawn
f2 white pawn
g2 white pawn
h2 white pawn
a1 white rook
b1 white knight
c1 white bishop
d1 white queen
e1 white king
f1 white bishop
h1 white rook
8
77
66
55
44
33
22
11
abcdefgh
دفاع وزیر هندی, کنترل کردن مربع e4 مرکزی بوسیله سایر مهره ها , نه پیاده ها ، یک گشایش هایپرمدرن برای سیاه است.

بررسی اجمالی ویرایش

هایپر مدرنیست ها ایده های جدید خود را با بازی ها و پیروزی ها به نمایش گذاشتند. آرون نیمزوویچ ، بنیان‌گذار و پیشروترین تمرین‌کننده هایپرمدرنیسم، [۱] نشان داد که بازی‌ها را می‌توان از طریق کنترل غیرمستقیم مرکز به دست آورد و دیدگاه تاراش مبنی بر که مرکز باید توسط پیاده‌ها اشغال شود، را در هم شکست. نیمزوویچ از کنترل مرکز با مهره‌های دور به جای استفاده از پیاده‌ها حمایت می‌کرد، بنابراین مرکز را خالی می گذاشت و حریف را تشویق می‌کرد تا پیاده هایش را جلو بیاورد تامرکز را با آنها اشغال کند، سپس این پیاده ها تبدیل به هدف حملات می شدند. این بخشی از چارچوب هایپرمدرن بود که نیمزوویچ در کتاب خود سیستم من گنجانده بود، که تأثیر زیادی بر بسیاری از شطرنج بازان گذاشت. وی مفاهیم زنجیره پیاده ها ، حفاظت بیش از حد، تضعیف ، پیشگیری ، مهار، قرار گرفتن در ردیف هفتم، پاسگاه های اسب ، پویایی پیاده وزیر منزوی ، و سایر زمینه های شطرنج را معرفی و رسمیت بخشید.

اگرچه هیچ یک از نمایندگان اولیه مکتب هایپرمدرن هرگز عنوان قهرمان شطرنج جهان را به دست نیاوردند، اما در میان قوی ترین بازیکنان جهان بودند. سبک بازی قهرمان جهان الکساندر آلخین با هایپرمدرنیسم مرتبط بود، اما سبک او بیشتر آمیخته ای از هایپرمدرنیسم با مکتب کلاسیک بود.

در عمل، هایپرمدرنیسم جایگزین نظریه کلاسیک اشتاینیتز و تاراش نشده است. در عوض، کتاب‌های درسی شطرنج مدرن، هایپرمدرنیسم را به‌عنوان افزوده یا بسط نظریه کلاسیک توصیف می‌کنند.

افتتاحیه های هایپرمدرن عبارتند از: گشایش رتی ، دفاع هندی شاه ، دفاع هندی وزیر ، دفاع نیمزو-هند ، دفاع نیمزوویچ ، دفاع گرونفلد ، دفاع بوگو-هند ، دفاع قدیمی هند ، گشایش کاتالان ، حمله هندی شاه ، دفاع آلخین ، دفاع پیرک، دفاع مدرن. ، گشایش لارسن و تا حدی گشایش انگلیسی . گشایش هایی مانند 1.a3 به منزله گشایش های هایپرمدرن نیستند، زیرا اگرچه اشغال مرکز با پیاده را به تاخیر می اندازند، اما پیشبرد مهره را نیز به تاخیر می اندازند.[نیازمند منبع][ نیازمند منبع ]

تاریخچه ویرایش

هوارد استونتون و بسیاری از معاصران قرن نوزدهمی او ایده‌های مختلفی را که با هایپرمدرنیسم مرتبط بودند، درک کردند. [۲] مکتب هایپرمدرن بعنوان یک تئوری شطرنج در دهه 1920 مطرح شد. اعضای اصلی آن آرون نیمزوویچ ، ریچارد رتی ، ساویلی تارتاکور ، گیولا بریر ، افیم بوگولجوبوف و ارنست گرونفلد بودند که همگی از اروپای مرکزی آمده بودند. [۳] آنها احساس می کردند که شطرنج در حال تبدیل شدن به یک بازی کسل کننده و کند، و در نتیجه بی ارزش شدن است. آنها همچنین معتقد بودند که شطرنج را نمی توان با مجموعه ای ساده از قوانین یا اصول، مانند آنچه توسط زیگبرت تاراش مطرح شده، تعریف کرد.

بنابراین، ایده‌های آنها چالشی برای رسم سنتی موجود بود که توسط تاراش در دهه 1890 رایج شد. این روش سنتی ، در واقع گلچینی از ایده هایی بود که توسط ویلهلم اشتاینیتز پیشگام شطرنج مطرح شده بود. اشتاینیتز اولین بازیکنی بود که در بازی خود تسلط بر شطرنج موضعی را نشان داد و ایده هایی که او توسعه داد به عنوان مکتب فکری "کلاسیک" یا "مدرن" شناخته شد. این مکتب فکری بر اهمیت مزایای «ایستا» مانند اجتناب از ضعف پیاده‌ها، پاسگاه‌های قوی برای اسبها و تلاش برای فیلهای «خوب» به جای «بد» در موقعیت‌هایی با ساختار پیاده‌های قفل شده تأکید می‌کرد. این مکتب فکری به نوبه خود واکنشی بود به شیوه‌های قبلی آدولف اندرسن ، هنری بلکبرن و دیگران که نماینده مکتب رمانتیک بودند.

در سال 1922، رتی Die neuen Ideen im Schachspiel (ایده های جدید در شطرنج) را منتشر کرد، که بررسی تکامل تفکر شطرنج از زمان پل مورفی تا آغاز مکتب هایپرمدرن بود. نام «هایپر مدرن» توسط تارتاکوور ابداع شد. [۴] کتاب او Die hypermoderne Schachpartie (بازی شطرنج هایپرمدرن ) در سال 1924 منتشر شد. کتاب نیمزوویچMein System (سیستم من)در سال 1925 تا 1927 در پنج قسمت منتشر شد. این کتاب عناصر هایپرمدرنیسم را مورد بحث قرار می دهد، اما عمدتاً بر شطرنج موضعی تمرکز می کند.

منابع ویرایش

  1. Hooper & Whyld 1996, p. 361, schools of chess · The Hypermodern movement.
  2. Korn & de Firmian 1990, p. 625.
  3. Averbakh 2012, p. 81.
  4. Hooper & Whyld 1996, p. 178, hypermodern.

کتابشناسی - فهرست کتب ویرایش

  • Averbakh, Yuri (2012), A History of Chess from Chaturanga to the Present Day, Russell Enterprises, ISBN 978-1-936490-44-8
  • Hooper, David; Whyld, Kenneth (1996) [First pub. 1992], The Oxford Companion to Chess (2nd ed.), Oxford University Press, ISBN 0-19-280049-3
  • Korn, Walter; de Firmian, Nick (1990), Modern Chess Openings, David McKay Company, Inc, ISBN 0-8129-1730-8
  • Réti, Richard and John Hart (tr.) (2002) [1923], Modern Ideas in Chess, Hardinge Simpole, ISBN 1-84382-015-3


بیشتر خواندن ویرایش

  •  
  •  

لینک های خارجی ویرایش