نقد قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Arboc (بحث | مشارکت‌ها)
جز 6 ویرایش خرابکارانهٔ Arboc (بحث) به آخرین ویرایش Ladsgroup واگردانی شد. (توینکل)
خط ۴۵:
=== موارد غیراخلاقی ===
هرچند گروه‌های مختلف از مسلمانان هر یک بخشی از این انتقادات یا کل این انتقادات را برخاسته از ترجمه‌های بدون تفسیر یا تفسیرهای متفاوت و نادرست دیگران از جمله دیگر گروه‌های مسلمان می‌دانند اما مواردی متعدد توسط منتقدان قرآن مطرح شده است<ref>{{یادکرد وب | نشانی=https://richarddawkins.net/2015/03/no-youre-not-taking-those-verses-out-of-context/ | عنوان=No, You’re Not Taking Those Verses ‘Out of Context’ | ناشر=[[بنیاد خرد و دانش ریچارد داوکینز]] | تاریخ=10 مارس 2015 | بازبینی=9 نوامبر 2015 | نویسنده=Ali A. Rizvi}}</ref><ref name="skepticsannotatedbible"/> که برخی از آنها عبارتند از:
* در مورد زنان سوره نسا آیه ۳ (تعدد زوجات)، آیات ۱۱ و ۲۴ (تجاوز به زنان شوهردار تصاحب شده) و ۳۴ (کتک زدن زنان) و سوره بقره آیه ۲۲۳{{سخ}}
* سوره مائده آیه ۳۸: وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا جَزَاء بِمَا کَسَبَا نَکَالاً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ.{{سخ}} و مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند دستشان را به عنوان کیفری از جانب خدا ببرید و خداوند توانا و حکیم است.
 
* سوره نحل آیه ۷۵ و ۷۶ (ترویج برده داری با مقایسه شخص کر و لال با بنده زرخرید): ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوکًا لاَّ یَقْدِرُ عَلَی شَیْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ{{سخ}}وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَّجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لاَ یَقْدِرُ عَلَیَ شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَی مَوْلاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّههُّ لاَ یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَمَن یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ{{سخ}} اللّهُ برده زرخریدی را مثال می‌زند که هیچ قدرتی ندارد، و کسی را که از جانب خویش رزق نیکویش داده‌ایم و در نهان و آشکارا انفاق می‌کند آیااین دو برابرند؟ سپاس برای خداست، بلکه بیشترشان نمی‌دانند{{سخ}} و اللّهُ دو مرد را مثال می‌زند که یکی گنگ (کر و لال) است و بر هیچ چیز توانی ندارد و باری بر دوش مولای خود است و به هر سو که او را بفرستد هیچ فایده‌ای ندارد، آیا این مرد با آن کس که مردم را به عدل فرمان می‌دهد و خود بر راه راست می‌رود برابر است؟
سطر ۵۱ ⟵ ۵۲:
* سوره توبه آیه ۱۲۳: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَکُم مِّنَ الْکُفَّارِ وَلِیَجِدُواْ فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ.{{سخ}} ای کسانیکه ایمان آورده‌اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید. تا در شما درشتی و شدت را بیابند؛ و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است.
 
* سوره مائده آیه ۳۳: إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ.{{سخ}} سزای کسانی که با [دوستداران] خدا و پیامبر او می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایی آنان در دنیاست و درآخرت عذابی بزرگ خواهند داشت.
 
* سوره التوبه آیه ۲۸: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ یَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.{{سخ}} ای کسانی که ایمان آورده‌اید، مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند، و اگر از بینوایی می‌ترسید، خدا اگر بخواهد به فضل خوش بی‌نیازتان خواهد کرد. زیرا خدا دانا و حکیم است.
 
* سوره التوبه آیه ۲۹: قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّی یُعْطُواْ الْجِزْیَةَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ.{{سخ}} کسانی را از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی‌آورند و چیزهایی را که خدا و پیامبرش حرام کرده است بر خود حرام نمی‌کنند و دین حق را نمی‌پذیرند بکشید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند.
 
* سوره الانفال (غنایم جنگی) آیه ۱۲: إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَی الْمَلآئِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ.{{سخ}} و آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: من با شمایم. شما مؤمنان را به پایداری وادارید. من در دلهای کافران بیم خواهم افکند. بر گردنهایشان بزنید و انگشتانشان را قطع کنید.
 
* سورهُ توبه آیه ۵: فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّکَاةَ فَخَلُّواْ سَبِیلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ.{{سخ}} پس چون ماه‌های حرام به سر آمد آنگاه مشرکان را هر جا یافتید به قتل رسانید؛ و آنها را دستگیر و محاصره کنید؛ و هر سو در کمین آنها باشید. چنانچه توبه کردند و نماز به پای داشتند و زکات دادند پس از آنها دست بدارید؛ که خدا آمرزنده و مهربان است.
 
* سوره توبه آیه ۱۲: وَإِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ.{{سخ}} اگر پس از بستن پیمان، سوگند خود شکستند و در دین شما طعن زدند، با پیشوایان کفر قتال کنید که ایشان را رسم سوگند نگه داشتن نیست، باشد که از کردار خود باز ایستند.
 
* سوره بقره آیه ۱۹۱: وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّی یُقَاتِلُوکُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذَلِکَ جَزَاء الْکَافِرِینَ.{{سخ}} هرجا که آنها را بیابید بکشید و از آنجا که شما را رانده‌اند، برانیدشان، که فتنه از قتل بدتر است؛ و در مسجد الحرام با آنها مجنگید مگر آنکه با شما بجنگند؛ و چون با شما جنگیدند بکشیدشان که این است پاداش کافران.
 
=== ناسخ و منسوخ ===
سطر ۷۵ ⟵ ۸۳:
== معجزه بودن قرآن ==
[[علی دشتی]] در کتاب [[۲۳ سال (کتاب)|۲۳ سال]] معجزه بودن قرآن را از دو جنبهٔ لفظ و محتوا قابل بررسی دانسته‌است. به این دو جنبه اصطلاحاً اعجاز لفظی و اعجاز محتوایی می‌گویند. بسیاری دانشوران{{مدرک|ادعای بزرگ}} سده‌های آغازین پس از اسلام به اعجاز لفظی قرآن قائل نبودند. بلکه ادعای اعجاز لفظی قرآن با گذشت زمان و افزایش تعصب‌ها مطرح شد. مثلاً [[ابراهیم نظام]]، یکی از این افراد، در نفی اعجاز لفظی قرآن می‌گوید «نظم قرآن و کیفیت ترکیب جمله‌های آن معجزه نیست و سایر بندگان خدا می‌توانند نظیر یا حتی بهتر از آن بیاورند». در همین راستا [[ابوالعلاء معری]] [[مترسل]] بزرگ عرب منشئات خود را برتر از قرآن دانسته‌است. اثبات اعجاز محتوایی قرآن از اعجاز لفظی هم مشکل‌تر است. چرا که مطلب چشمگیر تازه‌ای که دیگران نگفته باشند یا دستور اخلاقی نابی که بدیع جلوه کند در قرآن نیامده‌است. داستان‌هایش اغلب از داستان‌های یهودیان و ترسایان اخذ شده‌است و همین انتقادی بود که خود دشمنان محمد هم در مکه در آن زمان به وی کردند و داستان‌های قرآن را [[اساطیرالاولین]] خواندند. چندان که یکی از مخالفان محمد در مقام انتقاد از وی گفت که قصه‌هایی از [[اسفندیار]] می‌داند که از داستان‌های محمد دلکش‌تر است. حتی احکام و شرایعی که در قرآن آمده‌است همه در دین‌های دیگر سابقه می‌دارد یا ادامهٔ آداب و سنن عربی جاهلی‌است. (جز زکات و جهاد. این دو را معلول تشکیل حکومت از سوی محمد دانسته‌اند و بدون لشکر و پول کار چنان حکومتی پیش نمی‌رفت.) تعدادی از این احکام و شرایع با گذشت زمان تغییر کرده‌است و حتی به فراخور حال‌وروز محمد حکم‌های متضاد صادر شده‌است. این حکم‌های متضاد برای مسائل واحد در فقه اسلامی با عنوان ناسخ و منسوخ مطرح است. مسئلهٔ ناسخ و منسوخ از وجوهی‌است که منقدان در اثبات بشری بودن قرآن بر می‌شمرند.<ref>[[علی دشتی]]، بیست و سه سال، ص ۳۸-۴۱</ref> البته [[مصطفی حسینی طباطبائی]] در کتاب خود با عنوان «[[خیانت در روایت تاریخ|خیانتی درگزارش تاریخ]]» به اثبات این مطلب می‌پردازد که کتاب ۲۳ سال معجونی است از تحریف کتب تاریخ، قرآن و تفسیر و سیره و جز اینها و به عنوان نمونه مدعای این کتاب مبنی بر اینکه ابوالعلاء معری منشئات خود را برتر از قرآن دانسته‌است را رد نموده به [[رسالة الغفران]] او استناد می‌کند که در آنجا می‌گوید: «کتابی که محمد آورده با اعجاز خود همه را مغلوب ساخته‌است»<ref>خیانتی در گزارش تاریخ، ص ۱۰ مقدمه</ref>
عده ای با استناد به کتاب خود علی دشتی، آشنایی او را با زبان عربی در حد ابتدایی نیز نمی دانند و از این که چگونه چنین شخصی کتابی در مورد قرآن می نویسد ابراز تعجب می کنند. مثلا در قرآن، سوره شعرا، آیه 107 آمده است: "وَ لَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ" یعنی: " و اگر نازل می کردیم آن را بر برخی غیر عرب زبانان" اما در کتاب 23 سال صفحه 73 چنین ترجمه شده است: "کاش قرآن بر غیر عرب نازل شده بود".
 
 
=== درون‌مایه قرآن ===
سطر ۱۲۲ ⟵ ۱۲۸:
== ابزار و آلت دست بودن برای خواسته‌های محمد ==
ابن وراق به نقل از کائناتی می‌نویسد:
این محمد است که در سلسله مراتب دینی بالاتر از همه و حتی الله قرار می‌گیرد، به گونه‌ای که الله در ساختار اسلام نقش درجه دوم پیدا می‌کند و در واقع در خدمت پیامیر و نماینده خود در می‌آید. الله، دیگر موجودی بالاتر و والاتر از همه نیست، که چیزی باید در راه خدمت به او فدا شود، بلکه موجود توامند و یکتائی است که در خدمت هدف‌های سیاسی او در خدمت هدف‌های سیاسی پیامبر در می‌آید، راه را برای پیروزی‌های جنگی او هموار می‌کند، او را در هنگام شکست‌های جنگی دلداری و تسکین می‌دهند، تشکیل یک امپراطوری بزرگ را برای فرمانروائی بر افراد بشر از سر راه او بر می‌دارد و موانعی که در راه رسیدن به هدف‌های سیاسی و دنیوی او وجود دارد، برایش هموار می‌کند... (الله) مشکلات محمد را با آیه هائی که به سودش نازل می‌کند، بر طرف می‌سازد. اشتباهاتش را هموار می‌کند؛ لغزش‌هایش را مشروع جلوه می‌دهد{{مدرک|}} و در مقایم یک خدای ستمگر، وحشی و غیر اخلاقی سامی، تحقق غریزه‌های ددمنشانه پیامبرش را تشویق می‌کند<ref>ابن وراق، صفحه‌های ۱۹۵ و ۱۹۶</ref>
 
قرآن به مسائلی پرداخته‌است که ممکن است در دیدهٔ منتقد بس حقیر جلوه کند. از آن جمله‌است: مسائل خصوصی محمد یا آنِ زنان وی یا نزاع‌های لفظی وی با مخالفانش. آمدن چنین مطالبی در قرآن دون شأن کتابی دانسته شده‌است که بنا به ادعا کتاب هدایت بشر در همه اعصار است.<ref>دشتی ۹۳–۹۵</ref> واکنش عمومی مسلمانان به این دست از انتقادات این است که در همهٔ آیه‌ها آموزه‌هایی‌است که مؤمنان را به کار می‌آید. در زیر چند مورد از این مسائل که به انتقاد از قرآن انجامیده‌است ذکر می‌شود:
سطر ۱۴۲ ⟵ ۱۴۸:
 
=== پسر نداشتن محمد ===
محمد باوجود داشتن چندزنان همسربسیار هرگز صاحب پسری نشد که به بلوغ برسد. همهٔ پسرانش در کودکی بمردند. اهمیتِ داشتن فرزند ذکور در جامعهٔ مردسالار عربستان صدر اسلام بر کسی پوشیده نیست. پس از مرگ دو تن از پسران محمد، عاص بن وائل سرکوفتی به محمد زد و او راورا ابتر (دم‌بریده) خواند. سورهٔ کوثر پاسخی‌است که محمد از زبان خدا به وی می‌دهد.<ref>[http://www.aviny.com/Quran/Nemoneh/Vol5/nemn5_29.aspx#link338 تفسیر نمونه ← سورهٔ کوثر] (بازدید ۲۸ اوت ۲۰۰۹)</ref> در بند پایانی سوره گفته‌است که هر که تو را طعن می‌کند خود دم بریده‌است. یکی‌به‌دوی قادر متعال با عربی نادان آن هم در کتاب هدایت بشر، انتقاد برانگیخته‌است.<ref>دشتی ۹۵</ref>
 
مسلمانان این ۳ آیه را نیز مانند دیگر آیات دارای آموزه‌هایی می‌دانند. برای نمونه از دید شیعه آیه نخست تنها آیه در مورددرمورد فاطمه‌است و شأن نزول آن مقام بالای کوچک‌ترین دختر محمد است. آیه دوم هم که خدا دستور شکرگزاری و قربانی کردن را به پیامبر می‌دهد،<ref group="آیه">{{آیه ۳|۱۰۸|۲}}</ref> نمونه‌ای از مخالفت اسلام با فرهنگ آن زمان است که پسران را بزرگ می‌شمردند و دختران را زنده بگور نیز می‌کردند. آیه سوم هم به نوبه خود از پیشگویی‌های قرآن به‌شمار می‌رود.<ref>تفسیر نمونه، سوره کوثر</ref><ref>تفسیر المیزان، سوره مسد</ref>
 
=== مسائل همسران محمد ===