نقد محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
حذف مطالبی بی‌منبع و نامعتبری که برایشان یک هفته در خواست منبع شده بود. اگر مطلبی دارید درصفحهٔ بحث بیاورید.
برچسب: حذف حجم زیادی از مطالب منبع‌دار
مهرنگار (بحث | مشارکت‌ها)
حذف مطالب منبع دار با نوشتن خلاصه ویرایش بدون منبع! خنثی‌سازی ویرایش 17235269 توسط Bruno (بحث)
خط ۲:
{{دست اول|بحث=بحث:نقد قرآن#.D8.AA.D8.AD.D9.82.DB.8C.D9.82_.D8.AF.D8.B3.D8.AA_.D8.A7.D9.88.D9.84_2}}
{{ویکی‌سازی}}
پیشینه '''نقد [[محمد|محمد بن عبدالله]]''' [[پیامبر]] مسلمانان به سده هفتم باز &nbsp;می‌گردد؛ زمانی که اعراب نامسلمان حجاز عمدتاً به خاطر تبلیغ توحید، در کلامشان به او می‌تاختند.{{مدرک}} عمده این انتقادات چنان‌که در قرآن بیان شده است شامل اتهام شاعری،<ref>انبیاء، آیه ۵</ref> سحر، کهانت، جنون،<ref>انعام، آیه ۷; انبیاء، آیه ۳; فرقان، آیه ۸; سبأ، آیه ۴۳; ذاریات، آیه ۵۷; طور، آیه ۲۹</ref> دروغ بستن به خدا<ref>اعراف، آیه ۲۰۳</ref> و انگیزه‌های نظیر کسب قدرت و ثروت<ref>ص، آیه ۶</ref> می‌شده است. در کنار مشرکان و کافران، یهودیان همعصر محمد نیز انتقاداتی را طرح کرده‌اند نظیر ناتوانی در آوردندرآوردن معجزاتی مانند معجزات موسی.
 
در سده‌های میانه اروپا، مسیحیان و یهودیان از منظر دیگر و بر اساس آموزه‌های دینی خود به نقد محمد پرداخته‌اند. در دوران مدرن نیز غالباً در اروپا و سرزمین‌های غیراسلامی بر اساس رویکرد کلی نقد دین و دینداری و ارائه تفسیر مادی و تقلیل گرایانه از رویدادهای تاریخی به انتقاد از او پرداخته شده است.
خط ۱۰:
به عقیده سیلورشتاین محمد در منابع اولیه یک انسان عادی و حتی جایزالخطا تصویر شده‌است (خدای وی در قرآن چندین بار به وی تذکر می‌دهد) و وی در منابع جدیدتر یک انسان خطاناپذیر معرفی شده‌است.<ref>{{cite book|last=Silverstein|first=Adam|title=Islamic history:Avery short introduction|publisher=[[انتشارات دانشگاه آکسفورد|OUP]]|series=[[معرفی خیلی کوتاه|Very Short introductions]]|pages=10|isbn=9780199545728|language=English|quote=Muhammad isdescribed in early sources as a mortal who lived as an ordinary,even fallible human being (God rebukes him repeatedly in theQuran, though later Islamic tradition would come to hold that hehad been infallible), and in 632 he died as one}}</ref>
 
== سلامتیبیماری ==
=== در صدر اسلام ===
اتهام دیوانگی محمد در دو دوره مختلف تاریخی طرح شده است.
در دورهمنابع نخستاسلامی اینمحمد امین پیش از بعثت به راستگویی و درستکاری مشهور بود اما پس از بعثت مطابق آیات قرآن غیر مسلمانان او را مجنون خواندند اما در قرآن از اینکه او را دروغگو خوانده باشند چیزی گفته نشده است. اتهام جنون توسط نامسلمانان [[مکه]] طرحمطرح شد. که برخی از آنها بعدها محمد و یارانش را متهمدر بهشعب جنونابیطالب کردنددر حصر اقتصادی قرار دادند که موجب مرگ خدیجه شد. از نظر آنان «مجنون» در اصطلاحبه آنان، همانمفهوم «جن‌زده» بوده است که بر اثر تصرف جن، مشاعر خود را از دست می‌دهد و هذیان می‌گوید. «کاهن» به معنی غیب‌گویی بود که رابطه‌ای با یکی از جن‌ها داشت که او را از اوضاع و احوال آگاه می‌ساخت. از منظر آنان سخنان یک مجنون و دیوانه و یا کاهن مربوط به شخص او نیست، بلکه القایی است از جانب [[جن]] که بر ذهن و زبان او جاری می‌شود، هرچند خود متوجه نگردد. قرآن این اتهام جنون را در موارد متعدد شامل سوره‌های [[حجر]] آیه ۶، [[سباء]] آیه ۸،۸ و ۴۶، [[صافات]] آیه ۳۶، [[دخان]] آیه ۱۴، [[طور]] آیه ۲۹، [[قلم]] آیه ۲۲، و [[تکویر]] آیه ۲۲۲۲، ذاریات آیه ۵۲ نقل کرده است.<ref>{{یادکرد|فصل=و |کتاب=|ناشر=این |چاپ=اتهام |شهر=را |کوشش=رد |ویرایش=کرده |سال=کرده |شابک=است |نویسنده=جعفریا سبحانیگفته |نویسندگاناست سایرکه بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه=تمام |زبان=faپیامبران |مقاله=پیشین تهمتنیز وحیبا نفسیاتهام بهجنون پیامبریا اسلام‌صلیساحر اللهبودن علیهمواجه وآلهبوده‌اند.
{{گفتاورد|[[وان یکاد|وَإِن یَکَادُ]] الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿۵۱﴾ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿۵۲﴾{{سخ}}
و همانا نزدیک است کافران هنگامی که قرآن را می‌شنوند، با [نگاه‌ها و] چشم‌هایشان تو را به زمین بزنند و می‌گویند: او مجنون است؛ حال آن‌که قرآن [یا پیامبر] جز اندرزی برای جهانیان نیست.}}
موضوع مجنون بودن محمد با عقیده مسلمانان متضاد است و گاه با تفسیر و گاه بر اساس روایات استدلال‌های متفاوتی را مطرح می‌کنند. [[جعفر سبحانی|آیت‌الله سبحانی تبریزی]] می‌گوید که با توجه به اینکه مردم آن زمان محمد را تا پیش از بعثت، «محمد امین» می‌خواندند و تا پیش از [[هجرت]] حتی نامسلمانان امانت‌های خود را به وی می‌سپردند، از این رو آیت‌الله سبحانی اتهام جنون را از جانب دشمنان محمد می‌داند<ref>{{یادکرد|نویسنده=جعفر سبحانی |زبان=fa |مقاله= تهمت وحی نفسی به پیامبر اسلام‌|نشریه= مکتب اسلام |تاریخ= دی ۱۳۸۷}} [http://www.shareh.com/persian/magazine/maktab_i/87/10/02.htm]</ref> هر چند که حصر اقتصادی محمد و یارانش توسط مردم مکه انجام شده بود. در روایات آمده است که محمد برای نصب حجر الاسود به عنوان حَکَم انتخاب شد و در اختلاف نظر قبایل چاره‌اندیشی کرد و به عقیده مسلمانان این نشانه مجنون نبودن محمد است.<ref>{{یادکرد|کتاب= تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت |نویسنده=علی دوانی |صفحه= ۷۷ و ۷۸ |زبان=fa}} [http://www.hawzah.net/Hawzah/Books/BookView.aspx?LanguageID=1&BookID=45310&BookArticleID=33257]</ref>
 
=== علت تناقضات و موارد غیراخلاقی قرآن ===
=== صدر اسلام ===
{{همچنین ببینید|نقد قرآن|اسکیزوفرنی}}
در دوره نخست این اتهام توسط نامسلمانان [[مکه]] طرح شد. آنها محمد را متهم به جنون کردند. «مجنون» در اصطلاح آنان، همان «جن‌زده» است که بر اثر تصرف جن، مشاعر خود را از دست می‌دهد و هذیان می‌گوید. «کاهن» غیب‌گویی بود که رابطه‌ای با یکی از جن‌ها داشت که او را از اوضاع و احوال آگاه می‌ساخت. از منظر آنان سخنان یک مجنون و دیوانه و یا کاهن مربوط به شخص او نیست، بلکه القایی است از جانب [[جن]] که بر ذهن و زبان او جاری می‌شود، هرچند خود متوجه نگردد. قرآن این اتهام را در موارد متعدد شامل سوره‌های [[حجر]] آیه ۶، [[سباء]] آیه ۸، [[صافات]] آیه ۳۶، [[دخان]] آیه ۱۴، [[طور]] آیه ۲۹، [[قلم]] آیه ۲ و [[تکویر]] آیه ۲۲ نقل کرده است.<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب=|ناشر= |چاپ= |شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال= |شابک= |نویسنده=جعفر سبحانی |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه= |زبان=fa |مقاله= تهمت وحی نفسی به پیامبر اسلام‌صلی الله علیه وآله
[[نقد_قرآن#.D9.85.D9.88.D8.A7.D8.B1.D8.AF.DB.8C_.D8.A7.D8.B2_.D8.AA.D9.86.D8.A7.D9.82.D8.B6.D8.A7.D8.AA_.D8.A2.D8.B4.DA.A9.D8.A7.D8.B1_.D9.82.D8.B1.D8.A2.D9.86|تناقضات آشکار و موارد غیراخلاقی متعددی]] در قرآن وجود دارد. ترجمه قرآن طی چند قرن اخیر رایج شده است. در بین مسلمانان قرن‌های اخیر برخی چون [[عبدالعلی بازرگان]] یا فقها به واسطه تفسیر کردن و از طرف دیگر برخی نواندایشان دینی مسلمان معاصر چون [[عبدالکریم سروش]] بواسطه خوانش رؤیا از قرآن سعی در تحلیل و علت‌یابی این تناقضات داشته و دارند.<ref name="pargarsoroush1"/><ref name="pargarsoroush2"/> [[علی میرفطروس]] بر اساس مدارک و شواهد موجود می‌گوید [[عمر بن خطاب|دوران خلافت عمر]] آنچنان سخت و پرخشونت بود که کسی جرات کوچترین اعتراضی نداشت. در این دوره نیز شکنجه و سرکوب کسانی که به اسلام و آیات قرآن اعتراض یا تردید داشتند رواج داشت بطوری که در زمان عمر حتی گفتگو از تفسیر قرآن نیز ناروا بود.<ref name="Mirfetros1"/><ref name="Mirfetros2"/>
(|ژورنال= |نشریه= مکتب اسلام |تاریخ= دی ۱۳۸۷|دوره= |شماره= |شاپا=}} [http://www.shareh.com/persian/magazine/maktab_i/87/10/02.htm]</ref>
 
اما غیر مسلمانان و منتقدان [[بی‌دین]] و بی‌طرف چون [[سم هریس]]، علت این مشکلات قرآن را بیماری اسکیزوفرنی محمد می‌دانند.
در مقابل قرآن ضمن رد مکرر این ادعا، آنان را فرامی خواند تا در خصوص صحت ادعای خود بیندیشند. آیه ۴۶ سوره [[سبا]] می‌گوید:<ref>[http://www.ghadeer.org/site/thekr/tafsir/t_almizan/j16/al160047.htm#link378 ترجمه تفسیر المیزان جلد ۱۶ صفحه ۵۸۵]</ref>
 
==== اسکیزوفرنی ====
{{نقل قول|تنها شما را به یک چیز اندرز می‌دهم و آن اینکه دو نفر دو نفر، یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، سپس فکر خود را به کار گیرید، این همنشین شما (محمد) هیچگونه جنون ندارد، او فقط بیم دهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است.<ref>قل إنما أعظکم بواحدة أن تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفکروا ما بصاحبکم من جنة إن هو إلا نذیر لکم بین یدی عذاب شدید.</ref>}}
[[سم هریس]] نویسنده آمریکایی، [[عصب‌شناس]] و از هواداران شکاکیت[[شک‌گرایی علمی]] در مناظره با اشاره[[کریس هجز]]، می‌گوید محمد در آن زمان «به اسکیزوفرنی مبتلا شده است» که ادعای محمد دربارهٔ اینکه قرآن توسط فرشته مقرب و برتر، [[جبرئیل]] بر ایناو باوردیکته استشده باشد را روشن می‌کند.<ref>{{یادکرد وب | نشانی=https://www.youtube.com/watch?v=xnoxnzVvb5c | عنوان=Sam Harris. Islam, Quran, Perfect Man Muhammad's Hair Hazrat Bal Shrine in Kashmir. All Truth | تاریخ=12 ژوئن 2016}}</ref> وی می‌گوید بر اساس احادیث اگر کسی بگوید که محمد به بیماری [[اسکیزوفرنی]] مبتلا بود او در اسلام میانه‌روباید نیزکشته امکان‌پذیرشود استو این شرحی از یک دین میانه رو نیست.<ref name="Harris">{{یادکرد وب | نشانی=http://www.huffingtonpost.com/sam-harris/who-are-the-moderate-musl_b_15841.html | عنوان=Who Are the Moderate Muslims? | ناشر=[[هافینگتن پست]] | تاریخ=16 فوریه 2006 | نویسنده=[[سم هریس]]}}</ref><ref>{{یادکرد وب | نشانی=https://www.youtube.com/watch?v=xnoxnzVvb5c | عنوان=Sam Harris. Islam, Quran, Perfect Man Muhammad's Hair Hazrat Bal Shrine in Kashmir. All Truth}}</ref> هریس می‌گوید اسلام میانه‌رو نیز امکان‌پذیر است و تندروی اسلامی ناشی از برداشت تحت الفظی بدون بررسیوحی از قرآن بدون بررسی بوده است(مقدس‌پنداری).<ref name="Harris"/> هریس استدلالیمبحثی از احادیث مطرح می‌کند که می‌گوید: {{گفتاورد|با توجه به احادیث(ادبیاتی که گفته‌ها و اعمال پیامبر را بازگو می‌کند) اگر یک مسلمان تصمیم بگیرد که دیگر مسلمان نباشد، او باید کشته شود. اگر کسی جرات کرده و نظری را دربارهٔ قرآن بیان کند که آن را یک کتاب عادی از یک دین افسانه‌ای مطرح کند یا اینکه بگوید محمد یک اسکیزوفرنیک بوده، او نیز باید کشته شود. لازم به گفتن نیست که تمایل به کشتن مردم برای جرم‌های خیالی همچون ارتداد و کفرگویی شرحی از میانه رویمیانه‌روی مذهبی نیست.<ref name="Harris"/>}}
[[پرونده:Cloth embroidered by a schizophrenia sufferer.jpg|بندانگشتی|لباس [[گلدوزی]] شده توسط یک مبتلا به اسکیزوفرنی]]
[[اسکیزوفرنی]] بیماری توهم ناشی از اختلال مغزی است و کسی که به این بیماری دچار است با وجود توهمات دیداری و شنیداری همچنان قدرت فکر کردن را دارد و می‌تواند برای مثال [[گلدوزی]] انجام دهد یا در دانشگاه تدریس کند. [[جان فوربز نش]] ریاضی‌دان [[خداناباور]] مشهور که برنده [[جایزه نوبل اقتصاد]] شد و شخصیت اول فیلم واقعی [[ذهن زیبا]] در سن ۳۰ سالگی به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا شد و اطرافیان او تا مدت‌ها متوجه نشدند و فکر می‌کردند که شخصیت‌هایی که از آنها تعریف می‌کند واقعی هستند. جان نش نیز بعدا با بیماری‌اش مبارزه کرد و توانست جایزه نوبل را دریافت کند. محمد در زمان بعثت در سن ۴۰ سالگی مدعی شد که [[جبرئیل]] بر او نازل می‌شود. قرآن می‌گوید محمد امین پس از ادعای نزول فرشته وحی بر وی مجنون خطاب شد و او را دروغگو خطاب نکردند. بعدها پس از مرگ خدیجه در حصر اقتصادی شعب ابیطالب و پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه توسط محمد، هرگونه شک به محمد همچون مجنون خواندن و زیر سؤال بردن آیات قرآن به معنی کفر و حکم مرگ بود که در آیات قرآن به ویژه سوره‌های مدنی نیز به این موضوع بارها اشاره شده است.
 
مرگ خدیجه در زمانی رخ داد که [[بنی هاشم]] از جمله محمد و خدیجه در [[شعب ابیطالب]] در محاصره بودند. تا آن زمان، محمد در بعثت و پیامبری‌اش قدرت حکومت اسلامی نداشت و همچنین تنها یک همسر داشت و پس از مرگ خدیجه و تشکیل حکومت [[محمد#.D9.87.D9.85.D8.B3.D8.B1.D8.A7.D9.86_.D9.88_.D9.81.D8.B1.D8.B2.D9.86.D8.AF.D8.A7.D9.86|اقدام به تعدد زوجات کرد]]. قرآن در زمان حیات پیامبر اسلام به صورت کامل نوشته نشد. بین محققان از جمله خود مسلمانان همواره بر سر اینکه آیا محمد واقعاً بی‌سواد بوده است یا نه اختلاف نظر وجود داشته است. قرآن محمد را امی خطاب کرده<ref>قرآن، [http://www.usc.edu/org/cmje/religious-texts/quran/verses/007-qmt.php#007.157 7:157]</ref> و در آیه ۴۸ سوره عنکبوت گفته است «تو پیش از قرآن کتابی را تلاوت نکردی و ننوشتی که اگر اینچنین بود اهل باطل کننده به شک افتاده بودند». [[ویلیام مونتگومری وات]] این دیدگاه را اتخاذ می‌کند که امی به معنی عدم آشنایی محمد با متن‌های مقدس(کتب مقدس) در بین مردم بوده است نه به معنی بی‌سواد بودن.<ref>{{یادکرد کتاب | عنوان=Bell's introduction to the Qur'an | ناشر=Univ. Press | نویسنده=Richard Bell (Revised and Enlarged by W. Montgomery Watt) | سال=1970 | صفحات=31 تا 51 | شابک=0852241712}}</ref><ref>{{یادکرد ژورنال | عنوان=Muhammad, the Illiterate Prophet: An Islamic Creed in the Quran and Quranic Exegesis | نویسنده=Sebastian Günther | ژورنال=Journal of Quranic Studies | شماره=4 | سال=2002 | صفحات=1 تا 26 | doi=10.3366/jqs.2002.4.1.1 | دوره=1}}</ref> نهایتاً قرآن توسط خلیفه سوم، [[عثمان بن عفان]] در قالب چند جلد [[مصحف عثمان]] جمع‌آوری گشت و همچنین در نوشته‌های تاریخی صحبت‌هایی از [[مصحف علی]] نیز در میان است.
در سوره [[ذاریات]] آیه ۵۲ نیز قرآن مخالفان [[پیامبر|پیامبران]] در تمام زمان‌ها را متهم به طرح چنین ادعایی می‌کند.<ref>[http://www.ghadeer.org/site/thekr/tafsir/t_almizan/j18/al180045.htm#link402 ترجمه تفسیر المیزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۷۷ و ۵۷۸]</ref>
{{نقل قول|این چنین بود که هیچ پیامبری به سراغ پیشنیانشان نیامد مگر اینکه گفتند یا ساحر است و یا جن زده.<ref>کَذَلِک مَا أَتی الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسولٍ إِلا قَالُوا ساحِرٌ أَوْ مجْنُونٌ</ref>}}
 
==== رویابینی محمد به نقل از مسلمانان ====
[[جعفر سبحانی]] با استناد به اینکه مردم محمد را تا پیش از آغاز دعوت به اسلام، «محمد امین» می‌خوانده‌اند و تا علاوه بر آن نامسلمانان تا پیش از [[هجرت]] امانت‌های خود را به وی می‌سپرده‌اند، را نشانه آن می اند که اتهام به اوهام و جنون و نظایر آن یک اتهام مطرح از سوی دشمنان محمد بوده و نه باور عمومی مردم معاصر وی.<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب=|ناشر= |چاپ= |شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال= |شابک= |نویسنده=جعفر سبحانی |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه= |زبان=fa |مقاله= تهمت وحی نفسی به پیامبر اسلام‌صلی الله علیه وآله
{{همچنین ببینید|عبدالکریم سروش}}
(|ژورنال= |نشریه= مکتب اسلام |تاریخ= دی ۱۳۸۷|دوره= |شماره= |شاپا=}} [http://www.shareh.com/persian/magazine/maktab_i/87/10/02.htm]</ref> ماجرای انتخاب محمد به عنوان حَکَم در ماجرای نصب حجر الاسود و تدبیر او جهت رفع اختلاف قبایل نیز —که چند سال قبل از [[بعثت]] رخ داد— نشان می‌دهد مردم او را شخصی بیمار نمی‌دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب= تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت |ناشر= |چاپ= |شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال= |شابک= |نویسنده=علی دوانی |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه= ۷۷ و ۷۸ |زبان=fa |مقاله=
نواندیش دینی مسلمان، [[عبدالکریم سروش]] چنین مطرح کرده است که آیات قرآن حاصل رؤیای محمد بوده‌اند و تشریح کرده است که محمد به عنوان یک مخلوق از خدا پرتر بوده و ریشه آیات قرآن از درون خود محمد و بواسطه عالم رؤیا بوده است از این رو آیات قرآن را نیازمند خوابگزاری می‌داند و نه تفسیر.<ref name="pargarsoroush1"/><ref name="pargarsoroush2"/> کسانی که با سروش مخالفت کردند عالم رؤیا خواندن منشأ قرآن را به مفهوم باز شدن راه برای دروغ خواندن قرآن می‌دانستند. وی در پاسخ آنها گفت که «اگر وحی نبی را حجت می‌دانید رؤیای او را نیز حجت بدانید».<ref name="pargarsoroush1"/><ref name="pargarsoroush2"/> در [[برنامه پرگار]] سروش در مناظره‌ای دوجلسه‌ای با منتقد مخالف خودش [[عبدالعلی بازرگان]]، کسی که حامی دیدگاه تفسیری و مخالف رؤیا خواندن قرآن است، اینچنین مطرح کرد که با خوانش رؤیا از آیات قرآن، تناقضات و موارد انتقادات اخلاقی در قرآن توجیه می‌شوند. او با تأیید اینکه مطابق گفته‌های تمام مورخان محمد در زمان وحی «دچار احوال نامتعارفی می‌شد چیزی شبیه خواب بلکه سنگین‌تر از خواب» قرآن را نیازمند خوابگزاری دانست.<ref name="pargarsoroush1">{{یادکرد وب | نشانی=https://www.youtube.com/watch?v=QBSXNMc3q_Y&index=3&list=PLmdEvtplre60WPMMz9qNoDM81vp0VOaMQ | عنوان=پرگار: "قرآن، رویاهای پیامبر؟"، بخش اول | ناشر=[[بی‌بی‌سی فارسی]] | تاریخ=3 مه 2016 | بازبینی=21 مه 2016 | نویسنده=[[داریوش کریمی]]}}</ref><ref name="pargarsoroush2">{{یادکرد وب | نشانی=https://www.youtube.com/watch?v=PJZupxATAb8&index=2&list=PLmdEvtplre60WPMMz9qNoDM81vp0VOaMQ | عنوان=پرگار: "قرآن، رویاهای پیامبر؟"، بخش دوم | ناشر=[[بی‌بی‌سی فارسی]] | تاریخ=10 مه 2016 | بازبینی=21 مه 2016 | نویسنده=[[داریوش کریمی]]}}</ref>
(|ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}} [http://www.hawzah.net/Hawzah/Books/BookView.aspx?LanguageID=1&BookID=45310&BookArticleID=33257]</ref>
 
==== تناقضاتمشکلات قرآن در احادیث و روایات ====
{{اصلی|نقد قرآن}}
در نهج البلاغه [[علی]] به [[عبدالله بن عباس]] پیش از جنگ [[نهروان]] توصیه می‌کند که با استناد به قرآن مناظره نکند:<ref>نهج البلاغه، سخنان علی بن ابی طالب، گرد آوری شده توسط سید رضی، نامه ۷۷:و من وصیة له ع لِعَبْدِ اللَه بْنِ الْعَباسِ لَمَا بَعَثَهُ لِلاْحْتِجاجَ عَلَی الْخَوارِج:لاَ تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ، وَ لَکِنْ خاصِمْهُمْ لابِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصا.</ref>{{سخ}}با آنها به قرآن مناظره مکن، زیرا قرآن دو پهلو است. تو چیزی می‌گویی و آنها چیزی در جوابت می‌گویند، بلکه با آنها به سنت (پیامبر) مناظره کن که راه گریز نیابند.
 
[[ابوهریره|أبی هریرة]] از [[محمد]] روایت می‌کند:<ref>{{یادکرد وب | نشانی=http://www.usc.edu/schools/college/crcc/engagement/resources/texts/muslim/hadith/abudawud/040.sat.html#040.4586 | عنوان=Model Behavior of the Prophet (Kitab Al-Sunnah) - Abudawud: Book 40,Hadith 4586 | ناشر=[[دانشگاه کالیفرنیای جنوبی]] | پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20090314073208/http://usc.edu/schools/college/crcc/engagement/resources/texts/muslim/hadith/abudawud/040.sat.html#040.4586 | تاریخ بایگانی=14 مارس 2009 | گفتاورد=سنن أبی داود، کتاب السنة، النهی عن جدال فی قرآن کفر:حدثنا أحمد بن حنبل ثنا یزید یعنی بن هارون أخبرنا محمد بن عمرو عن أبی سلمة عن أبی هریرة عن النبی صلی الله علیه وسلم قال المراء فی القرآن کفر.}}</ref> جدال در قرآن کفر است.
 
دربارهدربارهٔ ریشه اینکه چرا قرآن و محمد برای دوره طولانی نقد نشدند، [[علی میرفطروس]] با استناد به حدیث فوق از [[محمد]] و همچنین آیات قرآن،<ref group="آیه">سوره انعام، آیه ۶۸:وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّی یَخُوضُواْ فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ:و چون ببینی کسانی [به قصد تخطئه] در آیات ما فرو می‌روندفرومی‌روند از ایشان روی برتاب تا در سخنی غیر از آن درآیند و اگر شیطان تو را [در این باره] به فراموشی انداخت پس از توجه [دیگر] با قوم ستمکار منشین</ref><ref group="آیه">قسمتی از آیه ۷سوره آل عمران: وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ:و [پاره‌ای] دیگر متشابهاتند [که تاویل‌پذیرند] اما کسانی که در دلهایشان انحراف است برای فتنه‌جویی و طلب تاویل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پیروی می‌کنند</ref> صراحت (شفاف و واضح بودن) قرآن را به چالش کشیده و می‌گوید: دوران خلافت عمر آنچنان سخت و پرخشونت بود که کسی جرئت کوچترین اعتراضی نداشت. در این دوره نیز شکنجه و سرکوب کسانی که به اسلام و آیت قرآن اعتراض یا تردید داشتند رواج داشت بطوری که در زمان عمر حتی گفتگو از تفسیر قرآن نیز ناروا بود.<ref name="Mirfetros1">اسلام‌شناسی۱، علی میرفطروس، چاپ دوازدهم، نشر نیما، ص۷۲</ref><ref name="Mirfetros2">اسلام‌شناسی۲، علی میرفطروس، چاپ سوم، نشر نیما، صفحه های۳۱ تا ۳۵</ref>
 
[[سم هریس]] نویسنده آمریکایی، از هواداران شکاکیت علمی با اشاره به اسکیزوفرنی محمد بر این باور است که اسلام میانه‌رو نیز امکان‌پذیر است<ref name="Harris">{{یادکرد وب | نشانی=http://www.huffingtonpost.com/sam-harris/who-are-the-moderate-musl_b_15841.html | عنوان=Who Are the Moderate Muslims? | ناشر=[[هافینگتن پست]] | تاریخ=16 فوریه 2006 | نویسنده=[[سم هریس]]}}</ref><ref>{{یادکرد وب | نشانی=https://www.youtube.com/watch?v=xnoxnzVvb5c | عنوان=Sam Harris. Islam, Quran, Perfect Man Muhammad's Hair Hazrat Bal Shrine in Kashmir. All Truth}}</ref> و تندروی اسلامی ناشی از برداشت تحت الفظی بدون بررسی از قرآن بوده است.<ref name="Harris"/> هریس استدلالی از احادیث مطرح می‌کند که می‌گوید: {{گفتاورد|با توجه به احادیث(ادبیاتی که گفته‌ها و اعمال پیامبر را بازگو می‌کند) اگر یک مسلمان تصمیم بگیرد که دیگر مسلمان نباشد، او باید کشته شود. اگر کسی جرات کرده و نظری را دربارهٔ قرآن بیان کند که آن را یک کتاب عادی از یک دین افسانه‌ای مطرح کند یا اینکه بگوید محمد یک اسکیزوفرنیک بوده، او نیز باید کشته شود. لازم به گفتن نیست که تمایل به کشتن مردم برای جرم‌های خیالی همچون ارتداد و کفرگویی شرحی از میانه روی مذهبی نیست.<ref name="Harris"/>}}
 
=== دوران معاصر ===
== انگیزهٔ ادعای پیامبری ==
پس از مرگ عبدالمطلب سرپرستی محمد به عمویش ابوطالب سپرده شد. ابوطالب محمد ۱۲ ساله را با خود طی سفرهایی تجاری از مکه به حبشه، مصر، یمن، سوریه و ایران می‌برد. این سفرها زمینه‌ای بود برای آنکه محمد با پیروان یهودی و مسیحی این کشورها برخورد کند و اصول مذهبی آنها را بیاموزد و یاد بگیرد چطور با آنها تعامل کند.<ref>Koelle, 43-44</ref> وی در این سفرها از هر فرصتی برای آموختن مذاهب مختلف نزد خاخام‌ها، صوفیان و کشیشان مسیحی استفاده می‌کرد. این عاملی بود که بعدها محمد در سخنان خود به راحتی از گفته‌های آنها استناد کند.<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب=Mahomet and Islam: a sketch of the prophet's life from original sources and a brief outline of his religion|ناشر= |چاپ= |شهر= |کوشش= |ویرایش= 3 |سال= |شابک= |نویسنده=Sir William Muir |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه=17-19 |زبان=en |مقاله= |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}}</ref>
سطر ۶۰ ⟵ ۶۲:
 
== شرکت در غارت و راهزنی ==
یکی از مواردی که منتقدان محمد از آن صحبت می‌کنند دست زدن به سرقت و راهزنی از کاروان‌های تجاری به دستور یا رهبری اوست. محمد پس از هجرت به مدینه در فقر و تنگدستی بسر می‌بُرد. از این رو وی برای امرار معاش خود و خانواده‌اش به غارت کاروان‌های تجارتی که در مسیر سوریه از مدینه عبور می‌کردند رو آورد. در واقع نخستین کسانی که به اسلام گرویدند به پیشهٔ راهزنی گرویدند. نخستین کوشش مسلمانان برای راهزنی به سال دوم هجری باز &nbsp;می‌گردد. محمد به حدود ۸۰ اسب‌سوار دستور می‌دهد به کاروان تجاری قریش حمله کنند و آن را غارت کنند. این یورش با ناکامی مواجه شد. دومین حمله چند ماه بعد در سال ۶۲۳ میلادی مجدداً به یکی از کاروانهای سوریه در حوالی دریای سرخ به رهبری حمزه عموی محمد انجام شد. مسلمانان در این یورش نیز از ابوجهل که این کاروان را محافظت می‌کرد شکست خوردند و به مدینه بازگشتند. محمد علاوه بر اینها هفت راهزنی ناموفق دیگر نیز انجام داد. در چهار مورد از اینها خود وی مشارکت داشت و بقیه توسط افراد مورد اعتماد وی رهبری می‌شد. اولین غارت موفق محمد در ژانویه ۶۲۴ رخ داد. این حمله در ماه رجب انجام شد. اعراب بنا به یک سنت تاریخی چهار ماه محرم، ذیحجه، ذیقعده و رجب را ماه‌های حرام می‌دانستند و در این ماه‌ها از هرگونه نبرد و کشمکشی دست می‌کشیدند و حتی به دشمنان خود نیز مهرورزی می‌نمودند. به عقیدهٔ منتقدان محمد در این نبرد به روش غیرشرافتمندانه‌ای دست زد که تا آن زمان در بین اعراب سابقه نداشت. محمد ماه رجب را برای این حمله انتخاب کرد چون می‌دانست قریشی‌ها بنا بر این رسم دیرین تاریخی و بمناسبت تقدس این ماه‌ها گمان نمی‌کردند مورد حمله و تجاوز قرار بگیرند و از این رو برخلاف موارد قبلی پیش‌بینی‌های لازم را نکرده بودند. در حمله گروه اسلام به رهبری ''عبدالله بن جحش الاسدی'' یکی از مراقبان کاروان را کشتند و دو نفر را به اسارت گرفتند. دوتن از یاران محمد نیز از این یورش سر باز زده بودند که بعداً از غنایم محروم شدند.<ref>Andrae, P۱۴۱</ref><ref>انصاری ۶۳</ref><ref>Koelle 144</ref> این یورش به رویداد نخله معروف است. در این رویداد مسلمانان برای اولین بار در ماه حرام دست به خونریزی بردند و همچنین اسیر گرفتند.
وقتی این خبر به قریشی‌ها رسید اعراب از این کار محمد برآشفتند. محمد نیز که متوجه شد مرتکب جنایتی بسیار زشت شده به وحشت افتاد و وانمود کرد به عبدالله چنین دستوری نداده‌است.<ref>Koelle 144</ref> محمد آیه ۲۱۷ سوره بقره را در این خصوص اعلام کرد:
{{نقل قول|از تو دربارهدربارهٔ ماهی که کارزار در آن حرام است می‌پرسند بگو کارزار در آن گناهی بزرگ و بازداشتن از راه خدا و کفر ورزیدن به او و بازداشتن از مسجدالحرام و بیرون راندن اهل آن از آنجا نزد خدا [گناهی] بزرگتر و فتنه از کشتار بزرگتر است و آنان پیوسته با شما می‌جنگند تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند و کسانی از شما که از دین خود برگردند و در حال کفر بمیرند آنان کردارهایشان در دنیا و آخرت تباه می‌شود و ایشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.}}
اما قرآن هنگام تقسیم غنایم، سهم محمد را از آن اموال چنین بیان کرد:
{{نقل قول|از تو دربارهٔ [تقسیم] انفال می‌پرسند، بگو [حکم تقسیم] انفال مختص به خدا و رسول [او] است، پس از خداوند پروا کنید و بین خودتان آشتی کنید، و اگر به راستی مؤمن هستید از خداوند و پیامبر او اطاعت کنید.<ref>انفال ۱</ref>... اگر به خداوند و آنچه بر بنده خود در یوم‌الفرقان، روز برخورد دو گروه، نازل کرده‌ایم ایمان دارید، بدانید که از هر غنیمتی که به دست آورید یک پنجم آن خاص خداوند و پیامبر و خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است<ref>انفال ۴۱</ref>}}
به عقیده انصاری، رویداد راهزنی نخله و پس از آن «اختراع» آیه ۲۱۷ سوره بقره و رفتار محمد را می‌توان بزرگترین دلیل «شیادی» محمد به حساب آورد.<ref>انصاری ۶۶</ref>