نقد محمد: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
حذف مطالبی بیمنبع و نامعتبری که برایشان یک هفته در خواست منبع شده بود. اگر مطلبی دارید درصفحهٔ بحث بیاورید. برچسب: حذف حجم زیادی از مطالب منبعدار |
|||
خط ۲:
{{دست اول|بحث=بحث:نقد قرآن#.D8.AA.D8.AD.D9.82.DB.8C.D9.82_.D8.AF.D8.B3.D8.AA_.D8.A7.D9.88.D9.84_2}}
{{ویکیسازی}}
پیشینه '''نقد [[محمد|محمد بن عبدالله]]''' [[پیامبر]] مسلمانان به سده هفتم باز
در سدههای میانه اروپا، مسیحیان و یهودیان از منظر دیگر و بر اساس آموزههای دینی خود به نقد محمد پرداختهاند. در دوران مدرن نیز غالباً در اروپا و سرزمینهای غیراسلامی بر اساس رویکرد کلی نقد دین و دینداری و ارائه تفسیر مادی و تقلیل گرایانه از رویدادهای تاریخی به انتقاد از او پرداخته شده است.
خط ۱۰:
به عقیده سیلورشتاین محمد در منابع اولیه یک انسان عادی و حتی جایزالخطا تصویر شدهاست (خدای وی در قرآن چندین بار به وی تذکر میدهد) و وی در منابع جدیدتر یک انسان خطاناپذیر معرفی شدهاست.<ref>{{cite book|last=Silverstein|first=Adam|title=Islamic history:Avery short introduction|publisher=[[انتشارات دانشگاه آکسفورد|OUP]]|series=[[معرفی خیلی کوتاه|Very Short introductions]]|pages=10|isbn=9780199545728|language=English|quote=Muhammad isdescribed in early sources as a mortal who lived as an ordinary,even fallible human being (God rebukes him repeatedly in theQuran, though later Islamic tradition would come to hold that hehad been infallible), and in 632 he died as one}}</ref>
==
=== در صدر اسلام ===▼
در
{{گفتاورد|[[وان یکاد|وَإِن یَکَادُ]] الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿۵۱﴾ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿۵۲﴾{{سخ}}
و همانا نزدیک است کافران هنگامی که قرآن را میشنوند، با [نگاهها و] چشمهایشان تو را به زمین بزنند و میگویند: او مجنون است؛ حال آنکه قرآن [یا پیامبر] جز اندرزی برای جهانیان نیست.}}
موضوع مجنون بودن محمد با عقیده مسلمانان متضاد است و گاه با تفسیر و گاه بر اساس روایات استدلالهای متفاوتی را مطرح میکنند. [[جعفر سبحانی|آیتالله سبحانی تبریزی]] میگوید که با توجه به اینکه مردم آن زمان محمد را تا پیش از بعثت، «محمد امین» میخواندند و تا پیش از [[هجرت]] حتی نامسلمانان امانتهای خود را به وی میسپردند، از این رو آیتالله سبحانی اتهام جنون را از جانب دشمنان محمد میداند<ref>{{یادکرد|نویسنده=جعفر سبحانی |زبان=fa |مقاله= تهمت وحی نفسی به پیامبر اسلام|نشریه= مکتب اسلام |تاریخ= دی ۱۳۸۷}} [http://www.shareh.com/persian/magazine/maktab_i/87/10/02.htm]</ref> هر چند که حصر اقتصادی محمد و یارانش توسط مردم مکه انجام شده بود. در روایات آمده است که محمد برای نصب حجر الاسود به عنوان حَکَم انتخاب شد و در اختلاف نظر قبایل چارهاندیشی کرد و به عقیده مسلمانان این نشانه مجنون نبودن محمد است.<ref>{{یادکرد|کتاب= تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت |نویسنده=علی دوانی |صفحه= ۷۷ و ۷۸ |زبان=fa}} [http://www.hawzah.net/Hawzah/Books/BookView.aspx?LanguageID=1&BookID=45310&BookArticleID=33257]</ref>
=== علت تناقضات و موارد غیراخلاقی قرآن ===
▲=== صدر اسلام ===
{{همچنین ببینید|نقد قرآن|اسکیزوفرنی}}
▲در دوره نخست این اتهام توسط نامسلمانان [[مکه]] طرح شد. آنها محمد را متهم به جنون کردند. «مجنون» در اصطلاح آنان، همان «جنزده» است که بر اثر تصرف جن، مشاعر خود را از دست میدهد و هذیان میگوید. «کاهن» غیبگویی بود که رابطهای با یکی از جنها داشت که او را از اوضاع و احوال آگاه میساخت. از منظر آنان سخنان یک مجنون و دیوانه و یا کاهن مربوط به شخص او نیست، بلکه القایی است از جانب [[جن]] که بر ذهن و زبان او جاری میشود، هرچند خود متوجه نگردد. قرآن این اتهام را در موارد متعدد شامل سورههای [[حجر]] آیه ۶، [[سباء]] آیه ۸، [[صافات]] آیه ۳۶، [[دخان]] آیه ۱۴، [[طور]] آیه ۲۹، [[قلم]] آیه ۲ و [[تکویر]] آیه ۲۲ نقل کرده است.<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب=|ناشر= |چاپ= |شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال= |شابک= |نویسنده=جعفر سبحانی |نویسندگان سایر بخشها=|ترجمه=|صفحه= |زبان=fa |مقاله= تهمت وحی نفسی به پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله
[[نقد_قرآن#.D9.85.D9.88.D8.A7.D8.B1.D8.AF.DB.8C_.D8.A7.D8.B2_.D8.AA.D9.86.D8.A7.D9.82.D8.B6.D8.A7.D8.AA_.D8.A2.D8.B4.DA.A9.D8.A7.D8.B1_.D9.82.D8.B1.D8.A2.D9.86|تناقضات آشکار و موارد غیراخلاقی متعددی]] در قرآن وجود دارد. ترجمه قرآن طی چند قرن اخیر رایج شده است. در بین مسلمانان قرنهای اخیر برخی چون [[عبدالعلی بازرگان]] یا فقها به واسطه تفسیر کردن و از طرف دیگر برخی نواندایشان دینی مسلمان معاصر چون [[عبدالکریم سروش]] بواسطه خوانش رؤیا از قرآن سعی در تحلیل و علتیابی این تناقضات داشته و دارند.<ref name="pargarsoroush1"/><ref name="pargarsoroush2"/> [[علی میرفطروس]] بر اساس مدارک و شواهد موجود میگوید [[عمر بن خطاب|دوران خلافت عمر]] آنچنان سخت و پرخشونت بود که کسی جرات کوچترین اعتراضی نداشت. در این دوره نیز شکنجه و سرکوب کسانی که به اسلام و آیات قرآن اعتراض یا تردید داشتند رواج داشت بطوری که در زمان عمر حتی گفتگو از تفسیر قرآن نیز ناروا بود.<ref name="Mirfetros1"/><ref name="Mirfetros2"/>
اما غیر مسلمانان و منتقدان [[بیدین]] و بیطرف چون [[سم هریس]]، علت این مشکلات قرآن را بیماری اسکیزوفرنی محمد میدانند.
==== اسکیزوفرنی ====
[[سم هریس]] نویسنده آمریکایی، [[عصبشناس]] و از هواداران
[[پرونده:Cloth embroidered by a schizophrenia sufferer.jpg|بندانگشتی|لباس [[گلدوزی]] شده توسط یک مبتلا به اسکیزوفرنی]]
[[اسکیزوفرنی]] بیماری توهم ناشی از اختلال مغزی است و کسی که به این بیماری دچار است با وجود توهمات دیداری و شنیداری همچنان قدرت فکر کردن را دارد و میتواند برای مثال [[گلدوزی]] انجام دهد یا در دانشگاه تدریس کند. [[جان فوربز نش]] ریاضیدان [[خداناباور]] مشهور که برنده [[جایزه نوبل اقتصاد]] شد و شخصیت اول فیلم واقعی [[ذهن زیبا]] در سن ۳۰ سالگی به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا شد و اطرافیان او تا مدتها متوجه نشدند و فکر میکردند که شخصیتهایی که از آنها تعریف میکند واقعی هستند. جان نش نیز بعدا با بیماریاش مبارزه کرد و توانست جایزه نوبل را دریافت کند. محمد در زمان بعثت در سن ۴۰ سالگی مدعی شد که [[جبرئیل]] بر او نازل میشود. قرآن میگوید محمد امین پس از ادعای نزول فرشته وحی بر وی مجنون خطاب شد و او را دروغگو خطاب نکردند. بعدها پس از مرگ خدیجه در حصر اقتصادی شعب ابیطالب و پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه توسط محمد، هرگونه شک به محمد همچون مجنون خواندن و زیر سؤال بردن آیات قرآن به معنی کفر و حکم مرگ بود که در آیات قرآن به ویژه سورههای مدنی نیز به این موضوع بارها اشاره شده است.
مرگ خدیجه در زمانی رخ داد که [[بنی هاشم]] از جمله محمد و خدیجه در [[شعب ابیطالب]] در محاصره بودند. تا آن زمان، محمد در بعثت و پیامبریاش قدرت حکومت اسلامی نداشت و همچنین تنها یک همسر داشت و پس از مرگ خدیجه و تشکیل حکومت [[محمد#.D9.87.D9.85.D8.B3.D8.B1.D8.A7.D9.86_.D9.88_.D9.81.D8.B1.D8.B2.D9.86.D8.AF.D8.A7.D9.86|اقدام به تعدد زوجات کرد]]. قرآن در زمان حیات پیامبر اسلام به صورت کامل نوشته نشد. بین محققان از جمله خود مسلمانان همواره بر سر اینکه آیا محمد واقعاً بیسواد بوده است یا نه اختلاف نظر وجود داشته است. قرآن محمد را امی خطاب کرده<ref>قرآن، [http://www.usc.edu/org/cmje/religious-texts/quran/verses/007-qmt.php#007.157 7:157]</ref> و در آیه ۴۸ سوره عنکبوت گفته است «تو پیش از قرآن کتابی را تلاوت نکردی و ننوشتی که اگر اینچنین بود اهل باطل کننده به شک افتاده بودند». [[ویلیام مونتگومری وات]] این دیدگاه را اتخاذ میکند که امی به معنی عدم آشنایی محمد با متنهای مقدس(کتب مقدس) در بین مردم بوده است نه به معنی بیسواد بودن.<ref>{{یادکرد کتاب | عنوان=Bell's introduction to the Qur'an | ناشر=Univ. Press | نویسنده=Richard Bell (Revised and Enlarged by W. Montgomery Watt) | سال=1970 | صفحات=31 تا 51 | شابک=0852241712}}</ref><ref>{{یادکرد ژورنال | عنوان=Muhammad, the Illiterate Prophet: An Islamic Creed in the Quran and Quranic Exegesis | نویسنده=Sebastian Günther | ژورنال=Journal of Quranic Studies | شماره=4 | سال=2002 | صفحات=1 تا 26 | doi=10.3366/jqs.2002.4.1.1 | دوره=1}}</ref> نهایتاً قرآن توسط خلیفه سوم، [[عثمان بن عفان]] در قالب چند جلد [[مصحف عثمان]] جمعآوری گشت و همچنین در نوشتههای تاریخی صحبتهایی از [[مصحف علی]] نیز در میان است.
==== رویابینی محمد به نقل از مسلمانان ====
{{همچنین ببینید|عبدالکریم سروش}}
نواندیش دینی مسلمان، [[عبدالکریم سروش]] چنین مطرح کرده است که آیات قرآن حاصل رؤیای محمد بودهاند و تشریح کرده است که محمد به عنوان یک مخلوق از خدا پرتر بوده و ریشه آیات قرآن از درون خود محمد و بواسطه عالم رؤیا بوده است از این رو آیات قرآن را نیازمند خوابگزاری میداند و نه تفسیر.<ref name="pargarsoroush1"/><ref name="pargarsoroush2"/> کسانی که با سروش مخالفت کردند عالم رؤیا خواندن منشأ قرآن را به مفهوم باز شدن راه برای دروغ خواندن قرآن میدانستند. وی در پاسخ آنها گفت که «اگر وحی نبی را حجت میدانید رؤیای او را نیز حجت بدانید».<ref name="pargarsoroush1"/><ref name="pargarsoroush2"/> در [[برنامه پرگار]] سروش در مناظرهای دوجلسهای با منتقد مخالف خودش [[عبدالعلی بازرگان]]، کسی که حامی دیدگاه تفسیری و مخالف رؤیا خواندن قرآن است، اینچنین مطرح کرد که با خوانش رؤیا از آیات قرآن، تناقضات و موارد انتقادات اخلاقی در قرآن توجیه میشوند. او با تأیید اینکه مطابق گفتههای تمام مورخان محمد در زمان وحی «دچار احوال نامتعارفی میشد چیزی شبیه خواب بلکه سنگینتر از خواب» قرآن را نیازمند خوابگزاری دانست.<ref name="pargarsoroush1">{{یادکرد وب | نشانی=https://www.youtube.com/watch?v=QBSXNMc3q_Y&index=3&list=PLmdEvtplre60WPMMz9qNoDM81vp0VOaMQ | عنوان=پرگار: "قرآن، رویاهای پیامبر؟"، بخش اول | ناشر=[[بیبیسی فارسی]] | تاریخ=3 مه 2016 | بازبینی=21 مه 2016 | نویسنده=[[داریوش کریمی]]}}</ref><ref name="pargarsoroush2">{{یادکرد وب | نشانی=https://www.youtube.com/watch?v=PJZupxATAb8&index=2&list=PLmdEvtplre60WPMMz9qNoDM81vp0VOaMQ | عنوان=پرگار: "قرآن، رویاهای پیامبر؟"، بخش دوم | ناشر=[[بیبیسی فارسی]] | تاریخ=10 مه 2016 | بازبینی=21 مه 2016 | نویسنده=[[داریوش کریمی]]}}</ref>
====
در نهج البلاغه [[علی]] به [[عبدالله بن عباس]] پیش از جنگ [[نهروان]] توصیه میکند که با استناد به قرآن مناظره نکند:<ref>نهج البلاغه، سخنان علی بن ابی طالب، گرد آوری شده توسط سید رضی، نامه ۷۷:و من وصیة له ع لِعَبْدِ اللَه بْنِ الْعَباسِ لَمَا بَعَثَهُ لِلاْحْتِجاجَ عَلَی الْخَوارِج:لاَ تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ، وَ لَکِنْ خاصِمْهُمْ لابِالسُّنَّةِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصا.</ref>{{سخ}}با آنها به قرآن مناظره مکن، زیرا قرآن دو پهلو است. تو چیزی میگویی و آنها چیزی در جوابت میگویند، بلکه با آنها به سنت (پیامبر) مناظره کن که راه گریز نیابند.
[[ابوهریره|أبی هریرة]] از [[محمد]] روایت میکند:<ref>{{یادکرد وب | نشانی=http://www.usc.edu/schools/college/crcc/engagement/resources/texts/muslim/hadith/abudawud/040.sat.html#040.4586 | عنوان=Model Behavior of the Prophet (Kitab Al-Sunnah) - Abudawud: Book 40,Hadith 4586 | ناشر=[[دانشگاه کالیفرنیای جنوبی]] | پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20090314073208/http://usc.edu/schools/college/crcc/engagement/resources/texts/muslim/hadith/abudawud/040.sat.html#040.4586 | تاریخ بایگانی=14 مارس 2009 | گفتاورد=سنن أبی داود، کتاب السنة، النهی عن جدال فی قرآن کفر:حدثنا أحمد بن حنبل ثنا یزید یعنی بن هارون أخبرنا محمد بن عمرو عن أبی سلمة عن أبی هریرة عن النبی صلی الله علیه وسلم قال المراء فی القرآن کفر.}}</ref> جدال در قرآن کفر است.
▲[[سم هریس]] نویسنده آمریکایی، از هواداران شکاکیت علمی با اشاره به اسکیزوفرنی محمد بر این باور است که اسلام میانهرو نیز امکانپذیر است<ref name="Harris">{{یادکرد وب | نشانی=http://www.huffingtonpost.com/sam-harris/who-are-the-moderate-musl_b_15841.html | عنوان=Who Are the Moderate Muslims? | ناشر=[[هافینگتن پست]] | تاریخ=16 فوریه 2006 | نویسنده=[[سم هریس]]}}</ref><ref>{{یادکرد وب | نشانی=https://www.youtube.com/watch?v=xnoxnzVvb5c | عنوان=Sam Harris. Islam, Quran, Perfect Man Muhammad's Hair Hazrat Bal Shrine in Kashmir. All Truth}}</ref> و تندروی اسلامی ناشی از برداشت تحت الفظی بدون بررسی از قرآن بوده است.<ref name="Harris"/> هریس استدلالی از احادیث مطرح میکند که میگوید: {{گفتاورد|با توجه به احادیث(ادبیاتی که گفتهها و اعمال پیامبر را بازگو میکند) اگر یک مسلمان تصمیم بگیرد که دیگر مسلمان نباشد، او باید کشته شود. اگر کسی جرات کرده و نظری را دربارهٔ قرآن بیان کند که آن را یک کتاب عادی از یک دین افسانهای مطرح کند یا اینکه بگوید محمد یک اسکیزوفرنیک بوده، او نیز باید کشته شود. لازم به گفتن نیست که تمایل به کشتن مردم برای جرمهای خیالی همچون ارتداد و کفرگویی شرحی از میانه روی مذهبی نیست.<ref name="Harris"/>}}
== انگیزهٔ ادعای پیامبری ==
پس از مرگ عبدالمطلب سرپرستی محمد به عمویش ابوطالب سپرده شد. ابوطالب محمد ۱۲ ساله را با خود طی سفرهایی تجاری از مکه به حبشه، مصر، یمن، سوریه و ایران میبرد. این سفرها زمینهای بود برای آنکه محمد با پیروان یهودی و مسیحی این کشورها برخورد کند و اصول مذهبی آنها را بیاموزد و یاد بگیرد چطور با آنها تعامل کند.<ref>Koelle, 43-44</ref> وی در این سفرها از هر فرصتی برای آموختن مذاهب مختلف نزد خاخامها، صوفیان و کشیشان مسیحی استفاده میکرد. این عاملی بود که بعدها محمد در سخنان خود به راحتی از گفتههای آنها استناد کند.<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب=Mahomet and Islam: a sketch of the prophet's life from original sources and a brief outline of his religion|ناشر= |چاپ= |شهر= |کوشش= |ویرایش= 3 |سال= |شابک= |نویسنده=Sir William Muir |نویسندگان سایر بخشها=|ترجمه=|صفحه=17-19 |زبان=en |مقاله= |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}}</ref>
سطر ۶۰ ⟵ ۶۲:
== شرکت در غارت و راهزنی ==
یکی از مواردی که منتقدان محمد از آن صحبت میکنند دست زدن به سرقت و راهزنی از کاروانهای تجاری به دستور یا رهبری اوست. محمد پس از هجرت به مدینه در فقر و تنگدستی بسر میبُرد. از این رو وی برای امرار معاش خود و خانوادهاش به غارت کاروانهای تجارتی که در مسیر سوریه از مدینه عبور میکردند رو آورد. در واقع نخستین کسانی که به اسلام گرویدند به پیشهٔ راهزنی گرویدند. نخستین کوشش مسلمانان برای راهزنی به سال دوم هجری باز
وقتی این خبر به قریشیها رسید اعراب از این کار محمد برآشفتند. محمد نیز که متوجه شد مرتکب جنایتی بسیار زشت شده به وحشت افتاد و وانمود کرد به عبدالله چنین دستوری ندادهاست.<ref>Koelle 144</ref> محمد آیه ۲۱۷ سوره بقره را در این خصوص اعلام کرد:
{{نقل قول|از تو
اما قرآن هنگام تقسیم غنایم، سهم محمد را از آن اموال چنین بیان کرد:
{{نقل قول|از تو دربارهٔ [تقسیم] انفال میپرسند، بگو [حکم تقسیم] انفال مختص به خدا و رسول [او] است، پس از خداوند پروا کنید و بین خودتان آشتی کنید، و اگر به راستی مؤمن هستید از خداوند و پیامبر او اطاعت کنید.<ref>انفال ۱</ref>
به عقیده انصاری، رویداد راهزنی نخله و پس از آن «اختراع» آیه ۲۱۷ سوره بقره و رفتار محمد را میتوان بزرگترین دلیل «شیادی» محمد به حساب آورد.<ref>انصاری ۶۶</ref>
|