منهاج سراج: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱:
[[ابوعمروعثمان بن سراج الدین محمد]]، مشهور به [[منهاج سراج]] ملقب به [[صدر جهان]] است.او قاضی، شاعر و مورخِ ایرانی دربار [[غوریان]] و سلاطین هند در سده هفتم، مولف کتاب [[طبقات ناصری]] است.از مطالب کتابش آشکار است که او در سال ۵۸۹ قمری متولد شده است.<ref>{{پک|منهاج سراج|۱۳۶۳|ک=طبقات ناصری ج۲|ص=۲۳۹}}</ref> از زادگاه او اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی از مورخان محل تولد اورا لاهور و برخی دیگر فیروزکوه(پایتخت غوریان)می دانند.<ref>{{پک|منهاج سراج|۱۳۶۳|ک=طبقات ناصری ج۲|ص=۲۴۱}}</ref>
== زندگی ==
جوزجانی از خاندانی اهل سیاست و علم بود که اصالتاً از مردم [[جوزجان]] بودند و در دربار غزنویان و غوریان مناصب مهمی داشتند.پدر او، سراج الدین محمد بن عثمان،فقیه و [[قاضی]] [[دربار غوریان]] بود. جوزجانی از سوی مادر نیز متعلق به [[دودمانهای]] معروف ووابسته به غوریان بود. دوره کودکی جوزجانی در حرم ماه ملک، دختر سلطان غیاث الدین محمد سام گذشت. او تا ۲۲ سالگی در [[فیروزکوه]] بود و در همان جا به تحصیل پرداخت. زندگی جوزجانی پس از [[انقراض]] غوریان مبهم است؛بنظر می رسد او در این سالهادر خدمت حاکمان محلی بوده و سفرهایی نیز از جانب آنان به نیمروز و قهستان کرده است.جوزجانی به طریقت [[چشتیه]] ارادت داشت.<ref>{{پک|عبدااحق دهلوی|۱۳۳۲|ک=اخبارالاخیارفی اسرارالابرار|ص=۸۰}}</ref> وفات او احتمالاً بعد از سال ۶۵۸ ق در دهلی بودهاست.<ref>{{پک|شریفی|۱۳۸۷|ک=فرهنگ ادبیات فارسی|ص=۱۳۵۹}}</ref>
== مقامات و مناصب منهاج سراج ==
جوزجانی در سال ۶۲۴ پس از هجوم مغول به هند، نزد [[ناصرالدین قباچه]]، از سلاطین مملوک [[غوری]] که در سند و مولتان و اُچ حکومت می کرد، رفت. ناصرالدین قباچه نیز اداره امور [[مدرسه فیروزی]] اُچ و [[قضاوت لشکر]] را به او سپرد.
در سال ۶۲۵ که سلطان [[شمس الدین التتمش]] اُچ را فتح کرد، جوزجانی مورد توجه او قرار گرفت و همراه او به دهلی رفت.درسال ۶۳۰ جوزجانی عهده دار [[قضاوت]] و [[امور شرعی]] هند شد و در گوالیار اقامت کرد. پس از درگذشت التتمش در ۶۳۳، اوضاع هند آشفته شد؛ اما وقتی سلطنت، در ۶۳۴، به سلطان رضیه رسید، جوزجانی تدریس و اداره مدرسه ناصریه دهلی را بر عهده گرفت و بار دیگر قاضی گوالیار شد. او درسال ۶۳۹، در دوره حکومت معزالدین بهرام شاه ، قاضی کل [[هند]] شد و پس از کشته شدن بهرام شاه ، که سلطان علاءالدین مسعودشاه به سلطنت رسید، جوزجانی به ناچار از منصب قضا [[کناره گیری]] کرد و در ۶۴۰ به لکهنو رفت. در سال ۶۴۳ به همراه طغان خان، حاکم لکهنو، به دهلی رفت و به دربار علاءالدین مسعود راه یافت و با حمایت غیاث الدین الغ خان بَلبن، مسئولیت [[مدرسه ناصریه]] و منصب قضا در گوالیار به او سپرده شد. در همان سال همراه [[سلطان مسعود]] در [[جنگ]] با [[مغولان]] شرکت کرد.<ref>{{پک|منهاج سراج|۱۳۶۳|ک=طبقات ناصری ج۱|ص=۴۷۰-۴۷۱}}</ref> درسال ۶۴۹، در زمان سلطان ناصرالدین محمودشاه، جوزجانی [[قاضی القضات]] دهلی شد و تا ۶۵۱ بر این منصب بود ؛اما درآن سال، به دلیل اختلاف و بدبینی سلطان نسبت به بلبن، برکنار شد. درسال ۶۵۲، صدرالملک نجم الدین ابوبکر ، به وزارت سلطان ناصرالدین محمود رسید و با حمایت او ،سلطان به جوزجانی لقب [[صدر جهان]] داد. او به توصیه بلبن، که باز نزد سلطان تقرب یافته بود، قاضی القضات هند شد.
== آثار ==
مِنهاج سِراج جوزجانی علاوه بر تاریخ نگاری، به عربی و فارسی نیز [[شعر]] میگفت. او منظومهای [[ناصری نامه]] را در مدح سلطان [[ناصرالدین محمودشاه]] سرود که اکنون در دست نیست.<ref>{{پک=ذبیح الله صفا|۱۳۸۷|ک=تاریخ ادبیات در ایران ودرقلمرو زبان پارسی|ص=۱۱۷۶-۱۱۷۸}}</ref>
[[شهرت]] جوزجانی بیشتر به سبب [[کتاب طبقات ناصری]] او است. او این اثر را در ۶۵۳ به [[نام ناصرالدین محمود]] آغاز کرد و در ۶۵۸ به پایان رساند. این کتاب [[تاریخ عمومی]]، شامل ۲۳ طبقه است که بخش های مهم آن، تاریخ غزنویان،غوریان،خوارزمشاهیان و سلاطین هند است؛ ضمن اینکه تاریخ حمله مغولان به ماوراءالنهر و هند(قسمت آخر) اختصاصاً درباره استیلای مغول، از ابتدای خروج تاتار تا فتح بغداد، نوشته شده که بر اساس مشاهدات مولف است و اطلاعات تاریخی باارزشی دارد. طبقات ناصری همزمان با [[تاریخ جهانگشای جوینی]] نوشته شده است. ضیاءالدین برنی نیز کتاب خود،[[تاریخ فیروز شاهی]]، را در تکمیل طبقات ناصری نوشته است.<ref>{{پک=ضیاءالدین برنی|۱۹۵۷|ک=تاریخ فیروز شاهی|ص=۲۴-۲۵}}</ref>
== پانویس ==
خط ۲۱:
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=شریفی |نام=محمد|ویراستار= محمدرضا جعفری |کتاب=فرهنگ ادبیات فارسی|سال=۱۳۸۷ |ناشر=فرهنگ نشر نو و انتشارات معین|شهر=تهران |شابک=978-964-7443-41-8}}
{{تاریخنگاران دوره اسلامی}}
ذبیح الله صفا،تاریخ ادبیات در ایران ودر قلمرو زبان پارسی،ج۳،بخش۲،تهران۱۳۸۷
ضیاءالدین برنی،تاریخ فیروزشاهی،حصه۱،چاپ شیخ عبدالرشید،۱۹۵۷
عبدالحق دهلوی،اخبارالخیارفی الاسرارالابرار،چاپ محمد عبدالاحد،چاپ سنگی دهلی،۱۳۳۲
منهاج سراج،طبقات ناصری،۱۳۶۳
{{افراد-خرد}}
|