اولیس (شعر): تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خوب شد |
|||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱:
{{مقاله خوب}}
{{عنوان مورب}}
<!-- تصویر-->
[[پرونده:Alfred Tennyson, 1st Baron Tennyson by George Frederic Watts.jpg|بندانگشتی|''آلفرد تنیسون، بارون تنیسون یکم''. پرتره شاعر ''اولیس'' اثر [[جرج فردریک واتس]]، حدود سالهای ۱۸۶۳–۱۸۶۴ میلادی. این اثر در سال ۱۸۹۵ به [[گالری ملی پرتره (لندن)|گالری ملی پرترهٔ لندن]] اهدا شدهاست.]]
سطر ۷ ⟵ ۶:
'''''اولیس'''''{{واژه|واژهٔ Ulysses از Ulixes، رومیشدهٔ نام اودسئوس، قهرمان ''ادیسه''ٔ هومر گرفته شدهاست. این واژه در فرانسوی اولیس ({{IPA-fr|y.lis|fr}}) تلفظ میشود.}} عنوان [[شعر آزاد|شعری بیقافیه]] از [[آلفرد تنیسون]] (۱۸۰۹–۱۸۹۲)، [[ملکالشعرا]]ی [[بریتانیا]] در [[دوره ویکتوریا]] است.
<!-- خلاصه-->
راوی شعر چهرهٔ اسطورهای [[یونان باستان|یونانی]] اولیس (یا [[اودیسئوس]] به [[زبان یونانی|یونانی]]) است که از سفرهای پرواقعه و درازش (چنانکه در ''[[ادیسه]]ٔ'' [[هومر]] شرح آنها رفته) به قلمروی خود یعنی جزیرهٔ [[ایتاکا (یونان)|ایتاکا]]
<!--وزن و فرم -->
''اولیس'' مشتمل بر هفتاد خط [[شعر بیقافیه]] در قالب [[تکگویی نمایشی]] است و در وزن [[پنجوتدی یامبیک]] سروده
<!--تاریخچه چاپ --><!-- عناصر مربوط به شرح حال-->
تنیسون این شعر را در سال ۱۸۳۳ و در پی درگذشت دوست نزدیکش [[آرتور هنری هالم]] نوشت و در سال ۱۸۴۲ آن را در جلد دوم کتاب ''[[اشعار (تنیسون، ۱۸۴۲)|اشعار]]''ش چاپ کرد.
سطر ۱۶ ⟵ ۱۵:
مخاطرههای اولیس نخستین بار در ''[[ایلیاد]]'' و ''[[ادیسه]]ٔ'' [[هومر]] (حدود سدههای هفتم و هشتم پیش از میلاد) روایت شد و از آن پس ادیبان متعدد اروپایی شخصیت اولیس را در آثار خود به کار بردند. اولیس در شعر تنیسون بیش از هر کدام تداعیگر شخصیت اولیسه{{یادچپ|Ulisse}} در ''[[کمدی الهی]]'' [[دانته آلیگیری|دانته]] است. در بازخوانی دانته، اولیسه به کیفر «ابداع مکارانهٔ آن [[اسب تروآ|اسب دروازهگشا]]» و «جستن دانش ورای مرزهای فهم آدمیزاده» میان «مشاوران مزوّر» در دوزخ عذاب میبیند.
<!-- صراحت تا آیرونی-->
در طول سالیان، غالب خوانندگانِ شعرْ اولیس را راسخ و قهرمانوار دانستهاند و او را برای عزمش «پی کوشیدن، پی جوییدن، پی یافتن، و دمی
هم اظهارات تنیسون پیرامون این شعر و هم وقایع زندگانیش بر این تفسیر از ''اولیس'' صحه میگذارد.
بااینحال شارحان متأخر تفسیرهای دیگری از ''اولیس'' ارائه میکنند که بر [[آیرونی]] احتمالی در شعر تأکید دارد، مثلاً اینکه اولیس خودخواهانه میخواهد خانواده و سرزمینش را ترک گوید یا اینکه تداعیگر شخصیتهای خدشهدار در ادبیات پیشین است.
سطر ۲۳ ⟵ ۲۲:
با اینکه منتقدان معاصر تنیسون دید مثبتی به ''اولیس'' داشتند، اصالت یافتن آن در میان مجموعه آثار تنیسون دههها طول کشید.
<!-- پسآمد -->
در قرن بیستم تفسیرهایی جدید و [[آیرونی]]ک از شعر عرضه شد و همچنین شاعرانی چون [[تی. اس. الیوت]] از آن استقبال کردند. امروزه ''اولیس'' شعری <nowiki>تحسینشده است،</nowiki> از برخی قطعات آن بهکرات نقل قول میشود، و شعارهای سازمانها و کسان متعددی از آن اقتباس
== خلاصه و ساختار شعر ==
در آغاز شعر، اولیس از سفر دور و درازش متعاقب شرکت در [[جنگ تروآ]] به قلمروی خود یعنی جزیرهٔ [[ایتاکا (یونان)|ایتاکا]]
{{شعر}}
{{ب|{{nb5}}توگویی نَفَس کشیدن زندگیست. زندگی انباشته بر زندگی|{{چپچین}}'''24'''{{Nb5}}As tho' to breathe were life. Life piled on life{{پایان}}}}
سطر ۳۲ ⟵ ۳۱:
{{ب|{{nb5}}ناچیزی مانده …|{{چپچین}}'''26'''{{Nb5}}Little remains ...{{پایان}}}}
{{پایان شعر}}
اولیس سودای آزمودن و دانستن بیشتر دارد. تاجوتختی که اولیس آن را ناگوار میانگارد پس از او به پسرش تلماخوس میرسد. با اینکه به نظر او تلماخوس حکمران شایستهای خواهد بود — «هیچ سرزنشی بر او روا نیست، ایستاده در مرکز حبابی/ از روزمرگی»{{یادچپ|Most blameless is he, centred in the sphere/ Of common duties}} (خط ۳۹) — چنین مینماید که پیوند بین اولیس و پسرش گسسته شده — «او سر به کار خود دارد و من سر به کار خویش»{{یادچپ|He works his work, I mine}} (خط ۳۹) — و رسوم حکمرانی او را درنمییابد — «با تدبیر آهسته»{{یادچپ|by slow prudence}} و «به تدریج و با نرمی»{{یادچپ|through soft degrees}} (خطوط ۳۶ و ۳۷). در پایان اولیس رو به یاران دریانوردش میکند و ایشان را به مخاطرهٔ دیگری فرامیخواند. اولیس قولی مبنی بر عاقبت به خیر شدنشان به آنها نمیدهد ولی میکوشد گذشتهٔ قهرمانوارشان را به ایشان یادآوری کند:<ref dir=ltr>{{
{{شعر}}
{{ب|{{nb5}}... بیایید، یاران من،|{{چپچین}}'''56'''{{Nb5}} … Come, my friends,{{پایان}}}}
سطر ۴۲ ⟵ ۴۱:
{{ب|{{nb5}}شاید که تنگهها ما را در خود فرو کشند|{{چپچین}}'''62'''{{Nb5}}It may be that the gulfs will wash us down;{{پایان}}}}
{{ب|{{nb5}}شاید که به [[جزایر خرم]] برسیم|{{چپچین}}'''63'''{{Nb5}}It may be we shall touch the Happy Isles,{{پایان}}}}
{{ب|{{nb5}}و آشیل
{{پایان شعر}}
=== وزن شعری ===
لحن شعر بیپیرایه ولی پرقدرت است و حالات خلقی متناقض راویای را بیان میکند که میخواهد جایگاه خود را میان گذشته و آیندهاش بیابد.
در شعر بهکرات ضدیتی مؤثر بین احساسات کلام اولیس و صدای بیانگر آنها پدیدار است.<ref dir=ltr>{{
مثلاً وزن [[پنجوتدی یامبیک]] (وزنی که از تکرار پنج [[یامب]] یا [[پایه (عروض)|پایهٔ عروضی]] بلندآخر به دست میآید) در شعر بهدفعات با [[دوبلنده]]ها (پایههای عروضیای که شامل دو [[هجا]]ی بلند هستند) منقطع شدهاست.
این زبان سنگین خوانش شعر را آهسته میکند<ref dir=ltr>{{
{{چپچین}}
سطر ۷۴ ⟵ ۷۳:
''<span style="background:yellow">[[پرونده:Long-foot-meter.svg|16px]] = هجای بلند یا تکیهدار</span>، [[پرونده:Short-foot-meter.svg|16px]] = هجای کوتاه یا بدون تکیه، <span style="background:orange">[[پرونده:Long-foot-meter.svg|16px]] = هجای بلند یا تکیهدار اضافی</span>''
شاعر و منتقد ادبی [[متیو آرنولد]] در مورد اثر [[نوای گفتار|عروضی]] سنگین شعر میگوید «خواندن همین سه خط به اندازهٔ کل کتاب [[ایلیاد]] طول میکشد.»<ref dir=ltr>{{
چندی از جملات شعر نیز در انتهای خط ناتمام میمانند و از سرخط ادامه مییابند (بهاصطلاح خطها [[موقوفالمعانی]] میشوند). این امر ناظر بر بیقراری و ناخوشنودی اولیس است.<ref dir=ltr>{{
=== فرم ===
''اولیس'' شامل هفتاد خط [[شعر بیقافیه]] در قالب [[تکگویی نمایشی]] است. اینکه کلام اولیس چگونه در این قالب به کار رفته محل مناقشهٔ محققان است. معلوم نیست اولیس چه کس یا کسانی را مخاطب قرار میدهد و اینکه آیا اصلاً سخن او رو به مخاطبی هست یا نه. برخی شعر را [[حدیث نفس]]ی میدانند که بهتدریج مبدل به نطقی عمومی میشود، چرا که به نظر میرسد اولیس در [[موومان]] نخست با خودش سخن میگوید، سپس به مخاطبی پسرش را معرفی میکند، و در نهایت برای مخاطب قرار دادن یاران دریانوردش به ساحل دریا میرود.<ref dir=ltr>{{
در این تفسیر از شعر، بیانِ بهنسبت بیتکلف و روراست موومان اول در تقابل با لحن سیاستمدارانهتر موومانهای دوم و سوم قرار دارد. مثلاً دومین بندِ مربوط به تلماخوس (خطهای ۳۳ تا ۴۳)، که در آنها اولیس دربارهٔ زندگی خانگی تأمل میکند، «نسخهٔ ویرایششده برای مصرف عمومی خطهایِ ۱ تا ۵ شعر» است، بهگونهای که «قوم وحشیوار» خط ۴ در این بند به «مردمانی سخت»{{یادچپ|A rugged people}} تبدیل میشود.<ref dir=ltr>{{
ممکن است تفسیرهای [[آیرونی
کالر خود ''اولیس'' را [[دیالکتیک]]ی میداند که در آن راوی فضیلتهای زندگی وقف عمل{{یادچپ|active life}} را با فضیلتهای زندگی وقف نظر{{یادچپ|contemplative life}} مقایسه میکند.<ref dir=ltr>{{
چهار مرحلهٔ عاطفی که اولیس آنها را تجربه میکند (ابتدا نپذیرفتن زندگانی بیثمرش پس از بازگشت به ایتاکا، سپس یادآوری گذشتهٔ قهرمانانهاش، سپس تصدیق شیوهٔ حکمرانی تلماخوس، و در نهایت برنامهٔ مخاطرهٔ دیگری را ریختن) مکاشفهآمیز است نه [[آیرونی
=== تاریخچه چاپ ===
تنیسون کار بر روی ''اولیس'' را در ۲۰ اکتبر ۱۸۳۳ تمام کرد،<ref dir=ltr>{{
ولی این شعر تا سال ۱۸۴۲ و انتشار جلد دوم کتاب ''[[اشعار (تنیسون، ۱۸۴۲)|اشعار]]'' تنیسون به چاپ نرسید. برخلاف بسیاری از دیگر آثار مهم تنیسون، پس از چاپ دیگر ویرایشی بر ''اولیس'' صورت نگرفت.<ref dir=ltr>{{
در اصل شعر در چهار بند نوشته شده بود و در خطهای ۶، ۳۳، و ۴۴ شکسته میشد. با این ساختار، بندهای اول و سوم از نظر موضوعی متقارنند و میتوان آنان را بهترتیب صحنههای داخلی و خارجی یک [[تکگویی]] دانست. بااینحال در اغلب چاپها شکست بند اول حذف شدهاست.<ref dir=ltr>{{
== تفسیرها ==
=== عناصر مربوط به شرح حال شاعر ===
تنیسون ''اولیس'' را در پی مرگ دوست نزدیکش [[آرتور هنری هالم]] (۱۸۱۱–۱۸۳۳) سرود. وی هالم را، که او نیز شاعر بود، در [[دانشگاه کمبریج]] ملاقات کرده بود و با او رابطهٔ عاطفی عمیقی داشت. این دو زمانی بسیار را به مقالهای فلسفی و سرودن شعر گذرانده و [[فرانسه جنوبی]]، [[پیرنه]]، و آلمان را با هم گشته بودند. تنیسون باور داشت آیندهای درخشان، شاید در عرصهٔ سیاست، در انتظار هالم است.<ref dir=ltr>{{
خبر درگذشت هالم در اول اکتبر ۱۸۳۳ به تنیسون رسید. در این زمان تنیسون به همراه مادرش و نه تا از ده تا خواهر و برادرش در مسکنی کوچک در [[سامرسبای، لینکلنشر|سامرسبای لینکلنشر]] میزیست. پس از مرگ پدرش در سال ۱۸۳۱، تنیسون مجبور شده بود به خانه بازگردد تا معاش خانوادهاش را بر دوش کشد. در این دوران آشنایان بیشازپیش نگران حال جسمی و روحی او بودند. درآمد خانواده اندک بود و سه تا از برادرانش هم به بیماریهای روانی ابتلا داشتند. بااینهمه وضع تنیسون اندکی رو به بهبود بود — داشت به وظایف زندگی خانگیش عادت میکرد، مجدداً با دوستانش رابطهای برقرار کرده بود، و کتابی از اشعارش را در سال ۱۸۳۲ به چاپ رسانده بود — که خبر درگذشت هالم را به او رساندند. [[امیلیا تنیسون|امیلیا]]، خواهر تنیسون که نامزد هالم بود نیز در این اندوه با او شریک بود.<ref dir=ltr>{{
به باور لیندا هیوز،{{یادچپ|Linda Hughes}} پژوهشگر [[دوره ویکتوریا|قرن نوزدهم انگلستان]]، ''اولیس'' (به ویژه رویکردش به زندگی خانگی) را باید در چارچوبِ عاطفیِ وضع خانگی تنیسون و همچنین از دست دادن دوست نزدیکش تفسیر کرد.<ref dir=ltr>{{
چراکه از یک سو ناخوشنودی اولیس از زندگی در ایتاکا بازتاب وضع تنیسونِ عزاداری است ملول از به دوش کشیدن بار خانوادهاش. از سوی دیگر اولیس مصمم است با آغازیدن سفری دیگر از عصر و بومش فراتر رود و ممکن است تصمیمش مبنی بر به چالش کشیدن وضع موجود سببِ جذابیت این اسطوره برای تنیسون بوده باشد؛<ref dir=ltr>{{
چه آنکه به گفتهٔ خود تنیسون این شعر «بیانگر احساسات من دربارهٔ لزوم ادامه دادن و ایستادگی کردن در نبرد زندگی است.»<ref dir=ltr>{{
او در جای دیگری میگوید: «در ''اولیس''، که تحت حس فقدان و اینکه همه چیز از دست رفته ولی هنوز باید تا آخر زندگی مبارزه کرد نوشته شده، چیزهایی از خود من هست. احساسِ فقدان حتی بیشتر از بسیاری از شعرها در ''به یادبود'' بر نوشتن این شعر تأثیر گذارد.»<ref dir=ltr>{{
سراغ مرگ هالم را در بسیاری از اشعار تنیسون میتوان گرفت، از جمله ''[[به یادبود آ.ه.ه.]]''، یکی از نابترین آثارش که در سال ۱۸۳۳ کار را بر روی آن آغاز کرد و هفده سال بعد به پایان رساند.<ref dir=ltr>{{
دیگر منتقدان با اشاره به فقدان تجانس بین شعر و شاعر، ''اولیس'' را منحصر به فرد دانستهاند. و.و. رابسون{{یادچپ|W. W. Robson}} مینویسد: «تنیسون، این موجود اجتماعی متعهد، این انسان یکبند قاطع و نستوه، احساساتی آتشین را به زبان تنیسون، ناآتشینترین، تنهاترین، و نالانترینِ شاعران به زبان میآورد.»<ref dir=ltr>{{
به باور او، این دو [[پرسونا (روانشناسی)|
=== بافتار ادبی ===
[[
اقتباس تنیسون از اولیس نخستین روایت مدرن این اسطوره است و جنبههایی بسیار را از آثار متقدم وام میگیرد.<ref dir=ltr>{{
شخصیت اولیس (ادیسه در یونانی) را نخستین بار شاعر [[زبان یونانی باستان|باستانی یونان]] [[هومر]] در اثرش به کار برد و بسیاری از شاعران متأخر، منجمله [[اوریپید]]،{{یاد|تنیسون در حاشیهٔ ''هکابهٔ'' [[اوریپید]] مینویسد: «اولیس، طبق معمول، حیلهگر و بیاحساس است.»<ref dir=ltr>{{
بااینحال اولیسِ تنیسون آن مردِ مایل به امور عمومیای که در شعر هومر هست نیست. منبع اصلی تنیسون برای شخصیت اولیس را باید در شخصیت اولیسهٔ ''[[کمدی الهی]]'' ''[[دانته آلیگیری|دانته]]'' جست،<ref dir=ltr>{{
تنیسون این عطش را در طلب سیریناپذیر اولیس برای دانستن منعکس میکند:<ref dir=ltr>{{
{{شعر}}
{{ب|{{nb5}}این جانِ نقرهفام چه مشتاقانه میخواهد|{{چپچین}}'''30'''{{Nb5}}And this gray spirit yearning in desire
سطر ۱۲۰ ⟵ ۱۱۹:
{{ب|{{nb5}}ورای دورترین مرزهای فهم آدمی فرورود.|{{چپچین}}'''32'''{{Nb5}}Beyond the utmost bound of human thought.{{پایان}}}}
{{پایان شعر}}
بااینحال قصد شاعر برای یادآوری هومری بودن این شخصیت در برخی قطعهها واضح است. «من نامی شدهام.»{{یادچپ|I am become a name.}} (خط ۱۱) یادآور قطعهای در ''ادیسه'' است که در آن [[دمودوکوس]] در محضر [[آلکینوئوس|شاه]] ترانهای در باب مخاطرههای ادیسه میخواند و سرشناسی او را تصدیق میکند؛ و به نظر میرسد در عباراتی چون «
منتقدان همچنین تأثیر [[شکسپیر]] در دو قطعه را یادآوری کردهاند. در موومان نخست، <nowiki>«قوم وحشیوار»ی</nowiki> که «میاندوزند و میخوابند و میخورند و هیچشان از من آگهی نیست.»{{یادچپ|That hoard, and sleep, and feed, and know not me}} (خط ۵) یادآور این [[حدیث نفس]] [[شاهزاده هملت|هملت]] است که «آدمی/ اگر همهٔ لذت و برنامهٔ اوقاتش جز خورد و خواب نباشد، چیست؟/ حیوانی، نه بیش.»<ref>{{
همچنین وقتی تنیسون میگوید «چه
{{شعر}}
{{ب|{{nb5}}ایستادگی، ای سرورِ عزیزِ من،|{{چپچین}}{{Nb5}}Perseverance, my dear lord,{{پایان}}}}
سطر ۱۳۰ ⟵ ۱۲۹:
{{ب|{{nb5}}در مسخرگی کبیر.|{{چپچین}}{{Nb5}}In monumental mockery.{{پایان}}}}
{{پایان شعر}}
آخرین موومان ''اولیس''، که از شناختهشدهترین قطعات در ادبیات انگلیسی در قرن نوزدهم است، شاهدی قطعی است بر تأثیر دانته.<ref dir=ltr>{{
اولیس از خویشتن و قلمروش روی برمیگرداند و از بندرها، دریاها، و دریانوردانش سخن میگوید. بااینکه رشتههای ناخوشنودی و کهنسالی در سراسر شعر پراکندهاست، تنیسون در نهایت اولیس را با «پی کوشیدن، پی جوییدن، پی یافتن، و دمی
{{شعر}}
{{ب|{{nb5}}گفتم: «ای برادران، |{{چپچین}}'''111'''{{Nb5}}'O frati,' dissi, 'che per cento milia{{پایان}}}}
سطر ۱۴۳ ⟵ ۱۴۲:
{{ب|{{nb5}}تا بهدنبال پاکی و دانش روید.»|{{چپچین}}'''119'''{{Nb5}}ma per seguir virtute e canoscenza.'{{پایان}}}}
{{پایان شعر}}
بااینحال چنانکه منتقدان قید میکنند، در روایتِ هومر دریانوردانِ اولیس مردهاند؛ بنابراین [[آیرونی]] قابلتوجهی در نطق اولیس به دریانوردانش که «بیایید، یاران من، برای جستجوی جهانی نو دیر نیست.» (خطهای ۵۶ و ۵۷) هست. از آنجا که اولیسهٔ دانته سفرش را کرده و در ''دوزخ'' آن را بازگو میکند، کل تکگویی اولیس را میتوان خاطرات او پس از استقرار در دوزخ دانست.<ref dir=ltr>{{
=== از صراحت تا آیرونی ===
[[
اینکه تا چه اندازه تنیسون بین خودش و اولیس اینهمانی قائل بوده محل یکی از قابلتوجهترین مباحثهها بین پژوهشگران این شعر است.<ref dir=ltr>{{
منتقدان ادبیای که فکر میکنند تنیسون با اولیس [[همذاتپنداری]] کردهاست برداشتی «صریح» یا بدون [[آیرونی]] از نطق اولیس دارند. دیگرانی بر آنند که تنیسون با اولیس همذاتپنداری نمیکند، و نقدهای دیگر تناقضات کذایی در شخصیت اولیس را ناشی از خویشتنِ شاعر میدانند.<ref dir=ltr>{{
نکتهٔ کلیدی دربرداشت صریح از ''اولیس'' توجه به عناصر مربوط به شرح حال شاعر است. این چنین برداشتی بیانات تنیسون دربارهٔ شعر — «لزوم ادامه دادن و ایستادگی کردن» — را در نظر میگیرد و بر آن است که تنیسونی که پس از مرگ هالم برای مواجهه با زندگی به ارادهای مشابه ارادهٔ اولیس نیاز داشت، پیام شعر را با آیرونی تضعیف نمیکند.
بهاینترتیب اولیس قهرمانی است که ارادهاش برای جستن «کاری سترگ»{{یادچپ|some work of noble note}} (خط ۵۲) در مواجهه با «اجاقی رام»{{یادچپ|still hearth}} (خط ۲) و کهنسالی شجاعانه است.{{یاد|بااینحال تنیسون خود منتقدان را از تفسیر زندگینامهگونه از تکگوییش بر حذر میدارد.<ref dir=ltr>{{
عطش و جزمیت بیان تنیسون — و حتی گفتههای خودش دربارهٔ شعر — حاکی از آن است که شعر، به رسم [[دوران ویکتوریا]]یی، دلیری و پشتکار را میستاید. در خوانش صریح، ''اولیس'' مداح روحیهٔ جستجوگر جوانانه حتی در کهنسالی است و تسلیم شدن و زندگی منفعلانه را رد میکند.<ref dir=ltr>{{
تا اوایل قرن بیستم، رویکرد خوانندگان به ''اولیس'' دلسوزانه بود. با مشهورتر شدن تنیسون، معنای شعر به شکل فزایندهای مورد مباحثه قرار گرفت. پس از آنکه در سال ۱۹۴۸ پال اف. باوم{{یادچپ|Paull F. Baum}} از تناقضات اولیس و نظریات تنیسون انتقاد کرد،
به باور باوم اولیسِ تنیسون رگههایی از [[قهرمان بایرونی|قهرمانان خدشهدار بایرونی]] دارد که مانند او عواطفی متناقض و خوداندیشی منتقدانه به نمایش میگذارند و مسئولیت اجتماعی را رد میکنند. باوم و منتقدان متاخر حتی بیانیهٔ استوار پایانی اولیس — «پی کوشیدن، پی جوییدن، پی یافتن، و دمی
نفرت آشکار اولیس به دوروبریهایش وجه دیگر رویکرد [[آیرونی]]ک به شعر است. او اعلام میکند که «همباز زنی پیر»{{یادچپ|matched with an aged wife}} (خط ۳) است، ملالش را از حکمرانی بر «قومی وحشوار» (خط ۴) بیان میدارد، و بر تباین فلسفیش با پسرش تلماخوس تأکید دارد.
خوانشی شکگرا از بند دوم آن را مدحی افادهآمیز از تلماخوس و رد «تدبیر آهسته» اش (خط ۳۶) میداند. با اینحال، صفاتی که برای توصیف تلماخوس به کار رفته — «بی هیج سرزنشی» ،{{یادچپ|blameless}} «خردمندانه» ،{{یادچپ|discerning}} و «محجوب»{{یادچپ|decent}} — عباراتی با بار مفهومی مثبت در دیگر شعرهای تنیسون و [[سنت کلاسیک غربی]] (جایی که «بی هیچ سرزنشی» صفتی برای خدایان و قهرمانان است) هستند.<ref dir=ltr>{{
در سال ۱۹۵۴ منتقد ادبی ای. جِی. کیاسون{{یادچپ| E. J. Chiasson}} بر آن بود که اولیس به زندگی پس از مرگ ایمان ندارد و تنیسون «به روشی غیرمستقیم» نشان میدهد که بیایمانی اولیس سبب بیتوجهی او به قلمرو و خانوادهاش است. کیاسون این شعر را در بستر کلیات آثار تنیسون غیرمعمولی میداند، اما میگوید که برای فهم معنای شعر باید «غیرمستقیم بودن» آن درک شود. به گفتهٔ او شعرْ اعتقاد تنیسون را مبنی بر اینکه «بیتوجهی به مقدسات دینی و واگذاردن همهچیز به امیال سبب انکار عیاشانه و ددمنشانهٔ مسئولیت و زندگی میشود» به تصویر میکشد.<ref dir=ltr>{{
دیگر تفسیرهای [[آیرونی]]ک در پیشنهاد مخاطرهٔ جدید اولیس عطش او برای کنار کشیدن و حتی مرگ دیدهاند. منتقدان با اشاره به حس انفعال در شعر بر افسردگی تنیسون تأکید کردهاند. [[تی. اس. الیوت]] بر این باور بود که «تنیسون اصلاً نمیتوانست قصه بگوید.»<ref dir=ltr>{{
برای اولیس تجربه <nowiki>«جایی در دوردستها»ست</nowiki>:<ref dir=ltr>{{
{{شعر}}
خط ۱۷۵:
== میراث و یادگار ==
[[
=== آرای معاصر و اصالت یافتن ===
نقدهای معاصر ''اولیس'' مثبت بودند و نشانی از [[آیرونی]] در آن نمییافتند. [[جان استرلینگ (نویسنده)|جان استرلینگِ]] نویسنده — که مثل تنیسون عضو [[حواریون کمبریج]] بود — در سال ۱۸۴۲ در ''[[کوارترلی ریویو]]'' مینویسد: «''اولیس'' چهقدر رفیع است! در این اثر لحنی حماسی و دلپذیر هست، و خِرَدی واضح و پرشور، کلامی حکیمانه و تصاویری برازنده را بر قامت مرمری رنگپریده اما با دوام حک میکند.»<ref dir=ltr>{{
{{شعر}}
{{ب|{{nb5}}شاید که تنگهها ما را در خود فروکشند|{{چپچین}}'''62'''{{Nb5}} It may be that the gulfs will wash us down;{{پایان}}}}
{{ب|{{nb5}}شاید که به [[جزایر خرم]] برسیم|{{چپچین}}'''63'''{{Nb5}} It may be we shall touch the Happy Isles,{{پایان}}}}
{{ب|{{nb5}}و آشیل کبیرمان را، که
{{پایان شعر}}
— مینویسد: «این خطها مرا به گریه نمیاندازند، ولی چیزی در من هست که با خواندن اینها همهٔ اشکدانها را پر کند.»<ref dir=ltr>{{
الهیدان انگلیسی [[ریچارد هولت هاتن]] ''اولیس'' را «تصویر دوستانهای از عطش سیریناپذیر برای تجربهها، مخاطرات، و تهورهای تازه»
شاعر معاصر تنیسون [[متیو آرنولد]] از اولین کسانی بود که به روایت [[آیرونی]]ک شعر اشاره کرد. به گفتهٔ او نطق اولیس «ناسادهترین، نا[[هومر]]یترین چیزی است که میتوان <nowiki>پدید آورد.</nowiki> هومر افکارش را به تو چنان عرضه میکند که از چاه ذهنش برداشت میشود؛ جناب تنیسون افکارش را پیش از آنکه آنان را عرضه کند بادقت به هم میزند؛ بنابراین … جوّی رفیع و پیچیده پدید میآید.»<ref dir=ltr>{{
اندکی بعد، روزنامهنگار و [[دفاعیات دینی|محتجج]] مسیحی [[جی کی چسترتون]] ''اولیس'' را «مدیحهای برای مسیحیت» دانست که انگشت روی تفاوت بین رویکرد
علیرغم استقبال منتقدان ادبی از ''اولیس''، اصالت یافتن آن در میان مجموعه آثار تنیسون دههها طول کشید. تنیسون آن را چندان برای نشر در گلچینهای شعر برنمیگزید؛ ولی شعر معمولاً در کتابهای آموزشی چاپ میشد و امروزه هم شعر آموزشی محبوبی است.
به گفتهٔ پژوهشگر اشعار تنیسون، متیو رولینسون،{{یادچپ|Matthew Rowlinson}} اهمیت امروزی آن در مجموعه آثار تنیسون مدیون دو چیز است: یکی افزایش مطالعات سنتی شعر و ادبیات انگلیسی در اواخر قرن نوزدهم، و دیگری مساعی صورتگرفته در [[دوره ویکتوریا]]یی در راستای بیان کردن فرهنگی بریتانیایی که بتوان آن را به جوامع دیگر صادر کرد.<ref dir=ltr>{{
به گفتهٔ او ''اولیس'' جزئی است از پیشاتاریخ [[امپریالیسم]] — واژهای که در سال ۱۸۵۱ به زبان راه یافت. قهرمان روایت مثل یک «فرماندار مستعمراتی» سخن میگوید و ارجاعش به «جستجوی جهانی نو» (خط ۵۷) یادآور عبارت [[بر جدید|برِّ جدید]] است که در [[رنسانس]] رواج یافت.
بااینکه ''اولیس'' را نمیتوان اثری امپریالیستی دانست، آثار آتی تنیسون به عنوان [[ملکالشعرا]]ی بریتانیا گاه ارزش استعمار بریتانیا را ستودهاند و محکوم به میهنپرستی افراطی شدهاند. رولینسون با اشاره به استنباط تئوریسین [[مارکسیست]] [[لوئی آلتوسر]] که ایدئولوژی را تابع زمان نمیداند، میگوید شعر تنیسون «پیش از ساختار ایدئولوژیکای آمده که خوانندگان شعر را برای آن دلتنگ میکند.»<ref dir=ltr>{{
=== پسآمدِ ادبی و فرهنگی ===
[[تی. اس. الیوت]] در جستاری در سال ۱۹۲۹ ''اولیس'' را «شعر بدون عیب» نامید.<ref dir=ltr>{{
[[پیرانهسری]]ِ الیوت (۱۹۲۰) نیز شباهتی به ''اولیس'' دارد. راوی هر دو شعر مردی کهنسال است که در مورد پایان عمرش تأمل میکند. این قطعه از ''پیرانهسری'' به نظر برداشتی [[آیرونی]]ک از خطوط آغازین ''اولیس'' مینماید:<ref dir=ltr>{{
{{شعر}}
{{ب|{{nb5}}صخرهها، جلبکان، [[گلنازیان]]، پولاد، رودها|{{چپچین}}'''13'''{{Nb5}}Rocks, moss, stonecrop, iron, merds.{{پایان}}}}
خط ۲۰۵:
{{ب|{{nb5}}کلهای خام در میان جاهای بادخیز|{{چپچین}}'''17'''{{Nb5}}A dull head among windy places{{پایان}}}}
{{پایان شعر}}
شاعر ایتالیایی [[جووانی پاسکولی]] (۱۸۵۵–۱۹۱۲) نیز عنوان کردهاست که شعر بلندش ''سفرِ آخر''{{یادچپ|[//it.wikisource.org/wiki/Poemi_conviviali/L%27ultimo_viaggio L'ultimo viaggio]}} تلاشی بوده در جهت پیوند اولیس دانته و تنیسون به پیشگویی [[تئیریاس]] که اولیس «به مرگی آرام از دریا» خواهد مرد.<ref dir=ltr>{{
اولیسِ پاسکولی به جای آنکه سفری جدید آغاز کند، ایتاکا را ترک میگوید تا مسیر سفر حماسیاش در ''ادیسه'' را باز تکرار کند.<ref dir=ltr>{{
بااینکه در قرن بیستم تفسیرهایی جدید از شعر عرضه شد، ''اولیس'' امروزه همچنان شعر تحسینشدهای است.<ref dir=ltr>{{
استاد ادبیات [[بسیل وایلی]] در سال ۱۹۵۶ مینویسد: «در ''اولیس'' حس اینکه او باید به حرکت ادامه دهد و در عاطل نشستن نپوسد به شکلی عینی، و با داستانی کلاسیک بیان شده و نه به شکلی ذهنی و از تجربیات خود شاعر. [تنیسون] در اینجا از هر جای دیگر به کمال روشش نزدیکتر است: ساده، جدی، آزاد از قید تزئینات اضافی، و پر از احساسات تنگ در چنگ گرفتهشده.»<ref dir=ltr>{{
در ویرایش پانزدهم [[گفتاوردهای آشنای بارتلت]] (۱۹۸۰) نه قطعه از ''اولیس''، شامل ۳۶ تا از ۷۰ خط شعر، نقل شدهاست. در ویراست نهم این کتاب (۱۸۹۱) تنها شش خط نقل شده بود.<ref dir=ltr>{{
بسیاری از خوانندگان نیز خطهای پایانی ''اولیس'' را انگیزشی یافتهاند. چندین مدرسه و سازمان خط آخر شعر را بهعنوان [[شعار]] خود برگزیدهاند. این خط همچنین بر صلیبی در [[آبزرویشن هیل]] [[جنوبگان]] نقش بستهاست تا یاد [[رابرت فالکون اسکات]] و [[گروه اعزامی ترا نووا]] را — که در سال ۱۹۱۲ در بازگشت از کاوشی در [[قطب جنوب]] درگذشتند — گرامی دارد:<ref dir=ltr>{{
{{شعر}}
{{ب|
خط ۲۲۴:
}}
{{ب|{{nb5}}پی کوشیدن، پی جوییدن، پی یافتن، و دمی
{{پایان شعر}}
== یادداشتها ==
{{کوچک}}{{واژهنامه|
== منابع ==
=== پانویس ===
{{پانویس|
=== فهرست منابع ===
خط ۲۴۶:
* {{cite book | last=Eliot | first=T.S. | title=Selected Essays, 1917–1932: 1917–1932 | publisher=Houghton Mifflin Harcourt | year=1950 | isbn=978-0-547-54379-6 | url=https://books.google.com/books?id=sWr8AgAAQBAJ | ref=harv | access-date=2018-08-29}}
* {{cite book | last=Fulweiler | first=Howard | title=Here a captive heart busted: studies in the sentimental journey of modern literature | publisher=Fordham University Press | publication-place=New York | year=1993 | isbn=0-8232-1496-6 | oclc=44958151 | ref=harv}}
* {{cite
* {{cite journal|last=Hughes |first= Linda K.|title=Dramatis and private personae: 'Ulysses' revisited|journal=Victorian Poetry|volume=17|issue=3|year=1979|pages=192–203| ref=harv}}
* {{cite book | last=Jordan | first=E. | title=Alfred Tennyson | publisher=Cambridge University Press | series=British and Irish Authors | year=1988 | isbn=978-0-521-31337-7 | url=https://books.google.com/books?id=2l84AAAAIAAJ&pg=PA72 | ref=harv | access-date=2018-09-09}}
خط ۲۶۹:
* {{cite book | last=Wallace | first=D.B. | title=Education, Arts, and Morality: Creative Journeys | publisher=Springer US | series=Path in Psychology | year=2006 | isbn=978-0-306-48671-5 | url=https://books.google.com/books?id=wALhAwHVvxQC&pg=PA11 | ref=harv | access-date=2018-09-09}}
<!--بدون نام-->
* {{cite book | title="In Memoriam" by Alfred, Lord Tennyson | series=Macmillan Master Guides | year=1987 | isbn=978-1-349-08909-3 | url=https://books.google.com/books?id=ujNdDwAAQBAJ&pg=PA1 | ref={{sfnref |
{{پایان چپچین}}
<!--فارسی-->
<!--به شیوهٔ شیکاگو-->
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = شکسپیر |نام = ویلیام | پیوند نویسنده = ویلیام شکسپیر | عنوان = هملت | ترجمه =م. ا. به آذین | جلد = | سال = ۱۳۶۰ | ناشر = نشر دوران |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند=https://archive.org/details/abualialkurdy_gmail_20170313_1727 | بازیابی = ۹ سپتامبر ۲۰۱۸| ref=harv}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی = آلیگیری|نام = دانته| پیوند نویسنده = دانته آلیگیری | عنوان = کمدی الهی — دوزخ| ترجمه =شجاعالدین شفا | جلد = | سال = ۱۳۷۸ | ناشر = انتشارات امیرکبیر |مکان = تهران | شابک = | صفحه = | پیوند= | بازیابی = ۹ سپتامبر ۲۰۱۸| ref=
<!--دستی به شیوهٔ هاروارد
* {{لنگر|behazin}}[[ویلیام شکسپیر|شکسپیر، ویلیام]] (۱۳۶۰). [https://archive.org/details/abualialkurdy_gmail_20170313_1727 ''هملت'']. ترجمهٔ م. ا. به آذین. تهران: نشر دوران.
* {{لنگر|shafa}}[[دانته آلیگیری|آلیگیری، دانته]] (۱۳۷۸). ''کمدی الهی — دوزخ''. ترجمهٔ شجاعالدین شفا. تهران: انتشارات امیرکبیر.-->
{{پایان کوچک}}
خط ۲۸۹:
| text = در [[s:en:|ویکینبشتهٔ انگلیسی]] نوشتاری با عنوان '''[[s::en:Ulysses (Tennyson)|متن اصلی اولیس]]''' وجود دارد.
}}
* [http://rpo.library.utoronto.ca/poems/ulysses متن اصلی ''اولیس''] با توضیحات (انگلیسی)
* [https://www.youtube.com/watch?v=DCO3xgiL1EU خوانشی از ''اولیس''] با صدای رابرت نیکل
* [https://web.archive.org/web/20120227152853/http://www.irafta.com/showtranslate.aspx?id=43 برگردان فارسی ''اولیس'']
{{آلفرد تنیسون |state=collapsed}}
[[رده:آثار بر پایه ادیسه]]
[[رده:ادیسه]]
سطر ۲۹۸ ⟵ ۲۹۹:
[[رده:شعرهای ۱۸۳۳ (میلادی)]]
[[رده:شعرهای ۱۸۴۲ (میلادی)]]
[[رده:نوشتارهای صوتی]]
|