حدیث منزلت: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جهان بینش140 (بحث | مشارکتها) برچسبها: خنثیسازی حذف حجم زیادی از مطالب منبعدار |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱:
== ملاحظات حدیثشناسی ==
در سنت یهود، موسی از خداوند درخواست کرد تا دستیاری از میان خاندانش را برای او برگزیند و خودش برادرش هارون را به عنوان گزینه پیشنهادی و ترجیحی عنوان میکند. با اجابت دعای موسی، هارون یاور او میشود. در باورهای یهودیت، خدا مستقیما با هارون صحبت میکرد و معجزاتی نیز به او منسوب شدهاست. در تعلیماتی یهودیت، از فرزندان هارون نیز گزارشهایی به میان است و آنها را موجب برکت قوم بنیاسرائیل خطاب کردهاند. علاوه بر هارون، موقعیت فرزندان هارون نیز در منابع یهودی مورد توجه قرار گرفتهاست و امتیازاتی را به صورت ویژه دریافت کردهاست.<ref>{{پک|Miskinzoda|2015|ف=The significance of the ḥadīth|ک=Bulletin of the School of Oriental|زبان=en}}</ref> در آیه ۱۴۲ سوره [[اعراف (سوره)|اعراف]] آمدهاست که بههنگام رفتن به [[میقات]]، هارون را جانشین خود در میان [[بنیاسرائیل]] قرار داد.<ref>{{پک|ربانی گلپایگانی|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=امامت امام علی}}</ref>
در آیه ۱۴۲ سوره [[اعراف (سوره)|اعراف]] آمدهاست که بههنگام رفتن به [[میقات]]، هارون را جانشین خود در میان [[بنیاسرائیل]] قرار داد.<ref>{{پک|ربانی گلپایگانی|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=امامت امام علی}}</ref> مشهورترین زمان نقل حدیث منزلت، پیش از غزوه تبوک عنوان شدهاست.<ref>{{پک|آقانوری|۱۳۸۳|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=حدیث منزلت}}</ref><ref>{{پک|Miskinzoda|2015|ف=The significance of the ḥadīth|ک=Bulletin of the School of Oriental|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|ربانی گلپایگانی|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=امامت امام علی}}</ref><ref>{{پک|مرتضوی|۱۳۸۹|ف=نگاهی تطبیقی به جایگاه علی و هارون با توجه به قرآن و عهدین و حدیث منزلت|ک=نیستان ادیان و مذاهب|ص=۸۲}}</ref> با این حال برخی منابع از تکرار این حدیث در زمانهای دیگر چون روز [[پیمان برادری]]، روز پیمان دوم برادری، در منزل [[ام سلمه]]، به هنگام تعیین سرپرست برای دختر [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] سخن به میان آوردهاند.<ref>{{پک|آقانوری|۱۳۸۳|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=حدیث منزلت}}</ref> [[ابن ابی اوفی]] و به طبع او [[جلالالدین سیوطی|سیوطی]] در ''[[تفسیر سیوطی|درالمنثور]]''، از این روایت در ذیل وقایع عقد برادری گزارش کردهاند. در ''[[تفسیر الکشف و البیان عن تفسیر القرآن|تفسیر ثعلبی]]'' و ''[[تفسیر کبیر]]'' نیز از این روایت در ذیل وقایع [[یوم الدار]] (یوم الانذار) یاد کردهاند. [[ابن مغازلی|ابن مغازی]] در ذیل ماجرای [[حدیث سد الابواب|سد الابوب]] به این روایت اشاره دارد.<ref>{{پک|میلانی|۱۴۳۴|ک=حدیث المنزلة|ص=۶۳–۶۵}}</ref><ref>{{پک|احسانی فر|۱۳۹۴|ف=بررسی سند، تاریخ و دلالت حدیث منزلت در منابع عامه|ک=علوم و معارف قرآن و حدیث|ص=۹۰–۹۷}}</ref> هنگام بازگشت از [[حجةالوداع|حجة الوداع]] و [[رویداد غدیر خم|غدیر خم]] نیز از زمانهای صدور این حدیث است که منابع شیعی به گزارش آن پرداختهاند.<ref>{{پک|اسماعیلزاده|۱۳۸۷|ف=بررسی تطبیقی حدیث منزلت از نگاه مذهب اهل بیت و اهل سنت|ک=پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی|ص=۱۴۱}}</ref> [[سید جعفر مرتضی عاملی|مرتضی عاملی]] نیز ۲۱ مرتبه مختلف در مناسبتهای متفاوت را برای انشاء این روایت از جانب محمد، عنوان کردهاست.<ref>{{پک|مرتضی عاملی|۱۳۸۸|ک=الصحیح من سیرة الامام علی|ص=۲۸۵–۲۵۷|ج=۶}}</ref>▼
▲
=== جانشین محمد در مدینه ===
سطر ۳۸ ⟵ ۴۰:
عمومیت منزلتهای هارون و شمول علی در همین حکم، از اضافه شدن کلمه «منزلة» که اسم جنس است به کلمه «هارون» که عَلَم است و همینطور از استثناء موجود در روایت برداشت شدهاست. در توضیح این استدلال آمدهاست که اضافه کردن اسم جنس به عَلَم، افاده عموم میکند و استثناء از فرد خاص، معقول نمیباشد.<ref>{{پک|ربانی گلپایگانی|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=امامت امام علی}}</ref> به گزارش میرحامد حسین، [[ابن ابی الحدید]] با تأکید بر آیات ۲۹ تا ۳۲ سوره طه، و با انضمام حدیث منزلت، سعی دارد تا تمام فضائل هارون را برای علی بن ابیطالب ثابت نماید. او بر این باور است که اگر محمد، خاتم پیامبران نمیبود، علی با او در نبوت شراکت میداشت.<ref>{{پک|آقانوری|۱۳۸۳|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=حدیث منزلت}}</ref> در ''دانشنامه کلام اسلامی'' آمدهاست که عمومیت آیه ۱۴۲ اعراف، مخصص بردار نیست و مقتضای این عمومیت آن است که هرگاه موسی به سفر برود، هارون جانشین او خواهد بود و این عمومیت حتی شامل پس از زندگانی موسی نیز میشود و در صورت مرگ موسی، هارون جانشین او میگردید. بر همین اساس، با وجود تشابه بین آیه و حدیث منزلت، حدیث نیز عمومیت داشته و فارغ از زمان و مکان، جانشینی علی بن ابیطالب را پس از محمد در امت اسلامی را به اثبات میرساند.<ref>{{پک|ربانی گلپایگانی|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=امامت امام علی}}</ref> از همین روی در منابع شیعه، با توجه به حدیث منزلت به وجوب اطاعت از علی به جهت وجوب اطاعت از هارون برای قوم بنیاسرائیل تصریح شدهاست.<ref>{{پک|آقانوری|۱۳۸۳|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=حدیث منزلت}}</ref> در ''شرح المقاصد'' آمدهاست که با انضمام استدلالهای صورت گرفته در عمومیت حدیث منزلت و وجوب جانشینی و اطاعت از علی در مدینه در هنگام واقعه تبوک و همینطور، اهمیت بیشتر وجود جانشینی در زمان فقدان محمد نسبت به زمان غیبت موقت او، و همینطور با توجه به عدم خلع این جانشینی از علی یا نصب جانشینی دیگر در این مدت تا زمان [[مرگ محمد]]، جانشینی و [[خلافت علی بن ابیطالب|خلافت علی]] پس از محمد ثابت شدهاست.<ref>{{پک|ربانی گلپایگانی|۱۳۸۷|ک=دانشنامه کلام اسلامی|ف=امامت امام علی}}</ref> خطیب بغدادی گزارش میکند که عمر بن خطاب به استناد این روایت، هر کس علی بن ابی طالب را دشنام دهد را [[دورویی|منافق]] میدانست.<ref>{{پک|آقانوری|۱۳۸۳|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=حدیث منزلت}}</ref> به گزارش حیکمی، شرقشناسان در خصوص این حدیث، سخنی جز به ضرورت به میان نیاوردهاند و تنها به بخشهایی از ماجرای واقعه تبوک اشاره کردهاند. از این میان میتوان به [[کارن آرمسترانگ|کارن آر مسترانگ]] در کتاب ''زندگینامه پیامبر اسلام'' اشاره کرد که تنها واقعه تبوک و حدیث را گزارش کردهاست.<ref>{{پک|حکیمی|۱۳۸۸|ک=سخن تاریخ|ف=ضرورت جانشینی محمد}}</ref>
از دیگر انتقادهایی که به این استدلال از روایت وارد شدهاست، مسئله جانشینی هارون در دوران حیات موسی بودهاست. بر این اساس و با توجه به مرگ هارون پیش از موسی، حدیث منزلت را نمیتوان نص بر خلافت بعد از درگذشت محمد دانست.<ref>{{پک|آقانوری|۱۳۸۳|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=حدیث منزلت}}</ref> کسانی که به این قول پرداختهاند، عبارتند از [[ابن حجر عسقلانی]]، [[قسطانی]] و قاری.<ref>{{پک|میلانی|۱۴۳۴|ک=حدیث المنزلة|ص=۵۷–۵۹}}</ref> کلینی، محدث شیعه نیز به جانشینی یوشع بن نون به جای موسی اشاره دارد و تاکید میکند که یوشع به جهت امر الهی و به جهت اینکه از نسل هارون بودهاست به وصایت برگزیده شد. او با اشاره به این که کسی از نسل موسی به جانشینی او منصوب نشدهاست، ایرادات وارده از این جهت را پاسخ دادهاست.<ref>{{پک|Miskinzoda|2015|ف=The significance of the ḥadīth|ک=Bulletin of the School of Oriental|زبان=en}}</ref> ابن تیمیه در استدلالی عنوان میکند که در غزوه تبوک، تمام مردان مدینه به همراه سپاه محمد به خارج از مدینه رفتند و در مدینه جز زنان و فرزندان وجود نداشتند و از همین رو، استخلاف علی بر زنان و کودکان، از استخلاف گذشتگان از صحابه، کم ارزشتر است. [[سید علی میلانی|علی میلانی]] در انتقاد به این استدلال، به گزارشی اشاره میکند که سعد بن ابیوقاص و عمر بن خطاب، خواهان ماندن در مدینه و استخلاف بودند و معتقد است، اگر این استخلاف کم ارزش بودهاست، این افراد اقدام به طلب آن نمیکردند.<ref>{{پک|میلانی|۱۴۳۴|ک=حدیث المنزلة|ص=۵۷–۵۹}}</ref>
از دیگر کاربردهای حدیث که بیشتر در منابع سنی مذهب مورد استفاده قرار گرفتهاست، مساله اثبات خاتم پیامبران بودن محمد است به طوری که بعد از محمد دیگر پیامبری مبعوث نخواهد شد.<ref>{{پک|Miskinzoda|2015|ف=The significance of the ḥadīth|ک=Bulletin of the School of Oriental|زبان=en}}</ref>
{{پک|Miskinzoda|2015|ف=The significance of the ḥadīth|ک=Bulletin of the School of Oriental|زبان=en}}
== پانویس ==
|