غریبه و مه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
واگردانی مجدد، نوع اِعراب گذاری و قواعد فنی ویرایشی غلط است! ویکی پدیا نهضت سواد آموزی نیست که برای هر کلمه فتحه و ضمه و کسره میگذارید
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳:
| تصویر = Gharibeh-va-meh.jpg
|عرض تصویر = 259
| زیرنویس = پوستر، کارِاثر [[بهرام بیضایی]] و [[مرتضی ممیّز]] (خطّاطیِخطاطی نامِنام فیلم از ممیّزممیز)<ref>ممیز، مرتضی. ''حرف‌های تجربه''. ۴۳.</ref>
| کارگردان = [[بهرام بیضایی]]
| تهیه‌کننده = [[محمّدتقی شکرایی]]
| نویسنده = بهرام بیضایی
| بازیگران = [[پروانه معصومی]]{{سخ}}[[خسرو شجاع‌زاده]]{{سخ}}[[محسن محمّدباقر]]{{سخ}}[[منوچهر فرید]]{{سخ}}[[عصمت صفوی]]{{سخ}}[[ولی شیراندامی]]{{سخ}}[[سامی تحصّنی]]{{سخ}}[[رضا یاقوتی]]{{سخ}}محسن محمدباقر<ref>[http://www.sourehcinema.com/People/People.aspx?Id=138205131029
Iranian Movie DataBase محسن محمدباقر - سوره سينما]</ref>
| موسیقی = (انتخابی) بهرام بیضایی
| فیلمبرداری = [[مهرداد فخیمی]]{{سخ}}[[پرویز ملک‌زاده]]
سطر ۲۷ ⟵ ۲۸:
}}
{{بهرام بیضایی (نوار کناری)}}
'''''غریبه و مه''''' فیلمی به کارگردانی و نویسندگیِنویسندگی [[بهرام بیضایی]] است که در سالِ ۱۳۵۱ وسال ۱۳۵۲ ساخته شد و سالِسال ۱۳۵۳ به نمایش درآمد. نسخه‌ای ترمیم‌شده از این فیلم در [[سینما ریترواتو]]ی ۲۰۲۳ میلادی به نمایش درمی‌آید.
 
== داستان ==
در یک آبادی پرت‌افتاده کنارِ دریا اهالی قایقی می‌بینند که به سوی ساحل پیش می‌آید. قایق را از آب می‌گیرند و در آن غریبه‌ای خسته و زخمی می‌یابند که نامش آیت (خسرو شجاع‌زاده) است و نمی‌داند چه بر سرش آمده. فقط به یاد می‌آورد که کسانی بر سرش ریخته بوده‌اند و او توانسته بگریزد. آیت در آبادی می‌ماند و می‌کوشد خود را بشناسد و بداند که از کجا آمده‌است؛ اما همواره نگران است که مبادا ناشناسانی که زخمیَش کرده‌اند بازش یابند. زنی به نام رعنا (پروانه معصومی) که دریا شوهرِ ماهیگیرش را به کام مرگ کشیده و پس نداده‌است، دورادور کنجکاو احوال آیت است. او داسی خونین از قایق آیت می‌یابد که علامت عجیبی بر رویش نقش شده؛ و اهالی آیت را به محاکمه می‌کشند. آیت داس را خاک می‌کند. اهل آبادی برای آن که آیت با ایشان محرم باشد، وامی‌دارندش که دختری از دختران روستا به زنی بگیرد. آیت که رعنا را برمی‌گزیند درگیری و دودستگی می‌افتد؛ ولی رعنا نیز نمی‌پذیرد که تا آخر عمر تنها بماند. کنجکاوی رعنا نسبت به آیت دشمنی خانوادهٔ شوهر رعنا را برمی‌انگیزد. برادرانِ شوهر روبروی خانهٔ رعنا نگهبانی می‌دهند تا آیت را دستگیر کنند، ولی آیت پیش‌تر به درون خانه رفته و با رعنا کتابی بر زمین نهاده و دست رویش گذاشته و ازدواج کرده‌اند. بامدادان که آیت از خانهٔ رعنا بیرون می‌آید، کشتنش را بیهوده می‌بینند، و به جایش عاقد خبر می‌کنند تا بی‌درنگ عروسی بگیرند. هم‌زمان با جشن عروسی [[گرگ]]ی به آبادی می‌زند، و شامگاهان دو ناشناس راهِ آیت را می‌گیرند و می‌خواهندش که همراهشان برود. آیت نمی‌پذیرد، و چندی بعد با ناشناسی می‌جنگد که سراغ رعنا را می‌گیرد تا با خود ببرد. آیت او را می‌کشد. رودخانه نعش را به دریا برده و دریا به ساحل افکنده و روزهنگام جسد را از ساحل برمی‌گیرند. رعنا و اهل آبادی بازگشتن جسد را نتیجه شوم ازدواجی می‌دانند که با طبیعت سازگاری نداشته‌است. اینک آیت درمی‌یابد که مرد ناشناس شوهر گم‌شدهٔ رعنا بوده‌است، و این را به رعنا می‌گوید. همه سوگواری می‌کنند. شبی رعنا پنهانی قایق آیت را خاک می‌کند. آیت همچنان نگران کسانی است که در پی اویند و در شگفت که قایقش چه شده. او با پسرک چلاق ده دوست می‌شود و می‌خواهد برایش خانه‌ای بسازد. روزی مردی بلندبالا با جامهٔ سیاه با قایق از میان مه دریا به آبادی می‌آید، در آن جا گشتی می‌زند و پس از خریدن داس راه آمده را بازمی‌گردد. آیت هراسان و پریشان است. اهالی می‌گویند که مرد سیاهپوش مشتری بازار بوده و در پی او نبوده. رعنا می‌گوید که گم شدن قایق کار او بوده، از ترس آن که آیت نیز مانند مرد پیشینش به دریا بزند و زنده برنگردد. آیت و رعنا آرامش می‌یابند از این که بیگانه در پی آیت نبوده‌است و گم شدن قایق کار دیگرانی نبوده‌است. روز بعد پنج سیاهپوشِ بیگانه سوار بر پنج قایق به آبادی می‌آیند و با داس در پی آیت می‌دوند. اهالی نیز با وحشت به کمک او می‌آیند، ولی دست خالی کاری نمی‌توانند. هر پنج مرد را آیت و رعنا از پا درمی‌آورند، و سپس آیت که زخم‌های فراوانی برداشته سوار بر قایق می‌رود تا بداند که در آن سوی آب چه خبر است؛ و رعنا از نو جامهٔ سیاه می‌پوشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.iranactor.com|عنوان = غریبه و مه|زبان = فارسی|accessdate = ۳ ژانویه ۲۰۲۰|archiveurl = https://web.archive.org/web/20070327093733/http://www.iranactor.com/|archivedate = ۲۷ مارس ۲۰۰۷|dead-url = yes}}</ref>
 
== فیلمنامهفیلم‌نامه ==
بیضایی این فیلمنامهفیلم‌نامه را سالِدر سال ۱۳۵۱ پیش از کارگردانیِ ''[[سفر (فیلم ۱۳۵۱)|سفر]]'' نوشت، ولی هرگز به صورتِصورت کتاب منتشر نکرد. نسخهٔ «اصلدست‌نویس» ِ فیلمنامهفیلم‌نامه در [[موزهٔ سینمای ایران]] نگهداری می‌شده استمی‌شده‌است.<ref>{{پک|-|۱۳۸۱|ف=مرمت و برپایی|ص=۱۲۹}}</ref>
 
== ساخت ==
این فیلم در [[اسالم]] فیلمبرداریفیلم‌برداری شد. چندین تعطیلی ناخواسته در جریانِجریان ساخت پیش آمد و کارِکار فیلمبرداریفیلم‌برداری به درازا کشید: شرکت سینماتئاتر رکس از تأمینِتأمین مخارجِمخارج فیلم ناتوان شد و بیضایی از [[وزارتِوزارت فرهنگ و هنر]] وام گرفت.<ref>{{پک|محمودی|۱۳۸۰|ف=سرمایه زمینی سندباد بحری|ص=۱۲}}</ref> سالِسال ۱۳۵۲، که فیلمبرداریِفیلمبرداری ''غریبه و مه'' به انجام رسید، بیضایی با دیگر پایه‌گذارانِپایه‌گذاران کانونِکانون سینماگرانِسینماگران پیشرو از اتّحادیهٔ هنرمندانِهنرمندان سینما استعفا داد و سالِسال بعد از کانونِکانون سینماگرانِسینماگران پیشرو نیز استعفا داد.
 
== جایزه‌ها ==
سطر ۱۳۳ ⟵ ۱۳۴:
|[[مجید مظفّری]] || ||
|-
|[[محسن محمّدباقرمحمدباقر]] || ||
|-
|[[پرویز مهرام]] || ||
سطر ۱۴۶ ⟵ ۱۴۷:
|}
 
== نمایشحواشی ==
محسن محمدباقر (زادهٔ ۱۳۴۰) از بازیگران این فیلم، که از ناحیه دو پا نیز فلج بود، در مرداد ماه ۱۳۶۷ به دلیل حمایت از سازمان مجاهدین خلق، اعدام شد.<ref>[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/11424 با یاد مجاهد شهید محسن محمدباقر]</ref><ref>[https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/17706/mohsen-mohammad-baqer بنیاد عبدالرحمن برومند :: محسن محمد باقر: یک سرگذشت]</ref>
[[جلال ستّاری]] خبر داده که به میانجی‌گریِ او بود که این فیلم از دولتِ وقت اجازهٔ نمایش گرفت.<ref>{{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=ستاری|نام=جلال|پیوند نویسنده=جلال ستاری|نام خانوادگی ویراستار=فاضلی|نام ویراستار=نعمت‌الله|پیوند ویراستار=نعمت‌الله فاضلی|نام خانوادگی ویراستار2=کلانی|نام ویراستار2=مانی|عنوان=جلال ستاری؛ روایت اسطوره‌ای|دانشنامه=چشم‌اندازهای فرهنگ معاصر ایران|جلد=اول: از تمنای اسطوره تا تقلای جامعه|صفحه=۹۴|سال=۱۳۹۸|ناشر=[[پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات]]|مکان=[[تهران]]|شابک=978-600-452-111-6}}</ref> با این همه، فروشِ خوبی نداشت.
 
== جستارهای وابسته ==