هولاکو خان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مسلم گرایلی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خنثی سازی دو ویرایش بدون منبع
برچسب‌ها: واگردانی دستی حذف منبع ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۱:
 
== متحدان مغولان در حمله به ایران ==
با آن که [[مغولان]] بیشترتمام ممالک اسلامی را تصرف کردند و به اطاعت درآوردند، ولی هنوز دو مشکل و دو دشمن بزرگ در [[غرب آسیا]] داشتند؛ این دو دشمن بزرگ یکی [[اسماعیلیان الموت|اسماعیلیان]] که با فداییان خود باعث آزار و اذیت مخالفان خود می‌شدند و دومی هم [[خلافت عباسی]] که در بغداد مستقر بود و مغولان که می‌خواستند آخرین قسمت ممالک اسلامی را تصرف کنند، این برایشان بزرگ‌ترین مانع بود. در این میان کسانی هم با [[مغولان]] متحد شدند و از مغولان درخواست می‌کردند که به ایران حمله کنند. مسلمانان رعیتی که از دست ملاحده یا اسماعیلیان به جان آمده بودند، مغولان را تشویق به حمله به ایران و برانداختن اسماعیلیان می‌کردند؛ مثلاً در [[قوریلتای]] [[منگوقاآن]] قاضی القضات [[قزوین]] به نام قاضی شمس‌الدین احمدالکافی قزوینی حضور داشت و کاملاً زره‌پوش بود و شروع به شکایت کردن کرد: «همواره از بیم [[ملاحده]] این زره در زیر این جامه پوشیده، شرحی از تغلب و استیلای ایشان مجمل به عرض رسانید.» و سپس گفت «به چه صورت دستگاهی به این بزرگی از نابود کردن این فرقه عاجز است؟»<ref>{{پک|بیانی|۱۳۶۷|ک=دین و دولت در ایران عهد مغول|ص=۱۹۷}}</ref> نمونه ای دیگر از تضاد میان مردم و اسماعیلیان وجود قلعه الموت به عنوان مرکز فرماندهی اسماعیلیان در نزدیکی قزوین که دارای مردمان سنی بسیار متعصبی بود و بی زاری آنان از اسماعیلیان<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ مغول،عباس اقبال آشتیانی،نشر سپهر ادب،چاپ اول،فصل پنجم،صفحه ۱۸۹}}</ref>،دومین
دومین متحد مغولان [[ارامنه]] بودند که می‌خواستند مغولان [[مصر]] و [[شام (سرزمین)|شام]] را از مسلمانان بگیرند و اسلام را براندازند تا عیسویان [[صلیبی]] که در شام و مصر با مسلمانان درگیر بودند، پیروز شوند. برای این کار شاه [[ارمنستان]] هتوم (حاتم) نزد [[منگوقاآن]] رفت و با وی متحد شد و [[منگوقاآن]] هم برادرش هولاکو را به ایران فرستاد و دستور داد که [[جورماغون]] و [[بایجو]] و [[امیرارغون]] در تحت فرمان هولاکو درآیند.
هولاکو به تمام فرمانروایان نامه نوشت که تسلیم شوند تا به سرزمین‌های آنان آسیبی نرسد؛ به همین خاطر شاهان [[آسیای صغیر]]، عزالدین و رکن‌الدین، سعد اول (پادشاه [[فارس (سرزمین)|فارس]])، پادشاه [[هرات]] و امیرانی از [[عراق]]، [[آذربایجان]]، [[اران]] و [[شیروان]] به دربار هولاکو رفتند و اظهار ایلی و اطاعت کردند.<ref>{{پک|اشپولر|1351|ک=تاریخ مغول در ایران|ص=۵۳}}</ref>
{{شعر|نستعلیق}}