اژدها: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Arash Ahwazi 140000 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بر مبنای دهخدا
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۱۸:
|Habitat =
}}
'''اِژدِهااَژدَها'''، '''اَژدَر'''، '''دیومار''' یا '''ثُعبان'''<ref>لغت‌نامه دهخدا - ذیل سرواژهٔ اژدها</ref> یکی از [[فهرست موجودات افسانه‌ای|موجودات افسانه‌ای]] در فرهنگ‌های [[جهان]] است. اژدها در [[اسطوره‌شناسی|اساطیر]] جهان جایگاه مثل دارد.
 
== توصیف اژدها ==
خط ۴۱:
اژدها همیشه حیوانی نیرومند و سهمگین پنداشته شده و گاه چنان‌که در چین، مقدس بوده و پرستیده می‌شده‌است، زیرا او را بخشندهٔ آب و باران می‌دانسته‌اند. در بعضی نقاط اژدها را همان تمساح دانسته (تمساحی بزرگ) و پنداشته‌اند که [[تمساح]] آورنده باران است. اقوام بسیار معتقد بودند که اژدها خدای طوفان و هوای بد و سیل و دیگر بلاهای آسمانی است و طوفان بر اژدها سوار شده موجب لغزش زمین و زمین‌لرزه می‌شود. تقریباً همه جا اژدها با شب و تاریکی و بطن مادری و آب کیهانی پیوسته و مربوط بوده‌است.
 
برخی از اژدهایان چند سر مشهورند، چون لادون که نگاهبان سیب‌های زرین هسپریدها بود. بعضی اژدهایان یا مارهای چند سر نیز شاخ‌هایی به اشکال گوناگون داشتند از قبیل اژدهای قرمز هفت سر به نام [[آخرالزمان (مسیحیت)|آپوکالیپس]]، [[وانی]]، [[اژدهای چینی]] و ژاپنی نیز چندین شاخ دارد. نزد اقوام سرخ‌پوست [[پوئبلو]] مار شاخدار نماد روان و روح آب بوده‌است، و به باور [[مانی]] شیطان یا [[اهریمن]] درآغاز بر آب‌ها فرمان می‌راند، «او همه چیز را تباه می‌کرد و ویران می‌ساخت».
 
اژدها تنها موجود اسطوره‌ای است که در فرهنگ تمام ملل جایگاهی داشته‌است. عرب‌ها، چین، ژاپن، ایران، مصر، یونان، روم، شمال اروپا در کتب تاریخی از این موجود یاد شده‌است.
خط ۴۹:
== در اساطیر و ادبیات ایران ==
[[پرونده:Rostam.jpg|300px|farme|بندانگشتی|چپ|رستم در حال کشتن '''اژدها''' اثر عادل عدیلی]]
سیمای اژدها در تاریخ اساطیری ایران، در نهایت سهمناکی، زشت‌رویی و پَلَشتیپلشتی است. آن‌ها از نخستین یاران [[اهریمن]] هستند که آفرینش نیکوی [[اهورامزدا]] را آشفته می‌نمایند؛ ولی توانایی تباه آن را ندارند. اگر فدیه گران‌بهایی نثار ایزدانی همچون [[آناهیتا]] و [[ایزد وایو|وایو]] می‌کنند (یشت ۵، بندهای ۲۹–۳۱ و ۴۱–۴۳ و نیز یشت ۱۵، بندهای ۱۹–۲۱). بر اساس ادبیات اوستایی، هنگامی که اهورامزدا نخستین سرزمین نیک خویش را می‌آفریند (ایرانویج)، آنگاه اهرمن همه تن مرگ برای [[تباهی (پزشکی)|تباهی]] آن، اژدهایی (اژدهای سرخ) را در رود دائیتی پدیدمی‌آورد ([[وندیداد]] ۱، بندهای ۲–۴). از سوی دیگر نیز ایزد هم با رزم‌افزارهای خود به نبرد با اژدهای زرد برمی‌خیزد تا او را نابود سازد (یسنه ۹، بند ۳۰).
 
بر اساس ادبیات ودایی و اوستایی، دو اژدهای ورتره و اپه اوشه (اپوش)، آبها را در دژ جادویی خود اسیر، ابرهای آسمانی را سترون و زمین را خشک و کویر می‌سازند؛ ولی سرانجام به دست ایزدان ایندره و تیشتر تباه می‌گردند. از دیگر سو نیز [[اژی دهاکه (اژدهاک]]/ضحاک) و [[افراسیاب]] تورانی نشان از اژدهایان اساطیری دارند که با گذشت زمان و به هنگام تغییر ساختار ساده و نخستین (روایت اوستایی) داستان به شکل پیچیده و پویا (روایات [[زبانپهلوی فارسی میانه|پهلوی]]ساسانی و ''[[خدای‌نامه]]''خدای نامه)، جامه نوین پادشاه انیرانی (= ناایرانینا ایرانی) را بر تن می‌نشانند. خشکسالی، سترونی، زوال و مرگ، ارمغان دشخدایی آنان بر ایران است.
 
پرداخت شخصیت و ویژگی‌های اژدها در روایات اساطیری چندان کامل و دقیق نیست، زیرا اسطوره تنها به آن بخش از سرگذشت زندگی یک بوده اهریمنی (یا حتی قهرمان) می‌پردازد و آن را آنچنان می‌بالاند و با شکوه و اغراق درمی‌آمیزد که برای نمایش جهان‌بینی ویژه خویش و دیگر اهداف خود نیاز دارد. اما این پرداخت در روایات حماسی (برخلاف نمونه‌های اساطیری شکل کامل‌تر و پویاتری دارد و اژدها در این داستان‌ها چهره‌های گوناگونی دارد که از میان آن‌ها دو گونه بیش از دیگر نمونه‌ها دیده و تکرار می‌شود.
 
اژدها در نخستین چهره، سیمای «فرمانروای بیگانه اژدروشی» را به خود می‌پذیرد که با تازش بر ایرانشهر و چیرگی بر پادشاه این سرزمین، فرمانروایی را در دست می‌گیرد، زندگی مردمان و ستوران آنان را تباه، باران و آب را دربند و خشکی و نیاز را بر سرتاسر زمین حکمفرما می‌سازد. این فرمانروای دژکامه انیرانی با رزم‌افزار جادویی و سپند قهرمان بی‌همتایی از تبار پادشاهان نیکوی ایرانی، تباه می‌شود. آشتی، آرامش و زیبایی ارمغان پادشاهی نیک قهرمان بر ایران زمین است. روایت کارزارهای «[[فریدون]] و [[ضحاک]]»، «[[اسفندیار]] و [[ارجاسب تورانی]]» (هر دو به نقل [[شاهنامه]]) و داستان نبرد پادشاهانی همچون «منوچهر، زو و کی خسرو با افراسیاب اژدهاوش» را می‌توان در شمار گونه‌هایی جای داد که اژدها با چهره پادشاه دژکامه انیرانی پدیدار می‌شود.
 
== اژدها در نگارگری ==
خط ۶۴:
سر اژدها، معمولاً همچون سر گرگ است. پوزه‌ای دراز و دهانی بازدارد که زبان باریکش از آن بیرون است. گاهی نیز شعلهٔ آتشی از آن می‌جهد.
 
با توجه به شباهت زیاد اژدهای نگارگری‌های اسلامی با اژدهای نگارگری چینی و نیز با توجه به این که تصویر کردن اژدها در نگارگری‌های اسلامی، پس از دورهٔ [[تیموریان]] و انتقال [[فرهنگ چینی]] توسط [[مغولان]] به ایران، رواج یافت، می‌توان حدس زد که طرح اژدهای نگارگران اسلامی بعد از مغول، بر گرفته شده از اژدهای چینی است.{{مدرک}}
 
== درخت خون اژدها ==
خط ۸۰:
* ستّاری، جلال، ''رموز قصّه از دیدگاه روانشناسی اژدها و مار و شاخ''.
* رستگار فسایی، منصور، ''اژدها در اساطیر ایران''، تهران ۱۳۷۹، [[انتشارات توس]].
* رضی، هاشم، ''دانشنامه ایران باستان: عصر اوستایی تا پایان دوران ساسانیان''، تهران ۱۳۸۱، [[انتشارات سخن]].
* [[مرکز پژوهشی میراث مکتوب]]، به آدرس: www.mirasmaktoob.ir/view-1451.html
{{انبار|Dragon}}
خط ۹۳:
[[رده:اسطوره‌شناسی ایرانی]]
[[رده:افسانه‌های ایرانی]]
[[رده:دورگه‌های اساطیری]]
[[رده:دورگه‌ها در اسطوره‌شناسی]]
[[رده:آفریده‌های افسانه‌ای]]
[[رده:نهان‌جانداران]]
[[رده:هیولاها]]
[[رده:جانوران افسانه‌ای]]