جنبش مشروطه ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ربات: افزودن رده‌های همسنگ
جز عدم وجود صفحه
خط ۱۸۰:
=== تدوین متمم قانون اساسی ===
{{مقاله اصلی|متمم قانون اساسی مشروطه}}
قانون اساسی مشروطه به مواردی از قبیل آیین تشکیل و ادارهٔ جلسات مجلس، برگزاری انتخابات، تشکیل [[انجمن‌های ایالتی]] و [[شهرداری در ایران|بلدیه]] در شهرها پرداخته بود و تصادم مستقیم یا غیرمستقیمی با مسائل فقهی و شرعی نداشت. اما متمم قانون اساسی، دربردارندهٔ اصولی بود که از دیدگاه بعضی از علمای دینی، با شریعت اسلام تضاد داشت. [[شیخ فضل‌الله نوری]] از جملهٔ این مخالفان بود که علاوه بر این که قانون‌گذاری توسط بشر را ناقض احکام شریعت می‌دانست، به‌صورت ویژه با اصول آزادی (اصل هشتم) و برابری (اصل بیستم) متمم قانون اساسی مخالفت می‌کرد. در این زمان برای نخستین بار، از ضرورت انطباق دادن قوانین مجلس با اسلام سخن به میان آمد.<ref>{{پک|سوری|شریعتی مزینانی|۱۳۹۶|ک=رهیافت‌های سیاسی و بین‌المللی|ف=بررسی پیامد خواسته و ناخواسته پروژهٔ مشروع‌سازی متمم قانون اساسی در مشروطه اول|ص=۱۵۰}}</ref> به پیشنهاد و اصرار شیخ فضل‌الله، ماده‌ای در متمم قانون اساسی گنجانده شد که بر اساس آن، شورایی از علمای شیعه برای نظارت بر مصوبات مجلس و اطمینان از انطباق این مصوبات با شرع در نظر گرفته شد.<ref>{{پک|مارتین|۱۳۷۹|ک=پژوهشنامه متین|ف=شیخ فضل‌الله نوری و مشروطیت|ص=۱۷۱}}</ref>
 
در سال ۱۲۸۶ یک جریان ضد مشروطه، به رهبری فضل‌الله نوری فعالیت خود را شروع کرد که مخالف پارلمان و مدافع اسلام بود. آنها به اصول قانون اساسی و متمم آن، مخصوصاً اصولی که به برابری همهٔ گروه‌های دینی و گسترش صلاحیت دادگاه‌های غیرشرعی اشاره داشت، معترض بودند و آنها را مخالف اسلام می‌دانستند. آنها انجمنی تشکیل دادند و با محمدعلی شاه هم‌نوا شدند. اگرچه بعضی از آنها انگیزه‌های مادی یا شخصی داشتند، اما برخی نیز مشروطه را [[بدعت|بدعتی]] ناشایست در اسلام می‌دیدند. بعدها، در سال ۱۲۸۷، نوری که جایگاه علمی و فقهی خود را بالاتر از بهبهانی و طباطبایی می‌دانست، آشکارا از شاه طرفداری کرد و روزنامه‌نگاران و مجتهدان مشروطه‌خواه را [[تکفیر]] نمود.<ref>{{پک|فوران|1392|ک=مقاومت شکننده|ف=اصلاحات، شورش، انقلاب، کودتا|ص=۲۷۸–۲۷۹}}</ref>