فاطمه زهرا: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
Wbestuser (بحث | مشارکت‌ها)
←‏ریشه‌شناسی نام: با توجه به نام سربرگ این نوشتار که ترکیبی است ، باید هر دو بخش آن ریشه شناسی شوند. مطالب قبلی در هیچ کتاب لغتی نیامده اند.
خط ۱۵:
 
=== ریشه‌شناسی نام ===
'''فاطمه''' [[اسم فاعل]] است که از مصدر "ف ط م" گرفته شده ؛ فَطمَ در زبان [[عربی]] به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده‌است و اسم فاعل از این ریشه به معنی زنی که بچه ای دوساله را از شیر گرفته ، معنی شده است <ref>فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين - قم، چاپ: دوم. ج‏7 ؛ ص442 : «فَطَمَتِ‏ الصَّبِيَّ أُمُّهُ‏ تَفْطِمُهُ‏، أي: تَقْطَعُهُ عَنِ الرَّضَاعِ » : ترجمه نوزاد را از شیر مادرش جدا کرد</ref> <ref>ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة - بيروت، چاپ: اول :تهذيب اللغة ؛ ج‏13 ؛ ص254 </ref> <ref>صاحب بن عباد، اسماعيل بن عباد، المحيط في اللغة - بيروت، چاپ: اول :المحيط في اللغة ؛ ج‏9 ؛ ص195</ref> <ref>ثعالبى، عبدالملك بن محمد، فقه اللغة - بيروت، چاپ: اول : ص124</ref> <ref>ابن سيده، على بن اسماعيل، المحكم و المحيط الأعظم - بيروت، چاپ: اول ج‏9 ؛ ص196</ref> <ref>زمخشرى، محمود بن عمر، أساس البلاغة - بيروت، چاپ: اول :أساس البلاغة ؛ ص477</ref>. در زبان عربی اسم فاعل را در مواقعی به معنای مفعولی به کار می برند ؛'''فاطمه''' نیز در منابع [[حدیث |حدیثی]] به صورت اسم مفعول یعنی جدا شده معنی گردیده است. دانشمندان [[اهل سنت]] از جمله ''ابن حجر هیثمی'' و ''متقي الهندي'' و ''خطيب البغدادی'' از [[محمد]] حدیثی را نقل کرده اند که دلیل این نام گذاری را بیان کرده است:
فاطمه وصفی است از مصدر فطم. و فطم در لغت عرب به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده‌است. این صیغه که بر وزن فاعل معنی مفعولی می‌دهد، به معنی بریده و جدا شده‌است و به بچه شتر ماده‌ای که از شیر مادر گرفته شده «فاطمه» می‌گویند.<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-c6a7caf9ffc14188acc7873dfaadf20a-fa.html لغتنامه دهخدا]</ref><ref>کتاب العین، ج ۳ ص ۱۴۰۴ و فرهنگ جامع نوین، ج ۲، ص ۱۱۹۱.</ref><ref>[http://books.masoumeh.com/html/8/38/15.php]</ref>{{پیوند مرده}}<ref name="Auto8N-9">سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمهٔ زهرا علیهاالسلام، ص ۳۴. </ref>
"إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطمَ ابْنَتِي فاطِمَة وَوُلدَها وَمَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِكَ سُمّيَتْ فاطِمَة
خداوند دخترم فاطمه و فرزندانش و هر کس که آنها را دوست داشته باشد را از آتش دوزخ جدا کرده است به این دلیل او فاطمه نامیده شده است."
<ref>كنز العمال ج6 ص219</ref> <ref>الصواعق المحرقة 96</ref> <ref> ویکی پدیای عربی : فاطمه : [http://فاطمة%20الزهراء/http://ar.wikipedia.org/wiki سبب تسمية الرسول الكريم لها بفاطمة]</ref>.
کاربرد نام '''فاطمه''' در این حدیث و احادیث مشابه به صورت اسم مفعول یعنی " جدا شده " است.
 
'''زهرا''' که در نوشتار عربی "زهراء" نوشته می شود ، صیغه مبالغه از مصدر "ز ه ر" است که در زبان عربی در معنی زیبابودن ، نیک بودن و درخشیدن به کار می رود و زهراء یعنی "بانوی درخشان، زیبا و نیک صورت".
<ref>جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح - بيروت، چاپ: اول : ج‏2 ؛ ص674 : رجل‏ أَزْهَر، أى أبيضُ مُشْرِقُ الوَجْهِ، و المرأةُ زهراء.</ref>
<ref>ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه - قم، چاپ: اول :ج‏3 ؛ ص31 : الزاء و الهاء و الراء أصلٌ واحدٌ يدلُّ على حُسنٍ و ضِياء و صفاء</ref>
<ref>ابن سيده، على بن اسماعيل، المحكم و المحيط الأعظم - بيروت، چاپ: اول: ؛ ج‏4 ؛ ص230 زَهَرَ السِّراجُ‏ يَزْهَر زُهوراً، و ازدهَر: تَلألأَ، و كذلك الوَجهُ و القمرُ و النجمُ.</ref>
در احادیث نیز "زهراء" به همین معنی به کار رفته است.<ref>فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 180 از احقاق ‏الحق، ج 19، ص 16.</ref>.
 
== زندگی نامه ==