== نام، لقب و کنیه ==
{{مقاله اصلی|نامها و لقبهای فاطمه}}
شیعیان بیش از ۵۰ لقبنام برای او نام بردهاند.{{مدرک}}
ازجمله آن میتوان به : امالحسن، امالحسين امالمحسن، امالائمة و ام أبيها. نامهاى دیگری بنا به روايت [[ابو جعفر قمى]] عبارتند از: فاطمه، بتول، حصان، حره (بضم حاء و فتح راء با تشديد) سيده، عذرا، زهراء، حوراء، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه (بضم ميم و فتح حاء و دال با تشديد) مريم كبرا و صديقه كبرا ،نوريه ،سماويه و حانيه.<ref>ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار ترجمه نجفى، ص ۱۸</ref>
=== ریشهشناسی نام ===
فاطمه وصفی است از مصدر فطم. و فطم در لغت عرب به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمدهاست. این صیغه که بر وزن فاعل معنی مفعولی میدهد، به معنی بریده و جدا شدهاست و به بچه شتر مادهای که از شیر مادر گرفته شده «فاطمه» میگویند.<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-c6a7caf9ffc14188acc7873dfaadf20a-fa.html لغتنامه دهخدا]</ref><ref>کتاب العین، ج ۳ ص ۱۴۰۴ و فرهنگ جامع نوین، ج ۲، ص ۱۱۹۱.</ref><ref>[http://books.masoumeh.com/html/8/38/15.php]</ref>{{پیوند مرده}}<ref name="Auto8N-9">سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمهٔ زهرا علیهاالسلام، ص ۳۴. </ref>
'''فاطمه''' [[اسم فاعل]] است که از مصدر "ف ط م" گرفته شده ؛ فَطمَ در زبان [[عربی]] به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمدهاست و اسم فاعل از این ریشه به معنی زنی که بچه ای دوساله را از شیر گرفته ، معنی شده است <ref>فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين - قم، چاپ: دوم. ج7 ؛ ص442 : «فَطَمَتِ الصَّبِيَّ أُمُّهُ تَفْطِمُهُ، أي: تَقْطَعُهُ عَنِ الرَّضَاعِ » : ترجمه نوزاد را از شیر مادرش جدا کرد</ref> <ref>ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة - بيروت، چاپ: اول :تهذيب اللغة ؛ ج13 ؛ ص254 </ref> <ref>صاحب بن عباد، اسماعيل بن عباد، المحيط في اللغة - بيروت، چاپ: اول :المحيط في اللغة ؛ ج9 ؛ ص195</ref> <ref>ثعالبى، عبدالملك بن محمد، فقه اللغة - بيروت، چاپ: اول : ص124</ref> <ref>ابن سيده، على بن اسماعيل، المحكم و المحيط الأعظم - بيروت، چاپ: اول ج9 ؛ ص196</ref> <ref>زمخشرى، محمود بن عمر، أساس البلاغة - بيروت، چاپ: اول :أساس البلاغة ؛ ص477</ref> <ref> المعجم الوسيط ؛ إبراهيم مصطفى انیس ( أحمد الزيات ـ حامد عبد القادر ـ محمد النجار)، تحقيق : مجمع اللغة العربية ، مصر.</ref>. در زبان عربی اسم فاعل را در مواقعی به معنای مفعولی به کار می برند ؛'''فاطمه''' نیز در منابع [[حدیث |حدیثی]] به صورت اسم مفعول یعنی جدا شده معنی گردیده است. دانشمندان [[اهل سنت]] از جمله ''ابن حجر هیثمی'' و ''متقي الهندي'' و ''خطيب البغدادی'' از [[محمد]] حدیثی را نقل کرده اند که دلیل این نام گذاری را بیان کرده است:
"إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطمَ ابْنَتِي فاطِمَة وَوُلدَها وَمَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِكَ سُمّيَتْ فاطِمَة
خداوند دخترم فاطمه و فرزندانش و هر کس که آنها را دوست داشته باشد را از آتش دوزخ جدا کرده است به این دلیل او فاطمه نامیده شده است."
<ref>كنز العمال ج6 ص219</ref> <ref>الصواعق المحرقة 96</ref> <ref> ویکی پدیای عربی : فاطمه : [http://فاطمة%20الزهراء/http://ar.wikipedia.org/wiki سبب تسمية الرسول الكريم لها بفاطمة]</ref>.
کاربرد نام '''فاطمه''' در این حدیث و احادیث مشابه به صورت اسم مفعول یعنی " جدا شده " است.
'''زهرا''' که در نوشتار عربی "زهراء" نوشته می شود ، صیغه مبالغه از مصدر "ز ه ر" است که در زبان عربی در معنی زیبابودن ، نیک بودن و درخشیدن به کار می رود و زهراء یعنی "بانوی درخشان، زیبا و نیک صورت".
<ref>جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح - بيروت، چاپ: اول : ج2 ؛ ص674 : رجل أَزْهَر، أى أبيضُ مُشْرِقُ الوَجْهِ، و المرأةُ زهراء.</ref>
<ref>ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه - قم، چاپ: اول :ج3 ؛ ص31 : الزاء و الهاء و الراء أصلٌ واحدٌ يدلُّ على حُسنٍ و ضِياء و صفاء</ref>
<ref>ابن سيده، على بن اسماعيل، المحكم و المحيط الأعظم - بيروت، چاپ: اول: ؛ ج4 ؛ ص230 زَهَرَ السِّراجُ يَزْهَر زُهوراً، و ازدهَر: تَلألأَ، و كذلك الوَجهُ و القمرُ و النجمُ.</ref>
<ref> المعجم الوسيط ؛ إبراهيم مصطفى انیس ( أحمد الزيات ـ حامد عبد القادر ـ محمد النجار)، تحقيق : مجمع اللغة العربية ، مصر.</ref>
در احادیث نیز "زهراء" به همین معنی به کار رفته است.<ref>فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 180 از احقاق الحق، ج 19، ص 16.</ref>.
== زندگی نامه ==
==== رویداد خانه فاطمه ====
{{اصلی|رویداد خانه فاطمه}}
رویداد خانه فاطمه (به عربی:حَرق دار)، به روایاتی اشاره میکند که بر اساس آنها ابوبکر پس از انتخاب شدن به عنوان خلیفه مسلمانان به همراه عدهای از همراهان از جمله عمر به قصد گرفتن بیعت به خانه علی میرود و در آنجا با مقاومت علی و فاطمه روبرو میشود. بنا بر نوشته منابعی مانند [[یعقوبی]]<ref>[http://shiaonlinelibrary.com/%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%AA%D8%A8/3469_%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A%D8%AE-%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8%D9%8A-%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8%D9%8A-%D8%AC-%D9%A2/%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A9_0?pageno=126#top یعقوبی، التاریخ، جلد دوم صفحهٔ ۱۲۶]: «وبلغ أبا بكر وعمر أن جماعة من المهاجرين والأنصار قد اجتمعوا مع علي بن أبي طالب في منزل فاطمة بنت رسول الله، فأتوا في جماعة حتى هجموا الدار، وخرج علي ومعه السيف، فلقيه عمر، فصارعه عمر فصرعه، وكسر سيفه، ودخلوا الدار فخرجت فاطمة فقالت: والله لتخرجن أو لأكشفن شعري ولا عجن إلى الله! فخرجوا وخرج من كان في الدار وأقام القوم أياما.»</ref> و [[بلاذری]]<ref>[[بلاذری]] در [[انساب الاشراف]] می نویسد: ابوبکر به دنبال [[علی بن ابی طالب]] فرستاد تا بیعت کند، ولی علی از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: ای فرزند خطاب، می بینم در صدد سوزاندن خانه من هستی؟!: انساب الأشراف، بلاذری، جلد ۱، صفحه ۵۸۶، طبع دار معارف، قاهره: «انّ أبابکر أرسل إلی علیّ یرید البیعة فلم یبایع، فجاء عمر و معه فتیلة! فتلقته فاطمة علی الباب. فقالت فاطمة: یابن الخطاب، أتراک محرقاً علیّ بابی؟»؛</ref> عمر در این واقعه «تهدید» میکند که اگر اجازه ورود به او ندهند خانه را به آتش میکشد.<ref>Madelung, 1997, p. 43</ref> بعقیده لارا وسیا وگلییری، حتی اگر به این داستان شاخ و برگ داده شده باشد و جزئیاتی ساختگی به آن افزوده شده باشد، این داستان دارای ریشهای تاریخی است.<ref name="EoI"/> سید جعفر شهیدی، نویسنده شیعه، تهدید به آتش زدن را تایید میکند. از نظر او با توجه به اینکه شیعیان یا دستههای سیاسی موافق آنها در سنین اول هجرت نیرویی نداشتهاند، جعل روایات مربوط به این رویداد ناممکن مینماید. به علاوه او بیان میدارد که برخی از این روایات در نوشتارهای مغرب اسلامی (اندلس) هم آمدهاست. اما در مورد اینکه «آیا بازوی دختر پیغمبر را با تازیانه آزردهاند»، یا «می خواستهاند با زور بدرون خانه راه یابند و او که پشت در بودهاست، صدمه دیده» به صرف گفتن اینکه «در آن گیر و دارها ممکن است چنین حادثههایی رخ داده باشد» بسنده نمودهاست.<ref>زندگانی حضرت زهرا نوشته سید جعفر شهیدی قابل دسترسی در [http://www.tebyan.net/index.aspx?CONTENT=&PageIndex=18&METADATAID=736&PERSONALID=0&PID=102834&PageSize=1&VOLUME=1&NAVIGATEMODE=TextSearch&BOOKID=17058&PARENTID=0 اینجا] صص ۱۶، ۱۹ و ۲۰</ref>
به گفتهٔ دنیس صوفی، روایتِ طبری از گفته ابو بکر در بستر مرگ «کاش خانهٔ فاطمه را، اگر هم به قصد جنگ بسته بودند، برنگشوده بودم» به طور تلویحی به این معناست که خانه فاطمه ممکن بوده به زور باز شده باشد.<ref>Denise L. Soufi, "The Image of Fatima in Classical Muslim Thought," PhD dissertation, Princeton, 1997, p. 84</ref>
|