کتاب '''بهشت برین حقیقت دارد''' ( به انگلیسی: Proof Of Heaven)توسط دکتر [[ایبن الکساندرسوم (نویسنده)|ایبن الکساندر سوم]] جراح مغز و اعصاب نگاشته شده است. <ref>http://www.oprah.com/own-super-soul-sunday/Oprah-and-Neurosurgeon-Eben-Alexander-Proof-of-Heaven</ref>
== درباره کتاب ==
این کتاب شرح [[تجربه نزدیک به مرگ]] او در دوران هفت روز کما است .<ref>http://www.thedailybeast.com/newsweek/2012/10/07/proof-of-heaven-a-doctor-s-experience-with-the-afterlif</ref>و در سال 2012۲۰۱۲ مدت چهار هفته رتبۀرتبهٔ پر فروشترین کتابکتاب را در مجله [[نیویورک تایمز]] کسب کرد <ref>http://www.nytimes.com/best-sellers-books/paperback-nonfiction/list.html</ref>. نویسنده در توضیح تجربهاش فرضیههای متعددی را در نظر میگیرد و از لحاظ علمی موثق بودن آن را اثبات میکند. ایبن الکساندر بر طبق آنچه برایش پیش آمد میگوید که « قبل از این تجربه نمیتوانست دانش خود را دربارۀدربارهٔ مغز و عصبشناسی با اعتقاد به بهشت، روح و خدا تطبیق دهد اما امروز معتقد است که سلامت کامل هنگامی است که ما دریابیم خدا و روح واقعیت دارند و مرگ پایان موجودیت ما نیست، بلکه تنها یک انتقال است.»
ایبن الکساندر در کتابش شرح میدهد که به عنوان جراح مغز همواره با بیماران در حال مرگ سروکار داشته است و داستانهایی درباره تجربیات نزدیک به مرگ از آنها شنیده بوده است. با اینکه این گونه داستانها بسیار شگفتانگیز بودند ولی از نظر او که چندین دهه از زندگیاش را در محیط علمی گذرانده بود، تجربیات نزدیک به مرگ خیالپردازیی بیش نبودند. تا اینکه در سال 2008۲۰۰۸ در اثر ابتلا به بیماری نادری خود او تجربه نزدیک به مرگ داشت. او در دوران هفت روزه کما به همراه موجود فرشتهگونهای به عوالم فرامادی سفر کرد. تجربه نزدیک به مرگ سبب تغییر دیدش نسبت به این پدیدهها شد او در این باره میگوید: « تمام ايناین كتابهاکتابها و مقالات، قبل از تجربۀتجربهٔ من هم وجود داشتند، اما هيچگاههیچگاه به آنها توجهيتوجهی نكردهنکرده بودم. آنها را نخوانده بودم و حتی حاضر نشده بودم برايبرای اينگونهاینگونه مطالب اعتبارياعتباری قائل شوم. به خصوص پذیرفتن این امکان كهکه جزئيجزئی از ما بتواند پس از مرگ جسممان به موجوديتموجودیت خود ادامه دهد. من، با صفت شکاکیام، به نظر خودم نمونۀنمونهٔ خوبيخوبی از جامعۀجامعهٔ پزشكيپزشکی بودم. اما اعتقاد من بر ايناین است كهکه اغلب آنهاييآنهایی كهکه خودشان را شكاكشکاک تلقيتلقی ميكنند،میکنند، شكاكشکاک به معنای واقعيواقعی نيستندنیستند. زیرا شکاک واقعی کسی است كهکه موضوعيموضوعی را با دقت و جديتجدیت بررسی كندکند. اما من هم، مانند بسياريبسیاری از پزشكانپزشکان ديگر،دیگر، هيچوقتهیچوقت موضوع اِن دی ئی را بررسيبررسی نکرده بودم، بلكه،بلکه، فقط بدون دليلدلیل خاصيخاصی ” میدانستم” غيرممكنغیرممکن است. »<ref> فصل 29۲۹ کتاب بهشت برین حقیقت دارد</ref>
== ترجمه به زبانهای دیگر== ▼
این کتاب در سال 2012 با نام la prevue du paradis به زبان فرانسه و همچنین در سال 1392 با نام بهشت برین حقیقت دارد توسط محمود دانایی به فارسی برگردانده شده است. ▼
▲== ترجمه به زبانهای دیگر ==
▲این کتاب در سال 2012۲۰۱۲ با نام la prevue du paradis به زبان فرانسه و همچنین در سال 1392۱۳۹۲ با نام بهشت برین حقیقت دارد توسط محمود دانایی به فارسی برگردانده شده است.
« عالم هستي آغاز و انتهايي ندارد و خدا هم در هر ذرۀ آن حضور دارد. در واقع آنچه كه ما انسانها تا به حال در توصيف خدا و عوالم معنویِ بالاتر گفتهايم شامل اين بوده كه بتوانيم آن مفاهيم را در حد درك خودمان پايين بیاوریم، به جاي آنكه ميزان درك خود را به سطح آن عوالم برسانیم. به عبارت ديگر، ما با توصيف ناقص خود، طبيعت شگفتآور آنها را خدشهدار كردهايم. ▼
با وجود اينكه عالم هستي آغاز و پاياني ندارد، اما نقاط ابتدا و انتهایی را نیز شامل میشود. هدف از این نقاط شاخص، فراهم آوردن امكان ایجاد موجودات و شركت آنها در شكوه و عظمت الهي بوده است. نظریۀ بيگ بنگ برای خلق جهان، يكي از همين « نقاط شاخص » خلقت بوده است. ديدگاه اُم از بيرون و محیط بر تمامي خلقت است، كه بالاتر از حتي بالاترين بُعدهايي است كه من از ديدگاه خودم، به آنها اشراف داشتم. در آنجا ديدن، مترادف با دانستن بود. هيچگونه تمايزي بين تجربه كردن چيزي با فهم آن وجود نداشت. ▼
اين نقل قول كه: ”من كور بودم، ولي اكنون ميبينم” حالا مفهوم جديدي برایم پيدا كرده است. حالا ميفهمم كه ما در زندگي زمينيمان تا چه حد در مورد كيفيت واقعي عوالم معنوی كور هستیم، به خصوص افرادي مثل من كه در گذشته، ماده را هستهي مركزي واقعيت میپنداشتم و چيزهای ديگر- فكر، آگاهي، ايدهها، عواطف، روح- را فقط حاصل برهمکنش ماده تصور میکردم. ▼
اين درك و بصيرت برايم بسيار الهامبخش بود، چون به من امكان داد كه ارزش و اهميت فهم و دركي را كه پس از ترك محدوديتهاي جسم و مغز مادي در انتظار ماست متوجه شوم. ▼
هميشه تصور ميكردم كه مفاهيمي نظير شوخی، طنز، ترحم صفتهايي هستند كه ما را در تحمل اين دنياي بيانصاف و زجرآور كمك میكنند. همين طور هم هست. آنها ما را تسلی میدهند ولی كوتاه و زودگذر هستند. مهمتر آن كه يادآور اين واقعيتاند كه تمام سختيها و زجرهاي اين دنيا موقتياند و به هيچ وجه در سرنوشت نهايي ما مؤثر نیستند. شادی و طنز تنها يادآور اين حقيقتاند كه ما زنداني اين دنيا نيستيم، بلكه مسافراني هستيم كه از اينجا عبور ميكنيم. ▼
جنبۀ ديگر اين خبر خوب این است كه لازم نيست تقريباً در حال مرگ باشید تا بتوانيد نگاهي به پشت پرده بيندازيد؛ اما ميبايست جستجویی بکنید. يادگيري مطالبي دربارۀ آن عالم از طريق مطالعۀ كتابها و نمايشها و ... شروع مناسبي است، اما نهايتاً بايد عميقاً در آگاهي خود فرو برويم و از طريق دعا یا مدیتیشن به آن حقایق دست یابیم.»<ref> بهشت برین حقیقت دارد فصل 23</ref> ▼
▲« عالم هستيهستی آغاز و انتهاييانتهایی ندارد و خدا هم در هر ذرۀذرهٔ آن حضور دارد. در واقع آنچه كهکه ما انسانهاانسانها تا به حال در توصيفتوصیف خدا و عوالم معنویِ بالاتر گفتهايمگفتهایم شامل ايناین بوده كهکه بتوانيمبتوانیم آن مفاهيممفاهیم را در حد دركدرک خودمان پايينپایین بیاوریم، به جايجای آنكهآنکه ميزانمیزان دركدرک خود را به سطح آن عوالم برسانیم. به عبارت ديگر،دیگر، ما با توصيفتوصیف ناقص خود، طبيعتطبیعت شگفتآور آنها را خدشهدار كردهايمکردهایم.
▲با وجود اينكهاینکه عالم هستيهستی آغاز و پايانيپایانی ندارد، اما نقاط ابتدا و انتهایی را نیز شامل میشود. هدف از این نقاط شاخص، فراهم آوردن امكانامکان ایجاد موجودات و شركتشرکت آنها در شكوهشکوه و عظمت الهيالهی بوده است. نظریۀنظریهٔ بيگبیگ بنگ برای خلق جهان، يكيیکی از همينهمین « نقاط شاخص » خلقت بوده است. ديدگاهدیدگاه اُم از بيرونبیرون و محیط بر تماميتمامی خلقت است، كهکه بالاتر از حتيحتی بالاترينبالاترین بُعدهاييبُعدهایی است كهکه من از ديدگاهدیدگاه خودم، به آنها اشراف داشتم. در آنجا ديدن،دیدن، مترادف با دانستن بود. هيچگونههیچگونه تمايزيتمایزی بينبین تجربه كردنکردن چيزيچیزی با فهم آن وجود نداشت.
▲ايناین نقل قول كهکه: ”من كورکور بودم، وليولی اكنوناکنون ميبينم”میبینم” حالا مفهوم جديديجدیدی برایم پيداپیدا كردهکرده است. حالا ميفهمممیفهمم كهکه ما در زندگيزندگی زمينيمانزمینیمان تا چه حد در مورد كيفيتکیفیت واقعيواقعی عوالم معنوی كورکور هستیم، به خصوص افراديافرادی مثل من كهکه در گذشته، ماده را هستهيهستهٔ مركزيمرکزی واقعيتواقعیت میپنداشتم و چيزهایچیزهای ديگردیگر- فكر،فکر، آگاهي،آگاهی، ايدهها،ایدهها، عواطف، روح- را فقط حاصل برهمکنش ماده تصور میکردم.
▲ايناین دركدرک و بصيرتبصیرت برايمبرایم بسياربسیار الهامبخش بود، چون به من امكانامکان دادداد كهکه ارزش و اهميتاهمیت فهم و دركيدرکی را كهکه پس از تركترک محدوديتهايمحدودیتهای جسم و مغز ماديمادی در انتظار ماست متوجه شوم.
▲هميشههمیشه تصور ميكردممیکردم كهکه مفاهيميمفاهیمی نظيرنظیر شوخی، طنز، ترحم صفتهاييصفتهایی هستند كهکه ما را در تحمل ايناین دنيايدنیای بيانصافبیانصاف و زجرآورزجرآور كمكکمک میكنندمیکنند. همينهمین طور هم هست. آنها ما را تسلی میدهند ولی كوتاهکوتاه و زودگذر هستند. مهمتر آن كهکه يادآوریادآور ايناین واقعيتاندواقعیتاند كهکه تمام سختيهاسختیها و زجرهايزجرهای ايناین دنيادنیا موقتياندموقتیاند و به هيچهیچ وجه در سرنوشت نهايينهایی ما مؤثر نیستند. شادی و طنز تنها يادآوریادآور ايناین حقيقتاندحقیقتاند كهکه ما زندانيزندانی ايناین دنيادنیا نيستيم،نیستیم، بلكهبلکه مسافرانيمسافرانی هستيمهستیم كهکه از اينجااینجا عبور ميكنيممیکنیم.
▲جنبۀجنبهٔ ديگردیگر ايناین خبر خوب این است كهکه لازم نيستنیست تقريباًتقریباً در حال مرگ باشید تا بتوانيدبتوانید نگاهينگاهی به پشت پرده بيندازيد؛بیندازید؛ اما ميبايستمیبایست جستجویی بکنید. يادگيريیادگیری مطالبيمطالبی دربارۀدربارهٔ آن عالم از طريقطریق مطالعۀمطالعهٔ كتابهاکتابها و نمايشهانمایشها و ... شروع مناسبيمناسبی است، اما نهايتاًنهایتاً بايدباید عميقاًعمیقاً در آگاهيآگاهی خود فرو برويمبرویم و از طريقطریق دعا یا مدیتیشن به آن حقایق دست یابیم.»<ref> بهشت برین حقیقت دارد فصل 23۲۳</ref>
{{پانویس}}
http://www.nytimes.com/2012/11/26/books/dr-eben-alexanders-tells-of-near-death-in-proof-of-heaven.html
[[رده: کتابهای ترجمه شده]]
[[رده: تجربه نزدیک مرگ]]
[[رده: پس از مرگ]]
[[رده:فراطبیعی]]
[[رده:معنویت]]
|