آندری پلاتونوف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹:
| اندازه جعبه =
| عنوان = آندری پلاتونوف
| عنوان ۲ = '''آندری پلاتونوویچ کلیمنتوف'''
| نام =
| تصویر =
خط ۱۸:
| تاریخ مرگ = {{مرگ و سن|۱۹۵۱|۱|۵|۱۸۹۹|۸|۲۸}}
| مکان مرگ = [[مسکو]]
| علت مرگ = مرض [[سل]]
| آرامگاه = گورستان ارامنه شهر مسکو
| بناهای یادبود =
| محل زندگی =
| ملیت =
| نام‌های دیگر = Platonov, AA Firsov, F. person, Vagula
| نژاد =
| تابعیت =
خط ۷۱:
| signature_alt =
| وبگاه = http://www.lib.ru/PLATONOW/
| imdb_id = 0686827
| پانویس =
}}
 
'''آندریداستان نویس شوروی پلاتونوف''' {{به انگلیسی|Андре́й Плато́нов به روسی |Andreï Platonov}} روزنامه نگار و داستان نگار شوروی سوسیالیست، اما منتقد نظام شوروی (حکومت استالین)
 
 
== زندگینامه ==
پلاتونوف'''آندری پلاتونوویچ کلیمنتوف''' که از نام مستعار آندری پلاتونوف برای انتشار آثارش استفاده می کرد، در ۲۸ زماناوت سال ۱۸۹۹ در [[وورونژ]] به دنیا آمد. وی در هنگام انقلاب ۱۹۱۷ خیلی جوان بود، از سال ۱۹۲۰ به نوشتن روی آورد و به عنوان نویسنده‌ای پرکار و جدی مجموعه ای از اشعار، چندین داستان، و صدها مقاله نوشت. این مقاله ها درباره ادبیات، هنر، زندگی فرهنگی، علوم، فلسفه، دین، آموزش، سیاست و جنگ داخلی، اقتصاد و روابط خارجی نوشته شده است. او سال ۱۹۲۰ نخستین کنگره نویسندگان پرولتر را در مسکو به راه انداخت و به حزب کمونیست ملحق شد. از آن جا که تصور بر آن بود که آن زمان پرداختن به ادبیات ضرورت ندارد او به عنوان مهندس به سازندگی کشورش پرداخت، اما سال ۱۹۲۵ نخستین کتابش را درباره «شورش دریای سیاه» منتشر کرد که از انتشارات رسمی حزب کمونیست بود. او سال بعد به نویسندگی بازگشت و به عنوان نویسنده حرفه‌ای شروع به کار کرد و برای مجله ها به نوشتن داستان پرداخت. دو رمان اصلی او همین زمان یعنی بین سال های ۱۹۲۶ و ۱۹۳۰ نوشته شد اما این دو رمان به دلیل نگاه انتقادی به شرایط موجود منتشر نشد. استالین نسبت به او نظر خوشی نداشت و او را دیوانه می خواند و سرانجام پسر ۱۵ ساله اش را به جرم تروریست بودن دستگیر کرد و به اردوگاه کار اجباری فرستاد. هر چند پلاتونوف تا زمان مرگش شناخته نشد، اما آثارش که در دهه ۶۰ شروع به انتشار کرد، بر نویسندگان بعدی به شدت تاثیر گذاشت و به همین دلیل او را جورج اورول روسیه خوانده اند و آثارش را ادامه کار نویسندگان کلاسیک روسیه به ویژه داستایوسکی می دانند. در کارنامه او ۲۰ کتاب جای دارد که شامل رمان، رمان کوتاه، یک رمان ناتمام به نام «مسکوی شاد» و چند نمایشنامه ویک فیلمنامه به نام پدر-مادر است.
آندری پلاتونوویچ کلیمنتوف که از نام مستعار آندری پلاتونوف برای انتشار آثارش استفاده می کرد، در ۲۸ اوت سال ۱۸۹۹ در [[وورونژ]] به دنیا آمد.
 
[[پرونده:Andrei Platonov's grave, Moscow Armenian cemetery.jpg|بندانگشتی|170px|آرامگاه آندری پلاتونوف]]
 
پلاتونوف که در زمان انقلاب ۱۹۱۷ خیلی جوان بود، از سال ۱۹۲۰ به نوشتن روی آورد و به عنوان نویسنده‌ای پرکار و جدی مجموعه ای از اشعار، چندین داستان، و صدها مقاله نوشت. این مقاله ها درباره ادبیات، هنر، زندگی فرهنگی، علوم، فلسفه، دین، آموزش، سیاست و جنگ داخلی، اقتصاد و روابط خارجی نوشته شده است.او سال ۱۹۲۰ نخستین کنگره نویسندگان پرولتر را در مسکو به راه انداخت و به حزب کمونیست ملحق شد. از آن جا که تصور بر آن بود که آن زمان پرداختن به ادبیات ضرورت ندارد او به عنوان مهندس به سازندگی کشورش پرداخت، اما سال ۱۹۲۵ نخستین کتابش را درباره «شورش دریای سیاه» منتشر کرد که از انتشارات رسمی حزب کمونیست بود. او سال بعد به نویسندگی بازگشت و به عنوان نویسنده حرفه‌ای شروع به کار کرد و برای مجله ها به نوشتن داستان پرداخت. دو رمان اصلی او همین زمان یعنی بین سال های ۱۹۲۶ و ۱۹۳۰ نوشته شد اما این دو رمان به دلیل نگاه انتقادی به شرایط موجود منتشر نشد. استالین نسبت به او نظر خوشی نداشت و او را دیوانه می خواند و سرانجام پسر ۱۵ ساله اش را به جرم تروریست بودن دستگیر کرد و به اردوگاه کار اجباری فرستاد. هر چند پلاتونوف تا زمان مرگش شناخته نشد، اما آثارش که در دهه ۶۰ شروع به انتشار کرد، بر نویسندگان بعدی به شدت تاثیر گذاشت و به همین دلیل او را جورج اورول روسیه خوانده اند و آثارش را ادامه کار نویسندگان کلاسیک روسیه به ویژه داستایوسکی می دانند. در کارنامه او ۲۰ کتاب جای دارد که شامل رمان، رمان کوتاه، یک رمان ناتمام به نام «مسکوی شاد» و چند نمایشنامه ویک فیلمنامه به نام پدر-مادر است.
 
وی در ۵ ژانویه ۱۹۵۱ در سن ۵۲ سالگی در شهر [[مسکو]] درگذشت و در گورستان ارامنه شهر مسکو به خاک سپرده شد.
[[پرونده:Andrei Platonov's grave, Moscow Armenian cemetery.jpg|بندانگشتی|170px|آرامگاه آندری پلاتونوف]]
 
وی یک سوسیالیست بود ولی در ۹ داستان خود کوشید که نشان دهد نظام شوروی از هدف‌های اصلی (شعارهای انقلاب اکتبر ۱۹۱۷) دور شده و دارد انگیزه پیشرفت، تلاش و حتی وطندوستی را از مردم می‌گیرد و مثال آورده‌است که روس‌ها که به سختکاری معروفیت جهانی داشتند در نظام جاری، تنبل شده‌اند و تنها برای نشان دادن خود، سر کار حاضر می‌شوند که حقوق بگیرند.
 
 
== آثار ==
'''پلاتونوف''' به زبان داستان، با کالکتیویزیشن و انتخاب مدیر کارگاه با رای کارکنان مخالفت کرده و پیشنهاد کرده‌است که به جای دولت، ابزار تولید (کارخانه و مزرعه) به اجارهٔ کنندگان کار و یا تعاونی‌ها داده شود تا در سود و زیان شریک باشند و در نتیجه تلاش کنند. وی نوشته‌است که اگر بدون تعیین «پیش شرط»، انتخاب مدیر کارگاه را به کارکنان بسپارند، آنان آسانگیرترها را انتخاب می‌کنند که نتیجه‌اش رکود، عقب ماندگی و زیاندهی است. در آن زمان، پلاتونوف را به عنوان یک «ضد انقلاب» به استالین معرفی کرده بودند و به همین جهت، تا استالین زنده بود اجازه انتشار به کتاب‌های او داده نشد که امروزه خواننده بسیار دارند و او را به صورت یک فرضیه پرداز درآورده‌اند. تحولات چند دهه اخیر درستی نظرات پلاتونوف را ثابت کرده‌است ولی در آن زمان گوش شنوا نبود.
 
 
وی یک سوسیالیست بود ولی در ۹ داستان خود کوشید که نشان دهد نظام شوروی از هدف‌های اصلی (شعارهای انقلاب اکتبر ۱۹۱۷) دور شده و دارد انگیزه پیشرفت، تلاش و حتی وطندوستی را از مردم می‌گیرد و مثال آورده‌است که روس‌ها که به سختکاری معروفیت جهانی داشتند در نظام جاری، تنبل شده‌اند و تنها برای نشان دادن خود، سر کار حاضر می‌شوند که حقوق بگیرند. در آن زمان، پلاتونوف را به عنوان یک «ضد انقلاب» به استالین معرفی کرده بودند و به همین جهت، تا استالین زنده بود اجازه انتشار به کتاب‌های او داده نشد که امروزه خواننده بسیار دارند و او را به صورت یک فرضیه پرداز درآورده‌اند. تحولات چند دهه اخیر درستی نظرات پلاتونوف را ثابت کرده‌است ولی در آن زمان گوش شنوا نبود.
وی از منتقدان حکومت استالین بود و در آثارش اگزیستانسیالیسم را پیش بینی می کرد. او که یک کمونیست بود در دوره حیاتش با ممنوع شدن آثارش روبه رو بود و رمان های مشهورش «بنیاد رقابت» و «چونگور» بعدها منتشر شدند.
 
وی از منتقدان حکومت استالین بود و در آثارش اگزیستانسیالیسم را پیش بینی می کرد. او که یک کمونیست بود در دوره حیاتش با ممنوع شدن آثارش روبه رو بود و رمان های مشهورش «بنیاد رقابت» و «چونگور» بعدها منتشر شدند. در کارنامه او ۲۰ کتاب جای دارد که شامل رمان، رمان کوتاه، یک رمان ناتمام به نام «مسکوی شاد» و چند نمایشنامه ویک فیلمنامه به نام پدر-مادر است.
 
{{چپ چین}}
وی در ۵ ژانویه ۱۹۵۱ در سن ۵۲ سالگی درگذشت.
* The Sky-Blue Depths (نظم , ۱۹۲۲)
* Chevengur (رمان , ۱۹۲۹)
* Happy Moscow (رمان ناتمام , ۱۹۳۳-۱۹۳۶)
* Fro (رمان کوتاه , ۱۹۳۶)
* The Third Son {{رچ}}(۱۹۳۶)
* The River Potudan (رمان کوتاه , ۱۹۳۷)
* The Motherland of Electricity {{رچ}} (۱۹۳۹)
* Fourteen Little Red Huts (نمایش , ۱۹۳۹)
* Epifan Locks (رمان کوتاه)
*Meadow Craftsmen
* The Innermost Man
* Among Animals and Plants (رمان کوتاه)
* The Foundation Pit (رمان)
* The Sea of Youth (رمان)
* Soul, or Dzhan (رمان کوتاه)
* The Fierce and Beautiful World (رمان کوتاه)
* The Hurdy Gurdy (play)
* The Cow
* The Return
* Father-Mother(screenplay)
{{پایان چپ چین}}
 
== منابع ==
سطر ۱۰۳ ⟵ ۱۲۴:
* [http://ru.wikipedia.org/wiki/%D0%9F%D0%BB%D0%B0%D1%82%D0%BE%D0%BD%D0%BE%D0%B2,_%D0%90%D0%BD%D0%B4%D1%80%D0%B5%D0%B9_%D0%9F%D0%BB%D0%B0%D1%82%D0%BE%D0%BD%D0%BE%D0%B2%D0%B8%D1%87 ویکی‌پدیای روسی]
* [http://www.ibna.ir/vdcaw0n6i49nym1.k5k4.html خبرگزاری کتاب ايران (IBNA) - صفحه امروز؛ 28 آگوست]
* {{imdb name|شناسه=0686827}}
 
[[رده:درگذشتگان ۱۹۵۱ (میلادی)]]