جهان‌وطنی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Niloofarco (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
اصلاح ارقام
خط ۴:
در این مفهوم، تعلقات مادی و معنوی ویژه ای به کشور خاصی (به ویژه خودی) وجود ندارد و فرد جهان میهن علایق فرهنگی، [[سنت|سنتی]] و سیاسی ویژه‌ای نسبت به سرزمین و کشور اصلی خود ندارد و بنا به اعتقاد به مشترک بودن جهان به عنوان سرزمین تمامی بشر، به [[حکومت جهانی]] می‌اندیشد؛ و با هرگونه مرز فرهنگی، سیلسی، و اجتماعی مغایرت دارد.
 
[[مارکوس سیرون]]، از اولین طرفدارنطرفداران این نظریه، به سه اصل زیلذیل معتقد بود:
1۱) [[عدالت]] طبیعی
 
2) تابعیت جهانی
3۲) دولتتابعیت جهانی
 
2۳) تابعیتدولت جهانی
 
وی بیان می‌داشت که «جهان، تحت یک حکومت واقعی است، و آن، حکومت خداست. رابطه خداوند با بندگانش، مانند رابطه پدر و اولاد است. بنابراین، غلام و مولی، زن و مرد، با هم یکسان هستند». [[کلیسا|کلیسای]] [[کاتولیک]]، در [[قرون وسطی]] نیز خواهان جهان میهنی بوده‌است.[[امانوئل کانت]] و [[گوته]] نیز از هواداران این اندیشه بوده‌اند. ادیان [[اسلام]] و [[مسیحیت]] مدافع جهان میهنی هستند.