مکتب التقاطی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶:
که از همان ابتدا نویسندگان روشنفکر و پیشرو به مخالفت با آن پرداختند، از مخالفان گوتیه می‌گوید: اگر قرار است فلسفه ی اکلکتیزم درست باشد من هم بی میل نیستم دزدی کنم که این خود فلسفه ی اکلکتیک است.از طرف دیگر نیز تعداد زیادی از افراد بصراحت از اکلکتیزم دفاع می‌کردند. اروی می‌گوید: هنر هرگز تا این حد آزاد نبوده‌است، زیرا که ناچار نیست که از قیودی که مد روز بوجود می‌آورد تبعیت کند. این برای زمان ما افتخاری ست که از تمام سبک‌ها، بهر نحو و عنوان، استقبال می‌کند.زیرا با بالا رفتن سطح آموزش هنری، مردم مردم بهتر می‌توانند ارزش سبک‌های مختلف را درک کنند.
''پیروان مکتب اکلکتیزم'' (مثل گارنیه) بر این نظر بودند که باید از مدل‌های گذشته آزادانه استفاده کرد.با احیای مجدد مدل‌های گذشته مخالفت داشتند. ولی در عمل آنه هرگز استفاده ی صحیح از این سبک‌ها نکردند، یعنی به خلق ترکیب‌های تازه راضی نشدند و خود را در چهارچوب اصلاحات فرهنگی مکتب اکلکتیزم محدود کردند.درک این مسئله که چطور یک معمار تحصیل کرده مرتباً از شاخی به شاخی می‌پرد و بدنبال تجربه در سبک‌های مختلف است، تا حدی مشکل است. معماران نماینده ی فرهنگ از هم گسیخته ی زمان هستند. فرهنگی که پیوند خود را با گذشته از دست داده و درهای خود را بسوی تجربیات نا متناجس و تازه‌ای گشود، بدون اینکه قادر باشد از این میان راه مشخص و معینی را انتخاب کند.<ref>تاریخ معماری مدرن</ref>
=== رسیونالیست ==
نام رسیونالیست به کسانی که از تناقضات موجود در اکلکتیزم ناراحت بودند داده شد. آنها بر این عقیده بودند که باید عمق مطلب را در ورای ظواهر فرمال جست و جو کرد و انتخاب روش باید مستدل به حقایق خارجی بود، ضمن اینکه از طریق عینی قابل لمس است.<ref>تاریخ معماری مدرن، </ref>
 
== بحران در اکلکتیزم ==
از زمان انقلاب ۱۸۴۸ یعنی وقتی که هنر، علم و سیاست، بیش از پیش به یکدیگر مربوط شدند، اختلافات بین اکلکتیزم و رسیونالیست‌ها به اوج خود رسید. در سال ۱۸۵۲ رسیونالیست‌ها به رهبری (ویولت لودوک) با نوشتن مقالاتی بر علیه (اکلکتیزم) ، تأکید می‌کند که معماری باید بر پایه ی عملکرد، راه حل‌ها و خواص مصالح ساختمانی مستقر شود، و تمام انتقادات وارد بر اکلکتیزم را به آکادمی (مدرسه ی هنرهای زیبا گراندپری) نسبت داد.هنگامی که تکنیک‌های ساختمان بسرعت رو به تکامل می‌رفت، فرهنگ هنری مورثی وارد بحران نهایی خود می‌شود.مکتب اکلکتیست سعی می‌کند که به استخوان بندی ساخت مهندسان، متانت و تشخص بدهد، بدون اینکه خود به اصلی قابل قبول دست یافته باشد.در سال ۱۸۷۶ مقرراتی برای آموزش آکادمیک تدوین شد در حالی که جنبه‌های قدیمی آموزش را تأیید می‌کرد بعضی از نظریات سیستماتیک رسونالیست‌ها را در موارد درسی در آن گنجاند.در برنامه ی جدید از سبک‌ها به بعنوان وسیله‌ای فرعی صحبت شده‌است که هیچکدام بر دیگری مزیتی ندارد، و آنچه معماران را از مهندسین متمایز می‌دارد آزادی در انتخاب فرم‌های مختلف است، که آن هم بنوبه خود امری ست فردی و تنها به طبقه معمار مربوط نمی‌شود زیرا بیشتر به احساس بستگی دارد تا به منطق. در این ایام اکلکتیزم دیگر به عنوان یک سبک بی ثبات تعبیر نمی‌شود و هدفش آن است که آگاهانه خود را از قید هرنوع مقررات رها ساخته، با چشمی بیطرفانه به مسائل بپردازد.هنرمندان پیشقدم جنبش مدرن با تکیه بر اصول آزادی فردی و اهمیت تخیل، بیانی نوین و مستقل از مدل‌های تاریخی خلق می‌کنندکه با موفقیت در مقابل سبک‌های کهن عرض اندام می‌نمایند.<ref>تاریخ معماری مدرن،هنر در گذر زمان </ref>