بهمنگان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Sialkgraph (بحث | مشارکتها) اصلاح ارقام |
جز ویکیسازی رباتیک(۶.۸) >ایران باستان، اوستای نو، جهان هستی، نیک و بد، تا ثریا+املا+تمیز (۶.۵) |
||
خط ۳:
بهمن از واژه [[اوستایی]] و [[هومن]] به معنی اندیشه نیک میباشد. وهمن یکی از [[امشاسپندان]] نزدیک به درگاه [[اهورامزدا]] میباشد. در این روز زرتشتیان از کشتن حیوانات سودمند و خوردن گوشت آنان خودداری مینمایند.
'''جشن بهمنگان''' در روز بهمن از ماه بهمن (دومین روز از بهمن ماه) واقع میشود. بهمن از واژه [[اوستا|اوستایی]]
«بهمن» برترین امشاسپند [[دین]] زرتشتی است. این واژه با «اندیشه نیک»، «منش نیک» و «خرد سپندینه»(: «خرد مقدس») برابر نهاده شدهاست. به راستی «بهمن» چه را میرساند و آیا میتوانیم به سادگی برای آن برابرهایی را- مانند آنچه گفتیم - بنهیم؟
آیا برای «بهمن» میتوان برابری یافت و به زبان و نوشته آورد ؟ در گاتها آمدهاست که [[اشوزرتشت]] به یاری مهین فرشته «بهمن» به پیامبری برگزیده شد. چگونگی برگزیده شدن اشوزرتشت به [[پیامبر|پیامبری]]
بهمن در جهان مینوی نماد منش نیک اهورامزدا ست. و با اراده و خواست هموست که بهمن به اشوزرتشت رو میآورد و پیامبر را با گفتار و خواست اهورایی پیوند میدهد و اشوزرتشت میتواند با دلداده اش به
بهمن به پیامبر راه مینمایاند تا نخست به داد و [[هنجار]] هستی - «اشا» - پی برد و این همراهی تا بدان گاه میرسد که اشوزرتشت سرچشمه یکتای هستی را مییابد و آنچنان به او دل میبندد که از زبان او سخن میراند و برای مردم سخنانی میسراید که تا آن زمان کسی نسرودهاست.
در اوستا [[بهشت]] خانه بهمن خوانده شدهاست...و نیکوکاران در سرای بهمن (بهشت) به پاداش ایزدی میرسند.
خط ۱۵:
آیا نجوییم او را، چرا که هرچه بیشتر بجوییم، کمتر خواهیم یافتش؟ به سرای دل برویم یا به ژرفای اندیشه، کجا در پی او باشیم؟
بار دیگر راه اشوزرتشت را پی گیریم، تا شاید راز «بهمن» را دریابیم:
او نخست میپرسد و میجوید. همه جا و همه چیز را میکاود تا راز آفرینش و پدیدار شدن هستی را دریابد. کوششی خستگی ناپذیری دارد از برای جستن «چرایی بودن» و گشایش «رمز هستی» و «چگونه بودن» و چگونه «به بودن» و «به زیستن». پس گام نخست اندیشیدن است و پرسیدن و
نور و تابش [[اهورا]] داده در اندیشه اش میدرخشد، چرا که خواست او «دانستن» است. اندیشیدن با درخشیدن تابش خرد و با بینش همراه میشوند، و او را به جهان ناشناختهها میبرند و گام به گام هر آنچه را که میخواهد بداند، درمی یابد.
هنوز [[دیو]] تاریکی و بی دانشی شکست نخوردهاست. کشمکش و نبرد برای به دست آوردن دانایی و آگاهی نمیتواند او را به زانو درآورد. او در خودش، اراده و اندیشه و بینش اهورا داده را میبالاند و میپروراند تا بدانجایی که سرچشمه و بن هنجار و داد چیره بر گیتی را پیدا میکند و «اشا» مینامدش. او در مییابد که بر هستی با این بزرگی و بهنجاری دادی چیرهاست و این داد آنچنان نیرومند و هوشمند است که همه هستی را در دست توانمند خود دارد و هیچ ارادهای نمیتواند از این توانایی سرپیچی کند، و تا جهان هست، اشا هم هست.
تا اینجا، کشمکش با نادانی به پیروزی انجامیده و پیام آور توانسته به گشایش رمز یکی از رازهای بزرگ [[جهان هستی]] دست پیدا کند. به این پیدایش بسنده
و از این زمان است که دلدادگی و فرزانگی پیام آور آغاز میشود. به هر چه دست مییابد مهرش در دل جای میگیرد و به همه هستی با خرد و بینش و مهر و دوستی نگاه میکند. به هر جا چشم میاندازد رخ یار میبیند و دلداده میشود به هر آنچه که میبیند.
در خود میکاود که این چه دگرگونیست؛
«در اندرون من خسته دل ندانم کیست / که من خموشم و او در فغان و در غوغاست».
یک تازگی در درونش روییده، همدلی و هماندیشی را در نهاد خویش مییابد که به تازگی با او همخانه شده، هر چند که تا کنون با هم بودهاند، و در کنار هم، ولی تا به این اندازه به هم نزدیک نشده بودند.
او را«بهمن» مینامد و از این پس با نور او به [[
در خلوت، آنجایی که هیچ سخنی به گوش نمیرسد، آغاز گفتار اوست. بهمن او را به جایی میبرد سرشار از نور و سرور، به راز و نیاز با اهورامزدا. برای نخستین بار است که شادی با شکوه و بسیار بزرگی را در خود میبیند و این شادی و آتش درونی آنچنان گرمی به او میبخشد که به سخن میآید، و همه ناگفتنیهای زمان خود را میگوید و به خرسندی و شادی بی پایان و سرانجام به جاودانگی دست مییابد.
بهمن را دوست میداریم، و بر میگزینیم و باور داریم که: سپیدی ازآن بهمن امشاسپند است. گل یاس سپید، نماد اوست. به همه جانداران مهر میورزد. روز پس از اورمزد است.... و آرزو کنیم که شادی جشن بهمنگان دل هایمان را به هم پیوند زند.
== بهمنگان جشن خردورزی است ==▼
با اندیشیدن در چگونگی تواناییهای انسان، میتوان به این نتیجه رسید که همهی ویژگیهای اهورامزدا به گونهای کوچک شده در انسان، به نمایش گذاشته شده است تا انسان به کمک و یاری آنها بتواند به آرمان زندگانی هرچه زودتر و بهتر برسد. از این رو میتوان گفت '''وهومن''' یا '''بهمن'''، نمایانگر خرد پاک اهورایی و نماد '''خرد کل''' است. '''خرد اهورایی'''، آن خردی است که در آغاز آفرینش، طرح کل این جهان هستی را ریخته است و نوعی هوشمندی است که توانسته است با طرح جهان هستیِ متضاد، به گونهای، شرایطی را برای رساندن انسان به آگاهی فراهم آورد تا در پایان بتواند به سرچشمهی خود یعنی اهورامزدا بپیوندد. موبد دانشمند '''رستم شهرزادی''' در کتاب ''جهانبینی زرتشتی'' مینویسد: «بنا به فرهنگ [[ایران باستان]] و آموزشهای زرتشتی، منظور از یگانگی هستی این است که در جهان هستی حقیقت یکی است و سرچشمهی وجود همان حقیقت یکتاست که اهورا یا '''بود''' نامیده شده است و همهی موجودات نمودهایی از آن '''بود''' اصلی هستند و بازگشت همهی نمودها به '''بود''' اصلی است.»<ref name="amordad">شهریاری، رستم. «بهمنگان جشن خردورزی است». ''[[امرداد (هفتهنامه)|هفتهنامهی امرداد]]''، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۱، سال سیزدهم، شمارهی ۲۸۹، ص ۵.</ref>▼
«ای مزدا، هنگامی که تورا با نیروی خرد و اندیشهی ژرف
▲==بهمنگان جشن خردورزی است==
▲با اندیشیدن در چگونگی تواناییهای انسان، میتوان به این نتیجه رسید که همهی ویژگیهای اهورامزدا به گونهای کوچک شده در انسان، به نمایش گذاشته شده است تا انسان به کمک و یاری آنها بتواند به آرمان زندگانی هرچه زودتر و بهتر برسد. از این رو میتوان گفت '''وهومن''' یا '''بهمن'''، نمایانگر خرد پاک اهورایی و نماد '''خرد کل''' است. '''خرد اهورایی'''، آن خردی است که در آغاز آفرینش، طرح کل این جهان هستی را ریخته است و نوعی هوشمندی است که توانسته است با طرح جهان هستیِ متضاد، به گونهای، شرایطی را برای رساندن انسان به آگاهی فراهم آورد تا در پایان بتواند به سرچشمهی خود یعنی اهورامزدا بپیوندد. موبد دانشمند '''رستم شهرزادی''' در کتاب ''جهانبینی زرتشتی'' مینویسد: «بنا به فرهنگ ایران باستان و آموزشهای زرتشتی، منظور از یگانگی هستی این است که در جهان هستی حقیقت یکی است و سرچشمهی وجود همان حقیقت یکتاست که اهورا یا '''بود''' نامیده شده است و همهی موجودات نمودهایی از آن '''بود''' اصلی هستند و بازگشت همهی نمودها به '''بود''' اصلی است.»<ref name="amordad">شهریاری، رستم. «بهمنگان جشن خردورزی است». ''[[امرداد (هفتهنامه)|هفتهنامهی امرداد]]''، یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۱، سال سیزدهم، شمارهی ۲۸۹، ص ۵.</ref>
ایرانیان برای پاسداشت، یادآوری و ارج نهادن به این دادهی ویژهی اهورایی، دهمین ماه سال و دومین روز از هر ما (پس از نام اورمزد- خداوند) را به این ویژگی نامبردار کردهاند و آنرا اَویژه میدارند و جشن میگیرند. تا همواره سپاسدار این بخشش باشند. چراکه این توانایی اندیشیدن است که به وسیلهی آن انسان میتواند، نسبت به دیگر موجودات برتری یابد. اندیشیدنی که در پی آن آزادی گزینش راه [[نیک و بد]] میآید. در گاتها، یسنای ۳۰، بند ۳ میخوانیم: «در آغاز، دو مینویِ همزاد در اندیشه و گفتار و کردار یکی نیک و دیگری بد با یکدیگر سخن گفتند. از آن دو، نیک آگاهان، راست را برگزیدند، نه دُژآگاهان.»<ref name="amordad"></ref>▼
▲«ای مزدا، هنگامی که تورا با نیروی خرد و اندیشهی ژرف جستوجو کردم و با دیدهی دل نگریستم، دریافتم که تویی سرآغاز و سرانجامِ همه چیز، تویی سرچشمهی خرد و اندیشه و تویی آفرینندهی راستی و پاکی و تویی داور نیک کردارِ مردمان جهان»گاتها، یسنای ۳۱، بند ۸.
▲ایرانیان برای پاسداشت، یادآوری و ارج نهادن به این دادهی ویژهی اهورایی، دهمین ماه سال و دومین روز از هر ما (پس از نام اورمزد- خداوند) را به این ویژگی نامبردار کردهاند و آنرا اَویژه میدارند و جشن میگیرند. تا همواره سپاسدار این بخشش باشند. چراکه این توانایی اندیشیدن است که به وسیلهی آن انسان میتواند، نسبت به دیگر موجودات برتری یابد. اندیشیدنی که در پی آن آزادی گزینش راه نیک و بد میآید. در گاتها، یسنای ۳۰، بند ۳ میخوانیم: «در آغاز، دو مینویِ همزاد در اندیشه و گفتار و کردار یکی نیک و دیگری بد با یکدیگر سخن گفتند. از آن دو، نیک آگاهان، راست را برگزیدند، نه دُژآگاهان.»<ref name="amordad"></ref>
اینگونه به نظر میرسد که این هوشمندی در آغاز دو مینویِ '''سپنتا''' و '''اَنگره''' را به جریان انداخت که '''افزایندگی''' و '''کاهندگی'''، روشنترین ویژگی آنها است. «آنگاه که آن دو مینو به هم رسیدند، نخست زندگی و نازندگی را بنیاد نهادند وچنین باشد به پایان هستی؛ بهترین منش، پیروان اشا را و بدترین زندگی، هواداران دروج را خواهد بود.»یسنای ۳۰، بند ۴.
این دو مینو در اندیشهی انسان به دو منشِ '''نیک''' و '''بد''' نمودار میشود. که اندیشههای نیک همواره در راستای افزایندگی، بالندگی، آبادانی و شادمانی و در پایان همبستگی و یکی شدن جامعهی جهانی گام برمیدارد و اندیشههای بد، وارون آن در راستای کاهندگی، خمودگی، ویرانی و اندوه و در پایان به جدایی و تفرقه نوع مردمان میرسد. و این ویژگی هر انسانی است که میتواند یکی از این دو را برگزیند. به سخنی دیگر '''بهمن'''، همان '''بهترین منش''' است که انسان را به بالاترین رده و پایه میرساند و به نظر میرسد آرمانِ '''خرد پاک اهورایی''' هم چیزی جز این نیست. در [[اوستای نو]] از '''بهمن''' زودتر از دیگر امشاسپندان (فروزههای اهورامزدا_پاکان جاوید) نامبرده میشودتا یادآوری شود که انسان همواره به وسیلهی آن همبستگی، پیوند، دوستی و مهربانی را در میان مردمان جهان به کار اندازد تا همگی بتوانند در این حرکتِ گروهی، همبهره شوند؛ آنگونه که آرمان آفرینش این را میرساند. میشود گفت انسانهایی که خود را برتر میبینند و در آنها '''من گفتن''' بسیار دیده میشود، در راستای '''انگره مینوی''' گام برمیدارند.چرا که این '''من گفتن''' جدایی و تفرقهی گروههای انسانی به همراه میآورد. برتری را باید از دید دلدادگی و عشقورزی به کل هستی دانست، چه به دیگر انسانها و چه به دیگر موجودات و آفریدهها. '''بهمنگان''' جشن خردورزی است که انسان به خود بیاید که گزینش راه نیک، نخستین خشتِ راه انسان است. چرا که اگر خشت نخست کج نهاده شود [[تا ثریا]] رود دیوار کج. اگر این گزینش درست نباشد، انسان به بیراهه میرود، بیراههای که شاید، بزرگترین جایگاه اجتماعی و فردی را هم، برای آنکس فراهم آورد و حتا به بالاترین درجههای علم و دانش برسد، ولی افسوس که کاهندگی و ویرانی و جدایی مردمان و جهانیان در پی خواهد داشت. <ref name="amordad"></ref>
== پرنده و گل ویژه بهمنگان ==
شاید از آنرو خروس را پرندهی ویژهی بهمن میدانند که با بانگ خود مردمان را به سحرخیزی و کار و کوشش فرامیخواند. رنگ سپید، رنگ ویژه و گل یاسمن سپید هم گل ویژهی امشاسپند بهمن است.<ref name="amordad"></ref>
سطر ۴۵ ⟵ ۴۴:
{{پانویس}}
==
* [http://www.yadeyar.ir/ زندگی نامه مشاهیر و نامدراان]
{{جشنهای ایرانی}}
{{جشن-خرد}}
{{فرهنگ-خرد}}
خط ۵۴:
[[رده:جشنها و اعیاد در ایران]]
[[رده:فرهنگ در ایران]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
|