تزار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: حذف میانویکی موجود در ویکیداده: ur |
جز ویکیسازی رباتیک(۶.۸) >سوسیال دموکرات، خاندان سلطنتی، روسیه سفید، دولت موقت، اشعه ایکس، ارتش سفید، [[د... |
||
خط ۵:
نیکلای هیچ تمایلی به اصلاحات نداشت و بدنبال راه پدرش در طریق فردسالاری بود. فضای روسیه مملو از افکار انقلابی بود و حاکمان روس برای گریز از تغییرات به جنگ با ژاپن بر سر تسلط بر کره و منچوری در شمال چین روی آوردند. روسها خود را پیروز جنگ میدانستند ولی در آخر پیمان صلحی در سپتامبر ۱۹۰۵ با ژاپن امضا کردند که کنترل کره و بخشی از منچوری و راهآهن کلیدی آن بدست ژاپنیها افتاد. در ژانویه ۱۹۰۵ دویست هزار روسی در سنپترزبورگ اجتماع کردند و خواستار کاهش ساعات کار و افزایش دستمزدها شدند و بر روی حمایت تزار از خودشان حساب میکردند. اما نتیجه آن برعکس بود و سربازان با معترضان درگیر شدند و یکشنبه خونین رقم خورد. اوضاع روسیه ناآرام بود و شورشهای دهقانی در روستاها با اعتصابات کارگران صنعتی در شهرها همراه شده بود. نیکلای از طرفی به اصلاحات و ایجاد مجلس انتخابی مشورتی «دوما» اقدام کرد و از طرف دیگر به روی اعتصابکنندگان آتش گشود. فقط اعدامهای صدراعظم استولیپین در سالهای ۱۹۰۶ و ۱۹۰۷ توانست برای چند سالی فضای روسیه را آرام کند. دوباره از سال ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ اعتصابات کارگری وضعیت شهرهای روسیه را متشنج کرده بود.
در سال ۱۹۱۴ جنگ جهانی اول کل اروپا را فرا گرفت و روسها در حالی که فاقد رهبری کارآمد جنگی، آموزش، غذا و اسلحه و مهمات کافی برای چنین جنگی باشند، وارد جنگ شدند. نتایج جنگ جهانی اول برای روسها فاجعهبار بود، و تنها ۳ میلیون روسی در همان سال اول کشته، زخمی یا اسیر شدند. با افزایش تلفات روسهای بیشتری خواستار خروج از جنگ شدند. سنپترزبورگ که با شروع جنگ بهدلیل اسم آلمانی آن به پتروگراد روسی تغییر نام یافته بود در مارس ۱۹۱۷ برای اولینبار شاهد شورشی بود که سربازان تزار در کنار مردم قرار گرفته بودند. ارتش دیگر از تزار فرمانبرداری نداشت و دومای روسیه که دریافت نیکلای دوم دیگر نمیتواند بر کشور حکومت کند، یک ذولت موقت تشکیل داد و هیأتی را به ملاقات تزار فرستاد. تزار استعفانامه خود را تسلیم مجلس دومای روسیه کرد و برادر خود میخائیل را به عنوان جانشین معرفی کرد اما میخائیل چون قدرتی نداشت، حاضر به پذیرش این مقام نشد. در ۷ نوامبر ۱۹۱۷ بلشویکها (حزب [[سوسیال دموکرات]] کارگری) [[دولت موقت]] را کنار زدند و قدرت را در روسیه بدست گرفتند. خانواده تزار توسط دولت موقت کرنسکی به شهر توبولسک در سیبری منتقل شده بودند که در این زمان بلشویکها آنان را به شهر یکاترینبورگ منتقل و در خانه یک مهندس فراری زندانی کردند. [[ارتش سفید]] که حامی رژیم گذشته و مخالف جدی بلشویکها بودند، در حال نزدیک شدن به شهر یکاترینبورگ بودند و این امکان وجود داشت که خانواد تزار آزاد شوند و از دوباره ادعای حکومت کنند. بلشویکها به وحشت افتاده بودند. کمیته اجرایی مرکزی مسکو دستور اعدام تزار و خانوادهاش را صادر کرد و کمیسر یکاترینبورگ مسئول اجرای این دستور شد. در نتیجه در نیمه شب ۱۶ ژوئیه ۱۹۱۸ خانواده تزار در زیرزمین خانه به ضرب گلوله کشته توسط بلشویکها شدند و اجساد آنان در جنگل مجاور شهر سوزانده و محو شد.
== ورثه تزار ==
در طول سالیان دراز زنان زیادی پیدا شدند که خود را آناستازیا، دختر تزار، مینامیدند تا میراث بیشمار تزار -که توسط بلوشیکها اعدام شده بود- را به دست بیاورند. اما ماجرای دختری ۱۶ ساله که در کانال آبی در [[برلین]] نیمهجان بیرون کشیده شد، با حقایقی همراه بود. او پس از بهبودی بلافاصله اعلام کرد که دختر تزار است. او مدعی بود که نامش "گراند دوشس آناستازیا" است و با فاش کردن جزئیاتی در باره فرارش و اطلاعات وسیعی که درباره [[خاندان سلطنتی]] داشت طرفدارانی پیدا کرد. آناستازیا مورد بررسی توسط [[اشعه ایکس]] قرار گرفت و نتایج به دست آمده با سوابق پزشکی آناستازیا مطابقت میکرد. سرانجام دادگاهی تشکیل شد و آناستازیا و وکلایش مدارکی رو کردند اما آغاز جنگ جهانی مانع ارائه این مدارک به دادگاه شد. سرانجام دادگاهی در [[هامبورگ]] علیه او رأی داد اما افراد زیادی اعتقاد دارند که داستان رومانفها در زیر زمین "یکاترینبورگ" به پایان نرسیدهاست.
بررسی دی. ان. ای قطعات استخوانهای اعضای خانواده آخرین تزار روسیه نشان میدهد که هیچکدام از آنان از
به گزارش ایندیپندنت کشتار اعضای خانواده رومانف، آخرین تزار و تزارینای روسیه شایعات بسیاری درباره توطئههای گوناگون بر سر زبانها انداخت از جمله این که یکی از بچههای تزار زنده ماند و به خارج گریخت. از آن زمان حدود۲۰۰نفر ادعا کردهاند از بازماندگان رومانفها هستند که از کشتار در زیرزمین «ایپاتییف» زنده ماندهاند. اما حالا یک بررسی علمی بر مبنای دیانای ثابت کردهاست که هر پنج فرزند تزار و والدین آنان به دست بلشویکهای عصبی منطقه اورال شوروی کشته شدهاند زیرا بلشویکها میترسیدند سربازان [[روسیه سفید]] که در آن نزدیکیها مستقر بودند اقدام به نجات خانواده تزار کنند.
بررسیهای دقیق علمی استخوانهای یافته شده در دوگور در نزدیکی یکاترینبورگ قاطعانه نشان دادهاست که تزار نیکلاس دوم و همسرش تزار یناالکساندرا و هر ۵ فرزند آنان یعنی ۴ دختر به نامهای اولگا، تاتیانا، ماریا، آناستازیا و پسر هموفیلی آنان آلکسی، ولیعهد، کشته شدهاند. تنها راز
به گزارش ایندیپندنت الکساندر آودونین زمینشناس روسی در اواخر دهه ۱۹۷۰ با کشف گوری دستهجمعی در نزدیکی یکاترینبورگ به راز قتل تزار و خانوادهاش پی برده بود اما تا زمان انحلال شوروی خبر آن را پخش نکرد. دانشمندانی از جمله پیتر جیل انگلیسی و پاول ایوانف روسی توانستند دیانای کافی از استخوانهای ۹ اسکلت به دست آورند که نشان میدهد ۵ نفر از آنان شامل ۳ دختر و پدر و مادرشان هستند. مقایسه آنها با دیانای اقوام زنده رومانفها، از جمله شاهزاده فیلیپ ثابت کرد این ۵ نفر عضو خانواده تزار بودند و۴ اسکلت
اما بعد، در سال ۲۰۰۷ باستانشناسان آماتور گور دیگری را در فاصله ۷۰ متری گور خانواده تزار یافتند که استخوانهای سوخته چند نفر در آن وجود داشت. دکتر کابل میگوید از ۴۴ قطعه استخوان و دندان که در این گور پیدا شد هویت دو نفر، یک مرد و یک زن مشخص شد. برای تشخیص هویت این اشخاص از سه روش گوناگون تجزیه و تحلیل [[دی ان ای]] استفاده شد: از میتوکندریال دی [[ان ای]] که فقط از طریق مادر منتقل میشود برای بررسی خویشاوندی شاهزاده فیلیپ که از مادرش به تزارینا وابستهاست، از استخوانهای یافته شده در گورها استفاده شد. این آزمایش نشان میداد تزارینا و چهار دخترش در دو گور به خاک سپرده شدهاند. از [[دی ان]] ای که فقط از پدران به پسران از طریق کروموزوم مذکر (Yوای، ایگرگ) میرسد برای تعیین رابطه بین ولیعهد، آلکسی، و پدرش یعنی تزار نیکلاس دوم استفاده شد. و سرانجام دی ان ای از بقیه کروموزومها استفاده شد تا معلوم شود در هر گور چه کسانی به خاک سپرده شدهاند و به این ترتیب اعضای خانواده از سه مستخدم و یک پزشک جدا شدهاند.
== منابع ==
خط ۳۳:
[[رده:عنوانهای رهبری ملی و قومی]]
[[رده:لقبهای پادشاهی]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
|