توتم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۱:
[[پرونده:Totem Park pole 1.jpg|thumbبندانگشتی|leftچپ|100px|یک ستون توتم در [[پارک توتم]] شهر [[ویکتوریا، بریتیش کلمبیا|ویکتوریای]] کانادا.]]
توتِم‌ها اجسامی نمادین هستند که در اقوام بومی بیشتر قاره‌ها کاربردهای آیینی دارند.
توتم معمولاً به عنوان یادمانی از نیاکان یک ایل یا طایفه عمل می‌کند و افراد طایفه توتم را دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه می‌دانند.<ref>[http://www.webster.com/dictionary/totem فرهنگ وبستر]</ref>
خط ۷:
== نظرات [[زیگموند فروید]] ==
 
در آغاز انسان‌ها در گروه‌ها یا گله‌های کوچک می‌زیسته‌اند که هر یک از این گله‌ها از تعدادی ماده و یک نر قدرتمند یا رییس تشکیل می‌یافت که مانع [[آمیزش جنسی]] دیگر نرها با ماده‌ها می‌شد و آنها را از گله می‌راند .
 
یک روز برادران رانده‌شده گرد هم آمدند و پدر خویش را کشتند و خوردند و با این کار گله پدری را از میان برداشتند. آنان در اتحاد با هم موفق به [[انجام کاری]] شدند که برای هر یک به تنهایی ناممکن بود. (ممکن است نوعی پیشرفت فرهنگی یا دستیابی به جنگ‌افزاری تازه، این احساس برتری و قدرت را در آنها به وجود آورده باشد)
 
بی‌شک آن پدر اولیه خشن، برای یکایک این جمع برادران سرمشقی بوده‌است که هم از آن می‌ترسیده و هم بر آن رشک می‌بردند و آنان با خوردن او توانسته‌اند خود را با او همسان سازند و هر یک بخشی از قدرت وی را به دست آورد.
خط ۲۵:
فروید دو مشکل در رابطه با نظریه خود بیان کرده‌است :
 
۱- او اذعان دارد که استدلالش بر بینش فرض «وجود یک ذهن جمعی با همان فرایندهای روانی فرد» پا گرفته‌است. زیرا او فرض می‌کند که احساس گناه اولیه در نسل‌هایی که هزاران سال با عمل پدرکشی و حتی با آگاهی از این اقدام فاصله دارند همچنان فعال می‌ماند. پس باید نوعی ذهن جمعی وجود داشته باشد که امکان استقرار و بسط فرایندهای روانی از نسلی به نسل بعدی را فراهم سازد. او دو امکان را مطرح می‌سازد: امکان به ارث رسیدن تمایلات روانی که در هر حال برای فعلیت یافتن به نوعی محرک در زندگی فرد نیاز دارد و امکان اینکه نسل جدید حتی از فرایندهای روانی پنهان و [[تغییر شکل]] یافته، سنت‌ها، آداب و رسوم و انتقالات فردی به‌جامانده از رابطهٔ اولیه با پدر، به شکل ناخودآگاه برخوردار باشد.
 
۲- دشواری دوم از تجربه [[روانکاوی]] نتیجه می‌گیرد: در اکثر موارد احساس گناه یک بیمار روان‌نژند نه بر پایه یک رویداد واقعی بلکه بر اساس یک رویداد روانی، یک واقعیت روانی استوار است. به همین دلیل از نظر فروید این امکان وجود دارد که صرف کشش خصمانه نسبت به پدر، صرف وجود پندار آرزومندانه‌ای دایر بر کشتنبرکشتن و خوردن او برای ایجاد آن نوع واکنش اخلاقی که توتم‌باوری و تابوها از دل آن بیرون آمده کافی بوده است.
 
از دید [[کارل گوستاو یونگ]]، فروید در بحث از [[روان‌شناسی اجتماعی]] همچنان همان دکتر روانکاوی است که با افراد و مسائل آنها دست به گریبان است و تحقیق دربارهٔ شالوده‌های معرفت روان‌شناختی که متضمن پژوهش تاریخی است در حیطهٔ کاری او نیست فروید صرفاٌصرفاً با سرسری گذشتن از روان‌شناسی تطبیقی، دوره‌های پیش‌تاریخی و تصوری برای روان ترسیم می‌کند که بسیار نامعین و بعید است. از دید یونگ آشکار است که روان انسان به «حوزهٔ ذهنی و تنگ شخصیت فردی» محدود نمی‌شود بلکه بالاتر از آن، در پدیده‌های روانی جمعی نیز که – چنانکه از مفهوم فرامن فروید پیداست – خود فروید هم دست کم به طور اصولی از وجود آن آگاه بوده‌است ریشه دارد.
 
== نظرات یونگ ==
یونگ نه نسبت به شباهتی که فروید میان رسم‌های تابویی و عوارض [[بیماری روانی]] [[وسواس]] قائل است چندان نظر مساعدی دارد و نه به این نتیجه‌گیری که تابوها باید زادهٔ ممنوعیت‌های تحمیل‌شده به کشش‌های غریزی باشد موافق است. خود یونگ تلاش چندانی برای کشف ریشهٔ تابو به خرج نمی‌دهد؛ بلکه صرفاٌصرفاً فرض می‌کند که تابوها از آنچه خودش ترس‌های خرافی ویژهٔ انسان اولیه می‌نامد ریشه می‌گیرند، ترس‌هایی که ربطی به هیچ ممنوعیتی ندارند.
 
== منابع ==
{{پانویس}}
* والتر اودانیک، ولودیمیر. یونگ و سیاست. ترجمهٔ علیرضا طیب. [[نشر نی]] ۱۳۷۹ ISBN 964-312-47-5
 
== جستارهای وابسته ==
خط ۴۲:
 
== پیوند به بیرون ==
{{انبارویکی‌انبار-رده|Totem poles}}
 
[[رده:انسان‌شناسی دینی]]
خط ۴۹:
[[رده:موجودات فرابشری]]
[[رده:طبیعت و دین]]
[[رده:ویکی‌سازی رباتیک]]