اصطلاح عامیانه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: حذف میانویکی موجود در ویکیداده: ۴۱ میانویکی |
Alborzagros (بحث | مشارکتها) ادغام کنایه و اصطلاح |
||
خط ۱۷:
* شب به خیر...
== کنایه ==
در ادبیات فارسی ، هرگاه شاعر یا نویسنده نخواهد بیان خود را صریح اعلان بدارد و یا در روند خیالانگیز کردن و ترقیب کردن خواننده به تفکر و درنگ بیشتر در شعر و نوشته ، در بیان یک پدیده ، نشانهای از نشانههای آن پدیده را به کار برد و قرضش از ذکر نشانه ، اراده کردن کل پدیده باشد ، نوشته دربردارنده کنایه میشود. البته در مواقعی شاعر یا نویسنده به جای بکار بردن رابطه نشانهای ، رابطه نمونهای را میآورد و یا به بیان بخشی از عمل پدیده میپردازد.
برای پیبردن به مفهوم کنایه ، خواننده باید معنی معنی را دریابد. در واقع معنی معنی همان چیزی است که امروزه به مفهوم تعبیر میشود. برای مثال در این بیتها از [[سعدی]] :
{{شعر}}
{{ب|نرفتم به محرومی از هیچ کوی|چرا از در حق شوم زرد روی}}
{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد|اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم}}
{{پایان شعر}}
در بیت اوّل «روی زرد شدن» در پس معنای ظاهریاش زرد شدن رنگ رخسار را میرساند و مسبب آن خجل بودن و سرافکندگی از حضور در برابر کسی است و سعدی آن را به کنایه به جای خجل شدن و شرمندگی آورده است.
در بیت دوم «روی زرد شدن» در پس معنای ظاهریاش ما را به یاد چهرههای افراد بیمار میاندازد که از شدت ضعف و کسالت و تحلیل رفتن قوای جسمانی ، رنگ صورتشان دگرگون بهنظر میآید و به زردی گرایش دارد ، حال شاعر این نشانه مریضی را به جای خود آن به کار برده است و مستقیما آن را اعلام میدارد.
در عبارات کنایی دو مفهوم قابل برداشت است ؛ اوّلی مفهومی بسیار ساده و ظاهری است که در معنای ظاهر عبارات همگان آن را به سادگی و با تامّل و درنگ کمی درمییابند و دومین مفهوم ، مفهومی است که گهگاه قدری پیچیدهتر و ژرفتر است و خواننده آن را بر اثر اشراف بر تجارب و آگاهی از برخی علوم و اتّفاقات و با درنگ و تامّل و تفکّری عمیقتر درمییابد.
بسیاری از کنایات معمول و متداول در ادب فارسی ، از اتّفاقات و رسوم و آیینهای رایجی که برای اعمالی به کار میرفته ، منتج شدهاست. آیینهایی که گاه امروزه به سبب پیشرفت بشر در علم دیگر کاربردی به آن صورت ندارند و یا به دلایلی دیگر آن اعمال ترک و رها شدهاند و کمتر کسی امروزه به آنها به شکل قدیم عمل میکند ، و یا آیینهایی که دوام و قوام خود را همچنان حفظ کردهاند و هنوز جایگاهی میان مردم امروزه دارند.
مثال ۱ :
{{شعر}}
{{ب|چنین است رسم سرای درشت|گهی پشت بر زین و گهی زین به پشت}}
{{ب||2={{چپچین}}[[فردوسی]]{{پایان چپچین}}}}
{{پایان شعر}}
در این بیت فردوسی با توجه به آیین مرسوم و فراگیر سوار شدن بر مرکب در آن دوران ، انسانها را به مانند سواران اسب پنداشته و مرکب او را به جهان گذران . از این رو به او هشدار میدهد که کنترل اسب همیشه دستش نیست و گاهی او به کنترل اسب درمیآید و جهان و اتفاقاتش سرنوشت او را رقم میزند.
پس فردوسی مفهوم ناپایداری و در حال تغییر بودن اتفاقات روزگار را ، با ذکر مصداقی آورده و آرایه کنایه را به زیبــایی رقم زده است.
مثال ۲ :
{{شعر}}
{{ب|سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید|تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست}}
{{ب||2={{چپچین}}[[حافظ]]{{پایان چپچین}}}}
{{پایان شعر}}
حافظ در اینجا بیان میدارد که نه به دنیا و مال و منالش سر فرود میآورد و نه به پاس رسیدن به بهشت در آخرت و آسایش در آنجا ، حاضر است سرش را خم کند ؛ حال آیا واقعا مقصود از فرو آمدن سر ، صرفا خمش آن است ؟
با کمی تامّل و دقّت به یادمان میآید که از گذشته تا به امروز دربرابر فرمان پادشاهان ، سایر افراد مطیع وی ، باید سرشان را به نشانه تایید و تسلیم برای وی ، فرو میآوردهاند تا به این شکل اوج فرمانبرداری خود و قدرت شاه را به او و سایرین القا کنند.
حال حافظ این نشانه را از تسلیم شدن گرفته و به جای تسلیم شدن و جذب دنیا و وابستگیهای مادی آن شدن و همچنین سرسپردن به زهد و تقوا - صرفا برای رسیدن به بهشت و بهرهگیری از نعمات مادی آنجا- ، فرو آوردن سر را به کار برده است.
مثال ۳ :
{{شعر}}
{{ب|هنوز از لبت شیر بوید همی|دلت ناز و شادی بجوید همی}}
{{ب||2={{چپچین}}[[فردوسی]]{{پایان چپچین}}}}
{{پایان شعر}}
در این بیت فردوسی با بیان اینکه دهنت بوی شیر میدهد ، قصد دارد این مقصود را برساند که هنوز بچه و کم سن و سال هستی و بوی شیر دادن دهان اطفال به واسطه اینکه تنها غذایشان در آن دوران شیر است را به عنوان نشانهای آورده است برای کوچکی و کم سن و سالی.
{{آرایههای ادبی}}
== جستارهای وابسته ==
* [[ویکیواژه]]
* [[اصطلاح در زبان انگلیسی]]
== پیوند به بیرون ==▼
* [http://fa.wiktionary.org ویکیواژهٔ فارسی]▼
== پانویس ==
{{پانویس}}
== منابع==
* فنون بلاغت و صناعات ادبی ، علامه جلال الدین همایی ، نشر هما ، ویرایش اوّل ، چاپ سیویکم ، شابك : ٩٧٨٩٦٤٦١٧١٠٦٠
* آرایههای ادبی (قالبهای شعر ، بیان و بدیع) ، کتاب سال سوم آموزش متوسطه ، شاخه نظری (رشته ادبیات و علوم انسانی) ، مولف : دکتر روحالله هادی - [http://www.chap.sch.ir/sites/default/files/lbooks/91-92/38/kole%20ketab-C280-1.pdf لینک کتاب]
* مقدمه داستان نامه بهمنیاری، صص ۲۳ و ۲۴ (که از مجله دبستان شماره اول منطبعه مشهد مقدس نقل و نقد نموده) - تألیف [[احمد بهمنیار]] - انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم ۱۳۸۲ خورشیدی.
▲== پیوند به بیرون ==
▲* [http://fa.wiktionary.org ویکیواژهٔ فارسی]
[[رده:بنشناسی واژه]]
[[رده:دستور زبان]]
[[رده:کنایهها]]
[[رده:آرایههای ادبی]]
[[رده:استعارهها]]
[[رده:بازی با واژگان]]
[[رده:ادبیات داستانی]]
[[رده:روشهای بلاغت]]
[[رده:علم بدیع]]
|