در حالی که [[جنگ جهانی دوم]] به پایان خود نزدیک میشد، یک کنفرانس بین المللی تاریخی در برتونبرتن وودز، واقع در [[نیوهمپشایر]]، در سال ۱۹۴۴ برگزار گردید. در این سال نمایندگان کشورهای [[آمریکا]]، [[انگلستان]] و ۴۲ کشور دیگر گرد هم آمدند تا دربارهی [[نظام پولی بینالمللی]] پس از جنگ جهانی دوم تصمیمگیری کنند. از این کنفرانس دو نهاد جهانی پدید آمد که هنوز در اقتصاد جهان بسیار حائز اهمیت میباشند.[[صندوق بین المللی پول]] (IMF) و [[بانک جهانی ترمیم و توسعه]](IBRD) که مورد اخیر به [[بانک جهانی]] معروف است.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=اپلیارد، فیلد |نام=دنیس، آلفرد |کتاب= مالیه بینالملل | ناشر= نشر نی |سال=۱۳۷۸}}</ref>
__TOC__
==ساز و کار نظام برتونبرتن وودز==
در آغاز برپایی صندوق بینالمللی پول، یک نظام [[نرخ ارز ثابت]] ولی قابل تعدیل پیشنهاد شد. کلمهٔ قابل تعدیل به این حقیقت اشاره دارد که اگر کشوری کسری یا مازاد طولانی در [[تراز پرداخت]]ها را تجربه کند، کاهش یا افزایش [[ارزش برابری پول]] میتواند انجام گیرد. نظام برتونبرتن وودز در واقع یک [[نظام پایه طلا-دلار]] بود. در این نظام، دلار بر حسب طلا تعریف شده بود و تمام پولهای دیگر بر حسب دلار تعریف میشد. آمریکا ارزش دلار رابرابر یک سی و پنجم اونس طلا تعیین کرد و اعلام نمود که آمادگی تبدیل هر میزان دلار به طلا را بدون هیچ گونه محدودیتی در نرخ تعیین شده دارد. سپس سایر کشورها ارزش پولهای خود رابر حسب دلار تعریف کردند. پولها مجاز بودند تا '''۱٪''' از هر طرف نرخ برابری تعیین شده تغییر کنند و [[بانک مرکزی]] نیز ملزم بود که اگر تغییر بیش از ۱٪ باشد در [[بازار ارز]] مداخله نماید. بدین ترتیب، تمام کشورهای عضو صندوق بینالمللی به جز آمریکا به جای نقاط صدور و ورود طلا، محدوده یا نقاط مداخله داشتند که در آن نقاط، [[مقامات پولی]] برای تثبیت نرخ ارز در محدودهٔ مشخص شده اقدام به خرید و فروش ارز میکردند. به طوری که اگر قیمت دلار به ۱٪- کف کاهش مییافت بانکهای مرکزی آن را خریداری میکردند و اگر قیمت دلار به ۱٪+ سقف افزایش مییافت اقدام به فروش دلار میکردند.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=اپلیارد، فیلد |نام=دنیس، آلفرد |کتاب= مالیه بین الملل | ناشر= نشر نی |سال=۱۳۷۸}}</ref>
==فروپاشی نظام برتونبرتن وودز و دلایل آن==
بیشتر اقتصاددانان معتقدند که نظام برتونبرتن وودز از زمان اجرا در پایان جنگ جهانی دوم تا اواسط دههٔ ۱۹۶۰ به خوبی عمل کرده است. [[تجارت جهانی]] در خلال این دوره رشد کمابیش شتابانی داشته است و کشورهای عمده اروپایی بیشتر محدودیتهای ارزی بعد از جنگ خود راتا سال ۱۹۵۸ لغو کردند. افزون بر این، [[ژاپن]] و [[اروپا]] خرابیهای بر جای مانده از جنگ جهانی دوم را بازسازی کردند و [[رشد اقتصادی]] در دنیا حاصل شد.
با این که در ظاهر موفقیتهایی به دست آمده بود اما برخی مشکلات مهم در نظام برتون وودز بروز یافت که سرانجام منجر به فروپاشی آن شد. دلایل فروپاشی نظام برتونبرتن وودز را میتوان به صورت زیر طبقه بندی کرد:
===مشکل کمبود ذخایر کافی===
طراحان نظام برتونبرتن وودز تصور میکردند که طلا دارایی اولیهٔ ذخیرهٔ بینالمللی خواهد بود. اما عرضه طلا در اقتصاد جهانی فقط با نرخ ۱٪ تا ۱٫۵٪ درصد در سال در حال رشد بود، با این که [[تجارت جهانی]] در دهه ۱۹۶۰ با نرخی نزدیک به ۷٪ در سال رشد میکرد. بنابراین نگرانیهایی بروز کرد که ممکن است که ذخایر طلا به سرعتی که برای رودررویی با کسری تراز پرداختها لازم است رشد نکند. اگر ذخایر طلا متناسب با کسری تراز پرداختها رشد نکند این ریسک وجود داشت که کشورها از محدودیتهای تجاری از قبیل [[تعرفههای گمرکی]] برای کاهش کسری تراز پرداختهای خود استفاده کنند که این سیاستها میتوانستند سود برآمده از تجارت و نرخ رشد اقتصاد جهانی را کاهش دهند.
===مشکل اطمینان===
خط ۲۳:
===مشکل تعدیل تراز پرداخت ها===
این مسئله به این حقیقت مربوط میشد که در عملکرد واقعی نظام برتونبرتن وودز کشورها کسری یا مازاد تراز پرداختهای خود را تمدید کرده بودند. این موضوع به ویژه برای امریکا که با کسری تراز پرداختها و آلمان غربی که با مازاد تراز پرداختها روبرو بودند صادق بود. به نظر میرسد سازوکار تعدیل اثربخشی وجود نداشته است زیرا نیروهای خودکار عدم تعادلها را برطرف نمیکردند.
===قطع رابطه دلار با طلا و توافقنامه اسمیت سونیین===
در پانزده اوت سال ۱۹۷۱ رخداد مهمی در خصوص عملکرد برتونبرتن وودز روی داد. در آن سال به دلیل ادامه کسری تراز پرداختها، افزایش [[تورم]] و کاهش رشد اقتصادی، [[نیکسون]] رییس جمهور وقت آمریکا قابلیت تبدیل دلار به طلا را لغو کرد. این کار به مفهوم کنار گذاشتن محور اصلی نظام برتونبرتن وودز بود. تبدیلناپذیری دلار به طلا یک تغییر سیاست کلیدی بود. زیرا ماهیت نظام را دگرگون کرد. بدون تضمین طلا هیچ تکیهگاهی برای ارزش دلار وجود نداشت. بانکهای مرکزی خارجی با این مشکل روبرو بودند که آیا آنها باید به خرید و فروش دلار با ارزشهای برابری رسمی پیشین ادامه دهند یا خیر. بعد از این اقدام، آشفتگی بسیاری در نظام پولی بینالمللی پدید آمد. در دسامبر سال ۱۹۷۱ نمایندگان کشورهای پیشرفته صنعتی در[[واشنگتن]] در [[موسسه اسمیت سونیین]] به منظور ایجاد یک سری ترتیبات تازه نرخ ارز، تشکیل جلسه دادند و با افزایش قیمت هر اونس طلا از ۳۵ دلار به ۳۸ دلار موافقت کردند. به عبارت دیگر ارزش دلار ۹٪ کاهش یافت. ارزش [[مارک]] [[آلمان]] و [[ین]] ژاپن به ترتیب ۱۳٪ و ۱۷٪ افزایش یافت. افزون بر این، دامنه مجاز نوسانات از ۱٪ به ۲٫۲۵٪ افزایش یافت. بدین ترتیب نرمش بیشتری در نرخ ارز از آن چه که در ترتیبات برتونبرتن وودز مجاز مطرح شده بود اعلام گردید. در ژوئن سال ۱۹۷۲ انگلستان [[پوند]] را شناور کرد. در اوایل سال ۱۹۷۲ شش کشور اصلی [[بازار مشترک اروپا]] یعنی [[بلژیک]]، [[فرانسه]]، [[ایتالیا]]، [[لوکزامبورگ]]، [[هلند]] و [[آلمان غربی]] نیز پولهای خود را نسبت به دلار شناور کردند. با توجه به کسریهای عظیم تراز پرداختهای امریکا در سال ۱۹۷۲ بار دیگر این احساس پدید آمد که قرارداد اسمیت سونیین نیز چندان راهگشا نیست و باز هم نیاز به کاهش ارزش دلار خواهد بود. این پیشبینی منجر به انجام [[سوداگری ارزی]] به زیان دلار شد و در فوریه سال ۱۹۷۳ ارزش دلار آمریکا بار دیگر در برابر طلا کاهش داده شد. به طوری که قیمت هر اونس طلا به ۴۲٫۲۲ دلار افزایش یافت. بدین ترتیب در مارس ۱۹۷۳ نظام برتونبرتن وودز فروپاشید و [[نظام نرخ ارز شناور مدیریت شده]] پدید آمد.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=اپلیارد، فیلد |نام=دنیس، آلفرد |کتاب= مالیه بین الملل | ناشر= نشر نی |سال=۱۳۷۸}}</ref>