جوانی سید روحالله خمینی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Hamedvahid (بحث | مشارکتها) میتوان برچسب انشعاب برداشت - یحتمل در صفحه بحث دو مقاله مرتبط نسبت به بهبود هر دو و غیرهمسان نمودن مطالب بحث خواهم کرد. |
جز رده:اصلاح نویسههای پنهان و حذف موارد زائد |
||
خط ۴۳:
پس از اتمام این دروس کسانی که میخواستند به تحصیل ادامه دهند، به [[اراک]] میرفتند. اما با توجه به وقوع [[جنگ جهانی اول]] و اوضاع آشفته کشور، دیگر امکان مسافرت به اراک برای نوجوانان وجود نداشت. لذا بزرگان خمین تصمیم گرفتند، مدرسهای به سبک مدارس جدید ایجاد کنند. این مدرسه سه معلم داشت، که یکی مدیر بود و سر کلاس درس هم میرفت و یکی دیگر از آنها به نام میرزاعلی خان، معلم [[زبان فرانسه]] و یک فرد معمم نیز معلم [[زبان فارسی]] بود. «آقا شیخ فضلالله» عموی مادر خمینی نیز معلم شرعیات بود. خمینی نیز به این مدرسه رفت. علاوه بر آن خانواده وی که از وضع مالی خوبی برخوردار بودند، برایش معلم سرخانه گرفتند. نام این معلم «افتخارالعلما» بود و در غیاب او مادرش به شاگردان درس میداد. [[آیتالله پسندیده]] برادر بزرگ خمینی میگوید سواد مادرش بیشتر از خود افتخارالعلما بود و من نزد مادرش [[هیات]]، [[نجوم]] و [[حساب]] میخواندم. خمینی پس از آن که مقطع ابتدایی را نزد افتخارالعلما تمام کرد، درس [[مقدمات]] را نزد «محمدمهدی داعی» شروع کرد. «حاج میرزا نجفی» شوهر خواهر روحالله نیز [[منطق]] را به او تدریس کرد.<ref name=autogenerated2/>
او در ششسالگی تحصیل [[قرآن]] و سایر علوم ابتدایی رایج آن زمان را آغاز کرد.<ref>{{یادکرد|کتاب= Political Leaders of the Contemporary Middle East and North Africa: A Biographical Dictionary|نویسنده = Bernard Reich|ناشر = Greenwood Press|صفحه= 311|سال= 1990|شابک= ISBN 0-313-26213-6|زبان=en}}</ref> نخستین آموزگاران روحالله، شیخ میرزاجعفر و ملا ابوالقاسم بودند. میرزا جعفر – که از بستگان مادرش بود<ref name="baqer18"> Baqer Moin. “The Orphan - Childhood in Khomein”. Khomeini: Life of the Ayatollah. Victoria House, Bloomsbury Square, London WC1B 4DZ, 175 Fifth Avenue, New York NY 10010: I.B.Tauris & Co Ltd, 1999, ISBN 1-85043-128-0,
او زبان [[عربی]] را نیز نزد شیخجعفر آموخت. روحالله تحصیلات خود را با حفظ کردن قرآن در مکتبی که در نزدیکی خانهی آنها توسط ملاابوالقاسم راهاندازی شده بود ادامه داد و در سن هفتسالگی حافظ قرآن شد.<ref name="alislam"/><ref name="baqer18"/> پس از آنکه او در مکتب ملا ابوالقاسم همهی آنچه که در مکتبخانههای آن دوران مرسوم بود را آموخت، به [[مدرسه]] – که جزء مراکز تازهتأسیس آن زمان به حساب میآمد – رفت.<ref name="hawze"/> {{مدرک|منبع معتبر}}
خط ۱۵۸:
برای مثال، در سال ۱۳۰۷ او کتاب [[شرح دعای سحر (کتاب)|شرح دعای سحر]] را - که تفسیر جامعی بود بر دعایی که [[محمد باقر|امام محمد باقر]] در [[رمضان|ماه رمضان]] میخواند - نوشت. در این کتاب، همانند آثار دیگر خمینی پیرامون موضوع عرفان، اصطلاحات به کار برده شده توسط ابنعربی به کرات دیده میشود. دو سال بعد، او مصباحالهدایه الی الخلیفه والولایه را نوشت، که چکیده و شرح مختصری بود بر موضوعات اصلی عرفان. اثر دیگر خمینی در آن سالها – که مرتبط با موضوع عرفان بود – مجموعهای از تفسیرها پیرامون تفسیر فصوص قیصری بود.<ref name="alislam"/>
خمینی در بخشی از کتابی که در ۱۳۱۳ منتشر شد، به عنوان زندگینامهی خود نوشت که او زمان زیادی را به مطالعه و آموزش آثار ملاصدرا اختصاص میداده است. او همچنین در این نوشته بیان کرده که چندین سال تحت نظر شاهآبادی مشغول تحصیل عرفان بوده و اینکه مدتی در کلاسهای فقه آیتالله حائری شرکت کردهاست. <ref>{{یادکرد|کتاب=
آنگونه که از دنبالهی مطالب مندرج در آن نوشته و شواهد دیگر برمیآید، «فقه» هیچگاه بهعنوان اولویت اصلی خمینی مطرح نبودهاست. در نقطهی مقابل، «عرفان» همواره به عنوان دغدغهی اصلی او به حساب میآمده، بهگونهای که بخش زیادی از تحصیل و تعلیم و نوشتههای او در آن زمان پیرامون این موضوع بودهاست. ادامهی این علاقه در سالهای بعد تأثیر زیادی در شخصیت فکری و روحی او داشت، و این موضوع در بسیاری از فعالیتهای سیاسی آتی او نیز نمود داشت.<ref name="alislam"/>{{مدرک|منبع معتبر}}
خط ۲۰۴:
[[رده:سید روحالله خمینی|سید روحالله خمینی]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
[[رده:پیگیری ربات حذف کارکتر نادرست]]
|