پدیدارشناسی (فلسفه): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Kaiser1871 (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: منبع حذف شده‌است.(پخ)
خط ۱:
{{ویکی‌سازی}}
{{گسترش}}
{{دیگر کاربردها|پدیدارشناسی}}
'''پدیدارشناسی''' یا '''پدیده‌شناسی''' {{به آلمانی|Phänomenologie}} مکتب و روشی است که توسط [[ادموند هوسرل]]{{مدرک}} با هدف نظام‌بخشیدن به فلسفه و علوم انسانی پایه‌گذاری شده‌است. این مکتب به دنبال پژوهش و آگاهی مستقیم نسبت به تجربیات و مشاهدات، یا به عبارت دیگر نسبت به پدیدارهایی است که بی‌واسطه در تجربه‌ما ظاهر می‌شوند.
 
البته از سوی دیگر باید در نظر داشت که '''پدیدارشناسی''' برای اولین بار در ۱۷۶۵ میلادی در نوشته‌های فلسفی به کار گرفته شده و [[کانت]] نیز به مناسبت از آن استفاده می‌کرده است. از دید [[فیشته]] یا [[شلینگ]] پدیده‌شناسی شناخت کامل از مسأله به وسیلهٔ خود مسأله است. اما پس از این از سوی [[هگل]] به آن یک معنی فنی مرتب اختصاص داده شده است. چون '''پدیدارشناسی''' هگل صرفاً می‌خواست معرفت را از حیث پدیدار شدن بر شعور ملاخظه کند. سعی هگل در کتاب [[پدیدار شناسی روح]] این است که از شناخت پدیداری خود انتقادی به معرفت امر مطلق که خود باید معرفتی مطلق نام گیرد، ارتقا پیدا کند. <ref>[[جوزف جی. کاکلمانس]]، [[پدیدارشناسی چیست؟ برخی از موضوعات بنیادی پدیدارشناسی هوسرل]]، مجله نامه فلسفه، زمستان ۱۳۷۶، شماره دوم، صص ۶۳ تا ۷۴.</ref>
 
پدیدار­شناسی معادل واژه­ی لاتین فنومنولوژی(Phenomenology) مرکب از دو واژه­ی فنومن به معنای پدیده یا پدیدار و لوژی به معنای شناخت، مکتبی است که با تاکید بر وجوه التفاتی ذهن و با هدف منظم ساختن فلسفه به­طورکلی و فلسفه شناخت به­طور اخص توسط [[ادموند هوسرل]] پایه‌گذاری شد. این مکتب در پی آن است که با تفکیک آگاهی با واسطه و بی واسطه از یکدیگر، آگاهی انسان را از پدیدارهای ذهنی که بدون واسطه در ذهن وی ظاهر می­شوند و ممکن است حتی عینیتی هم نداشته باشند، مورد مطالعه قرار دهد. هوسرل معتقد است که هر فعالیت ذهنی "وجه التفاتی" خاصی دارد، یعنی چیزی که ذهن ما در موردش به تفکر می­پردازد در یک لحظه خاص به دلیل التفات ذهنی موجود م‍ی­شود، حال آن­که ممکن است آن وجود ذهنی، موجودی عینی نباشد. در نظر هوسرل موضوع فلسفه همین موضوعات مورد آگاهی است، هر آن­چه که تجربه م‍ی­کنیم، اعم از این­که وجود داشته باشد یا نداشته باشد. هوسرل اصطلاح پديدارشناسي را هم براي «روش» خاص و هم براي اصول و مبادي فلسفي خود به كار مي‌برد. او از دو واژه­ی «منشاء» و «آغاز» در تبيين و توضيح اين اصول و مبادي استفاده مي‌كند. انديشه­ی هوسرل با خودآگاهي مبتني بر پديدارشناسي آغاز مي‌شود و بر نقطه آغازين تفكر تاكيد مي‌ورزد و بر اين باور است كه انديشمند مي‌تواند بر سبق ذهن‌ها و تمايلات غالب آمده و تنها بر مطالب متقين اتكا داشته باشد.[1]
[[پدیده‌شناسی]] یکی از دو سنت بزرگ [[فلسفه|فلسفی]] [[سده بیستم]] است که با پیروانی چون [[ماکس شلر]]، [[مارتین هایدگر]]، [[مرلوپونتی]]، [[گادامر]] و [[پل ریکور]]، فراسوی [[فلسفه]] در حوزه‌هایی چون [[جامعه‌شناسی]]، [[روان‌شناسی]] و دیگر [[علوم انسانی]] کاربرد دارد.
 
== منابع ==
{{پانویس}}
[1] . رك: هوسرل، ادموند؛ ايده­ی پديده­شناسي، ترجمه­ی عبدالكريم رشيديان، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1386.== پیوند به بیرون ==
 
== پیوند به بیرون ==
[http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/23140 پایگاه محلات تخصصی نور، صفحه مجله نامه فلسفه، مقاله '''پدیدارشناسی چیست؟''']