در زبان انگلیسسی واژه فردگرایی برای اولین باراولینبار توسط یکطرفداران [[جامعهرابرت شناساون]] [[فرانسوی]]در بهدهه ۱۸۳۰ میلادی مطرح شد، هر چند که مشخص نیست آیا آنان تحت تاثیر پیروان نام [[کلودهانری سن سیمون|سن سیمونینسیمون]] از این اصطلاح استفاده شدکردند یا اینکه هر دو جریان به طور مستقل این مفهوم را ابداع کردند. اوسن سیمون که به دنبال ریشه یابی دلایل شکست [[انقلاب فرانسه]] در سال ۱۷۸۹ میگشت، از این واژه برای توضیح در مورد روحیه رهبران انقلاب استفاده کرد. آن زمان بسیاری مانند ژوزف د میستره که به مدرسه دینی آزادی خواهان فرانسه وابسته بودند از این واژه به صورتی توهین آمیز استفاده میکردند و کلاً بار این کلمه را منفی تلقی میکردند. سن سیموتین برخلاف گفتههای مخالفین که ریشههای شکست انقلاب را در آزادی خواهی میدیدند، ریشه آن را در «فردگرایی» , «خودپرستی» و یا «[[آنارشیسم|آنارشی]]» میدانست چیزی که خود با جمله: ''ظلم استثمار انسان به وسیله انسان در قرن جدید صنعتی '' آن را توضیح میداد. در همان حال نیز بسیاری از افرادی که موافق با [[مکتب مساوات بشر]] بودند، توسط گروههای ضد-فردگرایی که توسط انقلاب به وجود آمده بودند مورد حمله قرار میگرفتند. فردگرایی هسته متا فیزیکی و [[هستی شناختی]] لیبرالیسم است<ref>فردگرایی - ریچارد استیورس - ترجمه: خسرو محتشمی روزنامه همشهری</ref>. با این وجود سن سیموتین به اقتصاد [[لیبرالیسم|لیبرالیسمی]] ([[لیبرالیسم]]) میتاخت و به خاطر سیاستهای آنها که نه تنها مرز بین فقیر و غنی را نابود نکرده بود بلکه به آن شدت نیز بخشیده بود میتاخت و برای همین نیز دست به ابداع [[سوسیالیسم]] زد و میتوان گفت او اولین واضع فلسفه سوسیالیسم است.
در [[انگلیس]] نیز اولین کاربرد واژه فردگرایی توام با تمسخر و توسط فردی به نام اوونیتن در سال ۱۸۳۰ بود. کاملاً مشخص نیست که این فرد از گفتههای سن سیمینتون اطلاعی داشتهاست یا نه ولی عاقبت او نیز نتوانست با فلسفه داراییهای اشتراکی که توسط جمع گرایان عنوان میشد کنار بیاید و آن را رد کرد. البته در اینجا باید به این نیز اشاره کرد که بیشترین مخالفان فردگرایی را روحانیون تشکیل میدادهاند و آن را مخالف فرامین الهی ارزیابی میکردهاند.