فردگرایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۲۴) +مرتب (۸.۵): + رده:نظریه آنارشی |
|||
خط ۱۰:
فردگرایی را میتوان جهانبینیای تصور کرد که فرد در مرکز آن قرار دارد. اهدافِ فردی، ویژگیهای منحصربهفرد، فرمان راندن بر خویشتن، کنترلِ شخصی و بیتفاوتی به مسائلِ پیرامون از خصوصیاتِ این نوع جهانبینی است. [[جمع گرایی]] را نیز میتوان وجودِ یک سری تعهدهای گروهی و متقابل میان اعضای گروه بدانیم که افراد موظف به اجرای آنها هستند.<ref name="d">مبانی شناخت انسان– اثر مایکل آیزنک– ترجمهٔ ب. کوشا- چاپ اینترنتی – ویرایش اول ۱۳۸۷- (فصل اول) ص69-77[http://www.4shared.com/dir/i3pcT7K6/mabani_shenakht_ensan.html نسخهٔ PDF]</ref>
اغلب پنداشته میشود آنچه در یک فرهنگ صادق است برای تک تکِ افرادِ درون آن فرهنگ نیز درست میباشد. به عبارتِ دیگر افراد درونِ یک فرهنگِ
هر انسان ادراکی از وجود خویشتن دارد که آن را میتوان [[هویت]] شخصی یا خود نام نهاد. مجموعه این تصورات در یک کلیت کم وبیش منسجم وحدت مییابند و خودپنداشت فرد را میسازند. خودپنداشت مجموعه تصورات انسان درباره ویژگیهای درونی و برونی خویش است<ref>Lapsley,D. H. (1988). Self,ego and identity:Integrative Verlag Inc</ref>. همانگونه که انسانْ واجدِ خودپنداشتِ فردی میشود، بتدریج واجد تصوراتی از جامعه و فرهنگی که درآن زیست میکند نیز میشود که میتوان آن راخودپنداشتِ جمعی نامید. خودپنداشت فردی ناظر به هویت شخصی و خودپنداشت جمعی ناظر به هویت جمعی و یا ملی است.<ref>مقاله برگزیده فردگرایی - پور حسین، رضا - عضو هیئت علمی دانشگاه تهران</ref>.
خط ۱۷:
== ریشه یابی ==
در زبان انگلیسسی واژه فردگرایی برای اولینبار توسط طرفداران [[رابرت اون]] در دهه ۱۸۳۰ میلادی مطرح شد، هر چند که مشخص نیست آیا آنان تحت تاثیر پیروان
در [[انگلیس]] نیز اولین کاربرد واژه فردگرایی توام با تمسخر و توسط فردی به نام اوونیتن در سال ۱۸۳۰ بود. کاملاً مشخص نیست که این فرد از گفتههای سن سیمینتون اطلاعی داشتهاست یا نه ولی عاقبت او نیز نتوانست با فلسفه داراییهای اشتراکی که توسط جمع گرایان عنوان میشد کنار بیاید و آن را رد کرد. البته در اینجا باید به این نیز اشاره کرد که بیشترین مخالفان فردگرایی را روحانیون تشکیل میدادهاند و آن را مخالف فرامین الهی ارزیابی میکردهاند.
== فردگرایی و جامعه ==
فردگرایی بر این است که شخصی که در جامعه شرکت میکند سعی میکند منافع خودش را به پیش ببرد یا اقلاً این حق را مطالبه میکند که بدون لحاظ کردن منافع جامعه منافع خود را پی بگیرد (فردگرا الزاماً [[آنارشیسم اگوییستی|اگوییست]] نیست). هیچ فلسفهای که [[قربانی کردن]] منافع شخصی فرد را برای اهداف بالاتر اجتماعی قربانی کند مطلوب فردگرا نیست. به هر روی، [[ژان-ژاک روسو|ژان ژاک روسو]]، ادعا میکند که مفهوم [[
جوامع و گروهها ممکن است در میزان اتکا به رفتار «متوجه به خود» (فردگرایانه، و شاید خودخواهانه) به جای «متوجه به دیگری» (معطوف به گروه، و با ذهنیت گروهی یا جامعهای) متفاوت باشند. [[روث بندیکت]] بین [[جوامع گناه|جوامع «گناه»]] (مثل اروپای قرون وسطی) و [[جوامع شرم|جوامع «شرم»]] (مانند ژاپن، «شرمسار کردن نیاکان خود») با یک «استاندارد مرجع خارجی» تمایز قائل میشود، که در آن مردم به همتایان خود مینگرند تا فیدبک بگیرند که چه عملی «مقبول» هست یا نه (به عنوان [[فکر گروهی]] هم شناخته میشود).<ref>"The Chrysanthemum and the Sword: Patterns of Japanese Culture." Rutland, VT and Tokyo, Japan: Charles E. Tuttle Co. 1954 orig. 1946.</ref>
خط ۶۷:
{{پایان چپچین}}
{{جنبههای سرمایهداری}}
[[رده:فردگرایی]]
[[رده:جامعهشناسی]]
سطر ۷۷ ⟵ ۷۸:
[[رده:لیبرترینیسم]]
[[رده:نظریات اخلاقی]]
[[رده:نظریه آنارشی]]
[[رده:نظریه لیبرترین]]
[[رده:نظریههای سیاسی]]
|