حل منازعه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ابرابزار، اصلاح املا |
جز ویکیسازی رباتیک(۷.۵) >سازمانهای غیر دولتی، دانشگاه جورج میسون، مقاومت بدون خشونت، روابط بینالملل، [[دان... |
||
خط ۱:
'''حل منازعه''' به عنوان روشها و فرایندهایی موثر در تسهیل و پایان دادن مسالمت آمیز به یک منازعه، تعریف شده است. اغلب، اعضای متعهد گروه در تلاش هستند که از راه [[اطلاع رسانی]] فعال درباره علل اختلافات و طرز تفکرشان به دیگر اعضای گروه (برای مثال: مقاصد و نیات، دلایلی برای پایبندی به عقایدی خاص)، و یا از راه مداومت در مذاکره دست جمعی، به حل اختلافات گروه بپردازند. نهایتاً، شیوهها و رویههای متنوعی برای برخورد با منازعه وجود دارد، این شیوهها شامل، ولی نه محدود به مذاکره، میانجی گری، دیپلماسی و ایجاد صلح مبتکرانه میشوند.
عبارت حل منازعه همچنین ممکن است به عنوان جایگزینی برای حل مناقشه نیز به کار رود، مواردی که در آن مراحل داوری و دادرسی، کاربردی حیاتی دارد. از سوی دیگر، مفهوم حل منازعه را میتوان شامل بهرهگیری از اقدامات [[مقاومت بدون خشونت]] توسط طرفین منازعه در تلاش برای تشویق به دستیابی به راه حلی موثر، فرض نمود. حل منازعه به عنوان یک رشته دانشگاهی نسبتاً جدید میباشد. [[دانشگاه جورج میسون]] در شهر فایر فاکس، [[ایالت
== نظریهها و مدلها ==
خط ۱۵:
۲. شیوه واگذاری در منازعه
درمقابل، شیوههای واگذاری یا "تطبیق" منازعه، با خصوصیاتی چون دغدغه فراوان نسبت به دیگران و در عین حال دغدغه کمتر برای خود فرد قابل شناسایی هستند. این رهیافت منفعلانه و دیگر خواهانه وقتی بروز میکند که افراد رضایتمندی شخصی خود را از رفع نیازهای دیگران بدست میآورند، و از یک دغدغه کلی مبنی بر حفظ [[روابط اجتماعی]] مثبت و پایدار بر خوردار میباشند. در برخورد با منازعه، افرادی که شیوه واگذاری منازعه را اختیار کردهاند، از روی احترامی که برای روابط اجتماعی قائل میباشند، به کنار کشیدن به نفع خواستههای دیگران تمایل دارند.
== شیوه رقابتی در منازعه ==
خط ۳۰:
== بر پایه فرهنگ ==
حل منازعه هم به عنوان یک روش عملی و همینطور یک رشته دانشگاهی نسبت به مقوله فرهنگ بسیار حساس است. در بافت فرهنگی غرب، از جمله در کانادا و ایالات متحده، یک حل منازعه موفقیت آمیز معمولاً از روشهایی چون بسط ارتباطات میان طرفین، [[حل مسئله]] و تهیه معاهدات در جهت نیل به خواستههای بنیادینشان استفاده میشود. در این شرایط، حل منازعه کنندگان با افراد درگیر اغلب درمورد یافتن راه حل برد-برد و یا سناریوی رضایت بخش متقابل صحبت میکنند (بنگرید به فیشر و اوری، ۱۹۸۱ Getting to Yes). در بسیاری از بافتهای فرهنگی غیر غربی مانند افغانستان، ویتنام و چین نیز یافتن راه حلهای "برد-برد" اهمیت دارد، اگر چه راه رسیدن به آن خیلی متفاوت است. در این بافتهای فرهنگی، ارتباط گیری مستقیم میان طرفین دعوا که به صراحت به بیان مسایل مورد مخاطره در منازعه میپردازد، ممکن است بسیار بی ادبانه به نظر آمده و منازعه را عمیق تر و در یافتن راه حل آن، تاخیر ایجاد کند. بر عکس، روش برقراری ارتباط میان طرفین با مداخله دادن رهبران قومی، قبیلهای و مذهبی، برقراری ارتباط غیر مستقیم از طریق شخص ثالث در مورد واقعیات دشوار، و ارائه پیشنهاد از راه داستان پردازی، روشی نتیجه بخش خواهد بود (بنگرید به وینود سوامی(۱۹۹۲)، Conflict Mediation Across Cultures). حل منازعات بین فرهنگی اغلب از دشوارترین موارد است، چرا که انتظارات طرفین اختلاف ممکن است بسیار متفاوت باشد و احتمال بروز سو تفاهم بیشتر وجود دارد. [به منبع نیاز دارد]
== در میان جانوران ==
حل منازعه، همچنین در میان جانوران از جمله سگها، گربهها، میمونها، مارها، فیلها و [[نخستی سانان]] [آغازیان] مورد مطالعه قرار گرفته است (بنگرید به فرانس د وال، ۲۰۰۰). پرخاشگری در میان همنوعان و در درون گروه، نسبت به پرخاشگری بین گروهها بیشتر است. در حالیکه پرخاشگری میان افراد فاصله ایجاد میکند، در مورد نخستی سانان بیشتر بعد از دوره پرخاشگری صمیمیت دیده میشود. این اظهار صمیمیتها از تیمار کردن یکدیگر و سایر اشکال تماس بدنی تشکیل میشود. اثرات عصبی مانند افزایش [[ضربان
علاوه بر تحقیق درباره نخستی سانان، [[زیست شناسان]] کندوکاو و پژوهش درباره مصالحه در میان دیگر جانوران را نیز آغاز کردهاند. تا همین اواخر، یافتههایی که به فرایند مصالحه در میان غیر نخستی سانان میپرداخت مشاهدات نقل شده و دادههای آماری اندکی را شامل میشد. اگر چه شواهد مربوط به رفتار صلح طلبانه پس از منازعه به دهه ۱۹۶۰ بر میگردد، اما برای نخستین بار در سال ۱۹۹۳ بود که راول از مصالحه در میان گوسفندان غیر اهلی بوضوح نام برد. از آن زمان به بعد، مصالحه در میان کفتارهای خالدار، شیرها، دلفینها، میمونهای موگوز کوتاه قد، بزهای خانگی و سگهای خانگی مشاهده شده است.
حل منازعه، هم در [[ایالات متحده]] و هم در سراسر جهان به عنوان یک رشته بسط یافته شده از تجربه حرفهای مطرح است. افزایش در هزینههای منازعه، نیاز به استفاده از شخص ثالثی که متخصص منازعه است و قادر به حل منازعه باشد را افزایش داده است. در واقع، سازمانهای توسعه و امداد به تیمهای خود متخصصین ایجاد صلح را نیز اضافه نمودهاند. بسیاری از [[سازمانهای غیر دولتی]] عمده در جهت استخدام شاغلین کارآزموده در تحلیل و حل منازعه، احساس نیاز فزایندهای میکنند. به علاوه، توسعه مورد بحث در حوزه حل منازعه منجر به افزایش نیاز به کارورزان حل منازعه در زمینههای مختلفی چون بازرگانی، نظام حقوقی، دفاتر دولتی، سازمانهای [[غیر
== آموزش ==
دانشگاهها در سراسر جهان دورههای آموزشی مربوط به پژوهش، تحلیل و تمرین در باب منازعه را عرضه مینمایند. مدرسه ILR [[دانشگاه
بسیاری از دانشجویانی که دوره دکترای این رشته را می گذرانند، به عنوان پژوهشگر، نظریه پرداز، تحلیلگر، سیاست ساز و استاد در [[آموزش عالی]] به این حوزه ورود پیدا میکنند.
از این گذشته، بنیاد پاکس لودنس واقع در کشور هلند، سازمانی است که از راه شبیهسازی حل منازعات در قالب سناریویی از [[روابط
در نظام آموزشی انگلستان، حل منازعه، از راه تشویق آموزگاران و [[دانش آموزان]] به یادگیری سازوکارهایی که به رفتار پرخاشگرانه، و یا به راه حلهای مسالمت آمیز منجر میشوند به یکی از حوزههای علاقه در حال گسترش تبدیل شده است.
[[دانشگاه تل آویو]] دو دوره تحصیلات تکمیلی، شامل دوره بینالمللی حل منازعه و [[میانجی گری]] به [[زبان
== مدیریت منازعه ==
مدیریت منازعه به مدیریت بلند مدت منازعات هم کنشی گفته میشود. مدیریت منازعه عنوانی است که برای راههای مختلفی که مردم بوسیله آن نارضایتیهای خود را بر طرف میکنند بکار میرود (در دفاع از آنچه که آنها حق می دانند و علیه آنچه که آنها نادرست میانگارند). راههای مذکور پدیدههای متنوعی از جمله شایعه، استهزا، مجازات خودسرانه، تروریزم، جنگ، کینهورزی، [[نسل
مدیریت منازعه اغلب از حل منازعه تفکیک میشود. هنگامی که یک منازعه واقعی روی میدهد، میبایست برای آن اصطلاحی مناسب با خصوصیاتی انحصاری به کار رود، که خود گویای علت کاربرد این اصطلاح باشد. منازعه صرفاً بروز یک موقعیت نا بجا نیست، بلکه اغلب به مسایلی ریشه دار در گذشته مربوط میشود. اصطلاح حل منازعه، به پایان دادن به مناقشه بنا به موافقت یک یا هر دو طرف درگیر اطلاق میشود، حال آنکه مدیریت منازعه به عنوان یک فرایند مداوم در نظر گرفته میشود که ممکن است هرگز به یک راه حل نینجامد. هیچ یک از این دو اصطلاح به استحاله در منازعه ربط داده نمیشود، اصطلاحی که باز تعریف در موقعیت طرفین منازعه را مد نظر میگیرد.
خط ۱۱۳:
[[رده:روابط میانفردی]]
[[رده:روانشناسی اجتماعی]]
[[رده:ویکیسازی رباتیک]]
|