رابط شماری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱:
* بته، بوته: درخت بیتنه مانند گل و گیاهان زینتی (مثل یک بوته نعنا)
* بدره: بسته نقدینهها (یک بدره اشرفی)، [[اشرفی]]، سکههای زر.
* بُرش: برای چیزهایی که یک واحد کامل آن بدون برش مصرف نمیشود، مثل یک برش کیک، یک برش نان، و مانند اینها
* برگ:
* بسته: سیگار، سبزی و غیره
* بطانه: [[خز]]، سنجاب، پوست بخارایی.
سطر ۱۷ ⟵ ۱۸:
* بغل: حجم و وزن (یک بغل سبزی، یک بغل آجیل و شیرینی)
* بقچه: نخ، بسته نخ، رخت، شال
* بند:
* بوکس: سیگار
* بَهله: پرندههای شکاری (بهله در اصل به معنی دستکشی است که بازدارها به دست میکنند.<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-95ca64219e18484b9e2bcc768155190e-fa.html دهخدا: بهله]</ref>)
سطر ۴۳ ⟵ ۴۴:
* حبه: انگور
* حلقه: اشیا ء گرد، چاه، فیلم عکاسی، [[فیلم سینمایی]]، لاستیک، انگشتر، مار
* خلال: برای چیزهای مثل دانه کبریت
* خوشه: انگور، خرما
* دانه: [[تخم مرغ]]، گردو، برای غله و حبوب و بسیاری از میوهها، مداد ودیگر اشیاء قابل شمارش
* درجه: زاویه
* دست: قاشق و چنگال، رختخواب
سطر ۵۲ ⟵ ۵۴:
* دوجین: بستههای دوازدهتایی (کمربند، گردنبند، جوراب)، قنات
* راًس: گوسفند، گاو
* رشته:
* سر: گاو، گوسفند، گله، افراد خانواده (چند سر عائله)
* سکه: انواع پول فلزی
سطر ۶۶ ⟵ ۶۸:
* عدل: دستههای بزرگ و سنگین کالا، پنبه، پارچه و کاغذ
* عراده: برای توپ: (سه عراده توپ)
* قلم: برای نوعهای مختلف کالا (پنجاه قلم صادرات، بیست قلم خرید، سی قلم جنس)
* قلمه: درخت
* فال: گردو
سطر ۱۰۲ ⟵ ۱۰۵:
امروزه به جز موارد معدود، برای غیر انسان اغلب لفظ «تا» به کار میرود (به ویژه در زبان محاوره)؛ چهار تا فرش، ده تا بز و...
==نکات==
در حیطه عدد و معدود، شناخت اسمهای قابل شمارش (countable nouns) و اسمهای غیر قابل شمارش (uncountable nouns) است. مثلاً "[[نفت]]" قابل شمارش نیست و آن را با واحدهای حجمی مخصوص مایعات (لیتر، بشکه) میشماریم و میگوییم: پنج لیتر بنزین، یک میلیون بشکه نفت. نویسنده یا مترجمی که برایش معنای قابل شمارش و غیر قابل شمارش بودن کاملاً روشن نباشد، ممکن است بنویسد: "ایران اکثر نفت مصرفی افریقای جنوبی را تأمین می کند": "Iran provides most of South Africa's oil". کلمه "اکثر" بیشتر در مورد انسان و گاهی در مورد جانوران و چیزهای "قابل شمارش" به کار میرود: اکثر مردم، اکثر مترجمان، اکثر کشورها، اکثر جانوران، که به جای آن میتوانیم از کلمه "بیشتر" استفاده کنیم، اما "نفت" قابل شمارش نیست و به جای "اکثر نفت" باید بگوییم "بیشتر نفت". کلمه "بیشتر" حالت خنثی دارد، یعنی هم برای اسمهای قابل شمارش به کار میرود، هم برای اسمهای غیر قابل شمارش: "بیشتر شکر مصرفی ایران را از کشورهای دیگر وارد می کنند"، "بیشتر جوانان تحصیلکرده حداقل یک زبان خارجی میدانند".
و یک نکته دیگر در مورد عدد و معدود این است که وقتی که پیش از یک اسم عدد، یا کلمه "چند" یا "چندین" بیاید، آن اسم به صورت مفرد میماند و مثل زبان انگلیسی به صورت جمع در نمیآید: صدهزار سلاح، نه صدهزار اسلحه.
در بحث "عدد و معدود" درباره واژه "تعداد" است. در "لغتنامه دهخدا" در تعریف این واژه که از عربی گفته شده است، میخوانیم: "تعداد مصدر است به معنی عدد (شمردن، شمارکردن). در فارسی امروزین شماره و حساب و شمردگی و شمار". بنابراین در فارسی امروز "تعداد" در معنی عدد (number) به کار میرود.
== منابع ==
|