حیدر میرزا (پسر شاه تهماسب یکم): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱:
[[حسین‌قلی خلفای روملو|حسین‌قلی خلفا]] که مرد عاقلی بود بر آنها پیشدستی نمود و برای اتلاف وقت قاصدی نزد حیدرمیرزائیان فرستاد، اما این کار نتیجه‌ای نداد. او تدبیری عالی اندیشید که باعث تزلزل و شکست حیدرمیرزائیان شد. وی یکی از محرمان خود را موظف ساخت تا در خفا از شهر خارج شود و سراسیمه مراجعت نماید خبر آمدن [[اسماعیل میرزا]] را از [[قلعه قهقهه]] شایع سازد. با اجرای این نقشه حیدرمیرزائیان پریشان و متزلزل و متفرق شدند. در پایان روز معین شد که این عمل خدعه بوده است، اما نقشه ی [[حسین‌قلی خلفای روملو|حسین‌قلی خلفا]] نتیجه داد، چرا که بسیاری از کسانی که بی طرف بودند به اسماعیل میرزائیان روی آوردند و بسیاری از حیدرمیرزائیان هم میدان را خالی نمودند. [[حسین‌بیگ یوزباشی]] با جمعی از حیدرمیرزائیان جهت تحویل گرفتن نوبت کشیک کاخ شاهی و در حقیقت آزاد ساختن حیدرمیرزا عازم شد و بعد از طی مشکلاتی به آنجا رسید.
 
از سوی دیگر [[حسین‌قلی خلفای روملو|حسین‌قلی خلفا]] و [[شمخال‌خان سلطان چرکس|شمخال‌خان]] وارد حرم شده و به جست و جوی [[حیدرمیرزا]] پرداختند و او را در بین زنان درباری یافته، سرش را از تن جدا کردند و به حیدرمیرزائیان که حیدر گویان درب‌های تالار را شکسته و به حرم می‌رفتند نشان دادند. [[علی خان بیک گرجی]] و [[زال بیک گرجی]] و جمعی از حیدرمیرزائیان با مشاهدهٔ سر بریدهٔ [[حیدرمیرزا]] ناامید شدند و با برداشتن [[مصطفی‌میرزا صفوی|مصطفی میرزا]] که مادرش [[مردم گرجی|گرجی]] و برادر ناتنی [[حیدرمیرزا]] بود، از شهر خارج شدند. در تاریکی شب بسیاری از همراهان [[حسین‌بیگ یوزباشی]] و [[مصطفی‌میرزا صفوی|مصطفی میرزا]] جدا شدند. [[حسین‌بیگ یوزباشی]] که می‌خواست نزد حاکم [[لرستان]] برود توسط شخصی از طایفهٔ «حاجی ویس سلطان بیات» دستگیر و به [[قزوین]] فرستاده شد. [[مصطفی‌میرزا صفوی|مصطفی میرزا]] نیز دستگیر شد و به نزد [[اسماعیل میرزا]] در [[قزوین]] فرستاده شد.<ref>ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۱۹۳–۱۹۶.</ref>
 
درخلال این ایام به فرمان [[خیرالنساء بیگم|مهدعلیا]]، [[زال بیک گرجی]] و [[فرخ بیک گرجی]] و بسیاری از هواخواهان [[حیدرمیرزا]] کشته شدند.<ref>والهٔ قزوینی، خلدبرین، ۵۰۲.</ref> [[علی خان گرجی]] نیز به [[گرجستان]] گریخت.<ref>منجّم یزدی، تاریخ عبّاسی، ۳۰.</ref> با پیروزی اسماعیل میرزائیان طرفداران [[حیدرمیرزا]] به قتل رسیدند و اموال و اولادشان به تاراج رفت.<ref>ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۱۹۶.</ref>
 
[[اسماعیل میرزا]] در ۲۷ جمادی الاول ۹۸۴ ق / ۱۵۷۶ م بر تخت نشست و پس از تاجگذاری انتقام شاهانه‌ای از تمام مخالفان خود گرفت.<ref>فلسفی، زندگانی شاه عبّاس اوّل، ۴۵.</ref> او هرگز به برادران و عموزادگان اشفاق و مهربانی نکرد و به قول اسکندر بیک ترکمان «آنها را خار گلزار دولت خود می‌دانست».<ref>ترکمان، عالم آرای عبّاسی، ۲۰۸.</ref>
 
بعدها جسد [[حیدرمیرزا]] را مادرش به [[مشهد]] منتقل نمود و در آنجا مدفون ساخت. «اوصاف حمیده خسروانه شاه بسیار است، نشو و نمای او در عنفوان جوانی به صلاح شده بود همیشه دوشنبه و پنجشنبه روزه داشت و با علما و فضلا الفت تمام پیدا کرده و هرگز نماز صبح که دأب سلاطین است به واسطه خواب از وی فوت نشد و دائم به طهارت بود».<ref>حسینی قمی، خلاصة التّواریخ، ۶۰۶.</ref>
 
== پانویس ==