استان مازندران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amirnowshahr (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش به وسیلهٔ ابزار خودکار ابرابزار
خط ۱۰:
| طول =
| مساحت = ۲۳٬۷۵۶
| سال جمعیت =۱۳۹٠۱۳۹۰
| جمعیت =٣،٠٧٣،٩۴٣ ۳،۰۷۳،۹۴۳<ref name="آمار">[http://www.sabteahval.ir/mz/default-745.aspx پایگاه اینترنتی ثبت احوال مازندران سال ۱۳۹٠]</ref>
| پراکندگی جمعیت = ۱۲۷٫۸
| شهرستان = ۲۲
| زبان‌ها = [[زبان مازندرانی|مازندرانی (تبری)]] و [[فارسی]]
| نماینده ولی فقیه = [[نورالله طبرسی]]
| استاندار = دکتر [[ربیع فلاح جلودار ]]<ref>http://president.ir/fa/70963</ref>
}}
'''مازَندَران''' {{به مازندرانی|مازِرون یا مازِندِرون}} <small>{{تلفظ|Mazandaran.ogg}}</small> استانی در [[شمال ایران]] و در کرانه‌های جنوبی [[دریای مازندران]] <small>( یا [[دریای کاسپین]] )</small> می‌باشد. شهرستان [[شهرستان ساری|ساری]] ، مرکز استان مازندران و [[بابل (شهر)|شهرستان بابل]] پرجمعیت ترین شهرستان استان است. این استان هم مرزهم‌مرز با استان‌های [[استان گلستان|گلستان]]، [[استان سمنان|سمنان]]، [[استان تهران|تهران]]، [[استان البرز|البرز]]، [[استان قزوین|قزوین]] و [[استان گیلان|گیلان]] است.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan-babol.ir/main.asp?id=00139| عنوان =معرفی استان مازندران | تاریخ بازدید = ۱۱ مهر ۱۳۸۹| ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}</ref> [[کوه دماوند|قله دماوند]] مرتفع‌ترین قله ایران در مازندران و در شهرستان [[آمل]] قرار دارد. این استان از لحاظ جاذبه‌های گردشگری و جذب توریست رتبه یک را در [[ایران]] دارا است و از [[جنگل]]، [[دشت]]، [[کوه]]، [[تاریخ]] و [[دریا]] سود بسزایی می‌برد. مازندران بلندترین (کوه دماوند) و پست ترین (دریای مازندران) یا[[دریای کاسپین]] نقاط ایران را در خود جای داده است. این استان یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق از لحاظ تراکم جمعیتی و یکی از غنی‌ترین آنها از لحاظ منابع گوناگون زیرزمینی می‌باشد. این استان دارای ۲۲ شهرستان است. مازندران قدیمیترین مردم را در جهان از نظر یک جا نشینی دارد. روز ۱۴ آبان هم روز مازندران نام گذاری شده است.
 
مردم مازندران به [[زبان تبری]] <small>( <big>'''[[مازندرانی]]'''</big> )</small> و [[فارسی]] سخن می‌گویند. مازندران با جمعیتی بیش از ۳ میلیون نفر و حدود ۴/۰۹ درصد جمعیت کشور از وسعتی معادل ۱/۴۶درصد ایران برخوردار است. اما قرار گرفتن آن در ساحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان موسوم به دریای مازندران یا دریای کاسپین یا خزر و همجواری با چهار کشور ساحلی این دریا یعنی ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و آذربایجان از یک سو و قرار گرفتن در شمال کلان شهر تهران <small>(پایتخت ایران)</small> از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار است. امتیاز حمل و نقل دریایی با کشورهای همسایه از طریق منطقه ویژه و بندر قدیمی نوشهر، و منطقه ویژه و جدید امیرآباد بهشهر و اسکله نفتی نکا در شرق مازندران، اتصال آن به شبکه سراسری راه آهن کشور، وجود فرودگاه های بینفرودگاه‌های المللیبین‌المللی [[فرودگاه دشت ناز]] <small>(ساری)</small>، نوشهر<small>(قدیمی ترین فزودگاه مازندران)</small> و رامسر، برخورداری از سه جاده شوسه ارتباطی با استان تهران، و اقدام به سرمایه گذاریسرمایه‌گذاری در طرح در دست ساخت بزرگراه تهران ـ شمال <small>(نوشهر)</small> با امکان دسترسی سریع با فاصله کوتاه ۱۲۰ کیلومتر ارتباط تهران ـ مازندران، عبور خطوط بین المللیبین‌المللی فیبر نوری، شبکه ارتباطی بسیار قوی و گسترده‌ای را در مسیر کریدور بین المللیبین‌المللی شمال ـ جنوب از هلسینکی <small>(فنلاند)</small>، به بندر لاوان <small>(روسیه)</small> تا ساحل دریای خزر فراهم آورده‌است. و همچنین جاده بین المللیبین‌المللی هراز در این استان باعث ترددهای بالایی شده‌است.
 
دسترسی به زیر ساخت‌های مناسب ارتباطی، بهمراه تسهیلات ویژه زیر بنایی آب، برق، فاضلاب و گاز همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعت گردشگری و دسترسی به بازارهای هدف داخلی و خارجی، امکان توسعه سریع را در قالب بخشهای محوری گردشگری، کشاورزی، صنعتی و تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یکجا در خود گرد آورده است. همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانش آموختگان با تحصیلات دانشگاهی مازندران در بین استانهای کشور، شرایط مناسبی برای گسترش سرمایه گذاریسرمایه‌گذاری داخلی و خارجی استان در سطح منطقه شمال و ایران فراهم آورده‌است.
 
== شهرستان‌ها ==
خط ۳۳:
| [[شهرستان آمل]] || ۳۷۰٫۴۰۹ || ۳۰۷۴٫۴ || ۰۱۲۱
|-
| [[شهرستان بابل]] || ۴۹۵٫۹۹۷ || ۱۵۷۸٫۱ || ۰۱۱۱ <small>« مرکز مخابراتی منطقه یک کشور »</small>
|-
| [[شهرستان بابلسر]] || ۱۲۵٫۴۰۹ || ۲۴۶٫۵ || ۰۱۱۲
|-
| [[شهرستان بهشهر]] || ١۵۵٫٢۴٧۱۵۵٫۲۴۷ || ۱۴۱۶٫۲۷ || ۰۱۵۲
|-
| [[شهرستان جویبار]] || ٧٣٫۵۵۴۷۳٫۵۵۴ || ۲۸۵٫۵ || ۰۱۲۴
|-
| [[شهرستان چالوس]] || ۳۸٫۶۹۴ || ۱۵۹۷٫۳ || ۰۱۹۱
خط ۴۵:
| [[شهرستان کلاردشت]] ||۳۹٫۵۴۸ || ۰۰۰ || ۰۱۹۱
|-
| [[شهرستان رامسر]] || ۶٨٫٣٢٣۶۸٫۳۲۳ || ۷۲۹٫۸ || ۰۱۹۲
|-
| [[شهرستان ساری]] || ۴۷۰٫۰۱۲ || ۳۰۸۵٫۳ || ۰۱۵۱
خط ۵۵:
| [[شهرستان سیمرغ]] || ۳۳٫۰۱۲ || ۰۰۰ || ۰۱۲۳
|-
| [[شهرستان تنکابن]] || ١۵٣٫٩۴٠۱۵۳٫۹۴۰ || ۲۱۴۰ || ۰۱۹۲
|-
| [[شهرستان عباس آبادعباس‌آباد]] || ۴٧٫۵٩١۴۷٫۵۹۱ || ۰۰۰ || ۰۱۹۲
|-
| [[شهرستان فریدون‌کنار]] || ۵۸۳٫۳۶ || ۹۹٫۲ || ۰۱۱۲
خط ۶۳:
| [[شهرستان قائم‌شهر]] || ۲۷۴٫۰۳۹ || ۴۵۸٫۵ || ۰۱۲۳
|-
| [[شهرستان گلوگاه]] || ٣٨٫٨۴٧۳۸٫۸۴۷ || ۴۵۱٫۲۳ || ۰۱۵۲
|-
| [[شهرستان محمودآباد]] || ٩۶٫٠١٩۹۶٫۰۱۹ || ۲۶۲٫۸ || ۰۱۲۲
|-
| [[شهرستان میاندرود]] || ۵۵٫٧٧۶۵۵٫۷۷۶ || ۴۹۹٫۲ || ۰۱۵۱
|-
| [[شهرستان نکا]] || ١١١٫٩۴۴۱۱۱٫۹۴۴ || ۱۳۵۸٫۸ || ۰۱۵۲
|-
| [[شهرستان نوشهر]] || ١٢٨٫۶۴٧۱۲۸٫۶۴۷ || ۱۷۱۶٫۵ || ۰۱۹۱
|-
| [[شهرستان نور]] || ۱۱۰٫۰۵۸ || ۲۶۷۵ || ۰۱۲۲
خط ۸۰:
[[پرونده:Shalizar2.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|[[شالیزار]]ی در مازندران]]
[[پرونده:Mazan.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|خانه‌ای در میان جنگلهای مازندران]]
مازندران به خاطر جغرافیای گوناگون آن که شامل [[جلگه]]‌ها، علفزار‌‌ها،علفزارها، بیشه‌ها و [[جنگل]]‌های هیرکانی با صدها گونه گیاهی منحصر به فرد در جهان است و آب و هواهای گوناگون از سواحل شنی با پست‌ترین نقطه، تا کوهستان‌های ناهموار و پوشیده از برف [[البرز]] با داشتن یکی از هفت [[آتشفشان]] معروف دنیا، [[کوه دماوند]]، شناخته شده‌است.
رشته کوه‌های البرز هم‌چون سدی بلند مازندران را به دو قسمت جلگه‌ای و کوهستانی تقسیم نموده است و به همین دلیل این استان از قسمت داخلی ایران جدا شده‌است. بخشی از البرز غربی و البرز شرقی و تمامی البرز مرکزی در این محدوده قرار دارد و شیب زمین از منطقه کوهستانی به سوی جلگه و دریا کاهش می‌یابد. رشته کوه‌های البرز دارای کوه‌های فرعی است که از جنوب به شمال و یا به موازات دریا کشیده شده‌است. از مرتفع‌ترین قلل مازندران می‌توان بادله کوه، کوه چنگی و کوه سفید را در شهرستان ساری نام برد. بلندترین قله‌هایی که به موازات دریا کشیده‌شده‌است عبارتند از سیالان با ارتفاع ۴۱۲۵ متر از سطح دریا و تخت سلیمان با بیش از ۴۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در جنوب شرقی شهرستان تنکابن و قله شور، کلارآباد و سیاه سنگ در شهرستان نوشهر.
 
=== ناهمواری‌ها ===
ايناین استان قسمت جنوبىجنوبی آن كوهستانىکوهستانی و قسمت شمالىشمالی آن جلگه‌اىجلگه‌ای ساحلىساحلی مى باشدمی‌باشد. شيبشیب آن به طرف مشرق در دشت گرگان است كهکه به تدريجتدریج به ارتفاعات غربىغربی خراسان منتهىمنتهی مىگرددمی‌گردد و به علت فراوانىفراوانی نسبىنسبی آب و فرسايشفرسایش كوه‌ها،کوه‌ها، آبرفتهاىآبرفتهای ناشىناشی از آن در دريادریا ته‌نشينته‌نشین شده و جلگه مازندران را تشكيلتشکیل داده است.
 
=== آب و هوا ===
آب و هوای مازندران با توجه به وجود دریا، کوه و جنگل به دو نوع معتدل مرطوب و کوهستانی تقسیم می‌شود.
 
==== مرطوب و معتدل ====
خط ۹۵:
شامل آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای سرد کوهستانی است. دوری از دریا و افزایش تدریجی ارتفاع در اراضی جلگه‌ای، تغییرات خاصی را در آب و هوای این استان پدید آورده‌است. به طوری که در ارتفاعات ۱۸۰۰ تا ۳۰۰۰ متری، آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستانی‌های سرد و یخ بندان طولانی و تابستان‌های کوتاه و معتدل وجود دارد. در ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر که دمای هوا به شدت پایین می‌آید، دارای زمستانی‌های سرد همراه با یخ بندان طولانی و تابستان‌ها کوتاه و خشک است. در این نواحی هوا غالباً برفی است و در ارتفاعات مهم چون تخت سلیمان و دماوند یخچال‌های کوهستانی و طبیعی ایجاد شده‌است. میانگین میزان ریزش باران در این استان کمتر از گیلان است.
[[پرونده:Mazandaran Province Topography.png|700px|بندانگشتی|وسط|نقشه طبیعی استان مازندران]]
 
 
=== منابع آب ===
سطر ۱۰۳ ⟵ ۱۰۲:
[[پرونده:بابلرود 1.jpg|200px|بندانگشتی|چپ|بابلرود در حوالی دریای مازندران]]
[[پرونده:Haraz river.jpg|200px|بندانگشتی|چپ|رودخانه هَراز]]
بیشتر رودهای جاری در مازندران دایمی هستند. در نواحی کوهستانی در فصل زمستان و اوایل بهار پر آب و در تابستان‌ها کم آب و گاهی خشک است. طول رودهای غرب این استان به دلیل نزدیک بودن کوه به دریا کوتاه تر و رودهای شرقی طولاتی تر است. رودهایی که از جنوب به شمال در جریان است عبارتند از:
{{Div col|colwidth=15em}}
* [[هراز (رود)|هراز]]
سطر ۱۰۹ ⟵ ۱۰۸:
* چالوس
* [[تالار (رود)|تِلار]]
* [[تجن]]
* چشمه کیله
{{Div col end}}
که این رود هارودها همگی به دریای مازندران می‌ریزد. از دیگر منابع آب این استان دریاچه‌های کوچک محلی است که به هنگام طغیان رودها در قسمت‌هایی که سطح آب‌های زیرزمینی بالا است به وجود می‌آید و برای کشاورزی، صید و شکار مورد استفاده قرار می‌گیرد. نوع دیگر ذخایر آبی و مهار سیلاب آب بندان است که در آن ماهی پرورش می‌یابد. دریاچه دایمی «ولشت» یا «سما» در شمال غربی مرزن آباد شهرستان چالوس یکی دیگر از منابع آبی طبیعی است که از جوشش چشمه‌های اطراف تشکیل شده و از جاذبه‌های گردشگری استان است. در مازندران چشمه‌های آب معدنی فراوانی یافت می‌شود که خاصیت درمانی دارد و در معالجه امراض پوستی، مفصلی، عصبی، و گوارشی موثرند، چشمه آبگرم آزرود <small>(آزرو)</small> بابل، چشمه‌های آب اسک، لاریجان، آملو و استراباکو در آمل و حمام‌های آب معدنی <small>(گوگردی)</small> در شهرهای رامسر و کتالم و سادات محله شهرستان رامسر و [[رینه]] بخش لاریجان شهرستان آمل از آن جمله‌اند.
 
=== سدها ===
* '''[[سد لار]]''' : این سد در استان مازندران یکی از سدهای خاکی تأمین‌کننده آب آشامیدنی حوالی تهران و تأمین‌کننده آب مورد نیاز آبیاری‌های کشاورزی منطقه می‌باشد. این سد در ۷۵ کیلومتری شمال شرق تهران و در ۱۰۰ کیلومتری شهر آمل قرار دارد. مطالعات احداث این سد از سال ۱۳۳۰ آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۶۱ گشایش یافت. سطح حوزه آبریز این سد بالغ بر مساحت ۶۷۵ کیلومتر مربع می‌باشد و متوسط جریان آب سالانه ۴۸۱ میلیون متر مکعب دارد. از انتقال آب این سد و پیوستن آب آن به سد لتیان، جهت استفاده در نیروگاه‌های منطقه برای تولید متوسط سالانه ۱۵۰ هزار مگاوات ساعت انرژی برق-آبی استفاده می‌شود. دریاچه سد لار به دلیل نزدیکی به کوه دماوند و واقع بودن در منطقه دشت لار به یکی از گردشگاه‌های ایران تبدیل شده‌است که در سالهای اخیر بعنوان مراکز پرورش ماهی قزل آلا و ماهیگیری و همچنین ورزشهایی چون اسکی روی آب از آن استفاده می‌شود. اطراف این دریاچه در ماه اردیبهشت مملو از شقایق می‌شود که بر زیبایی‌های این منطقه می‌افزاید. بودجه برآورد شده برای ساخت سد، دویست میلیون دلار بود.
* '''[[سد البرز]]''' : به علت بالا بودن دِبی آب [[بابلرود]]، بر روی آن سد هاییسدهایی احداث شده که از مهمترین آن هاآن‌ها میتوانمی‌توان به [[سد البرز]] <small>(سد آیت الله صالحی)</small> در جنگل هایجنگل‌های لفور اشاره کرد که بزرگترین سد خاکی کشور است.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8911160041| عنوان =شركتشرکت خبر گزاری فارس }} </ref> این سد ۸۳۸متر طول، ۷۸متر ارتفاع و با حجم ذخیره ۱۵۰ میلیون مترمکعب مترمکعب،<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.sabir.ir/MyGeneral.aspx?uc=PGalleryDetail&pi=19| عنوان =شركتشرکت سابيرسابیر }} </ref>، در سال ۱۳۸۷ به بهره برداریبهره‌برداری رسید. این سد خاکی در منطقه‌ای واقع شده‌است که به لحاظ تاریخی دارای اهمیت زیادی است. از جمله ماهیان معروف سد لفور می توانمی‌توان به زردپر، سرخ باله و سفید رودخانه ایرودخانه‌ای اشاره نمود.
 
 
* '''[[سد البرز]]''' : به علت بالا بودن دِبی آب [[بابلرود]]، بر روی آن سد هایی احداث شده که از مهمترین آن ها میتوان به [[سد البرز]] <small>(سد آیت الله صالحی)</small> در جنگل های لفور اشاره کرد که بزرگترین سد خاکی کشور است.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8911160041| عنوان =شركت خبر گزاری فارس }} </ref> این سد ۸۳۸متر طول، ۷۸متر ارتفاع و با حجم ذخیره ۱۵۰ میلیون مترمکعب <ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.sabir.ir/MyGeneral.aspx?uc=PGalleryDetail&pi=19| عنوان =شركت سابير }} </ref>، در سال ۱۳۸۷ به بهره برداری رسید. این سد خاکی در منطقه‌ای واقع شده‌است که به لحاظ تاریخی دارای اهمیت زیادی است. از جمله ماهیان معروف سد لفور می توان به زردپر، سرخ باله و سفید رودخانه ای اشاره نمود.
[[پرونده:Rajai Dam (Soleyman Tangeh).jpg|250px|بندانگشتی|چپ|سد رجایی (سلیمان تنگه)]]
 
 
* '''[[سد شهید رجایی]]<small>(سلیمان تنگه)</small>''': این سد در ۴۵ کیلومتری جنوب باختری ساری در نزدیکی روستای [[افراچال]] در منطقه‌ای کوهستانی و سر سبز واقع شده‌است. این سد در سال ۱۳۷۹ برای بازدید مسافرین و گردشگران آماده شده‌است. اقامت شبانه در کنار رودخانه تجن، بازدید از تاج سد با گرفتن بلیط در روزها ممکن بوده و در این سد امکانات [[قایقرانی]] و [[اسکی روی آب]] برای گردشگران فراهم شده‌است. دهکده آرامش، تاج سد، اسکله شیرین رود و قهوه خانه تلاونگ از جمله مکان‌های تفریحی سد سلیمان تنگه یا همان سد شهید رجایی می‌باشند.<ref>مجله ماه تلاش، علی رمضانپور، ۱۳۸۴، شهرداری ساری، صفحه۱۰-۲۰</ref>
 
 
== تاریخ ==
سطر ۱۳۰ ⟵ ۱۲۵:
[[پرونده:Arash the archer.png|بندانگشتی|راست|200px|آرش کمانگیر که از آمل به مرو تیر انداخت]]
[[پرونده:Hotocave.jpg|بندانگشتی|چپ|۲۶۰|غار هوتو]]
با کشفیات دانشمندان در غارهای [[غار هوتو|هوتو]] و [[غار کمربند|کمربند]]، گواهی بر زندگی انسان‌ها در ۷۵ هزار سال پیش از این بدست آمده‌است، علاوه بر این، باستان‌شناسی در [[گوهر تپه]]، که ثابت کرد مازندران بیش از ۶ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارد، مازندران را به یکی از مهترین پایگاه‌های باستان‌شناسی در منطقه خاورمیانه و جهان شناسانده‌است و آن در فرهنگ سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش مهمی را ایفا کرده‌است، در حالی که [[آمل]] شهری که آن را دومین شهر کهن ایران می‌خوانند هم در این استان جا دارد و تاریخ آمل جزو تاریخ‌های اول شهری است که در زمان [[مردم آمارد]] یا همان آماردیان شکوفا شده‌است. مازندران جزوی از قلمرو پادشاهی ورگانا، و پس از آن یکی از استان‌های مهم پادشاهی طبرستان (که پس از شاه عباس طبرستان ایالتی از ایران و مازندران استانی از این ایالت شد)، بوده‌است. مردم بومی آن تپوری (مازندرانی) وآمارد و گیلک هستند، مازندران اولین پایگاه اسلامی و شیعه دوازده امامی است و [[خاندان مرعشی]] و خاندان [[ناصر الحق اطروش]] هم در مازندران به پایتخت گری [[آمل]] بوده‌اند. بعداز غلبه آریایی‌های مهاجم ومهاجرت بومیان، ساکنان جدید پس از مدتها ظاهر زیرفرمان هخامنشیان قرار گرفتند. درکتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام پشتخوارگی ودر اوستا پزشخوارگر آمده است و مازندران قلمرو اشکانیان و آمل مرکز اصلی آن بوده است.
 
هم زمانهم‌زمان بافتوحات مسلمانان از سلسله‌های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است که در طبرستان یاقسمتی ازآن حکومت می کرده اندو استقلال نسبی داشته‌اند. مورخان درباره‎درباره اولین حمله‎حمله مسلمین به طبرستان وحدت نظرندارند.
 
مازندران (تبرستان) تنها ناحیه‌ای از [[ایران]] است که در دوره اول فتوحات [[اعراب]] (۶۴۹-۶۳۷ میلادی) و حتی در زمان [[بنی امیه]] تسخیر نشد و در زمان [[بنی عباس]] (۷۶۵ میلادی) ضمیمه شد.
 
اقتصاد مازندران کاملاً به طبیعت پرنعمتش وابسته‌است، که از راه کشاورزی و مواد غذایی با داشتن بالاترین تولید فرآورده‌های غذایی دریایی و جنگلی و صنعتی در میان همه مناطق ایران و کشورهای همسایه از جمله خاویار، در این استان مورد بهره برداریبهره‌برداری واقع می‌شود، همچنین، صنعت گردشگری، که هر ساله بیش از دوازده میلیون مسافر از مازندران دیدن می‌کنند. غرب مازندران از نظر دریایی و شهر و مرکز مازندران از نظر سرسبز بودن جنگل‌های انبوه دارای اهمیت بوده و در ایران خود را در صدر استان گردشگری جای داده‌است.
 
=== تبرستان ===
[[پرونده:Tabaristan-FA.svg|بندانگشتی|نقشه‌ای حدود تبرستان]]
'''طبرستان'''، '''تبرستان'''، '''تپورستان''' یا '''تپوران''' به بخشی از سرزمین‌های میان کوه‌های [[البرز]] و [[دریای کاسپین]] یا [[دریای مازندران]] اطلاق می‌شده‌است و از لحاظ جغرافیایی شامل استان [[استان مازندران|مازندران]] و بخش‌هایی از استان [[استان گلستان|گلستان]] و [[استان گیلان]] و شرق و شمال [[استان تهران]] و شمال [[استان سمنان]] می‌شده‌است. پس از حمله مغولها و انتقال پایتخت از آمل به ساری و مصادف با قرن دهم نام ''مازندران'' بر این سرزمین گذاشته شد. تا پیش از آن [[مازندران]] سرزمینی نیمه‌اساطیری محسوب می‌شد که در ''[[شاهنامه]]'' و دیگر حماسه‌ها و [[اساطیر ایران]] نامش رفته بود. اما تبرستان همیشه خطه‌ای تاریخی محسوب می‌شده‌است.<ref>مینوی ۹</ref> موقعیت جغرافیایی این سرزمین که میان کوه و دریا واقع شده بود و دشواری دسترسی، آن را تبدیل به آخرین سنگرهای مقاومت ایرانیان در مقابل مهاجمان خارجی بدل ساخته بود. برای مثال تا بیش از یک سده پس از تازش تازیان بازماندگان [[ساسانیان]] در طبرستان با عنوان اسپهبدان تبرستان فرمان می‌راندند. منسوب به تبرستان را ''تبری'' می‌خوانند. سرزمین مازندران که در گذشته «تبرستان» نامیده شد، قسمتی از سرزمین کهن ایرانیان است که بر طبق شواهد و یافته‌های باستان‌شناسی یکی از قدیم‌ترین سکونت‌گاه‌های بشری به‌شمار می‌رود.دربارۀ دربارهٔ وجه تسمیه تبرستان و «مازندران» اظهارنظرهای گوناگونی شده است. در بسیاری از متن‌های قدیم و جدید آمده است که تبرستان از نام «تپورستان» اخذ شده و تپورستان محل سکونت قوم «تپور» بوده است. تپورها یکی از قوم‌های باستانی بودند که در کنارۀکنارهٔ جنوبی دریای خزر زندگی می‌کردند. برخی از دانشمندان از جمله مارکوارت و بارتولد، «تپوران» را مانند «آمارد»ها و «کاسپ»، انیرانی و از مردمان بومی مازندران، پیش از آمدن آریایی‌ها می‌دانند که در برابر ایرانیان مهاجر به کوهستان‌های بلند این سرزمین پناه بردند و به‌تدریج تمدن و فرهنگ و سپس دین ایشان را پذیرفتند. استرابن و برخی از دانشمندان غربی بارها از قوم تپور نام برده‌اند چنان که استرابن (40۴۰ قبل از میلاد- 40۴۰ میلادی) می‌گوید: «تپوران میان هیرکانیان و آریایی‌ها زندگی می‌کنند.»
 
=== ورود اقوام مختلف ===
سطر ۱۴۶ ⟵ ۱۴۱:
[[پرونده:PG NSW Image jpeg.jpg|200px|thumb|چپ|آماردها و ورکانی‌ها در کرانه‌های [[دریای کاسپی|دریای کاسپین]] در نقشه‌ای [[فرانسوی]] دیده می‌شوند.]]
[[پرونده:Greco-BactrianKingdomMap.jpg|200px|thumb|چپ|در زمان [[سلوکیان]]، تپوریه یا تبرستان یکی از سرزمین‌های تحت سلطهٔ [[دولت یونانی بلخ]] بود.]]
ساکنان قدیم غرب [[دریای کاسپین]] یا دریای مازندران [[کادوسیان]] بودند. در منطقه میانی و شرقی [[دریای کاسپین]] یا [[دریای مازندران]] اقوام [[آنریاک]] - [[مردویی]] و [[تپور]]ها ساکن بوده که بعدها ایرانیان آن را تپورستان و با آمدن [[اعراب]] این منطقه را [[تبرستان]] نامیدند. نمی‌توان گفت این اقوام کی و از کجا آمده‌اند اما به نظر [[استرابون]], [[تپور]]ها در حد فاصل [[آمارد]]ها و [[هیرکانیه]] زندگی می‌کردند. (یعنی میان [[آمل]] و [[گرگان]] امروزی) اما [[دیاکونف]] نوشته:«تپورها در هیرکانیه ساکن بودند و تحت نفوذ هیرکانیان.»مرز شرقی آنها [[استرآباد]] و مرز غربی آنها از چالوس بود. پس مازندران بخشی از تپورستان است که مرکز آن شهر تاریخی [[ساری]] بوده و هست. اراستوفن می‌نویسد:«قبیله‌هایی که در [[کناره دریای کاسپین]] بودند چنین‌اند: [[هیرکانی]]ان-[[آمارد]]ها-[[آناری]] ها-[[کادوس]]ها-[[آلبانی]]ها-[[کاسیان]].» وی هم چنین نوشته:«تپورها قبیله‌ای بودند که در سرزمین هیرکانی ساکن و جزو قبایل کنار دریا نبودند.»ظاهرا ایشان قبایل گسترده‌ای بودند که با آمدن آریایی‌ها عقب رانده شدند. در مسکوکات سلاطین مستقل مازندران که خود سکه می‌زدند نام '''پادشاه تاپورستان''' آمده‌است. قوم جل یا گل هم از سفیدرود تا لومیر سکنی داشتند که نام [[گیلان]] از نام آنها بهره‌گرفته. / قوم دیگر مارد یا مازد یا آمارد که از سمت علمده نور به غرب سکونت داشتند و این قوم با جنگجویانی با کمان‌های کوچک که سه تیر داشت و شمشیر تیز و 30۳۰ سانتی که همیشه همراهشان بود شناخته می‌شدند این قوم تیر اندازان ماهری بودند و مرکز حکومت آنها بالای خرم آبادخرم‌آباد منطقه فیض (تنکابن فعلی) بوده که وسعت و پهناوری سرزمین این قوم از غرب تا رودسر فعلی از جنوب تا نصف قزوین و از شرق تا علمده نور ادامه داشته است و ویژگی خاص این قوم شکست ناپذیر و دلاور این بود که دور تا دور سرزمین را با درخت‌های تو در تو و نزدیک به هم حصار کرده بودند و همیشه در مقابل حاکمان زورگو و ظلم و ستم ایستادگی کرده و شکست ناپذیر بودند و گویش آنها پارسی و گیلکی متمایل بوده است که حالا در تاریخ طبرستان به نام لهجه شهسواری ثبت شده است.
«بخشی از تاریخ تنکابن کبیر به نوشته علی اصغر یوسفی نیا»
{{-}}
 
=== مازندران دوران باستان ===
در روزگار سلطه كيانيانکیانیان بر ايران،ایران، كاووسکاووس كيانىکیانی كهکه داستان صفا و نزهت بهشتىبهشتی مازندران يایا سرزمينسرزمین ديواندیوان را از زبان نغمه‌ساز مىشنود،می‌شنود، به وسوسه رامشگر آهنگ تسخيرتسخیر مازندران مىنمايدمی‌نماید:
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب|شنيدمشنیدم يكىیکی نو سخن بس گران|كهکه شه دارد آهنگ مازندران}}
{{پایان شعر}}
پس با لشگرىلشگری گران به مازندران میمی‌رود، رود،امااما در تلاقىتلاقی دو سپاه، سپاهش از ديواندیوان مازندرانىمازندرانی شكستشکست مىخوردمی‌خورد و خود نيزنیز اسيراسیر ديودیو سپيدسپید مىگرددمی‌گردد. قبل از ورود آريائىهاآریائیها به ايناین سرزمينسرزمین طوايفطوایف مختلفىمختلفی در آنجا سكونتسکونت داشته‌اند. از جمله ايناین اقوام مىتوانمی‌توان از تپورىها،تپوریها، آماردها و كادوسىهاکادوسیها نام برد. اقوام تپورىتپوری در مازندران زندگىزندگی مىكردندمی‌کردند. آماردها در نواحىنواحی كوهستانىکوهستانی بينبین رودخانه هزار آمل و تنكابنتنکابن تا ديلمستاندیلمستان و سفيدسفید رود به سر مىبرده‌اندمیبرده‌اند. كادوسىهاکادوسیها نيزنیز در گيلانگیلان سكنىسکنی گزيدهگزیده بودند.
 
[[پرونده:Persian brick fragment from Marlik 2 REM.JPG|بندانگشتی|چپ|200px| کتیبه‌ای از [[مارلیک]]، که از بقایای آماردها در گیلان امروزی محسوب می‌شود.]]
سطر ۱۶۱ ⟵ ۱۵۶:
[[پرونده:Map of the Achaemenid Empire fa.jpg|200px|بندانگشتی|چپ|آماردها در زمان حکومت هخامنشیان، اولین قوم مستقل ایرانی]]
 
==== آمارد هاآماردها (آمردها) ====
'''آمارد'''، '''آمرد'''، '''آمار''' یا '''ماردها''' (به [[زبان سکایی]]: ''آمارد، Amard''؛ به [[زبان پهلوی]]: ''آمویی، Amui'') مردم این قبیله [[آریایی]] و [[سکایی]]، پیش از ورود گروه هایگروه‌های بعدی آریاییها یعنی ماد،پارسماد، پارس و پارت در قسمتی از [[مازندران]] و [[گیلان]] کنونی زندگی می‌کردند. نام اصلی این قبیله آمو بود که در فارسی باستان به آمرد یا اَمرد به معنی زیانبخش و ویرانگر تبدیل شد. همچنین در برخی کتاب‌ها به آنها «مارد» نیز گفته‌اند. آنها مردمی جنگجو و هنرمند بودند و با همسایگان خود در کشمکش دایمی بودند. در کتاب گیلان (سال ۱۳۸۰) قوم [[آمارد]] قومی مستقل شناخته می‌شوند. شاید [[تات‌ها]] و [[دیلمیان]] و [[آموییان]] را بتوان فرزندان آنان دانست.
 
==== ماد هامادها ====
در زمانىزمانی كهکه فلات ايرانایران به خصوص نواحىنواحی زاگرس صحنه جنگ و خونريزىخونریزی آشوريانآشوریان و اقوام ديگردیگر بود، مردمان نواحىنواحی جنوبىجنوبی درياىدریای خزر در آرامش و امنيتامنیت و شرايطشرایط مناسب اجتماعىاجتماعی زندگىزندگی مىكردندمی‌کردند و اقوام نواحىنواحی ديگردیگر به آنها پناهنده مىشدندمی‌شدند. يكىیکی از طوايفىطوایفی كهکه به نواحىنواحی جنوب خزر پناهنده شده است طايفهطایفه مغان، يكىیکی از طوايفطوایف شش گانهشش‌گانه ماد بوده است. در دوره حكومتحکومت آرته يسیس مادىمادی (شاه قبل از ديادیا اكواکو) جنگىجنگی بزرگ بينبین كادوسيانکادوسیان و مادها اتفاق افتاد. علت ايناین جنگ بدبينىبدبینی يكىیکی از پارسىهاىپارسیهای صاحب نفوذ در دربار شاهىشاهی به نام پارسد (پارساداس) نسبت به شاه بود. او زمانىزمانی از شاه رنجيدهرنجیده خاطر گرديدگردید و با سه هزار نيروىنیروی جنگىجنگی به سرزمينسرزمین كادوس‌هاکادوس‌ها مىرفتمی‌رفت و حمايتحمایت آنها را جلب مىكندمی‌کند و آنها بر عليهعلیه مادها تحريكتحریک نمود. آرته يسیس سپاهىسپاهی انبوه را به مقابله با او فرستاد. در جنگىجنگی كهکه بينبین آنها رخ داد، سپاه ماد شكستشکست خورد و كادوسىهاکادوسیها پارسد را به پادشاهىپادشاهی خود انتخاب كردندکردند. او همواره به قلمرو ماد تجاوز مىكردمی‌کرد و به غارت آن حدود مىپرداختمی‌پرداخت.
 
==== هخامنشیان ====
حكومتحکومت هخامنشيانهخامنشیان از حدود 675۶۷۵ ق. م آغاز شده و تا سال 330۳۳۰ ق. م ادامه يافتهیافته است. سر سلسله ايناین دودمان هخامنش بوده كهکه پس از آن چيشچیش پيشپیش اول، كمبوجيهکمبوجیه اول، كورشکورش اول، چيشچیش پيشپیش دوم، كوروشکوروش دوم، كمبوجيهکمبوجیه دوم، كوروشکوروش سوم (بزرگ)، كمبوجيهکمبوجیه سوم و... بر ايناین سرزمينسرزمین حكومتحکومت كردندکردند. كوروشکوروش پس از فرو ريزىریزی دولت آريائىآریائی ماد، مشغول تهيهتهیه مقدمات يكیک حكومتحکومت نيرومندنیرومند شد. او ارتشىارتشی از عناصر سپاه ايرانایران و حاشيهحاشیه درياىدریای خزر فراهم كردکرد.
اقوام ساردى،ساردی، تپوران، كادوسيانکادوسیان و سكائيانسکائیان از جمله نيروهاىنیروهای برجسته شركتشرکت كنندهکننده در اردوىاردوی كوروشکوروش بودند. در ايناین نبرد كوروشکوروش تپوران مازندرانىمازندرانی و كادوسيانکادوسیان گيلانىگیلانی را از ارتش جدا نمود و آنها را ترغيبترغیب به حمله نمود. در اثر حمله ايناین نيروهانیروها سپاه ليدىلیدی شكستشکست خورد و شهر سارد به محاصره سربازان كوروشکوروش در آمد. بعد از ايناین جنگ آماردها و كادوسيانکادوسیان همچنان در حلقه اتحاد كوروشکوروش باقىباقی ماندند و در اكثراکثر جنگ‌هاىجنگ‌های زمان او شركتشرکت فعال داشتند. در زمان ذوالقرنين،ذوالقرنین، ايرانایران به صورت ملوكملوک الطوايفىالطوایفی اداره مىشدمی‌شد و مازندران و طبرستان به يكىیکی از اعياناعیان فارس سپرده شده بود. در جنگ خانگىخانگی مشهور به «كوناكساکوناکسا» بينبین اردشيراردشیر هخامنشىهخامنشی و برادرش كوروشکوروش كوچك،کوچک، كادوسيانکادوسیان به حمايتحمایت از اردشيراردشیر پرداختند. در ايناین جنگ فرمانده قواىقوای كادوسىکادوسی به نام آرته گرس كشتهکشته شد. 14۱۴ سال بعد از جنگ كوناكسا،کوناکسا، كادوسيانکادوسیان عليهعلیه هخامنشيانهخامنشیان قيامقیام كردندکردند. اما اردشيراردشیر با سپاهىسپاهی انبوه آن را سركوبسرکوب نمود و آنها نيزنیز اطاعت از دولت مركزىمرکزی را پذيرفتندپذیرفتند.
 
==== سلوکیان ====
به هنگام حمله اسكندراسکندر در سال 331۳۳۱ ق. م، تمامىتمامی اقوام كنارهکناره خزر يعنىیعنی آماردها، كادوسىها،کادوسیها، تپورىها،تپوریها، هيركانىهاهیرکانیها و كاسپىهاکاسپیها سپاهىسپاهی مركبمرکب از هشت هزار نفر پيادهپیاده و سواره تشكيلتشکیل داده و به كمكکمک داريوشداریوش سوم هخامنشىهخامنشی فرستادند. ايناین قشون تحت فرماندهىفرماندهی يكىیکی از فرماندهان شجاع به نام «مازه» قرار گرفت. در ايناین نبرد كهکه «جنگ گوگمل» خوانده مىشد،می‌شد، جنگىجنگی هولناكهولناک ميانمیان گارد شاه و جنگجويانجنگجویان نخبه يونانىیونانی درگرفت. شجاعتهاىشجاعتهای اقوام مزبور در ايناین جنگ عظيمعظیم يكىیکی از درخشان‌تريندرخشان‌ترین فصول جنگ‌هاىجنگ‌های ايرانایران و يونانیونان شناخته مىشودمی‌شود.اسكندر اسکندر پس از فتح و غارت و آتش زدن تخت جمشيد،جمشید، پايتختپایتخت ايرانایران هخامنشى،هخامنشی، چون شنيدشنید كهکه داريوشداریوش قصد بازسازىبازسازی سپاه خود را دارد، سپاه خود را به سه قسمت كردکرد. او «پارمن ينین» را مأمور فتح سرزمينسرزمین كادوسکادوس [گيلانگیلان] نمود تا راه كمكکمک آنان به داريوشداریوش را قطع نمايدنماید. «كراترکراتر» دوست نزديكنزدیک اسكندراسکندر و سردار لايقلایق وىوی نيزنیز جهت اشغال سرزمينسرزمین تپوران [طبرستان] مأموريتمأموریت يافتیافت. ايناین دو سردار مأمور بودند پس از تسخيرتسخیر سرزمين‌هاىسرزمین‌های گيلانگیلان و مازندران، در گرگان به اسكندراسکندر كهکه خود با بخشىبخشی از ارتش خويشخویش داريوشداریوش را تعقيبتعقیب مىكرد،می‌کرد، بپيوندندبپیوندند. «كراترکراتر» با سازشىسازشی كهکه با «فرادات» تپورىتپوری سردار ايناین قوم نمود، طبرستان را به راحتىراحتی اشغال كرد،کرد، ولىولی پارمن ينین از تسلط بر سرزمينسرزمین دليراندلیران كادوسکادوس عاجز ماند. اسكندراسکندر پس از قتل داريوش،داریوش، خود تصميمتصمیم به يكسرهیکسره كردنکردن كارکار مردم آمارد و كادوس،کادوس، گرفت.قواى اسكندرقوای اسکندر در بيشه‌هاىبیشه‌های متراكممتراکم خزرىخزری و ارتفاعات جنگلىجنگلی با آماردها درگيردرگیر شدند و تلفات و خسارات فراوانىفراوانی متحمل شدند. سرانجام آماردها نمايندگانىنمایندگانی اعزام داشتند و راه سازش پيشپیش گرفتند. پس از مصالحه، رسيدگىرسیدگی به امور منطقه آمارد نشيننشین نيزنیز به «فرادات» تپورىتپوری [طبرستانىطبرستانی] كهکه قبلاً تسليمتسلیم كراترکراتر سردار اسكندراسکندر شده بود، واگذار گرديدگردید. لازم به ذكرذکر است كهکه بعدها، در روزگار فرمانروايىفرمانروایی جانشينانجانشینان اسكندراسکندر در ايران،ایران، در جنگ رافيارافیا [217۲۱۷ ق. م]، كادوسيانکادوسیان را از جمله لشگريانلشگریان سلوكىسلوکی مىبينممی‌بینم.
 
==== اشکانیان ====
پهناوری دولت اشکانی در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس را شامل می‌شد. به دلیل قرار گرفتن جاده ابریشم در گستره حکومت اشکانی و قرار گرفتن مسیر تجاری بین امپراتوری روم و حوزه مدیترانه و امپراتوری هان در چین، این امپراتوری به مرکزی برای تجارت بدل گشت. اشکانیان از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای محدوده شرق دریای خزر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پَرثَوَه آمده‌است که به زبان پارتی پهلوی می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پَهلَه بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. ایالت پارتی‌ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران، آمل می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند. آمل در آن زمان پایتخت اقلیمی اشکانیان بود.
 
==== ساسانیان ====
بعد از اسكندراسکندر و جانشينانشجانشینانش گيلانگیلان و مازندران حالت استقلال داشته‌اند. گشنسب شاه در ايناین دوران بر مازندران حكومتحکومت مىكردهمیکرده است و خاندان او از 330۳۳۰ ق. م تا 529 ۵۲۹. م نزديكنزدیک به نهصد سال حكومتحکومت كرده‌اندکرده‌اند. در دوران سلطنت بهرام گور (420ـ438 ۴۲۰ـ۴۳۸. م)، پس از آنكهآنکه بهرام بر خاقان پادشاه تركانترکان پيروزپیروز شد، با خبر شد كهکه يكىیکی از سران ديلمدیلم با لشكرىلشکری انبوه به رىری و سرزمين‌هاىسرزمین‌های اطراف آن حمله و جمعىجمعی را اسيراسیر نموده است. او همچنينهمچنین نگهبانان مرزىمرزی آن حدود را مجبور به پرداخت خراج نمود. بهرام‌گور، مرزبان را با سپاهىسپاهی به رىری فرستاد. سپس خود بهرام نيزنیز به او پيوستپیوست و بىدرنگبیدرنگ به سوىسوی ديلمدیلم روان شد. دو سپاه در ميانهمیانه راه به يكديگریکدیگر رسيدندرسیدند. بهرام، سردار ديلمىدیلمی را گرفتار ساخت و سپس او و سپاهيانشسپاهیانش را بخشيدبخشید و آنها در شمار يارانیاران نزديكنزدیک بهرام قرار گرفتند. دوام حكومتحکومت و فرماندهىفرماندهی خاندان گشنسب در طبرستان تا روزگار فيروزفیروز ساسانىساسانی ادامه داشته است كهکه در ايناین زمان تركانترکان صحرانورد ماوراء جيحونجیحون به خراسان و مرزهاىمرزهای تپورستان (طبرستان) تاخته‌اند. كارىکاری از خاندان گشنسب برنيامدبرنیامد ولىولی كيوسکیوس (كىکی وش) فرزند ارشد قباد شاه ساسانى،ساسانی، به امر پدر به كمكکمک مردم طبرستان و گيلانگیلان شتافت و تركانترکان را تار و مار ساخت. از ايناین زمان حكومتحکومت خاندان گشنسب پايانپایان يافتیافت و حكومتحکومت به ساسانيانساسانیان منتقل شد. ظهور مزدكمزدک و افكارافکار مزدكى،مزدکی، قباد شاه ساسانىساسانی را مجذوب خود ساخت و او نيزنیز پس از قبول ايناین آيين،آیین، به تبليغتبلیغ آن پرداخت. اما ديرىدیری نپاييدنپایید كهکه شاه ساسانىساسانی قربانىقربانی يكیک توطئه پنهان گرديدگردید و از قدرت بركناربرکنار شد و به ايناین ترتيبترتیب نهضت مزدكىمزدکی نيزنیز خاتمه يافتیافت. مدتىمدتی بعد كيوس،کیوس، شاه گيلانگیلان و مازندران و برادر خسرو انوشيروانانوشیروان ـ فرمانرواىفرمانروای ايرانایران ـ به كيشکیش مزدكىمزدکی درآمد. در دوران انوشيروانانوشیروان مزدكيانمزدکیان سركوبسرکوب شدند و بيشترينبیشترین تلفات را مزدكيانمزدکیان در گيلانگیلان و بلوچستان دادند.كيوس، حاكمکیوس، حاکم مازندران و گيلانگیلان به دعوت برادر خود انوشيروانانوشیروان جهت همكارىهمکاری در سركوبسرکوب تركانترکان ماوراء جيحونجیحون با مردان مازندران، ديلمياندیلمیان و گيل‌هاگیل‌ها بر تركانترکان تاخت. او بعد از حمله دوم خود به تركانترکان و كسبکسب پيروزى،پیروزی، هواىهوای حكومتحکومت ايرانایران كردکرد و به مدائن حمله برد، ولىولی اسيراسیر شد و سر خود را در ايناین داعيهداعیه از دست داد. (529۵۲۹ ـ 536 ۵۳۶. م). پس از قتل كيوس،کیوس، انوشيروانانوشیروان حكومتحکومت طبرستان و مازندران را به فرزندان اميرامیر سوخرا (كهکه از امراىامرای فيروزفیروز بن هرمز بود) سپرد. پنج نفر از ايناین خاندان به نام‌هاىنام‌های زرمهر بن سوخرا، داد مهر بن زر مهر، ولاش بن داد مهر، دار مهر بن ولاش و آذرولاش بن داد مهر به مدت 110۱۱۰ سال بر نواحىنواحی ساحلىساحلی خزر حكومتحکومت كردندکردند. پس از آذر ولاش، ايناین ولايتولایت به گيلگیل بن گيلانشاهگیلانشاه گاو باره كهکه از نوادگان جاماسب بن فيروزفیروز ساسانىساسانی بود سپرده شد.گيلان گیلان بن گيلانشاهگیلانشاه فرمانروايىفرمانروایی مقتدر بود كهکه حكومتىحکومتی قوىقوی در روزگار يزدگردیزدگرد سوّم در گيلانگیلان و مازندران برپا كردکرد. مازندرانىهامازندرانیها او را گيلگیل گاو باره ناميدندنامیدند. گاو باره پايتختپایتخت را از ماندران به گيلانگیلان انتقال داد و از گيلانگیلان تا گرگان عمارات و قصرهاىقصرهای عالىعالی ساخت. مدت فرمانروايىفرمانروایی او بر دو منطقه بزرگ خزرىخزری پانزده سال بود. بعد از او دابويهدابویه فرزندش بر ايناین منطقه حكومتحکومت كردکرد. در ايناین زمان اعراب مسلمان به ايرانایران حمله كردندکردند و پايتختپایتخت ساسانيانساسانیان مدائن را متصرف شدند. پس از جنگ قادسيه،قادسیه، يزدگردیزدگرد ساسانىساسانی كهکه از سلطنت كردنکردن نا اميدامید شده بود، «باو» را از آتشكدهآتشکده اصطخر فارس دعوت به همكارىهمکاری نمود. باو پس از عزل از حكومتحکومت مازندران و گيلانگیلان در زمان شيرويهشیرویه ساسانىساسانی در ايناین آتشكدهآتشکده منزوىمنزوی شده بود. او تا رىری يزدگردیزدگرد را همراهىهمراهی كردکرد ولىولی از شاه ساسانىساسانی خواست تا به زيارتزیارت آتشكدهآتشکده كوسانکوسان پايتختپایتخت باستانىباستانی طبرستان كهکه بناىبنای جدش كيوسکیوس بود رفته و از آنجا در گرگان به شاه ملحق شود، ولىولی پس از رسيدنرسیدن به آتشكدهآتشکده چون از سقوط ساسانيانساسانیان مطمئن بود، در همانجا معتكفمعتکف شد. سقوط ساسانيانساسانیان زمينهزمینه تاخت و تاز تركانترکان ماوراء النهر به مازندران را فراهم كردکرد و چون حاكمحاکم وقت يعنىیعنی «باو» حكومتحکومت را رها كردهکرده بود، مردم دچار صدمات زيادزیاد شدند مردم از «باو» كهکه در آتشكدهآتشکده كِوَسانکِوَسان معتكفمعتکف شده بود، خواستند قدرت را به دست گيردگیرد و او با تعهد گرفتن از مردم مبنىمبنی بر حكومتحکومت مطلق وىوی بر مازندران، به حكومتحکومت بازگشت و نوادگان او به نام آل باوند يایا باونديانباوندیان در مازندران و بعضا گيلانگیلان قرن‌ها حكومتحکومت داشتند. بعدها فرخان بزرگ، فرزند دابويهدابویه از سلسله گاوباره حكومتىحکومتی پرصلابت ابتدا در گيلانگیلان و سپس در مازندران تشكيلتشکیل داد و در مرز و بوم خود دست به عمران و آبادانىآبادانی زد.
 
 
 
== نام مازندران ==
سطر ۲۰۷ ⟵ ۲۰۱:
{{پایان شعر}}
 
پندار دیگر آنست که "ایندرا" را از خدایان افسانه ایافسانه‌ای آریایی بدانیم که در نوشته هاینوشته‌های سانسکریت همانند "ریگ ودا" دیده می شود؛می‌شود؛ "ایندرا" خدای باران، آذرخش و تندر، جنگاوری و فرمانروای دیوان (خدایان) است و بهشت را در دست دارد. سوار بر ابرها باران می آوردمی‌آورد و بیابانها را بوستان می کندمی‌کند. اژدهای خشکسالی در کوهستان را نابود می سازدمی‌سازد. "ایندرا" در کوه خانه دارد. در اوستا، "ایندرا" دیو بیهنجاری و در ستیز با اردیبهشت است.
 
نام کهن و اصلی مازندران طبرستان است که در واقع تپورستان بوده و علت نامگذاری آن وجود قوم؛ البی که درآن وجود دارد به نام قوم تپور می‌باشد که از شهر بابل تا شهر گرگان امتداد دارد. از اقوام دیگر مازندران قوم آمارد است که مرکز آن آمل و از آمل تا تنکابن و قوم کادوس از تنکابن تا رامسر هستند.
برخی نام مازندران را به شکل ماز + اندر + آن می‌دانند. ماز در زبان مازندرانی به زنبور عسل گفته می‌شود و کسانی که این ریشه یابی را پذیرفته‌اند معنای مازندران را «جایی که زنبورعسل در آن هست» می‌دانند.
به باوری دیگر، نام مازندران برگرفته از کوه ماز است. پس مازندران سرزمینی است که کوه ماز در آن جای دارد (ماز+اندر+آن). رشته کوه ماز در جنوب مازندران، در راستای غرب به جنوب شرق کشیده شده‌است. رشته کوه ماز هم راستا با دوبرار در دشت لار و پلور است که تا فیروزکوه پیش می‌رود. مردم دماوند هنوز به این کوه بلند که در شمال شهر دماوند امتداد یافته ،یافته، ماز می‌گویند. از سوی دیگر در لاسم و در میان رشته کوه دوبرار، قله‌های بلندی مانند انگمار، سیاه کمر دیده می‌شود که یکی از آنها قله بلند ماز است. منوچهری دامغانی (قرن پنجم) واژه " ماز" را به همراه مازندران در یک بیت می‌آورد:
{{شعر}}
{{ب| برآمد یکی ابر مازندران|چو مار شکنجی و و ماز اندر آن}}
{{پایان شعر}}
می دانیممی‌دانیم منوچهری دامغانی سراینده زبردستی در ترسیم طبیعت در سروده‌های خود بوده و همچنین سالها در مازندران زیسته‌است. "ماز" در اینجا همان کوه ماز است که ابرها چون ماری به خود پیچیده، آن کوه را در بر گرفته‌اند. گروهی، ماز را پیچ و خم می دانند،می‌دانند، ولی واژه "شکنج" در "مار شکنجی" خود به معنی پیچ و خم است و آوردن واژه‌ای دیگر (که ماز باشد) به معنی پیچ و خم در اینجا، درست نمی‌نماید. ابن اسفندیار در کتاب تاریخ تبرستان به سال 613۶۱۳ هجری می نویسد می‌نویسد: و مازندران محدث است به حکم آنکه مازندران بحد مغربست و به مازندران پادشاهی بود چون رستم زال آنجا شد او را بکشت. منسوب این ولایت را موز اندرون گفتند بسبب آنکه موز نام کوهیست از حد گیلان کشیده تا به لار و قصران که موز کوه گویند همچنین تا بجاجرم.<ref>تاریخ طبرستان نوشته بهاالدین محمد بن اسفندیار، تصحیح استاد عباس اقبال آشتیانی، انتشارات اساطیر چاپ اول 1389 - صفحه 56</ref><ref>ناسخ التواریخ، محمدتقی لسان‌الملک سپهر، جلد دوم صفحه ۶۷۱، شابک: ۹۶۴۳۳۱۷۸۸۰</ref>
عده‌ای نیز به این دلیل که سابقا این سرزمین مملو از گوزن بوده و مازن نیز به معنای گوزن بوده و از طرفی دران را نیز به معنای درندگان می‌باشد اینطور استنباط کرده‌اند که دران به معنای درنده کنایه از ببر مازندران است وچون این سرزمین در گذشته مملو گوزن و ببر بوده مردم آن سرزمین را به این نام خواندند.
مازندران کنونی در درازای تاریخ، شاهد وقایع و اتفاقات فراوان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده‌است. در اهمیت سرگذشت وقایع تاریخی این استان، کافی است که گفته شود هیچ یک از مناطق ایران به اندازه این سرزمین، شاهد رویدادهای تاریخی نبوده‌است.
سطر ۲۴۴ ⟵ ۲۳۸:
 
== نمادها ==
نماد مازندران [[قله دماوند]] ، [[ببر مازندران]] ، [[اسب کاسپین]] ، [[دریا]] ، [[جنگل]] و شالی ([[برنج]]) است.
 
== شهرهای باستانی ==
سطر ۲۵۰ ⟵ ۲۴۴:
* [[آبسکون]]
* [[هزارگری|هزارجریب]]
* [[ یانه سر ]]
* [[تمیشه]]
* [[رستمدار]]
* [[تنکابن]]
* [[فریم (شهر)|فریم]]
* [[واتاسان]]
* [[لاریجان]]
* [[دربند کلیس]]
{{Div col end}}
 
 
== مشاهیر ==
سطر ۲۶۹ ⟵ ۲۶۲:
 
{{اصلی|فهرست نامداران مازندران}}
استان مازندران دارای مشاهیر و اشخاص برجسته‌ای می باشدمی‌باشد.
 
* '''[[نیما یوشیج]]''' : شاعر معاصر ایرانی و بنیانگذار [[شعر نو]] فارسی
* '''[[رضا شاه]]''' : سرشناس به رضاخان سردارسپه، شاه ایران و بنیانگذار دودمان پهلوی بود.<ref>[http://www.iranchamber.com/history/reza_shah/reza_shah.php Historic Personalities of Iran: Reza Shah Pahlavi<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
* '''[[بهداد سلیمی]]''' : وزنه‌بردار ایرانی دستهٔ فوق سنگین ،سنگین، دارندهٔ رکورد یک ضرب جهان و قویترین مرد جهان
* '''[[محمدولی تنکابنی]]''' : یکی از دو فاتح معروف تهران در جریان انقلاب مشروطه، پنج دوره رئیس‌الوزرای ایران و معروف به ''سپهسالار اعظم''
* '''[[خسرو سینایی]]''' : کارگردان و فیلمنامه‌نویس
* '''[[امیر پازواری]]''' : برجسته ترین شاعر مازندرانی سُرایسُرای،<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-026481bfb2b940e7b492c0992ec46d13-fa.html|عنوان=لغت‌نامه دهخدا|زبان=فارسی}}</ref><ref> [[Mohammad Davoudi]] and [[Manouchehr Sotoudeh]], "correction and Persian translation of Divan-e Amir Pazevari". Resanesh Publishing Group, Tehran, Iran, July 2004.</ref>، معروف به «شیخ‌العجم» و «امیرالشعرا»
* '''[[پرویز ناتل خانلری]]''' : ادیب، سیاست مدار، زبان‌شناس، نویسنده و شاعر معاصر ایرانی
* '''سید [[عبدالحسین مختاباد]]''' : آهنگساز و خواننده [[موسیقی سنتی ایران]]
* '''[[فرهنگ شریف]]''' نوازنده سرشناس تار ایرانی
* '''[[مسلم بهادری]]''' : از استادان نامدار و پیشکسوتان پزشکی امروزین در ایران
* '''[[بهروز برومند]]''' : پزشک ایرانی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی
* '''اسپهبد''' : مرزبان یکی از ملوک طبرستان و از شاهزادگان آل باوند
* '''[[احمد مشیرالسلطنه]]''' :نخست‌وزیران دوران مشروطه و محمدعلی‌شاه
* '''[[عبدالله موحد]]''' : کشتی‌گیر آزاد میان‌وزن با ۶ مدال طلای جهان و المپیک و از مشاهیر کشتی ایران به همراه غلامرضا تختی در رتبه اول و در تالار افتخارات فیلا در جایگاه یازدهم جهان قرار دارد.
* '''[[امامعلی حبیبی]]''' : سریع ترین کشتی‌گیر جهان، ملقب به ببر مازندران و دارنده چندین مدال طلا المپیک و جهان
* '''[[احمد کشوری]]''' : خلبان جنگ تحمیلی
* '''[[علی‌اکبر شیرودی]]''' خلبان جنگ تحمیلی
* '''[[شیخ فضل‌الله نوری]]''' : از [[مجتهد]]ان [[شیعه دوازده امامی]] و از منتقدین [[انقلاب مشروطه ایران]]
* '''[[علی لاریجانی]]''' : سیاست‌مدار ،سیاست‌مدار، رییس پیشین سازمان صدا و سیما و وزیر ارشاد و دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده‌بوده و هم‌اکنون، نماینده و رئیس هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی<ref>http://www.larijani.ir/NewsBody.aspx?ID=549</ref>
* '''[[صادق لاریجانی]]''' : رئیس [[قوه قضاییه ایران]] و از اعضای فقهای [[شورای نگهبان]]
* '''[[ناطق نوری]]''' : عضو جامعه روحانیت مبارز و رئیس کنونی دفتر بازرسی علی خامنه‌ای، نماینده مردم در دوره‌های اول، سوم، چهارم و پنجم و رئیس مجلس دوره‌های چهارم و پنجم رییس مجلس شورای اسلامی نماینده روح اللهروح‌الله خمینی در وزارت جهاد سازندگی و وزارت کشور در دولت موقت محمد رضا مهدوی کنی و دولت اول میرحسین موسوی<ref>[http://farhangsazan.vcp.ir/?viewpost=d220f0p110e زندگینامه علی اکبر ناطق نوری<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
* '''[[حسن حسن زادهحسن‌زاده آملی]]''' : روحانی مجتهد و [[ریاضی‌دان]]، [[استاد حوزه]]، [[استاد نجوم|ستاره شناسستاره‌شناس]]، [[فلسفه]] و [[اندیشه]]
* '''[[منوچهر ستوده]]''' : ایرانشناس، جغرافیدان، استاد [[دانشگاه تهران]] و پژوهشگر ایرانی
* '''[[رضا یزدانی (کشتی‌گیر)|رضا یزدانی]]''' : برترین [[کشتی (ورزش)|کشتی‌گیر]] فعلی جهان در وزن خود و ملقب به پلنگ جویبار <ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.aftab.ir/lifestyle/view/112597| عنوان =رضا یزدانی | تاریخ بازدید = ۱۴ شهریور ۱۳۸۹| ناشر = آفتاب | زبان = فارسی}}</ref>
* '''[[سید ابوالحسن شمس‌آبادی]]''' : روحانی
* '''[[پسر شهر آشوب]]''' : مفسر، محدث، ادیب و فقیه بزرگ شیعه‌شیعه
* '''[[فخر رازی]]''' : فقیه و فیلسوف مسلمان ایرانی
* '''[[ابن ربن طبری]]''' : پزشک بزرگ ایرانی سده ۳ قمری (۹ میلادی)
* '''[[محمد بن محمود آملی]]''' : پزشک، فیلسوف شهیر ایرانی
* '''[[لطف‌الله مجد]]''' : نوازنده تار
* '''[[ابوسهل بیژن کوهی]]''' : ریاضیدان و ستاره‌شناس سدهٔ دهم ایرانی
* '''[[محمد بن جریر طبری]]''' : مورخ، مفسر قرآن و مؤلف کتاب «تاریخ طبری» است که از او به عنوان بزرگترین تاریخ نویس جهان یاد می‌شود.
* '''[[ابن اسفندیار]]''' : مورخ قرن ششم و هفتم و مولف کتاب [[تاریخ طبرستان]]
* '''[[شیخ طبرسی]]''' : دانشمند و فقیه شیعه
* '''[[محدث نوری]]''' : فقیه، مفسر، شاعر ایرانی
* '''[[ملا علی کنی]]''' : از فقهای بزرگ امامیه، مجتهد بزرگ و متنفذ ایران در زمان قاجار
* '''[[ابوالعباس قصاب آملی]]''' : عارف و صوفی قرن چهارم
* '''[[میر حیدر آملی]]''' : عارف و صوفی و مفسر شیعه دوازده امامی قرن هشتم
* '''[[میرزا هاشم آملی]]''' : فقیه و عالم بزرگ معاصر،
* '''[[عماد الدین ابو جعفر طبری]]''' عالم، زاهد بزرگ ایرانی و مولف: شرح مسایل الذریعه، بشاره المصطفی الشیعه المرتضی، معارف الحقایق، نهج الفرقان و تحفه الابرار.
* '''[[طالب آملی]]''' : معروف به طالبا و ملک الشعرا از شاعران بزرگ پارسی‌گوی سدهٔ یازدهم قمری
* '''[[شیخ خلیفه مازندرانی]]''' : بنیان گذاربنیان‌گذار نهضت [[سربداران]] خراسان
* '''[[محمد بن جریر بن رستم طبری]]''': دانشور و کلام‌شناس برجسته امامی اواخر سده سوم قمری
* '''[[سعیدالعلماء]]''' : از فقها و مراجع تقلید ایرانی در قرن سیزدهم شمسی
* '''[[سید رضی لاریجانی]]''' : مجتهد، عالم، بزرگ علوم عرفانی، و پایه گذارپایه‌گذار مکتب تهران
* '''[[یحیی بن ابی‌منصور]]''' : اخترشناس بزرگ ایرانی
* '''[[بهاءالله]]''' : پایه‌گذار دین بهائی
* '''[[فردوس حاجیان]]''' : نویسنده کتاب‌های آموزشی کودکان و نوجوانان ،نوجوانان، رئیس [[دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی]] ، پژوهشگر برتر صندوق علمی فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو)، مدیر سابق فرهنگ و هنر مرکز گفتگوی تمدن‌ها و رئیس سابق دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی
* '''[[کیوس گوران]]''' : پایه‌گذار شعر انتقادی و اجتماعی مازندرانی در عصر معاصر، نویسنده، خواننده و روزنامه‌نگار طبری
* '''[[علی یخکشی]]''' : بنیان گذاربنیان‌گذار و پدر علم [[محیط زیست]] ایران، فعال و نویسنده حوزه محیط زیست
* '''[[دلکش]]''' : خواننده‌یخوانندهٔ فارسی و مازندرانی خوان با صدای آلتو که در دهه‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰
* '''[[داوود رشیدی]]''' : هنرپیشه تئاتر سینما و تلویزیون ایران
* '''[[شهاب حسینی]]''' : بازیگر سینما و تلویزیون ایران
* '''[[سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد]]''' : روحانی مخالف حکومت پهلوی
* '''[[سیمین غانم]]''' : خواننده
* '''[[پیروز مجتهدزاده]]''' : جغرافیدان، محقق و کارشناس مسائل سیاسی
* '''[[ظهیرالدین مرعشی]]''' : نویسندهنویسنده، ، مورخ ،مورخ، سیاستمدار سدهٔ نهم قمری و مولف کتاب هایکتاب‌های تاریخ طبرستان و رویان و مازندران
* '''[[عزالدین آملی]]''' : عالم شیعه، ریاضیدان، سده دهم هجری قمری
* '''[[غلامحسین بنان]]''' : خواننده بنام ایرانی ،ایرانی، عضو شورای موسیقی رادیو، استاد آواز هنرستان موسیقی تهران و بنیان‌گذار انجمن موسیقی ایران
* '''[[میرزا آقاخان نوری]]''' : دومین صدر اعظم ناصرالدین شاه قاجار<ref>خورموجی، محمد جعفر؛ حقایق الاخبر ناصری، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، نشر نی، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ص ۱۰۶.</ref>
* '''[[سید حسین فلاح نوشیروانی]]''' : از خیرین بنام [[بابل (شهر)|بابَل]] ، مازندران و یزد
* '''[[حاسب طبری]]''' : ریاضیدان و ستاره شناسستاره‌شناس فارسی نویس
* '''[[منوچهر طبری]]''' : فیلمبردار، کارگردان و مستندساز عرصهٔ فرهنگ-صنعت ایرانی
* '''[[عبدالحسین نوایی]]''' : تاریخ‌نگار ایرانی
* '''[[ابوالحسن طبری]]''' : پزشکی دانشور و از شاگردان محمد زکریای رازی
* '''[[مؤید بالله آملی]]''' : فقیه، ادیب و شاعر و محدث معروف
* '''[[سید محمدعلی داعی‌الاسلام]]''' : شاعر، ادیب و فرهنگ نویس ایرانی
* '''[[صوفی مازندرانی]]''' : شاعر و صوفی، جهانگرد، اهل علم متخلص به صوفی مازندرانی
* '''[[زین‌العابدین حائری مازندرانی]]''' : فقیه و مجتهد بزرگ شیعه در قرن ۱۳ قمری که معروف به سعیدالعلما
* '''[[شاهرخ مسکوب]]''' : پژوهشگر، شاهنامه‌پژوه، مترجم و نویسنده ایرانی
* '''[[سلمان هراتی]]''' : شاعر نوپرداز و متعهد
* '''[[مراد محمدی]]''' : کشتی‌گیر ایرانی وزن ۶۰ کیلوگرم
* '''[[حسن رنگرز]]''' : یکی از پرافتخارترین فرنگی (کشتی) کاران
* '''[[مکرمه قنبری]]''' : <small>(شناخته شده به نام '''ننه مکرمه''')</small> نقاش سبک [[پست مدرنیسم]] ، ''بانوی سال نقاش در سال ۲۰۰۱''<ref>[http://www.mokarrame.com/show.php?id=5&page=1/bio.in%20farsi.htm وب‌گاه مکرمه]</ref>
* '''[[نوشاد عالمیان]]''' : برترین ورزشکار حال حاضر در رشته تنیس روی میز در تاریخ ایران
* '''[[هادی خناری‌نژاد]]'''
* '''[[عبدالرضا شیخ الاسلامی]]''' : اولین وزیر [[ایرانی]] تعاون، کار و رفاه اجتماعی
* '''[[محمدتقی دانش‌پژوه]]''' : نویسنده، مصحح، مترجم و نسخه‌پژوه ایرانی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی
* '''[[عبدالله احمدیه]]''' : پزشک، طبیب، سرگرد ارتش، استاد دانشگاه
* '''[[احمد قهرمان]]''' : گیاه‌شناس ،گیاه‌شناس، استاد دانشگاه ،دانشگاه، تالیف بیش از چهل اثر در زمینه‌های مختلف [[گیاه‌شناسی]] ، تالیف مهمترین مرجع پژوهش درباره جغرافیای گیاهی ایران<small>(مجموعه فلور رنگی ایران)</small> ، دریافت مدال طلای [[اینشتین]] ، دریافت جایزه [[سازمان یونسکو]]، دریافت مدال طلای [[جشنواره خوارزمی]] و تالیف کتاب سال دوره سیزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران <ref>[[روزنامه همشهری]]. ۲۱ آبان ۸۷ صفحه سه</ref>
* '''[[ابن فرخان طبری]]''' : ستاره‌شناس و معمار ایرانی ،ایرانی، مترجم از زبان پارسی میانه''(پهلوی)'' در سال ۸۰۰ میلادی
* '''[[احسان الله خان دوستدار]]''' : ملقب به رفیق سرخ سیاستمدار انقلابی ایرانی ،ایرانی، دومین چهره برجسته جنبش جنگل و رهبر جناح رادیکال آن بود
* '''[[فرامرز سلیمانی]]''' : شاعر، مترجم، روزنامه‌نگار، ناشر و ویراستار ادبی ایرانی
* '''[[ایرن (بازیگر)|ایرن]]''' : هنرپیشهٔ ارمنی تئاتر، سینما و تلویزیون
* '''[[محمدعلی سجادی]]''' : کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده، تدوین‌گر و طراح صحنه و لباس
* '''[[پوران فرخزاد]]''' : نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر <ref name="Farokhzad">{{یادکرد| کتاب = کارنمای زنان کارای ایران (از دیروز تا امروز) | نویسنده = فرخ‌زاد، پوران |ناشر = نشر قطره |شهر= [[تهران]] | سال= [[۱۳۸۱]] | صفحه = ۵۹۷ | شابک = ISBN 964-341-116-8}}</ref>
* '''[[لطف‌الله مجد]]''' : نوازنده تار
* '''[[قاسم رضایی]]''' : کشتی‌گیر فرنگی و دارنده یدارندهٔ مدال طلای المپیک لندن که در وزن ۹۶ کیلوگرم <ref>http://www.alef.ir/content/view/28955/ سایت خبری الف/اسامی ورزشکاران اعزامی ایران به المپیک</ref>وی بعد از وقوع [[زمین‌لرزه‌های آذربایجان شرقی (۱۳۹۱)|زلزله اهر، هریس و ورزقان]] مدال طلای المپیک لندن خود را به زلزله‌زدگان تقدیم نمود. وی در این زمینه گفته بود که این مدال را نتیجه دعای بسیاری از زلزله‌زدگان می‌داند.<ref> {{یادکرد وب | نشانی = http://www.asriran.com/fa/news/227463/قاسم-رضایی-مدال-طلای-المپیکش-را-به-زلزله زدگان-آذربایجان-تقدیم|عنوان =رضایی مدالش را به زلزله‌زدگان تقدیم کرد}}</ref>
* '''[[مسعود منفرد نیاکی]]''' : جانشین رئیس اداره سوم (عملیات) ارتش جمهوری اسلامی ایران و فرمانده لشکر ۹۲ زرهی در زمان جنگ ایران و عراق
* '''[[منوچهر فرهنگ]]''' : پدر علم اقتصاد ایران
{{-}}
[[پرونده:Tomb Mausoleum Mir sayyed Heydar Amuli (Seyyed 3 tan)fakhrul islam and rukn al din Amuli.JPG|150px|بندانگشتی|چپ|آرامگاه سید میر حیدر آملی]]
سطر ۳۶۹ ⟵ ۳۶۲:
=== جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی ===
[[پرونده:Mazandaran Sevatcow Dowab.jpg|بندانگشتی|left|250px|پل ریلی دوآب در سوادکوه]]
[[پرونده:مجموعه عباس آباد بهشهر.JPG|بندانگشتی|left|250px|مجموعه عباس آبادعباس‌آباد بهشهر]]
[[پرونده:KARKILDEJ.jpg|بندانگشتی|left|250px|غار اسپهبد خورشید]]
[[پرونده:منزل-نیما.jpg|بندانگشتی|left|250px|خانه نیما یوشیج]]
سطر ۳۸۱ ⟵ ۳۷۴:
[[پرونده:شکل شاه مازندران.jpg|بندانگشتی|left|250px|شکل شاه]]
[[پرونده:قلعه ملک بهمن.jpg|بندانگشتی|left|250px|قلعه ملک بهمن]]
[[پرونده:Palais ramsar.jpg|بندانگشتی|left|250px|کاخ مرمر]]
[[پرونده:Imamzadeh Ghasem Qasem IRAN.JPG|بندانگشتی|left|250px|امامزاده قاسم آمل]]
[[پرونده:yanehsar.jpg|بندانگشتی|left|250px| خانه شهریاری در [[شهرستان بهشهر|بهشهر]]]]
سطر ۳۸۹ ⟵ ۳۸۲:
[[پرونده:Namakabrood.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|نمک آبرود]]
[[پرونده:ماهی گیری در سواحل نوشهر.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|ماهیگیری در بندر نوشهر]]
[[پرونده:Rajai Dam (Soleyman Tangeh).jpg|بندانگشتی|چپ|250px|سد سلیمان تنگه (رجایی)]]
[[پرونده:Sisangan-beach.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|ساحل پارک جنگلی سیسنگان]]
 
 
{{همچنین ببینید|فهرست جاذبه‌های گردشگری استان مازندران}}
سطر ۴۰۴ ⟵ ۳۹۶:
* [[برج رسکت]]
* [[غار اسپهبد خورشید]]
* [[برج دید بانیدیدبانی کاخ بابل]]
* [[مجموعه تاریخی فرح‌آباد]]
* [[حمام فرح‌آباد]]
سطر ۵۲۸ ⟵ ۵۲۰:
 
* قدمگاه خضر
* پیر تکیه گتاب (بابل)
* امامزاده ابراهیم بابلسر
* امامزاده عباس ساری
سطر ۵۵۵ ⟵ ۵۴۷:
* [[امامزاده تاج الدین]]
* [[امامزاده ابراهیم]]
* مسجد جامع چهارمحل آهی محمودآباد
* [[امامزاده هاشم (هراز)]]
* [[امامزاده سید اسکندر]]
سطر ۵۷۵ ⟵ ۵۶۷:
* [[سقانفار آرمیج کلا]]
* سقانفار کیجا تکیه
* سقانفار چهارمحل آهی محمودآباد
 
=== جاذبه‌های طبیعی ===
سطر ۶۶۸ ⟵ ۶۶۰:
 
== آبشارها ==
مازندران به دلیل شیب تند سلسله جبال البرز که سر چشمه رودهای فراوانی است، آبشارهای کوچک و بزرگ متعددی دارد که از نواحی مختلف آن سرازیر می‌شوند و عمدتا در نواحی مرکزی این سلسله جبال قرار دارند. به طور کلی آبشارهای مازندران به دلیل شرایط طبیعی هم در کوهستان وجود دارند و هم در بیشه‌ها و جنگلها و در برخی نواحی نیز ترکیبی از مجموعه کوهستانی را توام دارند. از آنجایی که این آبشارها در ارتفاعات و دامنه‌های بلند البرز قرار گرفته‌اند دارای اقلیمی مساعد و هوایی دلپذیر به ویژه در فصول بهار و تابستان هستند. اکثر آنها محوطه‌هایی برای اتراق و چادر زدن دارند. برخی از این آبشارها عبارتند از، آبشار ایج یا ده قلوقلو، ،ساواشی، ساواشیلاسم، ، لاسم ، چالو ،چالو، باباکلا (رنگین کمان) ، آلاملآلامل، ، اکاپل ،اکاپل، شیخ موسی ،موسی، هفت آبشار تیرکن، آبشار کیمونکیمون، ،هریجان، هریجانسواسره، ،شاهاندشت، سواسرهزیار، ،یخی، شاهاندشتتیمره، ، زیار ، یخی ، تیمره ، پرومه ،پرومه، آب پریپری، ، دریوک ،دریوک، شیخ علی خان ،خان، آبشار یخی ،یخی، آبشار سوادکوه و غیره می‌باشد.
 
== پوشش جانوری ==
در استان مازندران جانورانی چون ببر<small>(منقرض شده)</small>، پلنگ، خرس، گرگ، گربه وحشی، روباه، خوک وحشی، خرگوش، آهو، بزکوهی،میشبزکوهی، میش و گربه ایرانییافت می‌شوند و پرندگان استان شامل قرقاول، شاهین، اردک، قو، کبک، تیهو، قمری، جغد، قوش، کرکس، حواصیل و کلاغ هستند و از خزندگان می‌توان به انواع مار و لاک‌پشت اشاره کرد. در کناره‌های ساحلی انواع پرندگان مهاجر از جمله اردک، غاز، پلیکان و چنگر در فصول سرد سال دیده می‌شوند. در آبگیرها و رودهای استان نیز انواع ماهی فراوان است.
 
== فرهنگ، مراسم، بازی‌ها، ویژگی، موسیقی ==
[[زبان]] مردم مازندران [[تبری]] یا [[زبان مازندرانی|مازندرانی]] است، ولی بیشتر مردم آن با [[زبان فارسی]] نیز آشنایی دارند.
 
[[گویش]]های [[تبری]] یا [[مازندرانی]] شامل:[[شهمیرزاد]]ی ،ی، [[کتولی]]، [[نوری]] و [[نوشهر]]ی ،ی، [[ساری|ساروی]]، [[آملی]]،
[[بابل (شهر)|بابلی]]، [[چالوس]]ی، [[تنکابن]]ی، [[سوادکوه]]ی، [[فیروزکوه]]ی، [[هزارگری|هزارجریب]]ی و [[لفور]]ی می‌باشد.
 
 
 
{{اصلی|مراسم محلی مازندران}}
سطر ۶۸۵ ⟵ ۶۷۵:
=== نام‌های مازندرانی ===
{{اصلی|فهرست نام‌های مازندرانی}}
 
 
=== مراسم‌ها ===
سطر ۶۹۶ ⟵ ۶۸۵:
 
=== سوغات ===
آغوز نون، کماج، نصیری، بهاردونه، پشتِ زیک، پیسن گُندلهِ، آب دندان، نان کوهی، عسل کوهی، رشته به رشته، شکر قرمز، شربت بهار نارنج، مربای بهار نارنج، آلبالو، انار، انار جنگلی، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هفت بیجار، ترشی یارسی، مربای پرتقال، گردو و سیب، صنایع چوبی، حصیر، گلیم، جاجیم، جوراب بافی، موج بافی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد)، نمد، سفال، برنج، ماهی، ازگیل، کندس، گل کاسنی، کلوچه، برنج (شالی)، نارنگی، پرتغال، انواع مرکبات، غذاهای شمالی مانند مرغ و اردک و ماهی شکم پر و آش ترش، آش ماست، مرباها و ترشيجاتترشیجات و شیر و دوغ و کره محلی از مهمترينمهمترین مواد غذايىغذایی هستند كهکه بعنوان سوغاتىسوغاتی مازندران محسوب ميشوندمی‌شوند.
 
=== موسيقیموسیقی مازندران ===
مازندران ،مازندران، استان ساحلی شمال ایران از شرق با گرگان ،گرگان، از جنوب با سمنان و تهران ،تهران، از مغرب با گیلان و از شمال با دریای خزر همجوار است. این وضعیت خاص جغرافیایی باعث شده است فرهنگ موسیقی مازندران در ناحیه شرقی با خراسان و ترکمن صحرا آمیخته شود و در غرب ،غرب، کمابیش خصایص موسیقی گیلانی را داشته باشد. در مازندران هم مانند اکثر نقاط ایران ،ایران، موسیقی با زندگی مردم همراه و عجین است. در شالیزارها، جنگل‌ها، دریا، در آداب شادی و عزا و در همراهی با مراسم مذهبی ،مذهبی، موسیقی مازندران نقش چشمگیری دارد. براساس روش پیشین و با توجه به واقعیت‌های موجود، موسیقی مازندران را به 2۲ گروه عمده تقسیم می‌کنیم : موسیقی بامتر آزاد، موسیقی بامتر معین مقام خوانی از شرق تا غرب موسیقی مازندران بامتر آزاد شامل آهنگهایی است که در قالب مقامها و با حالت آوازی اجرا می‌شوند. مقام خوانی از شرق تا غرب مازندران رایج است و مقامها در شکلها و نامهای گوناگون متجلی می‌شوند. متداول ترین مقامهای موسیقی بومی مازندران عبارتند از:
 
==== مقام خوانی ====
===== [[آواز امیری|امیری]] =====
معروف ترین مقام بین مردم مازندران است. این آواز زیبا و دل انگیزدل‌انگیز به تنهایی می‌تواند بیان کننده خصایص و ارزشهای موسیقی مازندران باشد. آواز امیری بیشتر در جنوب مازندران متداول است و شعرهای زیبا و تصویرگر امیر پازواری ،پازواری، شاعر بلند پایه مازندرانی([[بابل (شهر)|بابل]]) ، زینت بخش آواز امیری است. مقام امیری در دو نوع امیری بلند و امیری کوتاه اجرا می‌شود و به همت شادروان استاد ابوالحسن صبا، مقام امیری مازندران ثبت شده و در کنار سایر گوشه‌های آواز دشتی در ردیف استاد صبا قرار گرفته است.
 
===== کتولی =====
از مقامهای معروف مازندران است که بیشتر در قسمتهای شمال مازندران متداول است. آوازهای کتولی در نوع خود زیبایی ویژه‌ای دارد. مقام کتولی ،کتولی، حاوی مضامین بلند اخلاقیاخلاقی، ، قومی ،قومی، اعتقادی و گاه توصیفی است. کتولی در 3نوع۳نوع مختلف کتولی کوتاه (کل حال)، کتولی متوسط (میون کتولی) و کتولی بلند (بلند کتولی) اجرا می‌شود. علاوه بر امیری و کتولی،مقامهایکتولی، مقامهای ولک سری،توریسری، توری (طبری) و طالبک (طالبا) را می‌توان نام برد.
 
===== چاووش خوانی =====
نیز از مقامهای معمول مازندران است که در استقبال یا بدرقه زایران مشهد، کربلا، نجف یا مکه خوانده می‌شود. چاووش خوان ،خوان، پیک خبردهنده است که مردم را در حال و هوای اعتقادی و توجه به مقدسات قرار می‌دهد.
مضمون عمومی در موسیقی مازندران ،مازندران، مسایل حماسی و اعتقادی و پرداختن به بیان ارزشهاست. با این که موسیقی مقامی نواحی مختلف مازندران شباهت کلی و عام به هم دارند،امادارند، اما در هر منطقه،بنامنطقه، بنا به شرایط اقلیمی و خصایص فرهنگی و نوع ارتباطات اجتماعی،رنگاجتماعی، رنگ و حالت مشخص تری می‌یابد. مثل سادگی در مازندران موسیقی‌هایی با متر معین به بیان ترانه‌هایی اختصاص دارد که عموما دارای مضامین توصیفی و عاشقانه هستند.
ترانه‌های مازندرانی با ملودی‌هایی ساده و روان و اشعاری لطیف و بی پیرایه ،پیرایه، سخنان دلنشینی را بیان می‌کنند که جذابیت خاص یافته و در یادها باقی می‌مانند. ترانه‌های اصیل مازندرانی با عناوین و نامهای خاص ،خاص، بیانگر قدمت و سابقه طولانی حوادث و مسایلی است که ریشه در زندگی مردم این سامان داشته و به زمان حال رسیده‌اند.
 
===== نوروزخوانی =====
از موسیقی‌های متداول در مازندران و با متر معین است. نوروزخوانان اشخاصی هستند که پیش از آمدن بهار، رسیدن نوروز و سال نو را با شعر و آهنگ به مردم بشارت می‌دهند. نوروزخوانان ،نوروزخوانان، بدیهه سرایانی هستند که از مدتها پیش از بهار به پیشواز بهار می‌روند و بدون همراهی ساز و صرفا به کمک آواز، نسیم بهاری را با دل و جان مردم آشنا می‌کنند. مردم هم به همراهی نوروزخوانان به آوازخوانی می‌پردازند و به این ترتیب استقبال از بهار عمومی می‌شود.
 
===== تعزیه =====
ریشه‌های محکم اعتقادی و علاقه به آل علی (ع) موجب شده است تعزیه در این سامان رشد یابد و آهنگهای تعزیه در بخشهای ریتمیک رشد چشمگیری بیابد. در عین حال ،حال، شیوه‌های آوازخوانی در تعزیه باعث شده است مقامهای موسیقی مازندران تحول یابد و در شکلهای متنوع عرضه شود و از این راه ،راه، فرمهای تازه در شکلهای موسیقی مازندران پدید آید.
 
==== سازهای مازندران ====
سطر ۷۲۳ ⟵ ۷۱۲:
متداول ترین سازهای مازندران عبارتند از:
 
* '''[[لَـلِـوا]] ([[نی]])''' : که از سازهای شناخته شده در مازندران است. لَـلِـوا یا نی درواقعدرواقع، ،سازساز چوپانی مازندران به حساب می‌آید و در میان دامداران و ساکنان کوهستان‌های مازندران معمول است.
 
* '''[[دوتار]]''' رنگ و حالت بیانی دوتار مازندران از خصایص عمومی موسیقی این سامان تبعیت می‌کند و با حالات اجرایی دوتار ترکمنی و خراسانی تفاوتی آشکار دارد.
* '''[[کمانچه]]''' : این ساز از سازهای معمول در میان مردم مازندران است. کمانچه رایج در مازندران مانند کمانچه لری سه سیم دارد، ولی در سالهای اخیر از کمانچه‌های چهارسیمی نیز استفاده می‌شود.
 
* '''[[نقاره]] (ناقاره)''' : عبارت است از طبل‌های کوچک با بدنه‌ای سفالی که پوستی روی دهانه کوزه سفالی کشیده شده و با طناب‌هایی در اطراف محکم می‌شود. نقاره را معمولا با 2قطعه۲قطعه چرمی به صدا درمی آورند. نقاره در اجرای حرکات و رقص‌های جمعی و به عنوان ساز خبرده ،خبرده، در همراهی سرنا استفاده می‌شود.
* '''[[کمانچه]]''' : این ساز از سازهای معمول در میان مردم مازندران است. کمانچه رایج در مازندران مانند کمانچه لری سه سیم دارد، ولی در سالهای اخیر از کمانچه‌های چهارسیمی نیز استفاده می‌شود.
* '''[[سرنا]]''': سرنا در بین مردم مازندران به عنوان سازی روستایی و پرصدا در اعلام خبرها و انتقال وضعیت‌ها استفاده می‌شود. مردم مازندران سرنا را هم به تنهایی و هم در همراهی با نقاره به کار می‌برند. سرنا و نقاره علاوه بر جنبه‌های خبری در همراهی با رقصهای بومی نیز استفاده می‌شوند. علاوه بر سازهایی که نام بردیم ،بردیم، در بین مردم مازندران استفاده از سه تار، تار و تنبک نیز متداول است و بعضی از مردم بومی مازندران موسیقی‌های خود را با سازهای مذکور اجرا می‌کنند.
 
* '''[[نقاره]] (ناقاره)''' : عبارت است از طبل‌های کوچک با بدنه‌ای سفالی که پوستی روی دهانه کوزه سفالی کشیده شده و با طناب‌هایی در اطراف محکم می‌شود. نقاره را معمولا با 2قطعه چرمی به صدا درمی آورند. نقاره در اجرای حرکات و رقص‌های جمعی و به عنوان ساز خبرده ، در همراهی سرنا استفاده می‌شود.
 
*'''[[سرنا]]''': سرنا در بین مردم مازندران به عنوان سازی روستایی و پرصدا در اعلام خبرها و انتقال وضعیت‌ها استفاده می‌شود. مردم مازندران سرنا را هم به تنهایی و هم در همراهی با نقاره به کار می‌برند. سرنا و نقاره علاوه بر جنبه‌های خبری در همراهی با رقصهای بومی نیز استفاده می‌شوند. علاوه بر سازهایی که نام بردیم ، در بین مردم مازندران استفاده از سه تار، تار و تنبک نیز متداول است و بعضی از مردم بومی مازندران موسیقی‌های خود را با سازهای مذکور اجرا می‌کنند.
 
از دیگر موسیقی‌ها می‌توان به گهره سری و زاری اشاره نمود.
 
=== مطبوعات در مازندران ===
مطبوعات از سال‌های ۱۲۹۰ در مازندران رونق گرفت و تا سال‌های فعلی بیش از صد نشیریه و روزنامه و هفته نامه در مازندران فعالیت داشته و دارند. از جمله آنها میتوانمی‌توان از بشیر، وارش، دیار سبز، هم ولایتی ،ولایتی، حرف مازندران و ... نام برد.
 
=== سینما در مازندران ===
نخستيننخستین سينمايسینمای صامت سال ۱۳۰۸ از سويسوی زرتشتيانزرتشتیان با نام اهورا مزدا و در بابل تاسيستاسیس گرديدگردید. بر اساس آمار سال ۱۳۸۰ در استان مازندران ۲۶ واحد سينمايىسینمایی (۱۱ واحد خصوصىخصوصی و ۱۲ واحد دولتىدولتی) با ظرفيتظرفیت ۱۴۲۵۴ صندلىصندلی وجود داشته است. قابل ذکر است که نخستین سینماهای شمال کشور در بابل شروع بکار کرده بودند.
تعداد سینما هایسینماهای هر شهر: آمل و محمودآباد ۳ سينما،سینما، بابل و بابلسر ۷ سينما،سینما، بهشهر و نكانکا ۳ سينما،سینما، تنكابنتنکابن و رامسر ۴ سينما،سینما، سارىساری ۳ سينما،سینما، قائمهشر ۱ سينما،سینما، نور ۱ سينما،سینما، نوشهر و چالوس ۳ سينماسینما.
 
''برخى از سينماهاى اين استان عبارتند از:''
 
*سينما آزادی بابل
*سينما انقلاب بابل
*مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۱)
*مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۲)
*سینما شقایق بابلسر
*سينما پيوند فريدونكنار
*سينما جهان نما چالوس
*سينما ارشاد چالوس
*سينما سپهر سارى
*سينما ايران سارى
*سینما انقلاب تنکابن
*سینما ایران تنکابن
*سينما پيام سلمان شهر
*سينما استقلال محمود آباد
*سینما بهمن آمل (۱)
*سینما بهمن آمل (۲)
*سینما بهمن بهشهر
 
''برخىبرخی از سينماهاىسینماهای ايناین استان عبارتند از:''
 
*سينما سینما آزادی بابل
*سينما سینما انقلاب بابل
* مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۱)
* مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۲)
* سینما شقایق بابلسر
* سینما پیوند فریدونکنار
*سينما سینما جهان نما چالوس
*سينما سینما ارشاد چالوس
* سینما سپهر ساری
* سینما ایران ساری
* سینما انقلاب تنکابن
* سینما ایران تنکابن
*سينما پيامسینما پیام سلمان شهر
* سینما استقلال محمودآباد
* سینما بهمن آمل (۱)
* سینما بهمن آمل (۲)
* سینما بهمن بهشهر
 
=== دانشگاه هایدانشگاه‌های مازندران ===
[[پرونده:Alasht Observatory.jpg|بندانگشتی|250px|نمایی از [[رصدخانه و آسمان‌نمای آلاشت|رصدخانه و آسمان‌نمای]] [[آلاشت]]، مازندران]]
 
''' مهمترین دانشگاه هایدانشگاه‌های مازندران به شرح زیر اند'''
 
==== وزارت علوم ====
سطر ۷۷۴ ⟵ ۷۵۷:
* [[دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل]]
* [[دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری]] <small>(میاندرود)</small>
* دانشگاه تخصصی فناوری­ های‌های نوین آمل
* [[مرکز آموزش عالی بهشهر|مرکز آموزش عالی علم و صنعت مازندران]] <small>(بهشهر)</small>
 
===== غیرانتفاعی =====
* [[دانشگاه علوم و فنون مازندران]] <small>(بابل)</small>
* [[دانشگاه شمال]] <small>(آمل)</small>
* [[دانشگاه طبرستان ]] <small>(چالوس)</small>
 
==== وزارت بهداشت ====
سطر ۷۸۵ ⟵ ۷۶۹:
* [[دانشگاه علوم پزشکی بابل]]
 
== راه هایراه‌های ارتباطی زمینی ==
 
راه‌های اصلی ارتباطی این استان «جاده سراسری ساحلی»، «[[جاده هراز|محور هراز]]»، «محور فیروز کوه‌کوه <small>(سوادکوه)</small>» و [[جاده چالوس|محور کندوان <small>(جاده چالوس)</small>]] <small>(چهارمین جاده زیبا جهان)</small> است.
 
در جاده‌های ارتباطی مازندران به سوی جنوب ۱۰۷ نقطه حادثه‌خیز وجود دارد که سالیانه جان شمار زیادی از شهروندان را می‌گیرد.<ref>روزنامهٔ کیهان،
سطر ۷۹۳ ⟵ ۷۷۷:
[[پرونده:Geo Caspian Panama IMO 9525560.jpg|بندانگشتی|چپ|210px|کشتی در دریای مازندران]]
 
== راه‌های دریایی، هوایی و ریلی ==
مازندران از نظر راه هوایی و به خصوص دریایی یکی از مراکز مهم در خاورمیانه با دارا بودن چندین بندر تجاری و فرودگاه است.
 
* '''فرودگاه ها'''
 
** فرودگاه بین المللیبین‌المللی [[فرودگاه دشت ناز|دشت ناز ]] <small>(ساری)</small>
*'''فرودگاه ها'''
** فرودگاه بین المللی [[فرودگاه دشت ناز|دشت ناز ]] <small>(ساری)</small>
** [[فرودگاه نوشهر]] <small>(قدیمی ترین فرودگاه مازندران)</small>
** [[فرودگاه رامسر]]
[[پرونده:Noshahr3.jpg|بندانگشتی|چپ|210px|بندر نوشهر]]
 
* '''بنادرها'''
 
*'''بنادرها'''
** بندر امیرآباد<small>(بهشهر)</small>
** بندر فریدونکنار
سطر ۸۱۰ ⟵ ۷۹۲:
[[پرونده:Rah ahan shomal.jpg|thumb|200px|left|راه آهن مازندران]]
 
* '''راه آهن ها'''
 
*'''راه آهن ها'''
 
راه آهن مازندران (راه آهن شمال) نام یکی از شعبه‌های اصلی از [[راه آهن سراسری ایران]] است که در سال [[۱۳۰۸]] خورشیدی در دوران [[رضا شاه]] [[پهلوی]]، نخستین فاز آن افتتاح گردید.
این راه‌آهن دارای ۲۷ ایستگاه می‌باشد که ۷ ایستگاه آن مشترک با راه آهن خراسان است. راه‌آهن مازندران به نام ''راه آهن شمال'' نیز مشهور است و امروزه نیز برخی آن را ''مسیر گرگان'' نیز می‌نامند. حوزه استحفاظی راه آهن شمال از سوزن خروجی ایستگاه گرمسار در استان سمنان آغاز و با عبور از کوه‌های البرز و بخش‌هایی از استان تهران وارد استان مازندران و مناطق جنگلی شده و با عبور از شهرهای متعدد و مناطق جلگه‌ای وارد [[استان گلستان]] و در انتها به ایستگاه [[گرگان]] ختم می‌شود.[[پرونده:تصویر۰۰۳.jpg|thumb|210px|left|عبور نخستین قطار ایرانی بر روی [[پل ورسک]].]]پیشینه احداث موفق اولین راه‌آهن در ایران به سال [[۱۸۸۶ (میلادی)|۱۸۸۶ میلادی]] با احداث خط راه آهن محمودآباد (سواحل جنوبی [[دریای مازندران]]) به آمل برمی‌گردد. این طرح اگرچه در نظر بود تا تهران ادامه یابد، ولی با کارشکنی‌های پیمانکارهای بلژیکی به شکست انجامید و خطوط آن، برچیده و از آن به عنوان تیرک‌های تلگراف استفاده شد. در سال بعد احداث راه آهن [[تهران]]- [[شاه‌عبدالعظیم|حرم شاه عبدالعظیم]]، و پس از آن [[جلفا]]-[[تبریز]] آغاز شد. اولین خط راه آهن نوین ایران در دوران [[رضا شاه پهلوی]] از شاهی ([[قائم شهر]] کنونی) تا بندر شاه ([[بندر ترکمن]] امروزی) کشیده گشت، پس از اتمام ساخت پل گردن در [[ساری]] اولین قطار در مهرماه ۱۳۰۸ به دستور [[رضا شاه پهلوی]] از ساری عازم بندر ترکمن گردید. پس از آن هم‌زمان با احداث راه آهن خوزستان، کارها در رشته کوههای البرز آغاز گردید، کارگران ترک در کنار سایرین و مهندسین و پیمانکاران به ویژه آلمانی‌ها، کار ساخت تونل‌ها و پل‌ها را پیگیری کردند.
 
== [[گاه‌شماری طبری|گاه شمار تبری]] ==
در [[گاه‌شماری تبری|گاه شمار مازندارنيمازندارنی]] كهکه به نام « فرس قديم قدیم» شناخته مي شود ،می‌شود، سال 365۳۶۵ روز دارد و آن دوازده ماه 30۳۰ روز است و 5۵ روز به نام « پيتك پیتک» يایا « پتك پتک» ايناین سالسال، ، 6۶ ساعت و كسريکسری كمترکمتر از 1۱ سال خورشيديخورشیدی دارد و از ايناین رو ماههايماههای آن گردان است و جايجای هر ماهش با گذشت 128۱۲۸ سال يكیک ماه پيشترپیشتر مي افتدمی‌افتد. مازندراني‌هامازندرانی‌ها سال ايناین گاهشماريگاهشماری را از « اركهارکه ما» <small>( آذرماه )</small> آغاز و به « اونما» <small>( آبان ماه )</small> ختم مي كنندمی‌کنند. پنج روز « پيتك پیتک» را هم به پايانپایان « اونما» مي افزايندمی‌افزایند و هر يكیک از ماهها را به ترتيب زيرترتیب چنينزیر ميچنین خوانندمی‌خوانند:
 
{{Div col|colwidth=15em}}
# اركماارکما ( آذرماه )
# دما يایا ديمادیما ( ديدی ماه )
# وهمن ما ( بهمن ماه )
# نوروز ما يایا نرزما يایا عيدماعیدما ( اسفندماه)
# سيوماسیوما يایا فردينفردین ما ( فروردينفروردین ماه )
# كرچکرچ ما يایا کَرچ ما ( ارديبهشتاردیبهشت ماه )
# هر ما ( خرداد ماه )
# تيرماتیرما ( تيرتیر ماه )
# مردال ما يایا ملارما ( مرداد ماه )
# شرويرنماشرویرنما يایا شروينشروین ما ( شهريورشهریور ماه )
# ميرمامیرما ( مهرماه )
# اونما ( آبانماه )
{{Div col end}}
 
نظيرنظیر ايناین گاه شماريشماری را «اميرامیر تيمورتیمور قاجار» در زمان محمدشاه قاجار، در كتابکتاب «نصاب تبريتبری» زيرزیر عنوان «اسامياسامی ماههايماههای فرس» چنينچنین يادیاد كردهکرده است : سيوماهسیوماه و كرچکرچ و هره ماه تيرتیر دگر هست مردال و شروينشروین ميرمیر چه اونه ماهواركهماهوارکه ماه است و ديدی ز پيپی وهمن و هست نوروز اخيراخیر پتكپتک را بدان خسمه زائده به آئينآئین هرگز صغيرصغیر و كبيرکبیر مازندراني‌هامازندرانی‌ها نخستيننخستین روز هر ماه را« مارماه » مي نامندمی‌نامند و در سپيدهسپیده دم آن در هر خانه مرد يایا زن يایا كودكيکودکی خوش قد پا به آستانه خانه ميگذاردمی‌گذارد تا به آن خانواده ،خانواده، آن ماه تا آخرينآخرین روز هايشروزهایش خوش بگذرد. نيزنیز در روز « مارما» هر ماه داد و ستد نميكنندنمی‌کنند و چيزيچیزی به كسيکسی نمينمی‌دهند دهندیا يا نمي بخشندنمی‌بخشند و چنينچنین كارهاييکارهایی را بدشگون مي پندارندمی‌پندارند. چگونگيچگونگی هوايهوای هر روز از پنج روز پيتكپیتک را نشانه اينشانه‌ای از هوايهوای ماهيماهی از پنج ماه پس از آن مي دانندمی‌دانند. اگر هوايهوای نخستيننخستین روز پيتكپیتک آفتابيآفتابی باشد هوايهوای روزهايروزهای« اركماارکما» را هم آفتابيآفتابی مي پندارندمی‌پندارند. يایا اگر هوايهوای دوميندومین روز آن بارانيبارانی باشد ،باشد، هوايهوای « دما» را بارانيبارانی ميمی‌دانند، دانند،بهمينبهمین گونه چگونگيچگونگی « وهمن ما» و »« فردينفردین ما» و « نوروزما» مي انگارندمی‌انگارند. همچنينهمچنین هوايهوای هر يكیک از روزهايروزهای طاق « كرچماکرچما» را تا چهاردهم، يعنيیعنی روزهايروزهای اول و سوم و پنجم .سيزدهم ،سیزدهم، كهکه جمله هفت روز ميمی‌شود، شود، نشانهاينشانهای از هوايهوای روزهايروزهای « كرچماکرچما» و شش ماه ديگردیگر سال مي دانندمی‌دانند. مثلا اگر آسمان روز اول « كرچماکرچما» گرفته و بارانيبارانی شود ،شود، هوايهوای سراسر ماه «كرچماکرچما» را گرفته و بارانيبارانی مي پندارندمی‌پندارند. يایا اگر هوايهوای روز سوم آن باز و آفتابيآفتابی شود، هوايهوای تمام روزهايروزهای ماه « هر ما» را باز و آفتابيآفتابی خواهند دانست. بهمينبهمین طريقطریق هوايهوای روزهايروزهای پنجم و هفتم و سيزدهمسیزدهم را نشانه هائيهائی از برايبرای هوايهوای ماه هايماه‌های «تيرما تیرما» « مردال ما» و ..« اونما» مي انگارندمی‌انگارند ايناین هفت روز از « كرچماکرچما» را « كرچکرچ در» مي نامندمی‌نامند و در ايناین روزها گلكاريگلکاری نمي كنند،نمی‌کنند، تن نمي شويند،نمی‌شویند، مويموی سر و چهره نمي تراشندنمی‌تراشند و پشم گوسفند و مويموی بز نمينمی چينندوچینندو چون معتقدند كه که: اگر گلكاريگلکاری بكنندبکنند مار درخانه شان آشكارآشکار خواهد شد و آشيانهآشیانه و تخم گذاريتخم‌گذاری خواهد كردکرد. اگر مويموی سر بتراشند يایا تن بشويندبشویند، ، مويموی سر و تن و چهره شان سفيدسفید مي شودمی‌شود و مي ريزدمی‌ریزد. اگر پشم گوسفند يایا مويموی بز را بچينند،بچینند، بيماريبیماری و بلا در دام مي افتدمی‌افتد.
 
آغاز تاريختاریخ تبريتبری همزمان با سال 31هجري۳۱هجری است. پس از در گذشت يزدگردیزدگرد سوم، سوم،اسپهبداسپهبد گيلگیل ژاماسبيژاماسبی پادشاه تبرستان برايبرای آيينآیین نياكاننیاکان خود پرچم استقلال برافراشت از آن زمان تاريختاریخ نويننوین مازندران پس از ظهور و گسترش اسلام در ايناین سرزمينسرزمین آغاز گشت هر سال تبريتبری به چهار بخش،بهار،تابستان،پائيز،زمستانبخش، تقسيمبهار، ميتابستان، شودپائیز، زمستان تقسیم می‌شود هر سال دارايدارای دوازده ماه است و هر ماه سيسی روز ميمی‌باشد باشد كهکه به اضافه پنج روز پتك ميپتک شودمی‌شود. در سال چهارم يكیک روز به پتكپتک افزوده مي شودمی‌شود و نام آن شيشكشیشک استآغاز هر سال تبريتبری از نخستيننخستین روز از فردينهفردینه ماه يعنيیعنی برابر با3با۳ مرداد ماه شمسيشمسی و25جولايو۲۵جولای ميلاديمیلادی است.
نظير اين گاه شماري را «امير تيمور قاجار» در زمان محمدشاه قاجار، در كتاب «نصاب تبري» زير عنوان «اسامي ماههاي فرس» چنين ياد كرده است : سيوماه و كرچ و هره ماه تير دگر هست مردال و شروين مير چه اونه ماهواركه ماه است و دي ز پي وهمن و هست نوروز اخير پتك را بدان خسمه زائده به آئين هرگز صغير و كبير مازندراني‌ها نخستين روز هر ماه را« مارماه » مي نامند و در سپيده دم آن در هر خانه مرد يا زن يا كودكي خوش قد پا به آستانه خانه ميگذارد تا به آن خانواده ، آن ماه تا آخرين روز هايش خوش بگذرد. نيز در روز « مارما» هر ماه داد و ستد نميكنند و چيزي به كسي نمي دهند يا نمي بخشند و چنين كارهايي را بدشگون مي پندارند. چگونگي هواي هر روز از پنج روز پيتك را نشانه اي از هواي ماهي از پنج ماه پس از آن مي دانند. اگر هواي نخستين روز پيتك آفتابي باشد هواي روزهاي« اركما» را هم آفتابي مي پندارند. يا اگر هواي دومين روز آن باراني باشد ، هواي « دما» را باراني مي دانند،بهمين گونه چگونگي « وهمن ما» و »« فردين ما» و « نوروزما» مي انگارند. همچنين هواي هر يك از روزهاي طاق « كرچما» را تا چهاردهم، يعني روزهاي اول و سوم و پنجم .سيزدهم ، كه جمله هفت روز مي شود، نشانهاي از هواي روزهاي « كرچما» و شش ماه ديگر سال مي دانند. مثلا اگر آسمان روز اول « كرچما» گرفته و باراني شود ، هواي سراسر ماه «كرچما» را گرفته و باراني مي پندارند. يا اگر هواي روز سوم آن باز و آفتابي شود، هواي تمام روزهاي ماه « هر ما» را باز و آفتابي خواهند دانست. بهمين طريق هواي روزهاي پنجم و هفتم و سيزدهم را نشانه هائي از براي هواي ماه هاي «تيرما » « مردال ما» و ..« اونما» مي انگارند اين هفت روز از « كرچما» را « كرچ در» مي نامند و در اين روزها گلكاري نمي كنند، تن نمي شويند، موي سر و چهره نمي تراشند و پشم گوسفند و موي بز نمي چينندو چون معتقدند كه : اگر گلكاري بكنند مار درخانه شان آشكار خواهد شد و آشيانه و تخم گذاري خواهد كرد. اگر موي سر بتراشند يا تن بشويند ، موي سر و تن و چهره شان سفيد مي شود و مي ريزد. اگر پشم گوسفند يا موي بز را بچينند، بيماري و بلا در دام مي افتد.
 
آغاز تاريخ تبري همزمان با سال 31هجري است.پس از در گذشت يزدگرد سوم،اسپهبد گيل ژاماسبي پادشاه تبرستان براي آيين نياكان خود پرچم استقلال برافراشت از آن زمان تاريخ نوين مازندران پس از ظهور و گسترش اسلام در اين سرزمين آغاز گشت هر سال تبري به چهار بخش،بهار،تابستان،پائيز،زمستان تقسيم مي شود هر سال داراي دوازده ماه است و هر ماه سي روز مي باشد كه به اضافه پنج روز پتك مي شود.در سال چهارم يك روز به پتك افزوده مي شود و نام آن شيشك استآغاز هر سال تبري از نخستين روز از فردينه ماه يعني برابر با3 مرداد ماه شمسي و25جولاي ميلادي است.
 
== ورزش در مازندران ==
مازندران از استان‌های ورزشی ایران است و معروفترین ورزش آن ورزش ملی ایران کشتی است که در این بین جویبار را پاتخت کشتی جهان می‌نامند و ورزش‌های دیگری مانند ورزش‌های رزمی و توپی مانند والیبالوالیبال، ،بسکتبالبسکتبال و فوتبال رونق بسیار در این استان داشته و یکی از قطب‌های ورزشی ایران و جهان به حساب می‌رود و از پایگاه‌های ورزشی ایران است و همه ساله بیشترین قهرمان ایرانی در تورنومنت‌های مختلف از این استان است.
[[پرونده:vatani sport complex.jpg|چپ|بندانگشتی|240px|[[ورزشگاه شهید وطنی]]]]
 
مهم ترین تیم‌های ورزشی مازندران در لیگ‌های ورزشی ایران [[باشگاه والیبال کاله مازندران| باشگاه والیبال کاله آمل]]، [[باشگاه بسکتبال بیم مازندران|باشگاه بسکتبال بیم بابل]]، [[باشگاه بسکتبال کاله مازندران|باشگاه بسکتبال کاله بابل]]،[[باشگاه فوتبال نساجی مازندران]]،[[باشگاه کشتی خونه به خونه بابل]]، [[باشگاه فوتسال راه ساری]]، [[باشگاه فوتبال خونه به خونه بابل]]،[[باشگاه فوتبال صنعت ساری]]، [[باشگاه فوتبال شموشک نوشهر]]، [[باشگاه فوتبال سایپا شمال]]، [[باشگاه فوتسال فجر قائم گلوگاه]]، [[باشگاه تاکسیرانی آمل]]، [[باشگاه فوتبال نفت محمودآباد]]، [[هیئت فوتبال دریای بابل]]، [[باشگاه ورزشی هتل ملک چالوس]]،[[باشگاه فوتبال شاهین بابل]] ،[[باشگاه ورزشی موسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج آمل]]، [[باشگاه والیبال آریا صنعت بابل کنار]]، [[باشگاه والیبال کاله جوان]]، [[باشگاه ورزشی شهرداری بهشهر]]، [[باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس جویبار]]، [[باشگاه فرهنگی ورزشی صدرای زیرآب]]، [[باشگاه شهدا ساری]]، [[باشگاه فرهنگی ورزشی داماش بابل]]،[[باشگاه کشتی گاز مازندران]]، [[باشگاه فوتبال پیام صنعت آمل]] و [[باشگاه تنیس روی میز شورای شهر بابل]] هستند.
 
* '''ورزشگاه‌ها '''
از مهمترین ورزشگاه‌های مازندران می‌توان به ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر، ورزشگاه هفت تیر بابل، ورزشگاه شهدای ساری، ورزشگاه شهدای نوشهر و ... اشاره نمود.
 
سطر ۸۵۳ ⟵ ۸۳۳:
* [[مراسم محلی مازندران]]
* [[گاه شمارمحلی مازندران]]
* [[ضرب المثل هایالمثل‌های مازندرانی]]
* [[زبان مازندرانی|زبان تبری]]
* [[مردم مازندرانی]]
سطر ۸۸۶ ⟵ ۸۶۶:
* [http://www.ostan-mz.ir/ به استان سرسبز مازندران سرزمین فرشتگان و بزرگان سرزمین علویان اشکانیان مرعشیان و پادوسیان سرزمین طبری‌ها سرزمین هفت رنگ چهار فصل به بام ایران خوش آمدید]
* [http://www.ostan-mz.ir/mazandaran/m-s-sharestanha2.aspx تقسیمات استانی و شهرستانهای مازندران]
* [http://shomalinfo.ir/advers.aspx?jid=01&title=راهنمای%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%AA20مسافرت&cid=-1/ راهنمای سفر به مازندران]
* جغرافیای تاریخی مازندران؛ ۱۳۸۰؛ اسماعیل مهجوری
* ماهنامه نجوم شماره ۲۰۷. خرداد و تیر ۱۳۹۰. صفحه ۳۲.
سطر ۸۹۶ ⟵ ۸۷۶:
* [http://www.ichto.ir/Default.aspx?tabid=134 گردشگری و صنایع دستی مازندران]
* [http://www.mazandbam.com/ مازندران بام ایران]
* [http://www.behrah.com/map.php?pn=%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86مازندران نقشه گردشگری، راهها، تصاویر هوایی مازندران]
* [http://farhangsarayeirani.ir/ انسان شناسیانسان‌شناسی فرهنگ بومی شمال، استان مازندران]
* [http://ihome.ir/help/iran/mazandaran/ به مازندران، سرزمین بهشت خدایی سفر کنید]
* [http://mazandthome.ir/ Mazandaran north of iran Tourismo]
* [http://iloveiran.ir/ mazandaran good provice of the iran]
* ابن اسفندیار کاتب، حسن، ۱۳۲۰، تاریخ طبرستان، تصحیح عباس اقبال، چاپخانه مجلس، جلد اول، تهران.
* اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان، ۱۳۷۳، تاریخ طبرستان، مقدمه، تحشیه و تعلیقات میترا مهرآبادی، انتشارات دنیای کتاب، چاپ اول، تهران.
* بارتولد، ولادیمیر، ۱۳۷۲، تذکره جغرافیای تاریخی ایران، ترجمه حمزه سردادور، انتشارات توس، چاپ سوم، تهران.
* پورداود، ابراهیم، ۱۳۵۸، یشت‌های اوستا، به کوشش بهرام فره وشی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
* حجازی کناری، سید حسن، ۱۳۷۲، پژوهشی در زمینة نامهای باستانی مازندران، تهران، انتشارات روشنگران.
رابینو، ه. ل، ۱۳۴۳، سفرنامه مازندران و استرآباد، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم، تهران.
** رابینو، ه. ل. ، ۱۳۶۵، مازندران و استرآباد، ترجمة غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ سوم.
* ریاحی، وحید،۱۳۸۱، مازندران، دفتر نشر پژوهش‌های فرهنگی، چاپ دوم، تهران.
*ستوده، منوچهر،ستوده، ،منوچهر،، ۱۳۷۴، از آستارا تا استرآباد (آثار و بناهای مازندران غربی)، انتشارات معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، جلد سوم، چاپ دوم.
* شایان، عباس، ۱۳۶۷، مازنــــدران،مازندران، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم.
* لسترنج، گای، ۱۳۸۳، [[جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی|جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی]]، ترجمه محمود عرفان، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ ششم، تهران.
* مرعشی، ظهیرالدّین، ۱۳۶۱، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، به کوشش محمد حسین تسبیحی، انتشارات شرق، چاپ دوم، تهران.
* مشکور، محمد جواد، ۱۳۶۶، تاریخ سیاسی ساسانیان، تهران، انتشارات دنیای کتاب، جلد اول، چاپ اول.
* ملکزاده بیانی، ۱۳۳۸، تحقیق در بارة صد و بیست و نه سکة ساسانی، نشریة انجمن فرهنگ ایران باستان، سال دوازدهم.
* ملگونوف، گریگوری، ۱۳۶۴، سفرنامه ملگونوف به سواحل جنوبی دریای خزر، ترجمه مسعود گلزاری، انتشارات دادجو، چاپ اول، تهران.
* مهجوری، اسماعیل، ۱۳۸۱، تاریخ مازندران، نشر توس، جلد اول، چاپ اول، تهران.
* مهدوی، سیروس، ۱۳۷۵، نگاهی به پیشینه مازندران، اباختر(۱)، چاپ شهر، قائمشهر، صص: ۱۳۸- ۱۵۶.
* یعقوبی، ابن واضح، ۱۳۶۶، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی، جلد اول، چاپ پنجم، تهران.
* نوروززاده چگینی، ناصر، ۱۳۶۶، مازندران در دوره ساسانی (بخش دوم)، مجله باستان شناسی و تاریخ، سال اول، شماره دوم، بهار و تابستان، تهران۲۱-۲۹.
* (مجتبی صفری عضو هیئت علمی دانشگاه نیما و همچنین مدرس دانشگاه مازیار است)
</small>
{{Div col end}}
{{پانویس}}