استان مازندران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش به وسیلهٔ ابزار خودکار ابرابزار
ابرابزار
خط ۱۸:
| استاندار = دکتر [[ربیع فلاح جلودار]]<ref>http://president.ir/fa/70963</ref>
}}
'''مازَندَران''' {{به مازندرانی|مازِرون یا مازِندِرون}} <small>{{تلفظ|Mazandaran.ogg}}</small> استانی در [[شمال ایران]] و در کرانه‌های جنوبی [[دریای مازندران]] <small>(یا [[دریای کاسپین]])</small> می‌باشد. شهرستان [[شهرستان ساری|ساری]]، مرکز استان مازندران و [[بابل (شهر)|شهرستان بابل]] پرجمعیت ترین شهرستان استان است. این استان هم‌مرز با استان‌های [[استان گلستان|گلستان]]، [[استان سمنان|سمنان]]، [[استان تهران|تهران]]، [[استان البرز|البرز]]، [[استان قزوین|قزوین]] و [[استان گیلان|گیلان]] است.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan-babol.ir/main.asp?id=00139| عنوان =معرفی استان مازندران | تاریخ بازدید = ۱۱ مهر ۱۳۸۹| ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}</ref> [[کوه دماوند|قله دماوند]] مرتفع‌ترین قله ایران در مازندران و در شهرستان [[آمل]] قرار دارد. این استان از لحاظ جاذبه‌های گردشگری و جذب توریست رتبه یک را در [[ایران]] دارا است و از [[جنگل]]، [[دشت]]، [[کوه]]، [[تاریخ]] و [[دریا]] سود بسزایی می‌برد. مازندران بلندترین (کوه دماوند) و پست ترین (دریای مازندران) یا[[دریای کاسپین]] نقاط ایران را در خود جای داده است. این استان یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق از لحاظ تراکم جمعیتی و یکی از غنی‌ترین آنها از لحاظ منابع گوناگون زیرزمینی می‌باشد. این استان دارای ۲۲ شهرستان است. مازندران قدیمیترین مردم را در جهان از نظر یک جا نشینی دارد. روز ۱۴ آبان هم روز مازندران نام گذاری شده است.
 
'''مازَندَران''' {{به مازندرانی|مازِرون یا مازِندِرون}} <small>{{تلفظ|Mazandaran.ogg}}</small> استانی در [[شمال ایران]] و در کرانه‌های جنوبی [[دریای مازندران]] <small>(یا [[دریای کاسپین]])</small> می‌باشد. شهرستان [[شهرستان ساری|ساری]]، مرکز استان مازندران و [[بابل (شهر)|شهرستان بابل]] پرجمعیت ترین شهرستان استان است. این استان هم‌مرز با استان‌های [[استان گلستان|گلستان]]، [[استان سمنان|سمنان]]، [[استان تهران|تهران]]، [[استان البرز|البرز]]، [[استان قزوین|قزوین]] و [[استان گیلان|گیلان]] است.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.tebyan-babol.ir/main.asp?id=00139| عنوان =معرفی استان مازندران | تاریخ بازدید = ۱۱ مهر ۱۳۸۹| ناشر = تبیان | زبان = فارسی}}</ref> [[کوه دماوند|قله دماوند]] مرتفع‌ترین قله ایران در مازندران و در شهرستان [[آمل]] قرار دارد. این استان از لحاظ جاذبه‌های گردشگری و جذب توریست رتبه یک را در [[ایران]] دارا است و از [[جنگل]]، [[دشت]]، [[کوه]]، [[تاریخ]] و [[دریا]] سود بسزایی می‌برد. مازندران بلندترین (کوه دماوند) و پست ترین (دریای مازندران) یا[[دریای کاسپین]] نقاط ایران را در خود جای داده است. این استان یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق از لحاظ تراکم جمعیتی و یکی از غنی‌ترین آنها از لحاظ منابع گوناگون زیرزمینی می‌باشد. این استان دارای ۲۲ شهرستان است. مازندران قدیمیترین مردم را در جهان از نظر یک جا نشینی دارد. روز ۱۴ آبان هم روز مازندران نام گذارینام‌گذاری شده است.
مردم مازندران به [[زبان تبری]] <small>(<big>'''[[مازندرانی]]'''</big>)</small> و [[فارسی]] سخن می‌گویند. مازندران با جمعیتی بیش از ۳ میلیون نفر و حدود ۴/۰۹ درصد جمعیت کشور از وسعتی معادل ۱/۴۶درصد ایران برخوردار است. اما قرار گرفتن آن در ساحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان موسوم به دریای مازندران یا دریای کاسپین یا خزر و همجواری با چهار کشور ساحلی این دریا یعنی ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و آذربایجان از یک سو و قرار گرفتن در شمال کلان شهر تهران <small>(پایتخت ایران)</small> از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار است. امتیاز حمل و نقل دریایی با کشورهای همسایه از طریق منطقه ویژه و بندر قدیمی نوشهر، و منطقه ویژه و جدید امیرآباد بهشهر و اسکله نفتی نکا در شرق مازندران، اتصال آن به شبکه سراسری راه آهن کشور، وجود فرودگاه‌های بین‌المللی [[فرودگاه دشت ناز]] <small>(ساری)</small>، نوشهر<small>(قدیمی ترین فزودگاه مازندران)</small> و رامسر، برخورداری از سه جاده شوسه ارتباطی با استان تهران، و اقدام به سرمایه‌گذاری در طرح در دست ساخت بزرگراه تهران ـ شمال <small>(نوشهر)</small> با امکان دسترسی سریع با فاصله کوتاه ۱۲۰ کیلومتر ارتباط تهران ـ مازندران، عبور خطوط بین‌المللی فیبر نوری، شبکه ارتباطی بسیار قوی و گسترده‌ای را در مسیر کریدور بین‌المللی شمال ـ جنوب از هلسینکی <small>(فنلاند)</small>، به بندر لاوان <small>(روسیه)</small> تا ساحل دریای خزر فراهم آورده‌است. و همچنین جاده بین‌المللی هراز در این استان باعث ترددهای بالایی شده‌است.
 
مردم مازندران به [[زبان تبری]] <small>(<big>'''[[مازندرانی]]'''</big>)</small> و [[فارسی]] سخن می‌گویند. مازندران با جمعیتی بیش از ۳ میلیون نفر و حدود ۴/۰۹۴٫۰۹ درصد جمعیت کشور از وسعتی معادل ۱/۴۶درصد۱٫۴۶درصد ایران برخوردار است. اما قرار گرفتن آن در ساحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان موسوم به دریای مازندران یا دریای کاسپین یا خزر و همجواری با چهار کشور ساحلی این دریا یعنی ترکمنستان،[[ترکمنستان]]، قزاقستان،[[قزاقستان]]، [[روسیه]] و [[جمهوری آذربایجان]] از یک سو و قرار گرفتن در شمال کلان شهرکلان‌شهر [[تهران]] <small>(پایتخت ایران)</small> از موقعیت جغرافیایی استراتژیکی برخوردار است. امتیاز حمل و نقل دریایی با کشورهای همسایه از طریق منطقه ویژه و بندر قدیمی نوشهر،[[نوشهر]]، و منطقه ویژه و جدید امیرآباد [[بهشهر]] و اسکله نفتی نکا در شرق مازندران، اتصال آن به شبکه سراسری راه آهن کشور، وجود فرودگاه‌های بین‌المللی [[فرودگاه دشت ناز]] <small>(ساری)</small>، نوشهر<small>(قدیمی ترین فزودگاهفرودگاه مازندران)</small> و رامسر،[[رامسر]]، برخورداری از سه جاده شوسه ارتباطی با استان تهران، و اقدام به سرمایه‌گذاری در طرح در دست ساخت بزرگراه تهران ـ شمال <small>(نوشهر)</small> با امکان دسترسی سریع با فاصله کوتاه ۱۲۰ کیلومتر ارتباط تهران ـ مازندران، عبور خطوط بین‌المللی فیبر نوری، شبکه ارتباطی بسیار قوی و گسترده‌ای را در مسیر کریدور بین‌المللی شمال ـ جنوب از [[هلسینکی]] <small>([[فنلاند]])</small>، به بندر لاوان <small>([[روسیه]])</small> تا ساحل [[دریای خزر]] فراهم آورده‌است. و همچنین جاده بین‌المللی هراز در این استان باعث ترددهای بالایی شده‌است.
دسترسی به زیر ساخت‌های مناسب ارتباطی، بهمراه تسهیلات ویژه زیر بنایی آب، برق، فاضلاب و گاز همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعت گردشگری و دسترسی به بازارهای هدف داخلی و خارجی، امکان توسعه سریع را در قالب بخشهای محوری گردشگری، کشاورزی، صنعتی و تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یکجا در خود گرد آورده است. همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانش آموختگان با تحصیلات دانشگاهی مازندران در بین استانهای کشور، شرایط مناسبی برای گسترش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی استان در سطح منطقه شمال و ایران فراهم آورده‌است.
 
دسترسی به زیر ساخت‌های مناسب ارتباطی، بهمراهبه همراه تسهیلات ویژه زیر بنایی آب، برق، فاضلاب و گاز همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی بسیار حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعت گردشگری و دسترسی به بازارهای هدف داخلی و خارجی، امکان توسعه سریع را در قالب بخشهای محوری گردشگری، کشاورزی، صنعتی و تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یکجا در خود گرد آورده است. همچنین برخورداری از میراث فرهنگی غنی و بیشترین نرخ دانش آموختگان با تحصیلات دانشگاهی مازندران در بین استانهایاستان‌های کشور، شرایط مناسبی برای گسترش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی استان در سطح منطقه شمال و ایران فراهم آورده‌است.
 
== شهرستان‌ها ==
سطر ۸۱ ⟵ ۸۲:
[[پرونده:Mazan.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|خانه‌ای در میان جنگلهای مازندران]]
مازندران به خاطر جغرافیای گوناگون آن که شامل [[جلگه]]‌ها، علفزارها، بیشه‌ها و [[جنگل]]‌های هیرکانی با صدها گونه گیاهی منحصر به فرد در جهان است و آب و هواهای گوناگون از سواحل شنی با پست‌ترین نقطه، تا کوهستان‌های ناهموار و پوشیده از برف [[البرز]] با داشتن یکی از هفت [[آتشفشان]] معروف دنیا، [[کوه دماوند]]، شناخته شده‌است.
 
[[البرز|رشته کوه‌های البرز]] هم‌چون سدی بلند مازندران را به دو قسمت جلگه‌ای و کوهستانی تقسیم نمودهکرده است و به همین دلیل این استان از قسمت داخلی ایران جدا شده‌است. بخشی از البرز غربی و البرز شرقی و تمامی البرز مرکزی در این محدوده قرار دارد و شیب زمین از منطقه کوهستانی به سوی جلگه و دریا کاهش می‌یابد. رشته کوه‌های البرز دارای کوه‌های فرعی است که از جنوب به شمال و یا به موازات دریا کشیده شده‌است. از مرتفع‌ترین قلل مازندران می‌توان بادله کوه، کوه چنگی و کوه سفید را در [[شهرستان ساری]] نام برد. بلندترین قله‌هایی که به موازات دریا کشیده‌شده‌است عبارتند از سیالان با ارتفاع ۴۱۲۵ متر از سطح دریا و تخت سلیمان با بیش از ۴۰۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در جنوب شرقی [[شهرستان تنکابن]] و قله شور، [[کلارآباد]] و سیاه سنگ در [[شهرستان نوشهر]].
 
=== ناهمواری‌ها ===
این استان قسمت جنوبی آن کوهستانی و قسمت شمالی آن جلگه‌ای ساحلی می‌باشد. شیب آن به طرف مشرق در دشت گرگان است که به تدریج به ارتفاعات غربی خراسان منتهی می‌گرددمی‌شود و به علت فراوانی نسبی آب و فرسایش کوه‌ها، آبرفتهایآبرفت‌های ناشی از آن در دریا ته‌نشین شده و جلگه مازندران را تشکیل داده است.
 
=== آب و هوا ===
آب و هوای مازندران با توجه به وجود دریا، کوه و جنگل به دو نوع [[اقلیم معتدل و مرطوب ایران|معتدل مرطوب]] و کوهستانی تقسیم می‌شود.
 
==== مرطوب و معتدل ====
سطر ۱۲۵ ⟵ ۱۲۷:
[[پرونده:Arash the archer.png|بندانگشتی|راست|200px|آرش کمانگیر که از آمل به مرو تیر انداخت]]
[[پرونده:Hotocave.jpg|بندانگشتی|چپ|۲۶۰|غار هوتو]]
با کشفیات دانشمندان در غارهای [[غار هوتو|هوتو]] و [[غار کمربند|کمربند]]، گواهی بر زندگی انسان‌ها در ۷۵ هزار سال پیش از این بدست آمده‌است، علاوه بر این، باستان‌شناسی در [[گوهر تپه]]، که ثابت کرد مازندران بیش از ۶ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارد، مازندران را به یکی از مهترین پایگاه‌های باستان‌شناسی در منطقه خاورمیانه و جهان شناسانده‌است و آن در فرهنگ سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش مهمی را ایفا کرده‌است، در حالی که [[آمل]] شهری که آن را دومین شهر کهن ایران می‌خوانند هم در این استان جا دارد و تاریخ آمل جزو تاریخ‌های اول شهری است که در زمان [[مردم آمارد]] یا همان آماردیان شکوفا شده‌است. مازندران جزوی از قلمرو پادشاهی ورگانا، و پس از آن یکی از استان‌های مهم پادشاهی طبرستان (که پس از شاه عباس طبرستان ایالتی از ایران و مازندران استانی از این ایالت شد)، بوده‌است.

مردم بومی آن تپوری (مازندرانی) وآمارد و گیلک هستند، مازندران اولین پایگاه اسلامی و شیعه دوازده امامی است و [[خاندان مرعشی]] و خاندان [[ناصر الحق اطروش]] هم در مازندران به پایتخت گری [[آمل]] بوده‌اند. بعداز غلبه آریایی‌های مهاجم ومهاجرت بومیان، ساکنان جدید پس از مدتها ظاهر زیرفرمان هخامنشیان قرار گرفتند. درکتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام پشتخوارگی ودر اوستا پزشخوارگر آمده است و مازندران قلمرو اشکانیان و آمل مرکز اصلی آن بوده است.
 
هم‌زمان بافتوحات مسلمانان از سلسله‌های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است که در طبرستان یاقسمتی ازآن حکومت می کرده اندو استقلال نسبی داشته‌اند. مورخان درباره اولین حمله مسلمین به طبرستان وحدت نظرندارند.
سطر ۱۶۴ ⟵ ۱۶۸:
==== هخامنشیان ====
حکومت هخامنشیان از حدود ۶۷۵ ق. م آغاز شده و تا سال ۳۳۰ ق. م ادامه یافته است. سر سلسله این دودمان هخامنش بوده که پس از آن چیش پیش اول، کمبوجیه اول، کورش اول، چیش پیش دوم، کوروش دوم، کمبوجیه دوم، کوروش سوم (بزرگ)، کمبوجیه سوم و... بر این سرزمین حکومت کردند. کوروش پس از فرو ریزی دولت آریائی ماد، مشغول تهیه مقدمات یک حکومت نیرومند شد. او ارتشی از عناصر سپاه ایران و حاشیه دریای خزر فراهم کرد.
 
اقوام ساردی، تپوران، کادوسیان و سکائیان از جمله نیروهای برجسته شرکت کننده در اردوی کوروش بودند. در این نبرد کوروش تپوران مازندرانی و کادوسیان گیلانی را از ارتش جدا نمود و آنها را ترغیب به حمله نمود. در اثر حمله این نیروها سپاه لیدی شکست خورد و شهر سارد به محاصره سربازان کوروش در آمد. بعد از این جنگ آماردها و کادوسیان همچنان در حلقه اتحاد کوروش باقی ماندند و در اکثر جنگ‌های زمان او شرکت فعال داشتند. در زمان ذوالقرنین، ایران به صورت ملوک الطوایفی اداره می‌شد و مازندران و طبرستان به یکی از اعیان فارس سپرده شده بود. در جنگ خانگی مشهور به «کوناکسا» بین اردشیر هخامنشی و برادرش کوروش کوچک، کادوسیان به حمایت از اردشیر پرداختند. در این جنگ فرمانده قوای کادوسی به نام آرته گرس کشته شد. ۱۴ سال بعد از جنگ کوناکسا، کادوسیان علیه هخامنشیان قیام کردند. اما اردشیر با سپاهی انبوه آن را سرکوب نمود و آنها نیز اطاعت از دولت مرکزی را پذیرفتند.
 
سطر ۱۷۳ ⟵ ۱۷۸:
 
==== ساسانیان ====
بعد از اسکندر و جانشینانش گیلان و مازندران حالت استقلال داشته‌اند. گشنسب شاه در این دوران بر مازندران حکومت میکرده است و خاندان او از ۳۳۰ ق. م تا ۵۲۹. م نزدیک به نهصد سال حکومت کرده‌اند. در دوران سلطنت بهرام گور (۴۲۰ـ۴۳۸. م)، پس از آنکه بهرام بر خاقان پادشاه ترکان پیروز شد، با خبر شد که یکی از سران دیلم با لشکری انبوه به ری و سرزمین‌های اطراف آن حمله و جمعی را اسیر نموده است. او همچنین نگهبانان مرزی آن حدود را مجبور به پرداخت خراج نمود. بهرام‌گور، مرزبان را با سپاهی به ری فرستاد. سپس خود بهرام نیز به او پیوست و بیدرنگ به سوی دیلم روان شد. دو سپاه در میانه راه به یکدیگر رسیدند. بهرام، سردار دیلمی را گرفتار ساخت و سپس او و سپاهیانش را بخشید و آنها در شمار یاران نزدیک بهرام قرار گرفتند. دوام حکومت و فرماندهی خاندان گشنسب در طبرستان تا روزگار فیروز ساسانی ادامه داشته است که در این زمان ترکان صحرانورد ماوراء جیحون به خراسان و مرزهای تپورستان (طبرستان) تاخته‌اند. کاری از خاندان گشنسب برنیامد ولی کیوس (کی وش) فرزند ارشد قباد شاه ساسانی، به امر پدر به کمک مردم طبرستان و گیلان شتافت و ترکان را تار و مار ساخت. از این زمان حکومت خاندان گشنسب پایان یافت و حکومت به ساسانیان منتقل شد.

ظهور مزدک و افکار مزدکی، قباد شاه ساسانی را مجذوب خود ساخت و او نیز پس از قبول این آیین، به تبلیغ آن پرداخت. اما دیری نپایید که شاه ساسانی قربانی یک توطئه پنهان گردیدشد و از قدرت برکنار شد و به این ترتیب نهضت مزدکی نیز خاتمه یافت. مدتی بعد کیوس، شاه گیلان و مازندران و برادر خسرو انوشیروان ـ فرمانروای ایران ـ به کیش مزدکی درآمد. در دوران انوشیروان مزدکیان سرکوب شدند و بیشترین تلفات را مزدکیان در گیلان و بلوچستان دادند. کیوس، حاکم مازندران و گیلان به دعوت برادر خود انوشیروان جهت همکاری در سرکوب ترکان ماوراء جیحون با مردان مازندران، دیلمیان و گیل‌ها بر ترکان تاخت. او بعد از حمله دوم خود به ترکان و کسب پیروزی، هوای حکومت ایران کرد و به مدائن حمله برد، ولی اسیر شد و سر خود را در این داعیه از دست داد. (۵۲۹ ـ ۵۳۶. م). پس از قتل کیوس، انوشیروان حکومت طبرستان و مازندران را به فرزندان امیر سوخرا (که از امرای فیروز بن هرمز بود) سپرد. پنج نفر از این خاندان به نام‌های زرمهر بن سوخرا، داد مهر بن زر مهر، ولاش بن داد مهر، دار مهر بن ولاش و آذرولاش بن داد مهر به مدت ۱۱۰ سال بر نواحی ساحلی خزر حکومت کردند.

پس از آذر ولاش، این ولایت به گیل بن گیلانشاه گاو باره که از نوادگان جاماسب بن فیروز ساسانی بود سپرده شد. گیلان بن گیلانشاه فرمانروایی مقتدر بود که حکومتی قوی در روزگار یزدگرد سوّم در گیلان و مازندران برپا کرد. مازندرانیها او را گیل گاو باره نامیدند. گاو باره پایتخت را از ماندران به گیلان انتقال داد و از گیلان تا گرگان عمارات و قصرهای عالی ساخت. مدت فرمانروایی او بر دو منطقه بزرگ خزری پانزده سال بود. بعد از او دابویه فرزندش بر این منطقه حکومت کرد. در این زمان اعراب مسلمان به ایران حمله کردند و پایتخت ساسانیان مدائن را متصرف شدند. پس از جنگ قادسیه، یزدگرد ساسانی که از سلطنت کردن نا امید شده بود، «باو» را از آتشکده اصطخر فارس دعوت به همکاری نمود. باو پس از عزل از حکومت مازندران و گیلان در زمان شیرویه ساسانی در این آتشکده منزوی شده بود. او تا ری یزدگرد را همراهی کرد ولی از شاه ساسانی خواست تا به زیارت آتشکده کوسان پایتخت باستانی طبرستان که بنای جدش کیوس بود رفته و از آنجا در گرگان به شاه ملحق شود، ولی پس از رسیدن به آتشکده چون از سقوط ساسانیان مطمئن بود، در همانجا معتکف شد. سقوط ساسانیان زمینه تاخت و تاز ترکان ماوراء النهر به مازندران را فراهم کرد و چون حاکم وقت یعنی «باو» حکومت را رها کرده بود، مردم دچار صدمات زیاد شدند مردم از «باو» که در آتشکده کِوَسان معتکف شده بود، خواستند قدرت را به دست گیرد و او با تعهد گرفتن از مردم مبنی بر حکومت مطلق وی بر مازندران، به حکومت بازگشت و نوادگان او به نام آل باوند یا باوندیان در مازندران و بعضا گیلان قرن‌ها حکومت داشتند. بعدها فرخان بزرگ، فرزند دابویه از سلسله گاوباره حکومتی پرصلابت ابتدا در گیلان و سپس در مازندران تشکیل داد و در مرز و بوم خود دست به عمران و آبادانی زد.
 
== نام مازندران ==
سطر ۲۰۴ ⟵ ۲۱۳:
 
نام کهن و اصلی مازندران طبرستان است که در واقع تپورستان بوده و علت نامگذاری آن وجود قوم؛ البی که درآن وجود دارد به نام قوم تپور می‌باشد که از شهر بابل تا شهر گرگان امتداد دارد. از اقوام دیگر مازندران قوم آمارد است که مرکز آن آمل و از آمل تا تنکابن و قوم کادوس از تنکابن تا رامسر هستند.
 
برخی نام مازندران را به شکل ماز + اندر + آن می‌دانند. ماز در زبان مازندرانی به زنبور عسل گفته می‌شود و کسانی که این ریشه یابی را پذیرفته‌اند معنای مازندران را «جایی که زنبورعسل در آن هست» می‌دانند.
 
به باوری دیگر، نام مازندران برگرفته از کوه ماز است. پس مازندران سرزمینی است که کوه ماز در آن جای دارد (ماز+اندر+آن). رشته کوه ماز در جنوب مازندران، در راستای غرب به جنوب شرق کشیده شده‌است. رشته کوه ماز هم راستا با دوبرار در دشت لار و پلور است که تا فیروزکوه پیش می‌رود. مردم دماوند هنوز به این کوه بلند که در شمال شهر دماوند امتداد یافته، ماز می‌گویند. از سوی دیگر در لاسم و در میان رشته کوه دوبرار، قله‌های بلندی مانند انگمار، سیاه کمر دیده می‌شود که یکی از آنها قله بلند ماز است. منوچهری دامغانی (قرن پنجم) واژه " ماز" را به همراه مازندران در یک بیت می‌آورد:
{{شعر}}
سطر ۲۱۱ ⟵ ۲۲۲:
می‌دانیم منوچهری دامغانی سراینده زبردستی در ترسیم طبیعت در سروده‌های خود بوده و همچنین سالها در مازندران زیسته‌است. "ماز" در اینجا همان کوه ماز است که ابرها چون ماری به خود پیچیده، آن کوه را در بر گرفته‌اند. گروهی، ماز را پیچ و خم می‌دانند، ولی واژه "شکنج" در "مار شکنجی" خود به معنی پیچ و خم است و آوردن واژه‌ای دیگر (که ماز باشد) به معنی پیچ و خم در اینجا، درست نمی‌نماید. ابن اسفندیار در کتاب تاریخ تبرستان به سال ۶۱۳ هجری می‌نویسد: و مازندران محدث است به حکم آنکه مازندران بحد مغربست و به مازندران پادشاهی بود چون رستم زال آنجا شد او را بکشت. منسوب این ولایت را موز اندرون گفتند بسبب آنکه موز نام کوهیست از حد گیلان کشیده تا به لار و قصران که موز کوه گویند همچنین تا بجاجرم.<ref>تاریخ طبرستان نوشته بهاالدین محمد بن اسفندیار، تصحیح استاد عباس اقبال آشتیانی، انتشارات اساطیر چاپ اول 1389 - صفحه 56</ref><ref>ناسخ التواریخ، محمدتقی لسان‌الملک سپهر، جلد دوم صفحه ۶۷۱، شابک: ۹۶۴۳۳۱۷۸۸۰</ref>
عده‌ای نیز به این دلیل که سابقا این سرزمین مملو از گوزن بوده و مازن نیز به معنای گوزن بوده و از طرفی دران را نیز به معنای درندگان می‌باشد اینطور استنباط کرده‌اند که دران به معنای درنده کنایه از ببر مازندران است وچون این سرزمین در گذشته مملو گوزن و ببر بوده مردم آن سرزمین را به این نام خواندند.
 
مازندران کنونی در درازای تاریخ، شاهد وقایع و اتفاقات فراوان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده‌است. در اهمیت سرگذشت وقایع تاریخی این استان، کافی است که گفته شود هیچ یک از مناطق ایران به اندازه این سرزمین، شاهد رویدادهای تاریخی نبوده‌است.
 
سطر ۶۹۹ ⟵ ۷۱۱:
===== چاووش خوانی =====
نیز از مقامهای معمول مازندران است که در استقبال یا بدرقه زایران مشهد، کربلا، نجف یا مکه خوانده می‌شود. چاووش خوان، پیک خبردهنده است که مردم را در حال و هوای اعتقادی و توجه به مقدسات قرار می‌دهد.
 
مضمون عمومی در موسیقی مازندران، مسایل حماسی و اعتقادی و پرداختن به بیان ارزشهاست. با این که موسیقی مقامی نواحی مختلف مازندران شباهت کلی و عام به هم دارند، اما در هر منطقه، بنا به شرایط اقلیمی و خصایص فرهنگی و نوع ارتباطات اجتماعی، رنگ و حالت مشخص تری می‌یابد. مثل سادگی در مازندران موسیقی‌هایی با متر معین به بیان ترانه‌هایی اختصاص دارد که عموما دارای مضامین توصیفی و عاشقانه هستند.
 
ترانه‌های مازندرانی با ملودی‌هایی ساده و روان و اشعاری لطیف و بی پیرایه، سخنان دلنشینی را بیان می‌کنند که جذابیت خاص یافته و در یادها باقی می‌مانند. ترانه‌های اصیل مازندرانی با عناوین و نامهای خاص، بیانگر قدمت و سابقه طولانی حوادث و مسایلی است که ریشه در زندگی مردم این سامان داشته و به زمان حال رسیده‌اند.
 
سطر ۷۹۴ ⟵ ۸۰۸:
* '''راه آهن ها'''
 
راه آهن مازندران (راه آهن شمال) نام یکی از شعبه‌های اصلی از [[راه آهن سراسری ایران]] است که در سال [[۱۳۰۸]] خورشیدی در دوران [[رضا شاه]] [[پهلوی]]، نخستین فاز آن افتتاح گردیدشد.
 
این راه‌آهن دارای ۲۷ ایستگاه می‌باشد که ۷ ایستگاه آن مشترک با راه آهن خراسان است. راه‌آهن مازندران به نام ''راه آهن شمال'' نیز مشهور است و امروزه نیز برخی آن را ''مسیر گرگان'' نیز می‌نامند. حوزه استحفاظی راه آهن شمال از سوزن خروجی ایستگاه گرمسار در استان سمنان آغاز و با عبور از کوه‌های البرز و بخش‌هایی از استان تهران وارد استان مازندران و مناطق جنگلی شده و با عبور از شهرهای متعدد و مناطق جلگه‌ای وارد [[استان گلستان]] و در انتها به ایستگاه [[گرگان]] ختم می‌شود.[[پرونده:تصویر۰۰۳.jpg|thumb|210px|left|عبور نخستین قطار ایرانی بر روی [[پل ورسک]].]]پیشینه احداث موفق اولین راه‌آهن در ایران به سال [[۱۸۸۶ (میلادی)|۱۸۸۶ میلادی]] با احداث خط راه آهن محمودآباد (سواحل جنوبی [[دریای مازندران]]) به آمل برمی‌گردد. این طرح اگرچه در نظر بود تا تهران ادامه یابد، ولی با کارشکنی‌های پیمانکارهای بلژیکی به شکست انجامید و خطوط آن، برچیده و از آن به عنوان تیرک‌های تلگراف استفاده شد. در سال بعد احداث راه آهن [[تهران]]- [[شاه‌عبدالعظیم|حرم شاه عبدالعظیم]]، و پس از آن [[جلفا]]-[[تبریز]] آغاز شد. اولین خط راه آهن نوین ایران در دوران [[رضا شاه پهلوی]] از شاهی ([[قائم شهر]] کنونی) تا بندر شاه ([[بندر ترکمن]] امروزی) کشیده گشت، پس از اتمام ساخت پل گردن در [[ساری]] اولین قطار در مهرماه ۱۳۰۸ به دستور [[رضا شاه پهلوی]] از ساری عازم بندر ترکمن گردیدشد. پس از آن هم‌زمان با احداث راه آهن خوزستان، کارها در رشته کوههای البرز آغاز گردید، کارگران ترک در کنار سایرین و مهندسین و پیمانکاران به ویژه آلمانی‌ها، کار ساخت تونل‌ها و پل‌ها را پیگیری کردند.
 
== [[گاه‌شماری طبری|گاه شمار تبری]] ==