من سم هستم: تفاوت میان نسخه‌ها

{{بدونبهبود منبع}}

سم داوسان، مردی با [[ناتوانی رشدی]] پدر مجرد لوسی است که همسرش آنهاآن‌ها را ترک کرده است. علی‌رغم محدودیت هایش،محدودیت‌هایش، سم فرد سازگاری است و گروهی حامی از دوستان با ناتوانی هایناتوانی‌های رشدی دارد. یکی از این دوستان، همسایه ایهمسایه‌ای مهربان و دارای [[هراس از مکان هایمکان‌های باز]] به نام آنی است که وقتی سم نمی‌تواند، از لوسی مراقبت می کندمی‌کند. اگرچه سم محیطی خوب و مراقبتی برای لوسی باهوش ایجاد می کند،می‌کند، او به زودی متوجه ناتوانی هایناتوانی‌های ذهنی سم می شودمی‌شود. بقیه بچه هابچه‌ها او را بخاطر داشتن پدری "عقب افتاده" اذیت می کنندمی‌کنند و او از پذیرفتن اینکه از سم بسیار عاقل ترعاقل‌تر است، شرمنده می شودمی‌شود. در آماده سازیآماده‌سازی پرونده نگهداری، یک کارمند اجتماعی در جشن تولد لوسی ظاهر می شودمی‌شود و او را می بردمی‌برد و به سم اجازه دو بار ملاقات در هفته را می دهدمی‌دهد.

با نصیحت دوستانش، سم یک وکیل خبره به نام ریتا هریسون را بکار می گیردمی‌گیرد که روش خشن او برنامه را سرعت می بخشدمی‌بخشد و زندگی شخصی سخت به او شهرت سردی و بی احساس بودن را داده است. در تللاشتلاش برای اثبات به دیگران که او بی عاطفه نیست، ریتا داوطلبانه پرونده سم را می پذیردمی‌پذیرد. وقتی این دو با هم کار می کنندمی‌کنند تا حق پدری سم را پس بگیرند، سم ناآگاهانه در مشکلات خانوادگی ریتا به او کمک می کندمی‌کند. مثل تشویق به ترک شوهر هوسبازش و بهبود رابطه بدشبد با پسرش.

در آزمون، وقتی وکیل مخالف سم را قانع می کندمی‌کند که قادر به پدر بودن نیست، می شکندمی‌شکند. بعد از آزمون، لوسی در خانه ایخانه‌ای با رندی کارپنتر مستقر می شودمی‌شود، ولی تلاش می کندمی‌کند سم را قانع کن او را فراری دهد. او مدام در نیمه شب هاشب‌ها فرار می کندمی‌کند و به آپارتمان سم می رودمی‌رود و هر بار سم او را برمیگرداندبرمی‌گرداند. سرانجام خانواده پذیرنده، که تصمیم به فرزندخواندگی لوسی داشتند، تصمیم می گیرندمی‌گیرند او را به سم برگردانند. ولی رندی در بزرگ کردن لوسی به سم کمک می کندمی‌کند.