خفقان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح املا
خط ۴:
== توصیف بیماری ==
در کتاب "تاریخ پزشکی کرمان (با نگاهی به تاریخ پزشکی ایران) در توصیف بیماری یا عارضه خفقان آمده است:
{{نقل قول| بیماری "خفقان" که گاهی "خفقان قلب" یا "خفقان دل" نیز خوانده می شدمی‌شد از جمله بیماریهای رایجی بوده که اطبّای قدیم ایران پیوسته با آن سر و کار داشته اندداشته‌اند و بر مبنای نظریۀنظریهٔ اخلاط یا طبایع چهارگانه به توصیف بیماری و راههای درمانی آن می پرداخته اندپرداخته‌اند. از جمله "حکیم [[ابن سینا]]" در کتاب مشهور قانون، ضمن شرح مفصلی دربارۀدربارهٔ بیماری به داروهای متعددی همچون "گل گاوزبان" در درمان آن اشاره نموده است}} <ref> ملک محمدی، مجید؛ تاریخ پزشکی کرمان با نگاهی به تاریخ پزشکی؛ صفحۀصفحهٔ: 947 </ref>
 
== در لغتنامه دهخدا ==
لغتنامه دهخدا خفقان را معادل با "طپشتپش دل" دانسته و در توصیف آن نوشته است:
{{نقل قول|حرکت اختلاجی است که عارض قلب شود، چون لرزه ایلرزه‌ای که در "نوبه" [مالاریا] عارض تمام تن شده باشد}}
 
{{نقل قول| برخی این بیماری را همان "تپشِ قلب" دانسته انددانسته‌اند و از جمله از این توصیف برمی آید که این بیماری را می توانمی‌توان معادلِ همان عارضۀعارضهٔ پزشکی معروفی دانست که امروزه در طبّ مدرن، "آریتمی" (یا "دیس ریتمی") خوانده می شودمی‌شود. هرچند که برخی هم با توجه به این نکته که این کلمه مُعربِ واژگان معروف "خپه" و "خپگی" به شمار می رودمی‌رود با تنگی نفس و قطع تنفس همراه بوده است، سعی کرده اندکرده‌اند آن را با بیماریهای دیگری همچون "آسم" معادل بگیرند}} <ref> ملک محمدی، مجید؛ تاریخ پزشکی کرمان با نگاهی به تاریخ پزشکی؛ صفحۀصفحهٔ: 947 </ref>
 
== در کشاف اصطلاحات ==
در ارتباط با "خفقان" در کشاف اصطلاحات فنون، آمده است:
{{نقل قول|حرکت اختلاجیه ایاختلاجیه‌ای است که عارض قلب شود، به سبب چیزی که باعث آزار آن شود. "قُرشی" [مقصود "ابن نفیس قرشی"، طبیب نامدار قرن هفتم هجری و صاحب کتاب بزرگ و هشتاد جلدی "الشامل" می باشد،می‌باشد، که "نفیس بن عوض کرمانی" معروفترین شارح آثار اوست] ؛ گوید: مقصود ما در این مورد از لفظِ اختلاج مفهوم آن نیست و اختلاج، حرکتی است که عارض میشودمی‌شود قلب را، به سببِ چیزی از باد که در قلب جای میگیردمی‌گیرد وتا مخرجی نیابد بیرون نرود، بلکه زیاد گردد. به قلب حرکت ارتعادیه، مانند حرکتی که عارض می گرددمی‌گردد اعضاء را هنگام عارضه نافض و همچنانکه این حرکت حادث میشودمی‌شود به سیلان ماده ردیئه عفنه بر اعضاء و برای دفع آن بلرزد. همچنانست حرکت خفقان که عارض میشودمی‌شود برای رسیدن چیزی آزار رساننده بر قلب، پس بلرزه درآید برای دفع موذی لرزشی از پی هم}}
 
== در تاریخ ==
{{نقل قول|این قبیل توصیفاتِ دقیق از بیماری خفقان که بر مبنای نظریۀنظریهٔ طب مزاجی بیان شده اند،شده‌اند، در کنار گزارشهایی که از تشخیص و درمان موفقیت آمیز این بیماری توسط اطبای قدیم وجود دارد، همگی نشان از شناختِ کافی و وافی این اطبّاء از بیماری مذکور دارند}}<ref> ملک محمدی، مجید؛ تاریخ پزشکی کرمان با نگاهی به تاریخ پزشکی؛ صفحۀصفحهٔ: 948 </ref>
 
وی سپس به نمونه هایینمونه‌هایی از مواجهات طبیبان کرمان با این بیماری اشاره کرده و یعنوان نمونه اینمونه‌ای مربوط به اوایل عصر قاجاریه درباره خفقان آورده است:
{{نقل قول| ز جمله این گزارشها، مطلبی است که دربارۀدربارهٔ شاهزاده "حسنعلی میرزا شجاع السلطنه" (حاکم کرمان بار نخست در فاصلۀفاصلهٔ سالهای 1243۱۲۴۳ تا 1247۱۲۴۷ هجری قمری برابر با 1827۱۸۲۷ تا 1831۱۸۳۱ میلادی و بار دوم در فاصلۀفاصلهٔ سالهای 1248۱۲۴۸ تا 1251۱۲۵۱ میلادی برابر با 1832۱۸۳۲ تا 1835۱۸۳۵ میلادی)گزارش شده و گرچه از نوعی مطایبه و ظرافت طنّازانه عاری نیست، امّا به هرحال از نوعی اختلاف میان پزشکان کرمان با شجاع السلطنه در موردِ بیماری "خفقان" او، حکایت دارد:
«شجاع السلطنه بار دوم که حکمران کرمان شد، با رعایا رفق و مدارا کرد. مشهور است بر رو و موی پسر کفش دوزی عاشق شده و او را "شاهمراد خان" نام نهاد، روز و شب با او دمساز، از هر دو جهان بی‏نیازبی‌نیاز بود. جناب آخوند ملا محمد صالح می‏فرمودندمی‌فرمودند: روزی شاهزاده برای نماز بپا خاست، چون مرض خفقان داشت، نفس او قطع شد. شاهمراد نیز ایستاده بود. شاهزاده نشست تا به حال‏حال نخست باز آمد و [خطاب به پسر کفشدوز] گفت:
درد تو در دل نهفته‏ایمنهفته‌ایم و طبیبان‏
دردسر ما دهند کاین "خفقان" است!...}}<ref> ملک محمدی، مجید؛ تاریخ پزشکی کرمان با نگاهی به تاریخ پزشکی؛ صفحۀصفحهٔ: 948 </ref>
 
 
== در فرهنگ عامه ==
 
در گفتگوهای عامیانه و ضرب المثلهای فارسی، عبارتِ "خفه خون گرفتن"، که کنایه از ساکت شدن و زبان به دندان گرفتن است در واقع به نام همین بیماری قدیمی "خفقان" (که با نوعی سکوت اجباری و ناراحت کنندهناراحت‌کننده در بیمار همراه بوده) اشاره دارد<ref> ملک محمدی، مجید؛ تاریخ پزشکی کرمان با نگاهی به تاریخ پزشکی؛ صفحۀصفحهٔ: 949 </ref>
 
== پانویس ==
خط ۳۷:
== منابع ==
* لغتنامه دهخدا
* {{یادکرد|کتاب= تاریخ پزشکی کرمان (با نگاهی به تاریخ عمومی پزشکی)|نویسنده = مجید ملک محمدی (با همکاری سازمان نظام پزشکی)|ترجمه=|ناشر = انتشارات گرا (با همکاری سازمان نظام پزشکی)|چاپ=اول|شهر=|سال=۱۳92۱۳۹۲|شابک=ISBN 978-600-6841-45-8}}