'''فکه'''، منطقهای بیابانی در شمال غربی خوزستان و جنوب شرقی استان ایلام است. این منطقه از جنوب به چزابه و شهر بستان، از شرق به میشداخ و رقابیه، از شمال غرب به عین خوش و شهر موسیان، از شمال شرق به چنانه، برغازه و سپس به شهر شوش و از غرب به استان العماره عراق منتهی میگردد.
طول و [[عرض جغرافیایی]] منطقهیمنطقهٔ عمومی فکه از ۳۱ درجه و ۵۴ دقیقه شمالی تا ۳۲ درجه و ۱۵ دقیقه شمالی و ۴۷ درجه و ۲۵ دقیقه شرقی تا ۴۷ درجه و ۵۵ دقیقه شرقی امتداد دارد. ارتفاع آن از ۰ تا ۱۴۰ متر از جنوب به شمال، گسترده است.
فکه به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میشود. بخش جنوبی آن جزو [[استان خوزستان]] و [[شهرستان دشت آزادگان]] محسوب میشود، بخش شمالی آن جزو [[استان ایلام]] و از توابع [[شهرستان دهلران]] میباشد.
منطقهیمنطقهٔ فکه؛ رملی و سرزمین [[شنهای روان]] است، در بخش جنوبی آن رمل و شنهای روان بیشتر است، به گونهای که حرکتکردن بر روی آن بسیار سخت و طاقتفرساست. خاک فکه شمالی سختتر است و در بخشهایی از آن خاکهای رس و خاکهای قابل کشت وجود دارد. بارندگی در فکه بسیار کم است، به گونهای که اکثر مناطق آن خشک و بیآب و علف است، در منطقهیمنطقهٔ [[فکه جنوبی]]، تعداد روستاها به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد و تنها عدهای از عشایر در آن زندگی میکنند. در منطقهیمنطقهٔ فکه شمالی به علت وجود رودخانه دویرج و بارانهای فصلی؛ روستاهای معدودی وجود دارد و منطقه قابل تحملتری است.
فکه یکی از محورهای اصلی حملهیحملهٔ ارتش بعثی عراق به محور شمال خوزستان بود. لشکر ۱ مکانیزه عراق از این محور به سمت شوش وارد عمل شد. اما مقاومت تیپ ۳۷ زرهی شیراز و همینطور [[سپاه پاسداران]] موجب شد عراقیها به سختی و با تاخیر از فکه عبور کنند. ارتش عراق با عبور از محور فکه توانست خود را تا کنار رودخانهیرودخانهٔ کرخه نزدیک جادهیجادهٔ اهوازـاندیمشکاهوازاندیمشک برساند. پس از [[عملیات فتحالمبین]] ـکه به آزادسازی بخش اعظمی از منطقهیمنطقهٔ غرب شوش و دزفول انجامیدـ منطقهیمنطقهٔ فکه همچنان در اشغال نیروهای عراقی باقی ماند. در ۱۷/۱۱/۶۱ [[عملیات والفجر مقدماتی]] در جنوب فکه انجام شد و رزمندگان ایرانی توانستند با شکستن خطوط پیدرپی ارتش عراق به عمق مواضع آن نفوذ کنند، اما بر اثر مقاومت شدید عراقیها، رزمندگان ایرانی به مواضع قبلی بازگشتند. در ۱۰/۲/۶۵ ارتش عراق به فکه حمله کرد و بیش از ۷ کیلومتر پیشروی نمود. عملیات والفجر مقدماتی، خاطرات تلخی را در پی داشت. تعداد زیادی از نیروهای ایرانی به علت لورفتن عملیات و تجهیزات فراوان دشمن و میادین مین بسیار در منطقه کشته و مجروح شدند، عدهای عقبنشینی کردند، اما عدهیعدهٔ زیادی در این سرزمین جاماندند. برخی بر اثر تشنگی در بیابان سوزان فکه کشته شدند و عدهای هم به طرزی فجیع توسط نیروهای بعثی کشته شدند حتی عراقیها برخی از مجروحین را زندهبهگور کردند. این سرزمین علاوهبر آنکه محل کشتهشدن تعداد قابل توجهی از رزمندگان ایرانی است، شاهد کشتهشدن دو فرماندهیفرماندهٔ بزرگ جنگ “ [[حسن باقری]] و [[عبدالمجید بقایی|مجید بقایی]]” نیز بود. فکه تا آخر جنگ در دست نیروهای عراقی باقی ماند و برخی پیکرها همچنان در میادین مین باقی ماند.