اسمیگل در روز تولدش با یکی از دوستانش به نام دیگل به ماهیگیری رفت و پس از آنکه دیگل حلقه را در رودخانه پیدا کرد اسمیگل بلافاصله جذب آن شد. این جاذبه به قدری بود که دیگل را خفه کرد و خود حلقه را برداشت. پس از آنکه او به قدرت نامرئی کننده حلقه پی برد از آن برای دزدی غذا و لباس، جاسوسی و آزار و اذیت دوستانش استفاده میکرد. دوستانش اورا ترک کردند و به او لقب گالوم یا شخص بد ذات را دادند. او پس از طرد شدن از سرزمین مادری به اعماق یکی از غارهای کوه ابهام (انگلیسی: Misty Mountain) رفت. حلقه اورا به شدت به خود وابسته کرده بود و از زندگی گذشتهاش اورا دور کرد بطوری که گالوم اسمش را فراموش کرد وهمچنین فراموش کرد که یک هابیت است. او با خوردن ماهیهای درون غار زنده ماند و حلقه عمر طولانی مدت ۶۰۰ سال زندگی رقت انگیز را برای او به ارمغان آورد. زندگی گالوم چگونگی سقوط یک فرد از اوج روشنایی به اعماق تاریکی را نشان میدهد.
== کتاب هابیت ==
در کتاب هابیت پس از آنکه [[بیلبو بگینز]] با گالوم برخورد میکند با او معاملهای میکند که به این صورت است: بیلبو سوالیسؤالی از گالوم میکند در صورتی که گالوم جواب درست بدهد اجازه دارد که بیلبو را بخورد و اگر نتواند جواب بدهد راه خروج از غار را به بیلبو نشان دهد. بیلبو میپرسد چه چیزی در جیب من است؟ پس از اینکه گالوم نمیتواند جواب دهد تظاهر میکند که میخواهد راه خروج را نشان دهد اما در واقع نقشه داشت که بیلبو را بخورد اما ناگهان متوجه میشود که حلقه ناپدید شده و میفهمد که حلقه را بیلبو برداشته و در واقع حلقه جواب همان سوالسؤال بیلبو است او به بیلبو حمله میکند اما بیلبو در حین فرار به قدرت نامرئی کننده حلقه پی میبرد و ناپدید میشود و پس از تعقیب گالوم راه خروج را پیدا میکند. او ابتدا به سرش زد که گالوم را بکشد اما دلرحمی اش به وی اجازه نداد. در حین خروج بیلبو از غار صدای گالوم را میشنود که فریاد میزند: حلقه عزیز گمشدهاست. بگینز من همیشه ازت متنفر خواهم بود!
گالوم چند سال بعد از گم شدن حلقه از غار به بیرون میرود و بسوی مرزهای [[موردور]] سفر میکند او در آنجا با عنکبوت غول پیکری به نام شلوب آشنا میشود و با غذا دادن به او کم کمکمکم اعتماد عنکبوت را جلب میکند و به نوعی به دوست او تبدیل میشود. او سرانجام به وسیله افراد [[سائورون]] دستگیر میشود و زیر شکنجه دو کلمه شایر و بگینز را بر زبان میاورد. او سپس آزاد میشود اما توسط [[آراگورن]] و [[گندالف]] مجدداً دستگیر میشود و اعتراف میکند که افراد سائورون به سوی شایر در حرکتند. او در این کتاب بیشتر به تعقیب یاران حلقه میپردازد و چند بار به وسیله [[فرودو]] و [[بورومیر]] دیده میشود و در نهایت پی میبرد که حلقه در دست فرودو است.
=== [[دو برج]] ===
خط ۱۶:
=== [[بازگشت پادشاه]] ===
سم وایز فرودو را نجات میدهد.میدهد؛ و آندو در حالی که به صورت دو اورک لباس پوشیده بودند به [[کوه هلاکت]] (انگلیسی:Mount Doom) رسیدند تنها جایی که حلقه نابود میشد. گالوم که آنها را تعقیب کرده بود در ورودی کوه هلاکت آنها را گیر میاندازد. سم وایز به تنهایی با گالوم درگیر میشود و اجازه میدهد که فرودو حلقه را نابود کند. در مرز کوه و مواد آتشفشانی فرودو محسور قدرت حلقه میشود و آن را به انگشت میکند. گالوم به روی گردن او میپرد و انگشتی که حلقه در آن بود را با دندان قطع میکند. گالوم که پس از مدتها حلقه عزیزش را بدست آورده بود شروع به خوشحالی میکندمیکند ولی فرودو در حالی که از انگشت بریده خود در عذاب است با گالوم درگیر می شودمیشود و او را به پایین صخره پرتاب می کندمیکند و گالوم همراه حلقه به درون مذاب کوه هلاکت می افتدمیافتد و هردو نابود می شوندمیشوند.
== نکاتی در مورد گالوم ==
۱-او در [[سه گانهسهگانه ارباب حلقهها]] ساخته [[پیتر جکسون]] نقش پررنگی داشت به طوری که برنده جایزه هم شد! صدا پیشه و بازیگر او [[اندی سرکیس]] هنرپیشه انگلیسی است.
۲-او در فیلم [[هابیت: سفرغیرمنتظره]] حضور دارد.
۳-[[گالومجاپیکس اسمیگل]] نام حشرهای غار نشین است که به خاطر کارهایش و احترام به تالکین دو اسم گالوم و اسمیگل در آن به کاررفتهاست.