اسطوره‌شناسی ارمنستان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار، اصلاح سجاوندی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲:
[[رده:الگو:ارمنستان]]
</noinclude>
'''اساطیر ارمنستان''' یا '''اساطیر ارمنی'''، در شرایط زندگی مادی انسان در دوره‌های ماقبل تاریخ، فرهنگ معنوی اقوام ساکن در [[سرزمین کوهستانی ارمنستان]] نیز پدیدار گردید.<ref>تاریخ کلیسای ارمنی، نگارش دکتر ادیک باغداساریان، صفحه:۲۷</ref> بنا به گفتهٔ [[ژاک دو مورگان]] نشانه‌هایی در دست است که بیندیشیم این قوم نیز مانند بسیاری از همنژادان هندواروپایی خویش دینداری را با پرستش طبیعت آغاز کردند. سپس این مذهب ابتدایی نوعی گرایش به خداپرستی ملی در آنان ایجاد کرد که بسیاری از خدایان زن و مرد مقتبس از [[اساطیر یونانی]] و رومی و شماری از خدایان [[اساطیر ایران|اساطیر ایرانی]] نیز در آن داخل شدند.<ref>تعاملات تاریخی و فرهنگی ایران و ارمنستان از عصر کهن تاکنون، نویسنده: دکتر مهران شیراوند، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۵۸ - سال پانزدهم - زمستان ۱۳۹۰</ref>
در [[پیشاتاریخ ارمنستان|ارمنستان باستان]] افزون بر پرستش خدایان گوناگون و پدیده‌ها و عناصر طبیعی، کیش پرستش سلسله‌های شاهی نیز جای ویژه خود را داشته است و شاه حاکم در عین حال هیئت جسمانی یک خدای خاص تصور می‌شده است.<ref>احمد نوری‌زاده. تاریخ و فرهنگ ارمنستان، و کتاب:صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۶۷</ref>
 
برخی از خدایان اساطیر باستانی ارمنی، بعدها، همچنان در کنار خدایان [[پانتئون]] جدید پرستیده شدند و حتی عده‌ای از آن‌ها شخصیت‌های واقعی تاریخی انگاشته شده، چهره‌ای تاریخی بخود گرفتند و افسانه‌های ساخته و پرداخته شده پیرامون آن‌ها که از دوران‌های سپیده دم [[تاریخ ارمنستان]] و درگیری‌ها و جنگ‌های طولانی دولت [[اورارتو]] با دولت [[آشور (سرزمین)|آشور]] مایه گرفته‌اند؛ سده‌ها بعد به صورت وقایع تاریخی تلقی شده وارد تاریخ گردیدند.<ref>احمد نوری‌زاده. تاریخ و فرهنگ ارمنستان، و کتاب:صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۸۰</ref>
در [[پیشاتاریخ ارمنستان|ارمنستان باستان]] افزون بر پرستش خدایان گوناگون و پدیده‌ها و عناصر طبیعی، کیش پرستش سلسله‌های شاهی نیز جای ویژه خود را داشته است و شاه حاکم در عین حال هیئت جسمانی یک خدای خاص تصور می‌شده است.
برخی از خدایان اساطیر باستانی ارمنی، بعدها، همچنان در کنار خدایان [[پانتئون]] جدید پرستیده شدند و حتی عده‌ای از آن‌ها شخصیت‌های واقعی تاریخی انگاشته شده، چهره‌ای تاریخی بخود گرفتند و افسانه‌های ساخته و پرداخته شده پیرامون آن‌ها که از دوران‌های سپیده دم [[تاریخ ارمنستان]] و درگیری‌ها و جنگ‌های طولانی دولت [[اورارتو]] با دولت [[آشور (سرزمین)|آشور]] مایه گرفته‌اند؛ سده‌ها بعد به صورت وقایع تاریخی تلقی شده وارد تاریخ گردیدند.
 
== اسطوره شناسی نزد ارمنیان ==
دوران باستان نزد [[ارمنیان]] یعنی دورانی که پرستش آتش، [[آتشکده|آتشکده‌ها]] و معابد، تمام سرزمین [[ارمنستان]] را دربر گرفته بود که حدود ششصد سال به طول انجامید و از سده دوم قبل از میلاد تا سده چهارم میلادی، سال ۳۱۰ یعنی قبول مسیحیت به عنوان دین رسمی کشور و حتی تا یک سده پس از آن سده پنجم میلادی ادامه داشته است.<ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۷۳</ref>
 
ایزدان اساطیری، در طول ششصد سال از سوی ارمنیان به عنوان ایزدان ملی و مقدس پرستیده می‌شدند و به وسیله روحانیون، [[موبد|موبدان]] و اجرای مراسم و تشریفات مذهبی مربوط به [[ایزد|ایزدان]]، تاثیرتأثیر شگفتی بر ریشه و ساختار روانی - اخلاقی جامعه ارمنی شد. وجود خدایان اساطیری در آن دوران، قدرت عظیمی در دستگاه روحانی، هیئت مذهبی و رهبری را ایجاد کرده بود که در نتیجه، استقلال ملی ارمنیان را به ارمغان آورد، از کشور در مقابل هجوم بیگانگان دفاع نمود و با شکل دادن به عالم معنوی، باعث پیشرفت علوم و هنرها در ارمنستان گشت.
مردم با عزت و احترام فراوان ایزدان را عبادت می‌نمودند، برای آنان کندر دود می‌کردند، بدین امید که آرزوهای از دست رفته خود را بازیابند. ایزدان مشوق اصلی سربازان و مردم در زمان مبارزات سخت و فتوحات بودند. به احترام و افتخار آنها، مراسم جشن و پایکوبی، مسابقات ورزشی، تشریفات نظامی برگزار می‌شد. «گوسانها» ،(عاشقی ارمنی) و خنیاگران در وصف دلاوریها و پهلوانیهای آنها اشعار و ترانه‌ها می‌سرودند، افسانه‌ها و حکیت‌ها روایت می‌کردند و بدین ترتیب نسلی پرورش یافت که با الهام از پیام ایزدان از اهداف و آرمانهای آنها پیروی می‌کرد.<ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۷۴</ref>
 
تحقیقات [[اسطوره‌شناسی]] در ارمنستان این حقیقت را بیان می‌دارد که ارمنیان بسیاری از اساطیر ملی خود را همزمان با شکل گیری قوم ارمنی و در همان وضعیت نوپایی به وجود آورده و همواره آنها را پرستیده‌اند و در ساخت پرستشگاه و تندیس ایزدان، شکلهای دوران [[عصر هلنیستی]] را انتخاب نموده‌اند.<ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۷۵</ref>
مردم با عزت و احترام فراوان ایزدان را عبادت می‌نمودند، برای آنان کندر دود می‌کردند، بدین امید که آرزوهای از دست رفته خود را بازیابند. ایزدان مشوق اصلی سربازان و مردم در زمان مبارزات سخت و فتوحات بودند. به احترام و افتخار آنها، مراسم جشن و پایکوبی، مسابقات ورزشی، تشریفات نظامی برگزار می‌شد. «گوسانها» ،(عاشقی ارمنی) و خنیاگران در وصف دلاوریها و پهلوانیهای آنها اشعار و ترانه‌ها می‌سرودند، افسانه‌ها و حکیت‌ها روایت می‌کردند و بدین ترتیب نسلی پرورش یافت که با الهام از پیام ایزدان از اهداف و آرمانهای آنها پیروی می‌کرد.
 
تحقیقات [[اسطوره‌شناسی]] در ارمنستان این حقیقت را بیان می‌دارد که ارمنیان بسیاری از اساطیر ملی خود را همزمان با شکل گیری قوم ارمنی و در همان وضعیت نوپایی به وجود آورده و همواره آنها را پرستیده‌اند و در ساخت پرستشگاه و تندیس ایزدان، شکلهای دوران [[عصر هلنیستی]] را انتخاب نموده‌اند.
 
== معابد و پرستشگاه‌های ارمنستان ==
[[پرونده:Garni Temple 02.JPG|thumbnail|[[معبد گارنی]] از معدود معابد باقی‌مانده از دوران [[مهرپرستی]]]]
معابد و پرستشگاه‌های خدایان در ارمنستان «مهیان» نامیده می‌شدند و آتشکده‌ها «آتروشان» واژه «مهیان» از نام خدای آتش «مهر» برگرفته شده و شکل اولیه آن مهریان بوده است. در معابد مقام‌ها و وظایف دینی را راهب‌ها و راهبه‌ها برعهده داشته‌اند. معابد دارای ثروت‌ها و اراضی مزروعی فراوانی بوده‌اند و برای خود پادگان و سواره نظام و پیاده‌نظام ویژه تشکیل داده بودند و گه گاه با شاهان نیز مسابقه قدرت می‌دادند. خط و کتابت و دانش عصر در انحصار راهبان معابد بود. آن‌ها را از مردم عادی پنهان می‌کردند و تنها در میان خود به یکدیگر می‌آموختند. راهبان معابد تاریخ نیز می‌نگاشته‌اند که در ارمنستان به «تاریخ پرستشگاهی» معروف بوده است.<ref>احمد نوری‌زاده. تاریخ و فرهنگ ارمنستان، و کتاب:صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۷۸ و ۷۹</ref>
 
اساطیر خاستگاه نخستین زیبائی شناسی هنری و ادبیات شفاهی ملت ارمنی بوده است؛ و افسانه‌های مربوط به هایک، آرامازد، آرای زیبا، واهاگن و غیره نمونه هائی از اینگونه خلاقیت‌های هنری ملی هستند.
 
== خدایان اساطیری ارمنی ==
[[پرونده:Aramazd.jpg|thumbnail|تندیس آرامازد در پرستشگاه [[کوه نمرود]]]]
باورهای قدیم ارمنیان یعنی دین، پرستشها و ایزدان، مجموعه‌ای بسیار نامفهوم و متنوعی است که بر اثر شکل گیری قومی در دوره‌های گوناگون تاریخی، بوجود آمده است. این دوران یعنی در دوران دین و اسطوره‌هایی که در میان حکومتهای مترقی و متحول بوجود آمده است. دربرگیرنده اعتقادات مربوط به ایزدان و ایزد بانوان پارتها، آشوریها و یونانیان است که از نظر روابط فرهنگی - تاریخی و تمدن آن دوره بسیار مهم بوده و تأثیر فراوانی در زندگی روانی - اجتماعی ارمنیان داشته است. [[آگاتانگلوس]] می‌گوید: «سه ایزد در ولایت [[تارون (ارمنستان باستان)]] مورد پرستش بودند که پس از آرامازد به ترتیب مهمترین بوده‌اند و معابد پرشکوهی برای آنان ساخته شده بود مانند:معبد واهاگن، آناهید، آستقیک که در یونان به [[آفرودیته]] معروف است.»<ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۷۷ و ۷۹</ref>
* [[آرامازد]]
آرامازد دارای والاترین مقام در میان اساطیر ارمنی است. آرامازد فرزند زمان، ایزد آسمان و زمین، بخشاینده باروری و حاصلخیزی به زمین است. به آرامازد عناوینی چون دانا، بزرگ، قادر و تواناترین اطلاق شده است. پرستشگاه‌های او در قلعه [[آنی (شهر باستانی)]] و روستای «دارناقیاتس» در نزدیکی شهر [[ارزنجان]] (یرزنکا) کنونی قرار داشت. فرزندان او عبارت بودند از:آناهید (اساطیر ارمنی)، نانه، مهر (اساطیر ارمنی).<ref>تاریخ کلیسای ارمنی، نگارش دکتر ادیک باغداساریان. صفحه:۵۱</ref><ref>احمد نوری‌زاده. تاریخ و فرهنگ ارمنستان</ref><ref>بررسی ریشه  شناختی واژه‌های آرامازد، اهورامزدا و ماشتوتس، نویسنده: آنوشیک ملکی</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۸۰</ref>
* [[آناهید (اساطیر ارمنی)]]
ایزد بانوی باروری، رونق بخش میوه‌ها و همچنین زایمان بوده و هشیارترین مادر و سمبول بهترین ارزش‌ها و از ارجمندترین الهه‌ها بشمار می‌رفته، دارای لقب هائی چون حیاتبخش و افتخار ملت ارمنی حامی و پشتیبان الهه عشق و آب و باروری نیز بوده است. معبد اصلی او در ارزنجان و معبد دیگر آن در شهر [[آرتاشات]] قرار داشت.<ref>تاریخ کلیسای ارمنی، نگارش دکتر ادیک باغداساریان. صفحه:۵۳</ref><ref>احمد نوری‌زاده. تاریخ و فرهنگ ارمنستان</ref><ref>بررسی ریشه  شناختی واژه‌های آرامازد، اهورامزدا و ماشتوتس، نویسنده: آنوشیک ملکی</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۸۱</ref>
* [[آستقیک]]
آستقیک دومین ایزد بانوی ارمنیان پس از آناهید است که ایزد عشق، آب، غم و سهولت بوده است. آناهید و آستقیک در ابتدا نامهای مختلف یک ایزد بانوی مادر بوده است، سپس از هم جدا شده و نام دو ایزد بانو شده است. معبد اصلی و مهم او در شهر «آشتیشات» در نزدیکی مرز [[سوریه]] در کنار معبد واهاگن قرار داشته و به نام «اتاق واهاگن» نامیده شده است.<ref>تاریخ کلیسای ارمنی، نگارش دکتر ادیک باغداساریان. صفحه:۵۳</ref><ref>احمد نوری‌زاده. تاریخ و فرهنگ ارمنستان</ref><ref>بررسی ریشه  شناختی واژه‌های آرامازد، اهورامزدا و ماشتوتس، نویسنده: آنوشیک ملکی</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۹۵</ref>
* [[نانه]]
نانه در اساطیر ارمنی خواهر آستقیک و دختر آرامازد است. او را «نانی» و «نان» هم می‌خوانده‌اند که به معنی مادر و مادربزرگ هم است. نانه الهه حکمت و فضیلت بود. برخی محققین الهه روح زایندگی و عروس جاودانگی نیز ملقب کرده‌اند.<ref>تاریخ کلیسای ارمنی، نگارش دکتر ادیک باغداساریان. صفحه:۵۵</ref><ref>احمد نوری‌زاده. تاریخ و فرهنگ ارمنستان</ref><ref>بررسی ریشه  شناختی واژه‌های آرامازد، اهورامزدا و ماشتوتس، نویسنده: آنوشیک ملکی</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۹۹</ref>
* [[آرا (اساطیر ارمنی)]]
* [[واهاگن]]
سطر ۷۶ ⟵ ۸۰:
* [[دورک آنگق]]
 
== باورهای کهن و کیش پرستش پدیده‌های طبیعی ==
بنا به پژوهش در منابع تاریخی در سده‌های ششم تا چهارم قبل از میلاد پرستش طبیعت و اجرام فضایی، حاکم بر زندگی مردم ارمنستان بوده است. آنان برای توجیه بسیاری از اتفاقات مربوط به طبیعت، رازها و ابهامات موجود در آن، حرکت اجرام نورانی در فضا و تغییرات آنها را به عنوان اسطوره‌های طبیعت پذیرفته‌اند.<ref>احمد نوری‌زاده، صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۷۴</ref><ref>تاریخ کلیسای ارمنی، نگارش دکتر ادیک باغداساریان، صفحه:۴۷</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۲۳</ref>
* آفتاب/خورشید
نزد ملت [[ارمنی]] از قدیم آفتاب به منزله سرچشمه نور و گرمی و سمبول زندگی تلقی شده و مورد پرستش و تقدیس قرار گرفته است.
در [[زبان ارمنی]] به خورشید «آرِوْ»، «آرِگاک» گفته می‌شود و در ارمنی باستان «آرپی». کلمه آرِوْ به واژه راوی در [[زبان سانسکریت]] بسیار نزدیک است کلمه آرِگاک مرکب از دو کلمه آرِگْ و آکِنْ است که به معنی سرچشمه گرما و نور یعنی همان زندگی است.
 
در روستاهای [[ورین واچاگان|واچاگان]]، [[ماما]] زمانی که ناف بچه را می‌برید اگر نوزاد دختر بود ناف را در گوشه خانه دفن می‌کرد تا او خانه‌دار بار آید و اگر پسر بود ناف او را در اصطبل دفن می‌کرد تا او در آینده دامپرور قابلی شود. سپس نوزاد را بغل می‌کرد و به پشت بام می‌رفت و در آنجا دور می‌زد و کودک را به قصد معرفی و درخواست پناه و موفقیت برای او، به آفتاب نشان می‌داد. از آن پس آفتاب به منزله پشتیبان کودک بود و علامت زندگی و نفس وی محسوب می‌شد.<ref>احمد نوری‌زاده، صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۷۵</ref><ref>تاریخ کلیسای ارمنی، نگارش دکتر ادیک باغداساریان، صفحه:۳۵</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۲۴</ref><ref>امشاسپندان و ایزدان در تاریخ اساطیری ایران، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۲۸</ref>
* ماه
ماه در باور ملت ارمنی خواهر خورشید بحساب می‌آمد و مورد پرستش قرار می‌گرفت. پرستشگاه‌های آفتاب و ماه در پایتخت ارمنستان باستان قرار داشته و مردم براساس مراسم خاصی که جزئیات آن معلوم نیست دعا و نیایش به پیشگاه این [[ایزد]]انایزدان به عمل می‌آورده‌اند.
 
ارمنیان به ماه نو، «ماهیک» (هلال)، می‌گفتند و از مهکان (نام یکی از ماه‌های تقویم ارمنی) ساخته شده است. درخواست کمک از ماه، در سحر و جادو میان ارمنیان مرسوم بوده است. در اولین شبی که قرص ماه کامل می‌شود از ماه چشم بر نمی‌دارند و مدتی به آن نگاه می‌کنند تا آرزوهایشان برآورده شود. همچنین ماه، روزی دهنده تمامی گیاهان به شمار می‌رفته است. خورشید و ماه فرزندان خداوند هستند. خورشید دختر و ماه پسر است.<ref>احمد نوری‌زاده، صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۷۵</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان، صفحه:۲۸</ref><ref>امشاسپندان و ایزدان در تاریخ اساطیری ایران، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۲۸</ref>
* ستاره‌ها
ستارگان ریشه و باعث تمامی اتفاقات خوب و بد هستند. همچنین تولد و سرنوشت انسان توسط ستارگان رقم زده می‌شود و با وضعیت قرار گرفتن سیارات در صور فلکی بستگی دارد. اگر علامت صورت فلکی شیر باشد، نوزاد پادشاه می‌شود، اگر علامت صورت فلکی قوچ باشد ثروتمند، اگر عقرب باشد بدجنس و کناهکار.
 
تعداد سیارات پنج بوده‌اند به غیر از ماه و خورشید که آنها نیز جزء سیارات محسوب می‌شده‌اند. اسامی قدیم و جدید سیارات در دوران باستان عبارتند از:(نام جدید ارمنی: «پایلاتسو، آروسیاک، هرات، لوسنتاگ، یرواک») و (نام قدیم ارمنی: «لوتس، یقجرو، تسکراور، آرتاخویر، پرازنوتی»)
 
در زبان ارمنی به [[کهکشان راه شیری]] «جاده کاه‌دزد» نیز می‌گویند.
«روزی خدای یکی از اقوام، کارگران خود را می‌فرستد تا از خرمن خدای سرزمین ارمنستان کاه بدزدند. فرشتگان خدای ارمنستان، دزدها را با تیر و کمان می‌زنند، کاه‌ها از دست دزدها در آسمان پراکنده می‌شوند و تاکنون هم باقی‌مانده است.»<ref>احمد نوری‌زاده، صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۷۵</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان، صفحه:۲۸</ref>
* آسمان و زمین
در بخش باورهای کهن ارمنی می‌نویسند:
 
«زمین و آسمان زن و شوهرند. آسمان پدر و زمین مادر است. در میان آنها دریای ارغوانی جای گرفته است. آسمان شهری است که گاه آن را شهر گرانبها می‌نامند، شهری با دروازه‌های مسی که با باروهای سنگی محصور شده است. این شهر آسمانی، معبدی است نورانی و یا کاخی است از جنس رنگین کمان با ستون‌های بلند درخشان. همه چیز در آن براق، نورانی و شگفت‌انگیز است. در آنجا نه سرما وجود دارد و نه تاریکی. آن جایگاه و ماوی جاودانگی است.»<ref>تاریخ کلیسای ارمنی، نگارش دکتر ادیک باغداساریان، صفحه:۳۹</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان، صفحه:۳۵</ref><ref>امشاسپندان و ایزدان در تاریخ اساطیری ایران، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۲۸</ref>
* کوه‌ها
در بخش باورهای کهن و داستانهای حماسی ارمنی می‌نویسند:
 
«کوه‌های ارمنستان قبلاً برادران غول پیکر بوده‌اند. آنان عادت داشتند که صبحها زود از خواب بیدار شوند و پس از بستن کمربندهایشان به همدیگر سلام کنند. روزی از روزها که این برادران پیر شده بودند، دیر از خواب برخاستند و بدون بستن کمربندهایشان به همدیگر سلام گفتند. خداوند این عمل را دید و آنان را تنبیه کرده، به صورت سنگ درآورده و کمربندهایشان به رشته کوه‌های سبز و خرم تبدیل کرد و اشکهایشان را به چشمه‌ها مبدل ساخت.»<ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان، صفحه:۳۶</ref>
* بته‌ها، درختان و گیاهان
یکی از آیین‌های قدیم، آیین پرستش درختان و جنگلها بوده که به عنوان مکان‌های مقدس مورد توجه و پرستش بوده‌اند. درخت [[صنوبر]]، نه تنها در دوران باستان بلکه سده دوازدهم و حتی سیزدهم مورد پرستش واقع می‌شده است. راجع به آیین پرستش صنوبر [[نرسس شنورهالی]] می‌گوید: «شیاطین در این درختان مخفی شده بودند و توسط مردم ندانسته مورد پرستش واقع می‌شدند.»
 
پس از گرویدن ارمنیان به [[مسیحیت]]، آیین صنوبرپرستی نیز شکل دیگری به خود گرفت، زیرا پیروان این پرستش معتقد بودند که صلیب از چوب درخت صنوبر (سپیدار) ساخته شده بود.<ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان، صفحه:۳۶</ref>
* آتش
در ارمنستان باستان آتش نیز پرستیده می‌شده است. بقایای این کیش پرستش در دوران مسیحیت نیز میان ارمنیان به موجودیت خود ادامه داد و به یکی از جشن‌ها و مراسم کلیسای ارمنی بدل گردید که به آن «دِرِنْدِز» یا «دیاراندآراج» به معنی (پیشوازی خدایگان) می‌نامند.<ref>احمد نوری‌زاده، صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۷۶</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان، صفحه:۴۶</ref><ref>امشاسپندان و ایزدان در تاریخ اساطیری ایران، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۲۸</ref>
* زمان
«ژوک» و «ژاماناک» را که در زبان ارمنی به معنی زمان است به هیئت پیرمردی سپید گیسو و محاسن مجسم می‌کرده‌اند که بربالای کوهی نشسته بود و دو کلاف نخ در دست داشت. از او پرسیده می‌شود:(ای پیر مرد که هستی؟) و او جواب می‌دهد:(من زمان هستم! اگر رشته نخ سیاه را بگشایم شب می‌شود و اگر کلاف سفید را بگشایم روز می‌شود) این در واقع تصور ابتدائی ملت ارمنی از زمان است که به عنوان برترین قدرت گذر نور را در روز و ظلمت را در شب میسر می‌کند.<ref>احمد نوری‌زاده، صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۷۷</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان، صفحه:۵۱</ref>
* آب
* جنگل
* سپیدار
* رعد و برق
 
== افسانه‌های ارمنی ==
[[پرونده:Vahagn2.jpg|thumbnail|ترسیم واهاگن مبارزه با اژدها]]
* '''افسانه [[آرای زیبا]] و [[شامیرام (اساطیر ارمنی)]]'''
این افسانه ملی ارمنی به وسیله [[موسی خورنی]] برگرفته از مورخان دیگر و بنابر روایات قدیمی نگاشته شده است. بنابر گفته موسی خورنی ملکه آشور، شامیرام مفتون زیبایی آرا، پادشاه ارمنستان شده بود و در پی به دست آوردن او به هر وسیله‌ای متوسل می‌شد. دادن هدایا و قولها به جایی نرسید و شامیرام تصمیم گرفت تا به زور اسلحه به خواسته خود برسد. آرای زیبا در این جنگ کشته می‌شود. شامیرام جسد او را به امید زنده شدن در بالاخانه قصر قرار می‌دهد «من به خدایان خود فرمان دادم تا زخم‌های او را بلیسند و او زنده خواهد شد.» در عین حال ملکه امید داشت به سحر و جادو و افسونگری آرای زیبا را زنده کند. اما چون جسد فاسد شد، دستور داد که آن را در گودالی انداخته بپوشانند و یکی از محبوبین خود را مخفیانه به لباس فاخر ملبس کرده شایعه‌ای دربارهٔ آرای زیبا اشاعه داد که «خدایان با لیسیدن و زنده کردن آرای زیبا نیت و آرمان ما را برآوردند.»<ref>احمد نوری‌زاده، صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). صفحه:۸۵</ref><ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان، صفحه:۱۳۳</ref>
* '''تیگران و جنگ با اژدها'''
* '''افسانه تولد [[واهاگن]]'''
* '''[[دورک آنگق]]'''
* '''افسانه آرتاشس و ساتنیک'''
 
== پرستش روح ==
* آل
[[آل (افسانه)|آل‌ها]]، موجودات افسانه‌ای یا ارواح شَر و بَد، در میان باورهای کهن برخی از اقوام و ملتها هستند. ایرانیان تصور می‌کردند آل‌ها موجوداتی ترسناک و به شکل زن هستند. گرجی‌ها آل‌ها را ارواح جنگل می‌نامیدند. در باورهای ارمنیان آل‌ها موجوداتی پُر پشم، نیمه انسان - نیمه حیوان، با چشمانی آتشین هستند و دشمن زائوها و نوزادان محسوب می‌شوند. این باورها محتملاً از دوران ما قبل تاریخ، از اوهام و تصورات مبهم انسان نسبت به جهان پیرامون خود نشات گرفته است.<ref>اشتراکات اساطیری و باورها در منابع ایرانی و ارمنی، نویسنده:ماریا آیوازیان. صفحه:۵۷</ref>
 
[[رافی]] در روایتی می‌گوید:
 
«اگر نوزاد پسر بود، دور تخت او را تعدادی زن مسن دوره می‌کردند و نهایت سعی خودشان را برای حفظ زائو و نوزاد برای دور ماندن از ارواح خبیثه، آل‌ها، جنها، دیوها، از ما بهترون و شیاطین به کار می‌بستند و گهواره نوزاد را با طلسم و جادو و حتی دعاهای دستنویس کشیش‌ها، مجهز می‌کردند. اما نوزاد دختر از پیشگیری‌ها محروم بود، زیرا آنان معتقد بودند که دختر مقاوم و پُر طاقت است و اگر او را زیر سنگ آسیاب هم بیندازند، جان سالم به در خواهد برد و به همین دلیل او را تقریباً نادیده می‌گرفتند.»
* آرالز
* اورواکان
* ایشاتسول
* پاریک
* پاین
* تسوواتسول
* تشیواق
* دِو
* شاهاپت
* شووت
* شیدار
* کاجک
* مِزمه آقِکنِر
* نار
* نهانگ
* ویشاپ
* هامبارو
* هاورژاهارسونک
 
== جستارهای وابسته ==
سطر ۱۰۱ ⟵ ۱۵۹:
* [[اساطیر یونانی]]
* [[کلیسای حواری ارمنی]]
 
{{== پانویس}} ==
{{پانویس|۲|اندازه=ریز|چپ‌چین=بله}}
 
== منابع ==
{{پانویس}}
* احمد نوری‌زاده. تاریخ و فرهنگ ارمنستان، تهران: چشمه، ۱۳۷۶، شابک:۷–۲۲۰–۳۶۲–۹۶۴–۹۷۸
* [[احمد نوری‌زاده]]، صد سال شعر ارمنی (از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم). تهران:[[نشر چشمه]]، شابک:۹–۲۱۶–۳۶۲–۹۶۴–۹۷۸