دژ بهمن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←سمیرم |
SerendiPity (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱:
'''دژ بهمن''' یا '''بهمندژ''' در [[شاهنامه]] دژ استوار و سربرکشیده و طلسمشدهٔ بددینان و بتکدهٔ آنان بر کنار [[دریاچه چیچست]] بود که [[کیخسرو]] آن را گشود. نخست [[فریبرز]] پسر [[کیکاووس]] با [[طوس]] و لشکری نیرومند به پای دژ رفتند اما ناگهان زمین چنان گرم شد که نیزهها و زرهها برافروخته و سرخ گشت و مردان جنگی در میان زره سوختند. پهلوانان یک هفته گرد دژ گشتند تا درش را پیدا کنند و نیافتند و نومید بازگشتند. آنگاه کیخسرو و [[گیو]] [[گودرز]] به گشودن دژ رفتند. کی خسرو نامهای نوشت پر از آفرین و ستایش خداوند و نام خود را در آن یاد کرد و گفت که به فرمان خداوند به گشودن دژ آمدهاست، و آن را به نیزهای بست و به گیو داد تا به دژ اندازد. گیو نیزه را بر دیوار دژ افکند و چون نیزه به دیوار فرو رفت، دیوار با صدایی رعدآسا شکاف برداشت و هوا تیره شد. به فرمان کیخسرو دژ را تیرباران کردند و پس از آنکه دیوان بسیار کشته شدند، هوا روشن گشت و در دژ پدیدار شد و ایرانیان به درون رفتند و آنجا را ویران ساختند و به جای آن [[آتشکده آذرگشسب]] را ساختند.<ref>{{پک|شریفی|۱۳۸۷|ک=فرهنگ ادبیات
== سمیرم ==
دژ بهمن در حوالی [[روستای قلعهسنگی]] [[سمیرم]]، محل دیدهبانی در مسیر رفت و آمد کاروانهای بخش مرکزی در [[ایران باستان]] بوده است.<ref>[http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150820_l30_nm_iran_samirom_historical_inscription_theft میراث فرهنگی اصفهان: کتیبه ۳ هزار ساله قلعه سنگی سمیرم دزدیده شده است]، بیبیسی فارسی</ref>
خط ۷:
{{پانویس}}
==
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=شریفی |نام=محمد|ویراستار=
[[رده:قلعهها و دژهای افسانهای]]
|