راهبرد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
جز ابرابزار
خط ۱:
{{راهبرد}}
'''راهبرد''' یا '''رزم آرايیرزم آرایی'''<ref>«راهبرد» strategy در کنار «راهکنش» tactic پيشنهادهایپیشنهادهای نابهينه اینابهینه‌ای می باشند: ١) «راهبرد» در شنود و دريافتدریافت فارسی زبان بيشتربیشتر يکیک شيوهشیوه از «هدايتهدایت» يایا «حرکت، جابجايیجابجایی» را می رساند و کمتر انديشه یاندیشهٔ برنامه ريزندهبرنامه ریزنده را. ٢) دستگاه واژه سازی آن دو پيشنهادپیشنهاد کارآمد نيستنیست: «راهبردی» (يایا راهبرديگراهبردیگ) صفت «راهبرد» از مصدر کوتاهيدهکوتاهیده برگرفته شده اما «راهکنشی» (راهکنشيگراهکنشیگ) از اسم مصدر (گمان نمی رود که راهکردی = راهکرديگراهکردیگ را کسی دريابددریابد)، که ايناین يکیک ناسازگاری ساختاری است. در راستای واژه سازی فراتر می بايدمی باید برشمرد که « راهبردراهبرد» کارکرد اسم معنايیِاسم معناییِ strategy را نمی رساند، بلکه بيشتربیشتر يکیک تک الگوی استراتژيک استراتژیک (strategem, single strategy) را. ٣) پيشوندپیشوند «راه» از جديتجدیت واژه سخت می کاهد، که چنانکهچنان‌که در مقاله آمده، از کارکردهای رزمی برگرفته شده بوده. | دو پيشنهادپیشنهاد کارآمدتر «رزم آرايیرزم آرایی» strategy و «رزم اندازی» tactic می باشند، که حتی در فارسی دری ريشهریشه دارند و واژه هایواژه‌های نوآفريدهنوآفریده نيستندنیستند. فراتر آنکه در معنی گزينه هایگزینه‌های بسياربسیار نزديک ترینزدیک تری به الگوهای فرنگی را می نمايندمی نمایند و نيزنیز در دستگاه واژه سازی فارسی زاياترزایاتر و رساناتر هستند: در کنار «رزم آرايیرزم آرایی» (اسم معنی) و «رزم اندازی» (اسم معنی) بسنجيدبسنجید «رزم آراستيگرزم آراستیگ» (صفت)، «رزم انداختيگرزم انداختیگ» (صفت)؛ «رزم آراست» (strategem, single strategy)، «رزم انداخت» (single tactic).</ref> يایا '''استراتژی''' مفهومی است که از عرصه نظامی نشأت گرفته و بعداً در سایر عرصه‌ها از جمله اقتصاد، تجارت و به ویژه عرصه سیاست و مملکت داری از کاربرد زیادی برخوردار شده است.
 
ریشه واژه «استراتژی» واژه یونانی «استراتِگیا» (Strategia) به معنای «فرماندهی و رهبری» است. اکنون معنای ساده استراتژی عبارت است از یک طرح عملیاتی به منظور هماهنگی و سازماندهی اقدامات برای دستیابی به هدف.
 
 
در عرصه نظامی راهبرد عموماً به نقل و انتقال نیروها در پشت جبهه جنگ و در جبهه پیش از درگیر شدن با دشمن است. هنگامی که نیروهای نظامی در جبهه با نیروهای دشمن درگیر می‌شوند این دیگر راهکنش (تاکتیک) است و نه راهبرد. در دوران گذشته به ویژه در عصر جنگ‌های ناپلئونی تمایز آشکاری بین راهبرد و راهکنش وجود داشت و راهبرد به آنچه در پشت جبهه می‌گذشت مربوط و راهکنش به هدایت جنگ در میدان نبرد.
خط ۱۳:
 
امروزه علاوه بر فرماندهان نظامی و سیاستمداران، دست اندرکاران امور بازرگانی، اقتصاددانان، کارفرمایان عرصه صنعت نیز دارای راهبرد هستند. حتی افراد عادی نیز در زندگی روزانه خود از راهبردهای گوناگونی همچون کاهش هزینه، کاهش وزن و... سخن می‌گویند. البته در اینجا راهبرد به مفهوم هدف نیست بلکه اقدامات و برنامه‌هایی برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، می‌باشد. راهبرد چگونگی دستیابی به اهداف را مشخص می‌کند و به این که اهداف چه چیز هستند یا چه باید باشند یا چگونه باید تعیین شوند کاری ندارد.
مفهوم لغوی استراتژی: واژه استراتژی از کلمه یونانی (استراتگوس) Strategos گرفته شده است. استراتگوس یا (استراتژ) به معنای لشکر است. استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش هم به کار می رفتمی‌رفت. بطور مثال، ارتش یونان باستان که از گروههایگروه‌های کوچک سربازانِ متعلق به خاندانهای یونانی تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام «استراتگوس» فرماندهی می شدمی‌شد. علاوه بر این، معانی زیر نیز برای استراتژی مطرح شده است : فن اداره جنگ، فن فرماندهی، فن جنگ و طرح نقشه برای جنگ. ب: مفهوم اصطلاحی استراتژی: استراتژی در معنای اصطلاحی جدید به این صورت تعریف میشودمی‌شود:
 
فن و علم توسعه و به کارگیری قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت، هنگام جنگ و صلح، به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاستهای ملی و افزایش احتمال دستیابی به نتایج مطلوب برای کسب حداکثر پیروزی و حداقل شکست. هرگاه قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی، در جهت دستیابی به اهداف نظامی یک ملت به کار رود، استراتژی نظامی نامیده میشودمی‌شود به همین ترتیب برای هر یک از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز می توانمی‌توان یک تعریف از استراتژی ارائه داد. استراتژی در معنای قدیمی خود به مفهوم به کارگیری همه امکانات کشور برای دست یافتن به هدفهای نظامی بود، اما به تدریج استراتژی از بعد نظامی محض، فاصله گرفت و در حال حاضر اهداف نظامی، بخشی از اهداف ملی یک کشور را تشکیل میدهدمی‌دهد.3 ۳
 
راهبرد عالی‌ترین سطح از میان سطوح ۴ گانهٔ مدیریت است.است؛ که این ۴ سطح عبارتند از:
* ۱. سطح راهبردی
* ۲. سطح [[عملیات|عملیاتی]]
خط ۳۳:
* راهبرد [[برنامه‌ریزی]] [[پی‌زبان‌شناسی]] (شناخت رابطه اعصاب با زبان)
 
== تئوری مدیریت ==
راهبرد [[کسب و کار]] به عنوان زمینه‌ای برای مطالعه و استفاده از دهه ۱۹۶۰ پدیدار گشت به طوری که تا پیش از آن واژه‌های "راهبرد" و "رقابت" به ندرت در متون علمی مدیریت به کار رفته است. <ref name="LOS2010">{{cite book
| last = Kiechel
| first = Walter
خط ۴۷:
| url = http://papers.ssrn.com/sol3/papers.cfm?abstract_id=264528
| publisher = Harvard Business Review
}}</ref>
== جستارهای وابسته ==
 
== جستارهای وابسته ==
* [[راهبرد هسته‌ای]]
* [[هم‌افزایی]]
خط ۵۷:
* [[اندیشکده راهبردی تبیین]]
 
== منابع ==
3۳. مجله:امید انقلاب-آذر 1386۱۳۸۶ - شماره 361۳۶۱
 
3.مجله:امید انقلاب-آذر 1386 - شماره 361
{{داده‌های کتابخانه‌ای}}