نایب خاص: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: افزودن القاب
جز ربات: واگردانی خرابکاری محتمل 0.994,سید احمد رضوی,0.2.1
خط ۱:
'''سفرا''' یا '''نایباننایب خاص''' در اصطلاح اعتقاد شیعه دوازده امامی به کسانیچهار گفتهسفیر مییا شودنائب کهخاصی بهاطلاق تعیینمی شخص امامشود , واسطه میان مردم وکه امام هستندزمان .این(عج) ویژگیاز منحصرطریق بهآنان دوران امامت امام دوازدهم نبوده است .و اماماندر پیشینشرایط سفیرانخاص وبا فرستادگانی داشتهشیعیان اندتماس می‌گرفت. ایندر افرادطی امیندوران ودرستکارغیبت مسائلصغری شیعیان رااز بهطریق محضراین امامچهار مینائب بردهبا اندمهدی در وارتباط پاسخبوده می‌گرفتهو اند.درخواست‌ها و لزومامسائل ازخود محلرا زندگیطرح پیشوایشانمی‌کرده‌اند مطلعو نبوده اندپاسخ می‌گرفتند. در میان این سفیران دوره پنهانی کوتاه چهار شخصیت به عنوان سفیر , شهرت بیشتر یافته اند .این دوره از مرگ حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه. ق. (۱ ژانویه ۸۷۴ م.) آغاز شده و تا سال ۳۲۹ ه. ق. (۹۴۱ م.) به طول انجامیده‌است.<ref>{{harvnb|Tabatabi|1989|pp=8–9}}</ref><ref name="Deputy">{{harvnb|Klemm|2007|p=}}</ref>
 
باید توجه داشت که تعبیر نایب خاص و نایب عام برساخته مردمان است و آن چه در روایات آمده وکیل و سفیر است .
== دیدگاه تاریخی ==
به نظر [[ورنا کلم]] از دیدگاه تاریخی اعتقاد به وجود نواب اربعه در آثار محدثان و علمای شیعه چند دهه اول دوران موسوم به غیبت صغری به چشم نمی‌خورد. کلینی اشارات مبهمی به [[توقیع|نامه‌هایی]] از امام زمان می‌کند که به دست شیعیان می‌رسیده‌است.<ref name="Deputy"/> حتی در کتاب التنبیه [[ابوسهل نوبختی]] که بین سال‌های ۹۰۳ تا ۹۱۳ نوشته شده‌است، به بحرانی در میان شیعیان اشاره می‌کند. ابوسهل می‌نویسد که تقریباً تمام یاران نزدیک حسن عسکری تا بیست سال بعد از مرگ او درگذشته‌اند. آنها کسانی بودند که ادعا می‌نمودند که با امام غایب شیعه در ارتباط هستند و فرمان‌های او را به اطلاع شیعیان می‌رساندند. بعد از مرگ این افراد دیگر نشانی از امام برای شیعیان و اثباتی برای وجود او برای افرادی که دچار شبهه شده یا ناباوران وجود ندارد. در این زمان آنها تنها می‌توانستند به کمک تفسیر احادیث امامان پیشین شیعه غیبت طولانی امام را توجیه نمایند. در نوشته‌های نویسندگان شیعه تا چند دهه بعد از این زمان به تداوم فعالیت سفرا اشاره نشده‌است.<ref name="Deputy"/>
خط ۶:
عنوان سفیر در ابتدا در کتاب الغیبه نعمانی به چشم می‌خورد اما نام و تعداد این نایبان ذکر نشده‌است. سپس ابن بابویه نام چهار نایب را در کمال‌الدین ثبت نموده‌است<ref name="etan811"/><ref name="Deputy"/> و مبسوط‌ترین گزارش‌ها دربارهٔ فعالیت سفرا در کتاب الغیبه ابوجعفر طوسی آمده‌است. به نوشته [[اتان کولبرگ]] عمده این گزارش‌ها بر مبنای دو کتاب که اکنون در دسترس نیست می‌باشد: اخبار ابی العمر و ابی الجعفر العمریان اثر [[ابن برنیه کاتب]] و اخبار الوکاله الربعه نوشته [[احمد ابن علی ابن عباس ابن روح صیرفی]]. به گفتهٔ کولبرگ در دانشنامه اسلام اعتقاد به سفرا در نزد خاندان نوبختی شکل گرفت.<ref name="etan811">{{harvnb|Kohlberg|1995|p=811}}</ref>
 
به نوشتهٔ ساشادیناساچادینا شبکه وکلا در دوران امامان مسئول گردآوری [[خمس]] بود و عثمان بن سعید نیز یکی از وکلای حسن عسکری بود. در شرایطی که چند امام آخر به‌شدت تحت نظارت و مراقبت بودند، عملاً اداره امور ساختار مرکزی جامعه شیعه بر عهده وکلا بود. در شرایط غیبت امام وکلا سرپرستی و رهبری مجازی جامعه شیعه را در خصوص امور دینی و مالی برعهده گرفتند.<ref>{{harvnb|Sachedina|1981|p=89}}</ref> به نوشتهٔ ساچادینا در منابع اولیه از جمله کتاب‌های کلینی و ابن بابویه (شیخ صدوق) به وکلا به طور عمومی اشاره شده‌است و ابن بابویه چندین نفر را نام برده‌است که به گفتهٔ وی با مهدی در ارتباط بوده و سمت وکالت را بر عهده داشته‌اند بی آنکه کسی از آنها را به عنوان وکیل ویژه یا [[نائب خاص]] معین کند. اما بخصوص برخی از وکلا بطور نیابی [[خمس]] را از شیعیان می‌گرفته‌اند. ساچادینا از بررسی روایات ابن بابویه نتیجه می‌گیرد تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابت خاص در دوره‌های بعد برای تبیین غیبت صغری ایجاد شده‌است.<ref>{{harvnb|Sachedina|1981|pp=86–7}}</ref>
 
به نوشتهٔ ساچادینا در شرایطی جامعه شیعه پس از مرگ حسن عسکری دست کم به چهارده فرقه منشعب شده بودند، پذیرش نهایی این عقیده که حسن عسکری فرزندی داشته که امام آخر و دوازدهم شیعه‌است در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری رخ داد. این امر به رهبری [[محمد بن عثمان]] و شبکه وکلای او در سراسر سرزمین‌های مسلمان و با کمک ابوسهل نوبختی، متکلم بزرگ شیعه، انجام شد. رابطه نزدیک و دوستانه ابوسهل با خاندان شیعه [[بنی فرات]] که وزرای عباسیان بودند نیز پذیرش این امر را حتی در میان سایر مسلمانان تسهیل کرد. بدین ترتیب جامعه شیعه حول اعتقاد به امامت حجت بن حسن و رهبری محمد بن عثمان مجدداً متحد شد.<ref>{{harvnb|Sachedina|1981|pp=90 & 91}}</ref>