ویس و رامین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
ابرابزار
خط ۱:
{{تغییرمسیر|ویس}}
'''منظومه ویس و رامین''' از شاهکارهای ادب فارسی و سروده [[فخرالدین اسعد گرگانی]] شاعر قرن پنجم هجری است. این داستان عاشقانهٔ منظوم در حدود ۹۰۰۰ بیت{{نشانه|beyt|*}} دارد که در بحر هزج مسدس محذوف{{نشانه|hazajf|*}} یا مقصور{{نشانه|hazajr|*}} سروده شده‌است. چنان کهچنان‌که از شواهد و قراین بر می‌آید فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را از متنی پهلوی به شعر فارسی برگردانده‌است{{نشانه|pahlavi|*}} که در این ترجمه با آرایش کلام و به کاربردن صنایع لفظی و معنوی{{نشانه|sanaye|*}} شاهکاری عظیم خلق کرده‌است.
 
[[محمد عوفی]] تذکره‌نویس بزرگ قرن هفتم هجری چنین گفته‌است: «... و آنچه از غرّر اوصاف و درّر تشبیهات در آنجا ایراد کرده‌است مقوّمان ضمیر افاضل از تقویم آن عاجزند و جوهریان صنعت از تصریع معارضهٔ آن قاصر...» {{نشان|safa1}}
 
مؤلف کتاب ''مجمل التواریخ و القصص'' وقوع داستان را در عهد [[شاپور]] پسر [[اردشیر بابکان]] می‌داند.{{نشان|safa2}} ولی [[ولادیمیر مینورسکی]]، [[خاورشناس]] و [[ایران‌شناس]] [[روسیه|روسی]] و استاد [[دانشگاه لندن]]، بر پایهٔ پاره‌ای از جزئیات، زمان حادث شدن این رویداد را مربوط به دورهٔ [[اشکانیان]] و برابر با زمان پادشاهی [[گودرز دوم]]، یعنی سال‌های ۳۹ تا ۵۱ میلادی برآورد کرده‌است.{{نشان|mino1}}
خط ۱۷:
 
== بر گردان منظومهٔ ویس و رامین به نثر صریح پارسی ==
 
خانم [[فریده گلبو]] نویسندهٔ معاصر ایرانی، منظومهٔ ویس و رامین را که توسط فخرالدین اسعد گرگانی در بحرهزج مسدس مقصور یا محذوف در فاصلهٔ سالهای ۴۳۲ تا ۴۴۶ یا ۴۴۸هـ. ق سروده شده است، با قلم شیوای خود به نثر امروزی در آورده‌اند. این کتاب برای نخستین بار در ۱۳۸۸انتشار یافت.
 
سطر ۲۵ ⟵ ۲۴:
{{گفتاورد|«ویس و رامین یک اثر ادبی رئالیست است که تار و پود آن از طبیعت گرفته شده است. عشق ویس و رامین با روشنایی و زندگی پیوند دارد.
 
پردازندگان ویس و رامین می دانسته‌اندمی‌دانسته‌اند که انسان موجودی است سرشته از خوب و بد و کوششی در پنهان کردن جنبه بد او نداشته‌اند.
 
آدمی محل برخورد آز و خرد است و خرد بر عشق که بالاترین حد حدت عاطفی انسان است نمی‌تواند غلبه کند.
سطر ۳۱ ⟵ ۳۰:
 
== دربارهٔ گوراب ==
 
محققان فرنگ [[ویس و رامین]] عاشق و معشوق افسانه‌ای [[ایران باستان]] را از مردم شهر گوراب که در جنوب فیال ویروگرد می‌باشد دانسته‌اند. ویرو ازشاهزادگان اشکانی بوده که در حدود نهاوند حکومت داشته است و در بنای بروجرد سهیم بوده است و قصه ویس ورامین در روزگار اشکانیان اتفاق افتاده است.<ref>حزین بروجردی، حسین. تذکره حسین حزین یا دورنمایی از شهرستان بروجرد. مجمع متوسلین به آل محمد</ref>گودرز نیز در سال ۹۱ پ. م از فرمان مهرداد دوم سرپیچی می‌کند و خود را شاه ایران می‌خواند. جالب است که رامین بر پایهٔ «ویس و رامین» در مناطق غربی ایران قرار می‌گیرد و گودرز نیز در مناطق غربی ایران بوده‌است.<ref> لغت نامه دهخدا:نوشته علی اکبر دهخدا - فرهنگ فارسی معین:نوشته دکتر معین و دکتر سید جعفر شهیدی بروجردی - دورنمایی از شهرستان بروجرد:نوشته حزین بروجردی - خلاصه ویس و رامین:نوشته اسماعیل حاکمی - ویس و رامین، نوشته فخرالدین اسعد گرگانی با مقدمه و تصحیح و تحشیهٔ محمد روشن با دو گفتار از صادق هدایت و مینورسکی - تاریخ مردم ایران: نوشته دکتر عبدالحسین زرین کوب بروجردی صفحه ۵۲۰ و ۵۲۷ - فرهنگ جغرافیایی ایران جلد ۶</ref>فیال در لغت به معنای سرزمینی است که برای نخستین بار در آن کشت شود. به دلیل همین نام، برخی معتقدند ممکن است نخستین بار سکونت در ناحیه بروجرد از این منطقه آغاز شده باشد.
 
گوراب که در بین اهالی به شهر خرابه معروب است جای است که بروجرد در آنجا به وجود آمده است و در زلزله بزرگی که موجب ویرانی آنجا گردید باعث شد مردم از گوراب به پایین‌تر یعنی فیال و شهر بروجرد که در سه کیلومتری فیال است نقل مکان کنند (گوراب شهری باستانی در حوالی بروجرد بالای فیال بوده است.)نامهای قدیم بروجرد: ویروگرد- وروگرد - ورویرد<ref>http://www.virugerd.ir/index.html</ref> و... بوده استاست؛ و بزرگترین زمین لرزه ثبت شده (زمین لرزه ۷٫۴ ریشتری در ساعت ۶:۱۸ بامداد سوم بهمن ماه سال ۱۲۸۷ زلزله‌ای با بزرگی ۷٫۴ در مقیاس امواج سطحی (Ms) استان لرستان را لرزاند این زمین لرزه که مرکز آن در منطقه سیلاخور در ۹ کیلومتری شهرستان درود قرار داشت، موجب ویرانی و آسیب ۱۲۸ روستا و کشته شدن حدود ۶ تا ۸ هزار نفر از هموطنانمان شد)<ref>http://www.iiees.ac.ir/</ref>
و بزرگترین زمین لرزه ثبت شده (زمین لرزه ۷٫۴ ریشتری در ساعت ۶:۱۸ بامداد سوم بهمن ماه سال ۱۲۸۷ زلزله‌ای با بزرگی ۷٫۴ در مقیاس امواج سطحی (Ms) استان لرستان را لرزاند این زمین لرزه که مرکز آن در منطقه سیلاخور در ۹ کیلومتری شهرستان درود قرار داشت، موجب ویرانی و آسیب ۱۲۸ روستا و کشته شدن حدود ۶ تا ۸ هزار نفر از هموطنانمان شد.)<ref>http://www.iiees.ac.ir/</ref>
 
دژ گوراب یکی از بزرگ ترینبزرگ‌ترین و قدیمی ترینقدیمی‌ترین آثار تاریخی [[ملایر]] و [[ایران]] (دورهٔ [[اشکانیان]] و [[ساسانیان]]) است. مطالعات باستان شناسی نشان می‌دهد که از دوره مس وسنگ قدیم گروهی در محل فعلی تپه گوراب ساکن شدند که سفالهای آنان با بخشی از سفالهای ساکنان اولیه گیان در طبقه V a قابل مقایسه‌است بعد از آن در دوره گسترش فرهنگی اوروک به داخل زاگرس این مکان یکی از هشت کانون اصلی اقتصادی اوروکیها در منطقه بدل می‌گردد که کار و فعالیت اصلی آنها جمع‌آوری کالاهای مورد نیاز تمدن اوروکی در جنوب بین‌النهرین بود. پس از آن گروهی از مهاجران دامداری که قبلاً در گوراب از آنها یاد شد در این مکان مستقر شدند. به نظر می‌رسد تداوم استقرار در این مکان تا دوره اخیر اسلامی وجود داشته لکن به خاطر ساخت یک قلعه مستحکم در دوره اشکانی بخش زیادی از این آثار فرهنگی تخریب شد اما پس از آن آثار دوره اشکانی و ساسانی ودوران اسلامی بر روی قلعه قابل مطالعه بر جای مانده‌است.
* لایه‌های زیرین تپه به ما قبل تاریخ حدود هزاره چهارم قبل از میلاد
* لایه‌های میانی به دوره تاریخی هزاره اول قبل از میلاد
سطر ۴۸ ⟵ ۴۵:
همچنین نقل شده که: «شاه موبد به آنجا که ویس است لشکر کشید و رامین که همراه شاه موبد به گوراب رفته بود، ویس را بدید و بر وی عاشق شد.»
{{شعر}}
{{ب|به گوراب آمد و آورد لشکر|که آنجا بود ویس ماه پیکر}}
{{پایان شعر}}
در این زمینه که آیا گوراب اسعد گرگانی، همان گوراب [[ملایر]] است یا خیر؟ [[ولادیمیر مینورسکی]] خاورشناس روسی می‌نویسد: «وضع گوراب روشن است و در جنوب همدان است.»
سطر ۶۱ ⟵ ۵۸:
== اشکانی بودن داستان{{نشان|hojatti1}} ==
دلایلی که برای اشکانی بودن این داستان آورده می‌شود:
* شاه‌شاهان: [[مهرداد دوم]] نخستین کسی بود که از لقب شاه‌شاهان برای خود استفاده کرد. در «ویس و رامین» هم برای شاه موبد -برادر رامین و شوهر ویس- لقب شاه شاهان بارها برای او به کار رفته‌است. هرچند پس از مهرداد نیز شماری از شاهان اشکانی از این لقب بهره بردند ولی هیچ یکهیچ‌یک به اقتدار او نرسیدند.
* جنگ با ارمنستان: مهرداد دوم در سال ۱۱۰ پ. م به جنگ با ارمنستان رفت. این موضوع در «ویس و رامین» نیز آمده‌است:
{{شعر}}
سطر ۸۷ ⟵ ۸۴:
* پایتخت: پایتخت شاهنشاه (موبدشاه) در «ویس و رامین» شهر [[مرو]] در ۳۰۰ کیلومتری [[عشق‌آباد]] می‌باشد و پایتخت مهرداد دوم نیز در شهری به نام «[[نیسا]]» در نزدیکی [[عشق‌آباد]] امروزی بوده‌است که امروزه ویرانه‌های آن باقیست. پس می‌توان پذیرفت که مراد شاعر از شهر مرو، همان شهر نیسا بوده‌است.
* دیگر دلایل: شرح ویژگی‌های [[دژ اشکفت دیوان]] در «ویس و رامین» نشان می‌دهد که این بنا بسیار مستحکم و استوار بوده‌است و می‌توانیم زمان کاربری این بنا را با عصر [[مهرداد دوم]] منطبق کنیم. در «ویس و رامین» از روابط میان دربار [[ایران]] و دربار [[چین]] سخن گفته می‌شود که در زمان [[مهرداد دوم]] نیز چنین روابطی وجود داشته‌است.
* تطابق زایچه: از جملهٔ محکم‌ترین دلایل پیرامون این موضوع [[زایچه|زایچهٔ]] (جدول یا شرح محل [[ستارگان]] که بیشتر به مناسبت‌هایی ویژه چون [[زایش]]، [[مرگ]] و یا وقوع جنگی ثبت می‌شده‌است.) است که در کتاب «ویس و رامین» آورده شده‌است و بیانگر زمانی است که شاه برای نخستین بار با ویس دیدار می‌کند، که با دانش [[ستاره‌شناسی]] امروز و با بررسی وضعیت آسمان در فاصلهٔ سال‌های ۲۴۷ قبل از میلاد تا پایان دورهٔ [[ساسانیان]] و حتی زمان زندگی [[فخر الدین اسعد گرگانی]]، تنها می‌توان به یک حالت منطبق با نشانه‌های زایچهٔ کتاب «ویس و رامین» برخورد کرد و این تاریخ هم برابر با ۱ ژوئیه ۱۱۶ پ. م می‌باشد و این درست همان زمانی است که [[مهرداد دوم]] در ایران پادشاهی می‌کرد.
 
== پانویس ==
<div style="font-size: 90%">
# {{پاورقی|beyt}} در [۱] ۹۰۴۵ بیت؛ در چاپ بنیاد فرهنگ ایران ۹۰۳۸ بیت در چاپ '''م. مینوی''' ۸۹۰۵ بیت و در چاپ '''محجوب''' ۸۹۰۴ بیت. ([۱] ص ۳۷۹)
# {{پاورقی|hazajf}}مفاعلین مفاعیلن فعولن
# {{پاورقی|hazajr}}مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل
# {{پاورقی|pahlavi}} مثلاً: «ولیکن پهلوی باشد زبانش/// نداند هرکه برخواند بیانش» (برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهٔ کتاب: بیت ۳۳) ([۱] ص ۳۷)
# {{پاورقی|sanaye}} گرگانی خود گوید «کجااند آن حکیمان تا ببینند/// که اکنون چون سخن می‌آفرینند/// معانی را چون برگشادند/// برو وزن و قوافی چون نهادند.» (همان: بیتهای ۳۷ و ۳۸) ([۱] ص ۳۷)
# {{پاورقی|safa1}} [۲] ص۲۲۷
سطر ۱۰۷ ⟵ ۱۰۴:
== منابع ==
{{درگاه|ادبیات فارسی}}
{{پانویس}}
# گرگانی، فخرالدین اسعد: ''ویس و رامین'' با مقدمه و تصحیح و تحشیهٔ محمد روشن با دو گفتار از ''صادق هدایت'' و ''مینورسکی'' انتشارات صدای معاصر ۱۳۸۱ تهران. ISBN 964-6494-11-0
# صفا، ذبیح‌الله: ''تاریخ ادبیات ایران ج ۱'' انتشارات ققنوس چاپ دوم ۱۳۸۱ تهران ISBN 964-311-013-3