گرسیوز (پسر پشنگ): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
افزودن نگاره |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱:
|}
[[پرونده:Garsivaz (The Shahnama of Shah Tahmasp).png|200px|بندانگشتی|چپ|نگاره گرسیوز در [[شاهنامه تهماسبی]]]]
'''گَرسیوَز وَگیرَگان''' در [[شاهنامه فردوسی]] فرمانده سپاه [[توران]] است. او برادر کوچکتر [[افراسیاب]] و پسر [[پشنگ]] است. افراسیاب دو برادر داشت یکی [[اغریرث|اَغریرَث]] و دیگری گرسیوز. اغریرث در داستان نقشی مثبت و گرسیوز نقشی منفی دارد. گرسیوز در حماسهٔ [[بانوگشسبنامه]] نیز نقش دارد.
== نام ==
این نام در [[اوستا]] کَرِسیوَزدَ آمده است و به معنای کم استقامت میباشد (کَرسیه= لاغر و اندک، وَزدَه=نیرو و پایداری).<ref name>شاهنامهٔ فردوسی.</ref> نام خانوادگی وگیرگان برای او در کتاب [[دینکرد]] آمده. نام وگیرگان منسوب به کوهی به نام وگیر است که مقر افراسیاب بودهاست.<ref name=autogenerated1>بهار، مهرداد: پژوهشی در اساطیر ایران (پاره نخست و دویم)، تهران، نشر آگه، چاپ سوم ١٣٧٨، صص۲۰۹-۲۱۳.</ref>
== کارها ==
او به افراسیاب نزدیک است و افراسیاب با او رایزنی و رازگویی میکنند. معاشرت نزدیک [[سیاوش]]، شاهزادهٔ ایرانی با افراسیاب تورانی، رشک گرسیوز را برمیانگیزد و او سرانجام موجب کشته شدن سیاوش میشود. [[کیخسرو]] شاه ایران و پسر سیاوش او را به کینخواهی پدرش کشت.<ref name>شاهنامهٔ فردوسی</ref>
در شاهنامه گرسیوز در آغاز تصویر مثبت دارد ولی در ادامه داستان از او با عناونی «گرسیوز دامساز»، «گرسیوز فریبکار» و «حیلهساز» یاد میشود.
در آغاز کتاب هفتم دینکرد درباره او نوشته: «آمد به کیخسرو سیاوخشان که با آن افراسیاب تور جادو و خویشاوند نابکار او گرسیوز وگیرگان و بسیاری دیگر میرانندگان بدتر جهان را شکست داد و زد.»<ref name=autogenerated1 />
افراسیاب در مرحلهای برای اعلام آشتی به سیاوش گرسیوز را با اسبان و هدایای گرانبها به همراهی دویست تن از نخبهٔ سپاهیان نزد او فرستاد و پیشنهاد صلح کرد.
|