[[پرونده:Alawite Distribution in the Levant.png|220px|بندانگشتی|محل سکونت علویان]]
َ'''علویه''' یا '''نُصَیریه''' یکی از فرقههای مذهب [[شیعه]] است که بزرگترین اقلیت دینی را در [[سوریه]] تشکیل میدهند و [[حافظ اسد]] و بسیاری از رهبران حزب حاکم این کشور از پیروان آن هستند. بخاطراعتقاد تحلیل های غلط مخالفان تشیع ، مستشرقین و وجود رگه هایی از تفکرات صوفی در پیشینه آنها ،اعتقادات ناروایی به آنها نسبت می دهند و به اشتباه به آنان اعتقادآنها به [[حلول]] خداوند و الوهیت [[علی بن ابیطالب]] نسبت می دهند این موضوع باعث شده تا بعضی ازبیشتر مسلمانان آن را مرتد بدانند.علویان این موضوع را رد می کنند .<ref>[http://lcweb2.loc.gov/frd/cs/syria/sy_glos.html#Alawi Alawi] Syria, Library of Congress Country Studies</ref><ref>{{یادکرد وب | نشانی = http://www.bbc.co.uk/persian/world/2013/05/130523_mf_alavites.shtml| عنوان =آیا علویان شیعهاند؟ | تاریخ بازدید = ۲ خرداد ۱۳۹۲ | نویسنده = [[بخش فارسی بیبیسی|بیبیسی]]| تاریخ = ۲ خرداد ۱۳۹۲ | | ناشر = [[بخش فارسی بیبیسی|بیبیسی]]| زبان = فارسی}}</ref>
== سکونتگاه ==
سکونتگاه اصلی علویها در غرب [[سوریه]] است. پیروان این مذهب را علویان یا گاها به اشتباه '''نُصَیریون''' یا '''الانصاریة''' مینامند.
== ریشه تاریخی و باورها ==
ابهامات و اختلاف نظرهای زیادی در مورد ریشه تاریخی و اعتقادات اصلی آنها وجود دارد. یکی از منابع ظاهرامذهبی تحقیقیپذیرفته دربارهشده این فرقه ''کتاب المجموع'' اثری از [[سلیمان ادهانی]] است که سال ۱۸۵۹ در [[حلب]] منتشر شد. در این کتاب آمده که آنها به [[تناسخ]] ارواح از جسمی به جسم دیگر اعتقاد دارند و واژه ''نصیریه'' برگرفته از نام «[[ابن نصیر العبدی البکری النمری]]» است؛ شخصی که خود را باب [[حسن عسکری]] امام یازدهم [[شیعه دوازده امامی]] معرفی میکرد. البته مطالب این کتاب برای علویان مرجعیت ندارد زیرا اشتباه صورتمشخص گرفتهنیست که نصیریهمطالب رااین همانکتاب علویانتا دانستهچه انداندازه در حالی که دو طایفه متفاوت اند وبرای علویان بهمعاصر تفکرمرجعیت عرفانیداشته [[تجلی]]باشد، اعتقاد دارند نه [[تناسخ]]، گاها سهوا و بدون استدلال علمی عنوان می شود کهچراکه از زمان شروع سرپرستی [[فرانسه]] بر سوریه (۱۹۲۰ تا ۱۹۴۶) نام ''نصیریه'' برای این گروه به تدریج کنار گذاشته شده و ''علویه'' جایگزین آن شده و این گروه از نظر اعتقادی و شاید هم با انگیزههای سیاسی به سوی همخوانی بیشتر با اکثریت [[شیعیان]] حرکت کردهاست. در سال ۱۹۳۶ یک شورای علمای علوی در بیانیهای رسمی اعلام کرد که «علویان تنها هواداران [[امام علی]]... برادرزاده، پسرخوانده، و وصی پیامبر هستند». در سال ۱۹۷۳ سه سال پس از اینکه یک علوی به نام [[حافظ اسد]] در سوریه به قدرت رسید شورای علمای این مذهب اعلامیهای با مفاد مشابه صادر کرد.<ref>Alawi. Encyclopedia of the Modern Middle East and North Africa, The Gale Group, Inc, 2004. http://www.answers.com/topic/alawi, accessed October 05, 2012</ref>
گروهی مدعی اند علویه از نظر تاریخی مشابه با [[دروزی|دروزها]] از [[مذهب اسماعیلیه]] منشعب شدهاند و اسماعیلیه نیز پیشتر از [[شیعه امامیه]] جدا شدهاست.<ref>Alawi. Encyclopedia of the Modern Middle East and North Africa, The Gale Group, Inc, 2004. http://www.answers.com/topic/alawi, accessed October 05, 2012</ref> و به نوشته برخی دیگر فرقه نصیریه در قرن پنجم هجری قمری از شیعه امامیه منشعب شد.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/06/120623_l41_twitter_jihaddist_presence.shtml حضور جهادیها در توییتر پیچیدهتر میشود]، [[مراد بطل الشیشانی]]، بیبیسی</ref> ▼
▲گروهی مدعی اند علویه از نظر تاریخی مشابههمراه با [[دروزی|دروزها]] از [[مذهب اسماعیلیه]] منشعب شدهاند و اسماعیلیه نیز پیشتر از [[شیعه امامیه]] جدا شدهاست.<ref>Alawi. Encyclopedia of the Modern Middle East and North Africa, The Gale Group, Inc, 2004. http://www.answers.com/topic/alawi, accessed October 05, 2012</ref> و به نوشته برخی دیگر فرقه نصیریه در قرن پنجم هجری قمری از شیعه امامیه منشعب شد.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/06/120623_l41_twitter_jihaddist_presence.shtml حضور جهادیها در توییتر پیچیدهتر میشود]، [[مراد بطل الشیشانی]]، بیبیسی</ref>
واقعیت امر آن است که انزوای علویون از سایر شیعیان دوازده امامی و رسوخ تفکرات درویش مابآنه و شبهه صوفی گری در آنان باعث سوء تفاهماتی شده است و عده ای سهوا و یا عمدا سعی در تکفیر این طائفه داشته و دارند و موضوع وجود تفکرات شبه مسیحی گری - صوفی گری اتهامی بیش نیست . تفکرات اعتقادی علویان همانند شیعیان دوازده امامی بوده ولی با گرایش ها و رسوم و تاثیر پذیری از اقوام اطراف خود خصوصا صوفیه .
== پراکنش ==
}}</ref>
[[موسی صدر]] رهبر شیعیان لبنان بنا به ملاحظات سیاسی و برای ایجاد اتحاد با [[سیدحافظ محسن حکیماسد]] رهبر پیشین سوریه، علویان سوری را شیعه دوازده امامی اعلام کردندکرد. از زمان [[انقلاب ایران]]، جمهوری اسلامی نیز هر جند تشیّع خاندان حاکم در سوریه را ظاهرا نزدیکیتوجیهی ایدئولوژیک برای ائتلاف استراتژیک دو کشور در منطقه گرفتهاست. اما واقعیت امر آن است که خاندان اصد سکولار بوده و نزدیکی این دوکشور بر مبنای مبارزه با اسرائیل شکل گرفته است. <ref>
{{یادکرد وب
| نشانی =http://www.kaleme.com/1391/05/03/klm-107219/
== تعالیم نصیریه ==
تعالیم نصیریه عبارت است از التقاط عناصر [[صوفیهشیعه]] و [[مسیحیت]] و معتقدات [[ایران]] پیش از [[اسلام]].
به عقیده ایشان، [[خدا]] ذات یگانهای است مرکب از سه اصل جداناپذیر بنامهای:
«معنی»، «اسم»، «باب». این سه گانگی (تثلیث) به نوبت در وجود انبیاء مجسم و متجلی گشتهاست و آخرین تجسم با ظهور اسلام مصادف شده و آن ذات یگانه در تثلیث لایتجزایی در وجود [[علی بن ابیطالب]]، [[محمد]] و [[سلمان فارسی]] تجسم یافت. بدین سبب تثلیث مزبور را با حروف عمس (ع - م - س) معرفی مینمودند که اشاره به حروف اول سه اسم علی، محمد و سلمان است.
مراسم مذهبی را روحانیان ایشان بر بلندیها، در بقاعی که ([[قبه]]) نامیده میشود برگزار میکنند.
قبهها معمولاً بر مقابر اولیای آن طایفه قرار دارد.
«نصیریه» در بزرگداشت [[مسیح|عیسی]] افراط میکنند و [[حواریون]] و عدهای از شهدای مسیحی را محترم میشمرند. آنها به غسل تعمید و اعیاد مسیحی نیز توجه مخصوص دارند.(نصیریه ربطی به علویان ندارند)<ref>
{{یادکرد وب
| نشانی =http://www.hawzah.net/Per/E/do.asp?a=EDBGBH.htm
=== آداب و رسوم دینی ===
بعضی ازاکثر علویان سوریه به جای [[نماز]] و [[روزه]] مرسوم مسلمانان، مراسم ذکر و نذر و قربانی و روزهداری دارندخاص ولیخود عمومارا بردارند شریعت امامیه پایبند هستند البته انزوا علویان باعثولی درآمیختن پیروان این فرقهها با دیگر تودههای مردم و همزیستی شان با مسلمانان موجب شده تا اعتقادات بسیاری از آنان و آداب و رسوم آنها تغییراتی کند.
هماکنون شماری از علویان اصرار دارند که خود را شیعه دوازده امامیمسلمان معرفی کنند، بر خلاف رویه نیاکانشان، نماز میخوانند و روزه میگیرند و برخی فرهیختگانشان در کتابها و مقالات خود مینویسند که کیش علوی، مذهب نیست بلکه طریقتی از طریقتهای صوفیانه است. در [[لبنان]]، نهاد رسمی علویان، شورای علوی اسلامی نام دارد و در [[سوریه]]، [[بشار اسد]] در [[نماز عید فطر|نمازهای عید فطر]] و [[نماز عید قربان|قربان]]، به خاطر دوری از تفرقه به شیوه اهل سنت نماز میخواند.<ref name='BBC'>
{{یادکرد وب
| نشانی =http://www.bbc.co.uk/persian/world/2013/05/130523_mf_alavites.shtml
== علویان از دید فقیهان شیعه و سنی ==
از دید فقهای شیعه و سنی دیدگاه و عقاید علویان متناقض با دین اسلام شناخته میشود. بسیاری از فقهای دین اسلام، آنها را جزو مسلمانان نمیدانند بسیاریولی تعدادی از فقهای اسلامی با تساهل و مدارا با ایشان برخورد میکنند و برای آنها حکم ارتداد یا کفر صادر نمیکنند ولی گاهاهیچگاه اعتقادات آنها را مورد تأئید قرار نمیدهند. در طول تاریخ پیروان این فرقهها توسط حاکمان شیعه یا سنی سرکوب شدهاند.<ref name='BBC'/>
هم اکنون علماء و روحانیون علوی در حوزه علمیه نجف درس می خوانند .
علویان تمام نسبت هایی نصسریه را که به آن ها داده شده به نقد میکشند و رد میکنند و خود را شیعیان اثناعشری میدانند و با تمام دیدگاه های تشیع اثناعشری موافقاند. در این زمینه کتاب های فراوانی نوشتهاند. یکی از این نویسندگان، شیخ علی عزیز ابراهیم است که کتاب های متعددی دربارۀ علویان نوشته و با اندیشمندان شیعی، نظیر آیت الله سیدمحسن حکیم، امام موسی صدر و شیخ محمد مهدی شمس الدین، مراوده داشته و پیام های آن ها را در مقدمه کتابش، العلویون بین الغلو و الفلسفه و التصوف و التشیع چاپ کرده است. وی در مقدمه کتاب العلویون فی دائره الضوء مینویسد که خوانندگان در این کتاب با دلیل و برهان، حقایق زیر را خواهند یافت:
1. علویان، مسلمانان شیعه و موحّدند که خداوند را از هر شباهتی با مخلوقات منزّه میدانند؛
2. آنان به نبوّت سیّد پیامبران، حضرت محمّد (ص)، و امامت امامان دوازده گانه از اهل بیت طاهر پیامبر اعتراف دارند؛
3. آن ها عرب های خالصاند که چیزی داخل نسبت آن ها نشده است تا از عرب خالص بودن خارج شده باشند؛
4. علّت غلوّی که عارض آنان شده، عزلت و گوشهگیری و محرومیت و جهل بوده است؛
5. آنان به جای اسلام به عنوان دین و عربیت به عنوان نسب و تشییع به عنوان مذهب، هیچ چیز دیگری را به عنوان بدیل نمیپذیرند؛
6. بیشتر علوی ها نه حلول و نه تناسخ را قبول ندارند و صوفیان آن ها هم قائل به تجلیاند (نه حلول)؛
7. خیر قضا و قدر از ناحیه خداوند است و شرّ آن از ناحیه نفوس. آن ها نه جبر را میپذیرند و نه تفویض را؛
8. اهل بیت، فرع حقیقت محمّدیه و انسان هایی ویژه و معصوماند؛
9. طریقه صوفیه (خنبلاتیه خصیبیه) دین نیست؛
10. اسم حقیقی اینان علویون است و اسم نصیریه از ناحیه دشمنان به آن ها اطلاق شده است.
در کتاب من وحی الحقیقه المسلمون العلویون آمده است: «شهرستانی با این که شرط کرده بود دربارۀ همه مذاهب از کتاب های خودشان نقل مطلب کند، ولی درباره علوی ها بدون استناد به کتاب های آن ها مطالبی را به آن ها نسبت داده است.» نویسنده در ادامه، 22 کتاب از نویسندگان گوناگون را نام میبرد که منبع همۀ آنها ملل و نحل شهرستانی است. وی همچنین به نقد تعدادی از کتاب ها که دربارۀ علویان مطالبی نوشتهاند، من جمله کتاب مذاهب الاسلامیین عبدالرحمن بدوی پرداخته است.
نویسنده کتاب النبأ الیقین نیز به بیان اعتقادات علویین میپردازد و اظهار میدارد که اختلافی بین علوی ها و بقیۀ برادران مسلمانشان در جوهر دین نیست و اصول دین در نزد آن ها همان اصول پنج گانه نزد همۀ امامیان است که عبارت از توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد است.
یکی از کتاب هایی که به گونهای مناسب به بیان اعتقادات علویان پرداخته، کتاب اصول الدین عند الشیعه العلویین است. در این کتاب، اصول اعتقادی از بحث توحید و اقسام آن تا بحث عدل و نبوت و امامت و معاد، دقیقاً نظیر اندیشه های دیگر متکلّمان اثناعشری مورد بحث قرار گرفته است.
مقدمه کتاب را مرحوم آیت الله سیدمحمدحسین فضل الله نوشته است. وی ضمن تمجید از کتاب که اندیشههای اعتقادی علویان را به خوبی مورد بحث قرار داده، به نکتهای اشاره میکند که نویسندگان دیگر هم به آن توجه داشتهاند و مثلاً شمس الدین در مقدمهای که بر کتاب علی عزیز ابراهیم، العلویون بین الغلو و... نوشته است، یکی از آنان است. فضل الله مینویسد: «یکی از علل وقوع انحراف در دیدگاه های علویون، دور افتادن آن ها از مراکز فرهنگی و ظلم و ستمی است که به آن ها روا داشته شده است».
یکی از نویسندگانی که کتابش حکم کتاب مرجع را پیدا کرده، منیر شریف است که مباحث فراوانی دربارۀ علوی ها طرح کرده و من جمله بیانیه حدود هشتاد نفر از علمای علوی را آورده که همان اعتقادات اثناعشری در باب اصول و فروع دین است. در این بیانیه آمده است که ادلّه تشریع، قرآن و سنت و اجماع و عقل است و شهادت به ولایت امام علی، منحصر به صحت اذان و اقامه نیست.
احمد علی حسن در المسلمون العلویون فی مواجهه التجنی، ضمن نقد کتاب النصیریه او العلویون، نوشته سیدعبدالحسین مهدی العسکری، در حدود صد صفحه به مباحثی چون نصیریه در مصادر شیعه، اهل سنت و مستشرقان پرداخته است.
هاشم عثمان در کتاب العلویون بین الاسطوره والحقیقه، نویسندگانی را که دربارۀ نصیریه مطالبی نوشتهاند، به چند دسته تقسیم کرده است:
الف. نصیریه در نزد قدما
نویسنده از رسالهای نام میبرد که حمزه بن علی، از مؤسّسین مذهب دروزی، تحت عنوان الرساله الدامغه فی الرد علی النصیری نوشته بوده است. به اعتقاد عثمان هاشم، در بین ملل و نحل نویسان، اولین بار شهرستانی از نصیری نام میبرد و نویسندگان قبلی اسمی از نصیریه نبردهاند. وی در ادامه به دیدگاه های برخی دیگر از قدما میپردازد و سرانجام آن ها را تحلیل و نقد میکند.
ب. نصیریه نزد مورخان جدید
نویسنده در این بخش، از کتاب الباکوره السلیمانیه فی کشف اسرار الدیانه النصیریه نوشته سلیمان ارضی، که در سال 1862 چاپ شده است، شروع میکند و به نقد و بررسی کتاب میپردازد. وی حتی در وجود نویسندهای به این نام هم تردید میکند.
ج. نصیریه نزد مورّخان معاصر
عثمان هاشم در بخش سوم به مورخان معاصر میپردازد و آنان را به پنج دسته تقسیم میکند:
1. کسانی که نظریه شهرستانی را پذیرفته اند؛ نظیر علی سامی النشار، در کتاب نشاه الفکر الفلسفی و کامل مصطفی شیبی در کتاب الصله بین التصوف و التشیع.
2. کسانی که نصیریه را بخشی از اسماعیلیه می دانند؛ نظیر کامل الغزی در کتاب الذهب فی تاریخ حلب و فیلیپ حتی در تاریخ سوریه و لبنان و فلسطین، و عمر فروخ در تاریخ الفکر العربی و یا کسانی که نصیریه و اسماعیلیه را با یکدیگر خلط کرده اند؛ نظیر ابو زهره در کتاب تاریخ المذاهب الاسلامیه.
3. کسانی که مطالب را از منابع متعدد گرفته اند و بین اقوال جمع کرده اند؛ نظیر محمد کرد علی در خطط الشام، و محمد عزه دروزه در العرب و العروبه، و عبدالرحمن بدوی در مذاهب الاسلامیین، و مصطفی شکعه در اسلام بلا مذاهب.
4. نویسندگانی که ساحت نصیری ها را از تمام آنچه به آنان نسبت داده اند، بری می دانند؛ نویسندگانی چون منیر شریف در العلویون من هم و این هم، و عارف الصوص در کتاب من هو العلوی، و محمد علی الزعبی صحبی محمصانی در فلسفه التشریع فی الاسلام.
5. کسانی که تلاش کردهاند عقاید نصیریه را از لا به لای برخی از مخطوطات به دست آورند؛ مانند عبدالحمید دجیلی و مصطفی غالب.
عثمان هاشم در بخشی از کتاب خود اظهار میدارد که دیدگاه مورخان جدید، نظیر اقوال پیشینیان، از گفتههای افراد مجهول گرفته شده و مؤیدی هم از کتب نصیریه ذکر نشده است. مثلاً شهرستانی که قول داده بود مذهب هر فرقه را از کتاب هایشان معرفی کند، بدان پایبند نماند. فرید وجدی نیز در دایره المعارف از مقالهای که در روزنامه الاهرام منتشر شده و از نویسندهای با نام فاضلی از لازقیه مطلب نقل میکند.
اگر دیدگاه های قدیم و جدید را ببینیم، میتوانیم بگوییم که نصیریه اسم فرقه خاص یا مذهب جدیدی نیست. این اسم یکی از اوصافی است که به دلایل ویژه به شیعه اثناعشری داده شده است. نویسنده دلایل متعددی در تأیید نظر خویش میآورد و در نهایت از دریچه آثار علویان به آنان میپردازد.
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
11. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa8936
== پیوند به بیرون ==
=== منابع پژوهشی ===
* http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa8936
* [http://www.martinkramer.org/sandbox/reader/archives/syria-alawis-and-shiism Syria Alawis and Shiism] نوشته [[مارتین کرامر]]
* [http://faculty-staff.ou.edu/L/Joshua.M.Landis-1/Islamic%20Education%20in%20Syria.htm Islamic Eduction in Syria by Joshua Landis]
|