دنیای قشنگ نو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۹:
|genre=Science fiction, [[Utopian and dystopian fiction|dystopian fiction]]
|published=1932 ([[Chatto & Windus]])
|oclc=20156268۲۰۱۵۶۲۶۸
}}
{{دیگر کاربردها}}
[[پرونده:دنیای_قشنگ_نو_(کتاب).jpg|بندانگشتی|]]
 
'''دنیایِ قشنگ نو یا دنیای شگفت‌انگیز جدید''' {{به انگلیسی|Brave New World}} یک رمان [[علمی-تخیلی|علمی-تخیلیِ]] [[پادآرمان‌شهر|پادآرمانی]] است که در سال ۱۹۳۲ به قلم [[آلدوس هاکسلی]] نویسنده [[انگلیس|انگلیسی]] منتشر شده‌است.
خط ۲۱:
 
== پیش زمینه ==
رمان دنیایی دو چهره را به تصویر می‌کشد؛ می‌کشد.
 
انسان‌ها شاد و سالم هستند و زندگی مرفه و مجهزی دارند و صلح و دوستی همه جا را فراگرفته، نیازهای انسان‌ها به سرعت برطرف و محرومیت و رنج تا کمترین سطح کاهش یافته، اما همه این‌ها به قیمت قربانی کردن [[هنر]]، [[دانش]] و [[مذهب]] به دست آمده.
 
فقر و جنگ به کلی ریشه کن شده و هر انسان با توجه به ویژگی‌های ژنتیکی، آموزش‌های مبتنی بر اصول روان شناختی و امکانات و داروهایی که [[دولت جهانی]] در اختیارش می‌گذارد کاملاً احساس خوشبختی می‌کند و البته این دستاوردهای شگفت‌انگیز با نابودی عناصری به دست آمده که نقطهٔ محوری هویت بشر امروزین را تشکیل می‌دهند؛ [[خانواده]]، [[فرهنگ]] و [[فلسفه]] به کلی نابود شده‌اند، تمام افراد بشر به یک زبان سخن می‌گویند (در جایی از داستان [[زبان لهستانی]] یک زبان مرده نامیده می‌شود. مثل [[زبان فرانسوی|فرانسوی]] و [[زبان آلمانی|آلمانی]]) تنها اثری که از مذهب باقی‌مانده در تقدیس [[هنری فورد]] با لفظ '''فورد ما''' (''Our Ford'' در برابر ''Our Lord'' که ''خدای ما'' معنی می‌دهد) دیده می‌شود، هنر به سطحی نازل و مبتذل سقوط کرده، [[علم]] به روان‌شناسی و مهندسی ژنتیک خلاصه شده، بر روند تولید دانش نظارت شدیدی صورت می‌گیرد و خواندن بسیاری از آثار کلاسیک و مقدس علمی، [[ادبیات|ادبی]]، [[فلسفه|فلسفی]] و مذهبی ممنوع هستند.
خط ۳۰:
 
== نام ==
[[پرونده:Huxley2.jpg|بندانگشتی|چپ|150px|تصویر جلد کتاب، چاپ انتشارات پنگوئن]]
عبارت «دنیای شگفت انگیزشگفت‌انگیز جدید» (به انگلیسی: Brave New World) عبارتی است برگرفته از نمایشنامهٔ [[طوفان (نمایشنامه)|طوفان]] اثر [[ویلیام شکسپیر]]. در این نمایشنامه شخصیتی با نام «میراندا» چنین می‌گوید{{نشان|۱}}:
{{چپ‌چین}}
:How many goodly creatures are there here!
خط ۴۰:
 
== داستان ==
پیشرفت فناوری به حدی رسیده‌است که انسان می‌تواند فرایند تولد را به شکل مصنوعی و در مقیاس کلان شبیه‌سازی کند. نظام سیاسی حاکم بر جهان - دولت جهانی - که با شعار «اشتراک، یگانگی، ثبات» حکومت می‌کند، با هدف ایجاد یک جامعهٔ طبقاتی فرایند تولد انسان‌ها را که در کارخانه‌های تخم‌گیری و شرطی‌سازی در سراسر دنیا انجام می‌شود، دستکاری می‌کند و در نتیجه چند گروه از انسان‌ها به‌عنوان محصول از این کارخانه‌ها خارج می‌شوند؛ ''آلفاها، بتاها، گاماها و اپسیلون‌ها.'' این رده‌بندی نزولی بر حسب هوش و کارآییکارایی ذهنی و اجتماعی انسان‌های «تولیدشده» تنظیم شده‌است و هر رده یک تقسیم‌بندی داخلی مثبت و منفی نیز دارد. بنابر این رده‌بندی، آلفامثبت‌ها از نظر هوش و ویژگی‌های اجتماعی از همه برتر و والاترند و تقریباً شبیه به انسان‌های معمولی هستند.
 
در این جهان ''زنده‌زایی'' (تولد از شکم مادر) و ایدهٔ داشتن پدر و مادر همانند اعتقاد به خدا و دین، نه تنها منسوخ شده‌است بلکه زشت و شرم‌آور است.
پیشرفت فناوری به حدی رسیده‌است که انسان می‌تواند فرایند تولد را به شکل مصنوعی و در مقیاس کلان شبیه‌سازی کند. نظام سیاسی حاکم بر جهان - دولت جهانی - که با شعار «اشتراک، یگانگی، ثبات» حکومت می‌کند، با هدف ایجاد یک جامعهٔ طبقاتی فرایند تولد انسان‌ها را که در کارخانه‌های تخم‌گیری و شرطی‌سازی در سراسر دنیا انجام می‌شود، دستکاری می‌کند و در نتیجه چند گروه از انسان‌ها به‌عنوان محصول از این کارخانه‌ها خارج می‌شوند؛ ''آلفاها، بتاها، گاماها و اپسیلون‌ها.'' این رده‌بندی نزولی بر حسب هوش و کارآیی ذهنی و اجتماعی انسان‌های «تولیدشده» تنظیم شده‌است و هر رده یک تقسیم‌بندی داخلی مثبت و منفی نیز دارد. بنابر این رده‌بندی، آلفامثبت‌ها از نظر هوش و ویژگی‌های اجتماعی از همه برتر و والاترند و تقریباً شبیه به انسان‌های معمولی هستند.
 
در این جهان ''زنده‌زایی'' (تولد از شکم مادر) و ایدهٔ داشتن پدر و مادر همانند اعتقاد به خدا و دین، نه تنها منسوخ شده‌است بلکه زشت و شرم‌آور است.
 
در نظام حاکم، «[[هنری فورد|فورد]]» در جای خالق یکتا - خداوند - قرار گرفته‌است و مردم با نام او قسم می‌خورند و در گویش‌شان نام او را در جای نام خدا استفاده می‌کنند و حتی سالشماری این جهان بصورت «بعد از فورد» (مانند «بعد از میلاد مسیح») انجام می‌شود.
سطر ۵۱ ⟵ ۵۰:
برنارد مارکس یک روانشناس ''آلفا مثبت'' است که به خاطر ناهنجاری تصادفی جسمانی خود را از جامعه جدا می‌بیند. تنها کسی که برنارد او را دوست خود می‌داند، یک استاد مهندسی اجتماعی به نام هلمهولتز واتسون است که برخلاف برنارد، بسیار محبوب و در شغل خود و تعامل با دیگران موفق است.
 
برنارد، لنینا کراون -دختر بتامنفی «پَروار» و محبوب بین همهٔ مردان- را برای تعطیلات به ''مالپاییس'' دعوت می‌کند. برنارد و لنینا در آنجا با «جان» (که بعد معلوم می‌شود فرزند زنده‌زاده‌شدهٔ ''مدیر'' است که در سالها قبل در سفری به وحشی‌کده، محبوبش را گم‌کرده و بدون او به تمدن برگشته‌است) روبرو می‌شوند و او و مادرش را به تمدن (به ''دنیای قشنگ نو'' به تعبیر جان) باز می‌گردانندبازمی‌گردانند. برنارد جان را با مدیر روبرو می‌کند و مدیر از شرم این رازگشایی درهم می‌شکند. جان که اکنون به لقب «آقای وحشی» خوانده می‌شود، نقل مجلس جماعت [[شادخوار]] (هدونیست) می‌گردد و برنارد هم از صدقهٔ سر او اعتباری در جامعه می‌یابد. اما جان نمی‌تواند با جنبه‌های تمدن کنار بیاید و بعد از اینکه از لنینا به تعبیر خودش «هرزگی» می‌بیند و بدلیلبه دلیل مرگ مادرش - که خود را در ''[[هوم|سوماً]]'' غرق کرده و از دنیا می‌رود - ضربه‌ای به او وارد می‌شود، آغاز به طغیان می‌کند. برنارد و هلمهولتز واتسون هم به جرم همدستی با او گیر می‌افتند.
 
''بازرس'' این دو را به ''جزایر'' (جایی که اصول فوردی حاکم نیست) تبعید می‌کند، اما جان را نگه می‌دارد. جان تمدن را رها می‌کند و در برجی متروکه آشیان می‌گزیند و رفتاری تارک دنیا می‌یابد و با سخت‌گرفتن بر خود در جستجوی پاک شدن گناهانش است. مردم اما او را رها نمی‌کنند. سرانجام روزی که عدهٔ زیادی از مردم به تماشای او آمده‌اند با آنها درگیر می‌شود و سپس تحت اثر سوماً با سرخوشی به تن‌آسایی و عشق‌ورزی - آنچه خود هرزگی می‌داندش - تن می‌دهد. پس از بیدار و هشیار شدن، بدلیلبه دلیل حس گناه، خود را در برج متروکه‌اش دار می‌زند.
 
== برخی نام‌ها و اصطلاح‌ها ==
سطر ۶۲ ⟵ ۶۱:
 
== منبع شخصیت‌ها ==
 
هاکسلی نام بیشتر شخصیت‌های رمان خود را از نام شخصیت‌های شناخته شده واقعی که تعدادی از آن‌ها در هنگام انتشار کتاب زنده بودند، برگرفته‌است:
* '''برنارد مارکس''': برگرفته از [[جرج برنارد شاو]] نمایشنامه نویس انگلیسی و [[کارل مارکس]] اندیشمند آلمانی و خالق آثاری چون [[سرمایه]] و [[مانیفست کمونیست]].
سطر ۶۸ ⟵ ۶۶:
* '''فانی کراون''': برگرفته از [[فانی کاپلان]] که تلاش ناموفقی برای ترور لنین داشت. هاکسلی به شکل طنزآمیزی ''لنینا'' و ''فانی'' را دو دوست صمیمی قرار داده‌است.
* '''جان وحشی''': برگرفته از [[وحشی نجیب]] (''Noble Savage'') اصطلاحی که نخستین بار توسط [[جان درایدن]] نویسنده انگلیسی قرن هفدهم در توصیف مردمان جوامع ابتدایی و غیرمتمدن به کار رفت. وحشی نجیب یکی از اصطلاحات مورد علاقه [[ژان ژاک روسو]] فیلسوف آزادی‌خواه [[عصر روشنگری]] نیز بود.
* '''پولی تروتسکی''': برگرفته از [[لئون تروتسکی]]، از شخصیت‌های اصلی انقلاب شوروی و مهمترین نظریه‌پرداز بلشویک‌ها. ''پولی'' نقش بسیار کوتاهی در داستان دارد. او دختربچه کوچکیست که در حین ''بازی جنسی'' (در ''دنیای قشنگ نو'' کودکان به انجام بازی‌های جنسی و ور رفتنوررفتن با هم تشویق می‌شوند) پارتنر کوچک خود را به گریه انداخته.
* '''توماس''' یا '''توماکین''': برگرفته از [[توماس مالتوس]] جمعیت شناس انگلیسی که هشدارهای او در مورد خطرات افزایش جمعیت نقش مهمی در کاهش زاد و ولد در اروپا داشت.
* '''بنیتو هوور''': برگرفته از [[بنیتو موسولینی]] دیکتاتور ایتالیا و [[هربرت هوور]] رئیس‌جمهور آمریکا.
سطر ۷۸ ⟵ ۷۶:
* '''فیفی برادلو''': برگرفته از سیاست‌مدار ملحد انگلیسی [[چارلز برادلو]].
* '''جوانا دیِزِل''': برگرفته از [[رودلف دیزل]] از مهندس آلمانی و مخترع موتور دیزل.
* '''کلارا دتردینگ''': برگرفته از [[هنری دتردینگ]] بنیان‌گذار [[شرکت نفتی رویال داچ]].
* ''' تام کاواگوچی''': برگرفته از [[اکای کاواگوچی]] راهب [[بودیسم|بودائی]] ژاپنی و نخستین سفرنامه نویس ژاپنی از نپال و تبت.
* '''ژان ژاک حبیب اللهحبیب‌الله''': برگرفته از [[ژان ژاک روسو]] فیلسوف اومانیست فرانسوی و [[حبیب اللهحبیب‌الله خان]] رهبر افغانستان در ابتدای قرن بیستم.
* '''خانم کیت''': مدیر کارخانه ''اتون''، برگرفته از [[جان کیت]] مدیر انگلیسی قرن نوزدهم.
* '''پوپه''': برگرفته از [[پوپه]] شورشی [[سرخ‌پوست]] که مسبب ناآرامی مهمی در آمریکا معروف به ''[[شورش پوپه]]'' است.
 
== شخصیت‌های تاریخی ==
 
همه این شخصیت‌ها واقعی هستند و البته پیش از پیدایش ''دنیای قشنگ نو'' درگذشته‌اند، اما در کتاب به نام و گفته‌ها و نظریات آن‌ها اشاره می‌شود:
* [[هنری فورد]]: موسسمؤسس [[کارخانجات اتومبیل‌سازی فورد]] و مخترع [[خط تولید]] که با سیاست هزینهٔ کم، دستمزد بالا و تولید انبوه باعث موفقیت عظیمی در بازارهای جهانی شد. بسیاری از این بابت برخورد او را با انسان‌ها ابزاری توصیف می‌کردند.{{نشان|۲}} فورد در این کتاب جایگاهی پیامبرگونه یافته‌است و جملاتی همچون ''یا حضرت فورد'' و ''فورد به دادمان برسد'' به کرات از زبان اشخاص مختلف شنیده می‌شود.
* [[زیگموند فروید]]: به نظر می‌رسد که در آن هنگام مردم فروید و فورد را یک شخص واحدی می‌پندارند. تنها جمله کتاب که در آن از نام فروید استفاده شده: «حضرت فورد موقع صحبت از روانشناسی به دلایل نامعلومی خود را حضرت فروید می‌نامید».
* [[مسیح]]: در کتاب بسیاری از گفته‌های منسوب به وی در [[انجیل|اناجیل]] از زبان هنری فورد با تغییراتی در کلمات و مفهوم گفته می‌شوند. مثال: «آسوده باشید! ارباب ما بر عرش نشسته‌است» به «آسوده باشید! فورد ما در ماشین نشسته‌است». همچنین ''جان'' و بومیان'' مالپائیس'' اعتقادی عمیق به مسیح و قربانی شدن او برای نجات انسان دارند.
* [[ایوان پتروویچ پاولوف]]: روانشناس پیشگام روس اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم: در داستان از کلمه ''شرطی سازی نئوپاولفی'' در توصیف یکی از تکنیک‌های آموزش کودکان استفاده می‌شود. علاوه بر این تأثیر نگاه [[کارکردگرایی|کارکردگرایانه]] پاولف و همچنین تأکید او بر فرایندهای واقع شده در مغز و سیستم عصبی بر رفتارها و خلقیات انسان بر روان‌شناسی ''دنیای قشنگ نو'' به روشنی آشکار است.
* [[ویلیام شکسپیر]]: مجموعه آثار او تنها همدم تنهایی ''جان'' از کودکی تا هنگام ورود به'' دنیای قشنگ نو'' بوده و بر شکل گیری ذهنیت متفاوت او تأثیر به سزایی داشته‌است. جملات نمایشنامه‌های مختلف او به ویژه؛ [[مکبث]]، [[هملت]]، [[رومئو و ژولیت]]، [[لیر شاه]] و [[اتللو]] بارها از زبان ''جان'' نقل می‌شوند. ''مصطفی موند'' هم شکسپیر را خوانده‌است. در دنیای قشنگ نو انتشار آثار شکسپیر مانند بسیاری از دیگر نویسندگان بزرگ ممنوع است.
* [[هربرت جرج ولز]]: نویسنده انگلیسی و خالق رمان‌های علمی تخیلی با گرایش [[سوسیالیسم|سوسیالیستی]]. اثری از او به نام ''خدایان انسان‌وار'' (Men Like Gods) او الهام بخشِ هاکسلی در نگارش ''دنیای قشنگ نو'' بوده‌است.
سطر ۱۱۳ ⟵ ۱۱۰:
[[رده:ادبیات داستانی در سده ۲۶ (میلادی)]]
[[رده:جنجال‌های سرقت ادبی]]
[[رده:خودکشی‌خودکشی در ادبیات داستانی]]
[[رده:رمان‌های ۱۹۳۲ (میلادی)]]
[[رده:رمان‌های آلدوس هاکسلی]]