کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
شاخه زيتون (بحث | مشارکتها) برچسب: حذف منبع |
شاخه زيتون (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷:
از لحاظ گستردگی فعالیت، قابلیت انجام کارها و نفوذ سیاسی، این سازمان قابل قیاس با مهمترین سازمانهای دانشجویی معاصر همچون «دانشجویان برای برقراری جامعه دموکراتیک» آمریکا و «انجمن دانشجویان سوسیالیست» آلمانی است.
== تاریخ ==<ref>ماهنامه انديشه پويا، سال پنجم، شماره 34، ارديبهشت 95، پرونده ويژه سالگرد تاسيس كنفدراسيون جهاني دانشجويان ايراني</ref>
كنفدراسيون جهاني جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی-اتحادیه ملی در فروردين 1339 و از اتحاد انجمنهاي دانشجويان ايراني در فرانسه، انگلستان و آلمان در هايدلبرگ آلمان پايهگذاري شد. اعضاي اوليه اين كنفدراسيون، يعني افرادي همچون منوچهر ثابتيان، روحالله حمزهاي و منوچهر هزارخاني، گرايشهاي تودهاي داشتند. دانشجويان جوان هوادار خليل ملكي در بدو تاسيس، نشريه نامه پارسي را به كمك دانشجويان فعال در اين سه كشور اروپايي منتشر كردند و پشنهاد تاسيس دفتر مشترك براي هماهنگي امور صنفي دانشجويان ايراني در اروپا را دادند. دو نشست هايدلربرگ و لندن به تصويت اسناد و اساسنامه تشكيل كنفدراسيون پرداخت. هژموني غالب در دو نشست اول كنفدراسيون در دست هواداران خليل ملكي و حزب توده بود. همزمان دانشجويان ايراني هوادار جبهه ملي در آمريكا نيز سازمان دانشجويي اين كشور را به دست گرفتند. اعتراض مشترك دانشجويان ايراني دو سوي اطلس درباره عدم تمديد گذرنامه دو عضو سازمان دانشجويي آمريكا، زمينه پيوند آنان را فراهم كرد. فضاي باز سياسي در ايران ناشي از روي كار آمدن دولت اميني در ايران و اوجگيري مبارزات دانشجويي در دانشگاه تهران نيز بر تشكليابي دانشجويان ايراني در غرب موثر بود.
'''از انشعاب تا وحدت'''
اتفاقاتي كه به وحدت در اين كنفدراسيون انجاميد، در فاصله ديماه 1340 تا ديماه 1342 رخ داد. در اين مدت، سومين نشست كنفدراسيون اروپايي در پاريس، سازمان دانشجويان آمريكا به آن پيوست و كنفدراسيون جهان تشكيل يافت اما در روز تولد با خطر انشعاب روبرو شد. نحوه رايدهي سازمان آمريكا كه در اختيار جبهه ملي بود با مخالفت سازمانهاي اروپايي كه در اختيار هواداران حزب توده و نيروي سوم بودند، مواجه و كنگره با خروج آنان با اختلاف به پايان رسيد اما عزم دانشجويان براي حفظ اتحاد موجب شد كه در كنگره [[لوزان]]، يكپارچگي ايجاد شود. در اين دوره تفكر جبهه ملي بر كنفدراسيون حاكم شد؛ چيزي كه منبعث از حوادث ايران و ظهور جبهه ملي دوم در فضاي باز سياسي ناشي از دولت اميني بود. خواستههاي كنفدراسيون در كنگره وحدت نيز منبعث از همين موضوع بو: رد دخالت خودسرانه شاه در امور، اجراي كامل قانون اساسي و آزادي مصدق. با اين حال، اعضاي كنفدراسيون به تبعيت از رهبران جبهه ملي با دولت اميني به مخالفت برخاستند.
'''غلبه راديكاليسم'''
در اين دوره كه فاصله ديماه 1342 تا آذر 1344 را تشكيل ميدهد، فضاي كنفدراسيون به [[راديكاليسم]] گراييد. سركوب خونين قيام پانزدهم خرداد و پرآوازه شدن راه انقلابي كه در الجزاير و كوبا به پيروزي رسيده بود، باعث شد كه در كنگره سوم خواست اجراي قانون اساسي به خواست سرنگوني حكومت تغيير يافته و «قاطعيت انقلابي يگانه راه آزادي و استقلال» تشخيص داده شود. كنفدراسيون در كنگره چهارم رفراندوم انقلاب سفيد و اصطلاحات ناشي از آن را غيرقانوني اعلام كرد و تجارت آزاد را سياست قرون وسطايي ناميد و مدل اروپاي شرقي را الگوي مناسب اقتصاد معرفي كرد. برخي از نيروهاي كنفدراسيون سازمان انقلابي حزب توده را با مشي مائوئيستي و براي مبارزه مسلحانه گرويدند. در همين دوره بنيانگذاران كنفدراسيون كه از هواداران خليل ملكي بودند كنفدراسيون را در اعتراض به انحراف از مشي صنفي و غلبه مشي سياسي بر آن ترك گفتند.
== فضای دانشجویی ایران پیش از تشکیل کنفدراسیون ==
|