حیدر رقابی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: اشگ⟸اشک، ازازادی⟸از ازادی، به‌هم⟸به هم، عین‌حال⟸عین حال، مراببوس⟸مرا ببوس، ملیگرایی⟸ملی‌گرا...
←‏شعر مرا ببوس: رفع خطاهای ظاهری
خط ۸۱:
== شعر مرا ببوس ==
[[عبدالرحیم جعفری]]، مدیر وقت [[انتشارات امیرکبیر]] در خاطرات خود می‌نویسد: «اوایل سال ۱۳۲۹ در کوران مبارزات مردم و دولت و احزاب چپ و راست، با جوان پرشوری آشنا شدم به نام «حیدرعلی رقابی» که از خویشان «بیژن ترقی» مدیر «کتابفروشی خیام» بود. ملی‌گرایی بود شوریده و شیفته دکتر «محمد مصدق». جوانی بود فروتن و مؤمن و معتقد، و در مبارزات ملی سخت فعال. دفتر شعری داشت که آن را در هزار نسخه به نام «آسمان اشک» چاپ کردم. در این دفتر قطعه شعری بود با عنوان «مرا ببوس» که بعدها «مجید وفادار»، ویولنیست معروف برای این شعر آهنگی ساخت. اجرای این ترانه از رادیو ایران اقبال عام یافت، و برحسب خواهش شنوندگان به دفعات از رادیو ایران پخش شد.»
{{وسط چین}}
* مرا ببوس، مرا ببوس
* برای آخرین بار، تو را خدا نگهدار، که می‌روم به سوی سرنوشت
 
* بهار ما گذشته، گذشته‌ها گذشته، منم به جستجوی سرنوشت
* برای آخرین بار، تو را خدا نگهدار، که می‌روم به سوی سرنوشت
* در میان توفان هم‌پیمان با قایقران‌ها
 
* گذشته از جان باید بگذشت از توفان‌ها
* بهار ما گذشته، گذشته‌ها گذشته، منم به جستجوی سرنوشت
* به نیمه شب‌ها دارم با یارم پیمان‌ها
 
* که بر فروزم آتش‌ها در کوهستان‌ها
* در میان توفان هم‌پیمان با قایقران‌ها
* شب سیه سفر کنم، ز تیره ره گذر کنم
 
* نگر تو ای گل من، سرشک غم بدامن، برای من میفکن
* گذشته از جان باید بگذشت از توفان‌ها
* دختر زیبا امشب بر تو مهمانم، در پیش تو می‌مانم، تا لب بگذاری بر لب من
 
* دختر زیبا از برق نگاه تو، اشک بی گناه تو، روشن گردد یک
* به نیمه شب‌ها دارم با یارم پیمان‌ها
* امشب من
 
* ستاره مرد سپیده دم، به رسم یک اشاره، نهاده دیده برهم،
* که بر فروزم آتش‌ها در کوهستان‌ها
* میان پرنیان غنوده بود.
 
* در آخرین نگاهش نگاه بی گناهش، سرود واپسین سروده بود.
* شب سیه سفر کنم، ز تیره ره گذر کنم
* بین که من از این پس دل در راه دیگر دارم.
 
* به راه دیگر شوری دیگر در سر دارم
* نگر تو ای گل من، سرشک غم بدامن، برای من میفکن
* به صبح روشن باید از آن دل بردارم، که عهد خونین با صبحی
 
* روشن‌تر دارم…‌ها
* دختر زیبا امشب بر تو مهمانم، در پیش تو می‌مانم، تا لب بگذاری بر لب من
* مرا ببوس
 
* این بوسه وداع
* دختر زیبا از برق نگاه تو، اشک بی گناه تو، روشن گرددسازد یک امشب من
* بوی خون می‌دهد<ref>[http://aseman.weblogs.us/?p=703 خاطرات و روزنوشت‌های یک آسمانی » برای آخرین بار، تو را خدا نگهدار…<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
 
* ستاره مرد سپیده دم، به رسم یک اشاره، نهاده دیده برهم،برهم
 
* میان پرنیان غنوده بود.
 
* در آخرین نگاهش نگاه بی گناهش، سرود واپسین سروده بود.
 
* بین که من از این پس دل در راه دیگر دارم.
 
* به راه دیگر شوری دیگر در سر دارم
 
* به صبح روشن باید از آن دل بردارم، که عهد خونین با صبحی
 
* روشن‌تر دارم…‌هادارم... ها
 
* مرا ببوس
 
* این بوسه وداع
 
بوی خون می‌دهد {{پایان وسط چین}}
* بوی خون می‌دهد<ref>[http://aseman.weblogs.us/?p=703 خاطرات و روزنوشت‌های یک آسمانی » برای آخرین بار، تو را خدا نگهدار…<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
{{پایان شعر}}