از دیرباز '''فضا (اسپاش)''' یکی از جستارهای بنیادین در [[فلسفه]] و [[علم]] به شمار می آمده است.
== واژه شناسی ==
== در فیزیک ==
{{اصلی|فضای بیرونی|فضازمان}}
تعریف فضا (اسپاش) در [[فیزیک]] مورد اختلاف است. مفاهیم گوناگونی که برای تعریف فضا (اسپاش) استفادهبکارگرفته شدهاندشده اند عبارتاند از:
* ساختاری که توسط یک مجموعه از «روابط فضایی» بین چیزها تعریف شدهاست.
* [[خمینه|خمینهای]] (منیفلدی) که توسطبا یک [[دستگاه مختصات|دستگاه مختصاتی]] تعریف شده باشد که در آن بتوان مکان چیزها را تعیین کرد.
* نهادی که اشیاء موجود در جهان را از تماس و برخورد با یکدیگر باز میدارد.
* وضعیتی در حوزهٔ معنایی وجود که «زمینه»ی اَشکال بروز یافته را فراهم میکند و بدین ترتیب حرکتجنبش و پویایی فیزیکی را ممکن میسازد.
در فیزیک کلاسیک، فضا (اسپاش)، یک [[فضایاسپاش اقلیدسی]] سهبعدی است که در آن هر موقعیتی را میتوان با استفادهبهره¬ گیری از سه [[دستگاه مختصات|مختصات]] توصیف کرد. [[نسبیت عام|فیزیک نسبیت]] از [[فضا-زمان]] به جای اسپاش استفاده میکند، فضا-زمان بصورت یک [[خمینه]] چهاربعدی مدل میشود.
از جمله پرسشهای [[فلسفه|فلسفی]] دربارهٔ اسپاش عبارتاند از: آیا اسپاش مطلق است یا کاملاً نسبیتی است؟ آیا اسپاش هندسهٔ درست واحدی دارد یا اینکه هندسهٔ فضا فقط قرارداد است؟ از جمله شخصیتهای برجسته تاریخیای که در مباحث موضع مشخصی داشتهاند، میتوان از [[آیزاک نیوتن]] (اسپاش مطلق است)، [[گاتفرید لایبنیتس]] (اسپاش نسبی است)، و [[هانری پوانکاره]] (هندسهٔ فضایی قراردادی است) نام برد.
نگاه کنید به: [[مختصات کروی]]، [[مختصات دکارتی]]، [[فلسفه فیزیک]]
== در معماری (مهرازی) ==
{{تمیزکاری}}
{{اصلی|فضا (معماریمهرازی)}}
با اینکه بسیاری از معماران، اسپاش را ذات و ماهیت معماریمهرازی میدانند و با وجود مطالب زیادی که در باب اهمیت اسپاش در معماریمهرازی عنوان شده و میشود، در فرهنگها و دانشنامهها تعریفی از مفهوم اسپاش در معماریمهرازی به چشم نمیخورد. فقدان واژه اسپاش در کتابهای مرجع معماریمهرازی نیز کاملاً قابل توجه و تعجبانگیز است.
دلیل این امر شاید این باشد که تلقی و کاربرد معمارانمهرازان از واژه اسپاش چنان واضح است که نیازی به توضیح واژهای کاملاً مشخص، احساس نمیکنند. اما این برهان ساده، آنجا که درمییابیم این واژه در متن تاریخ طولانی معماریمهرازی نسبتاً جدید میباشد و در دهههای اخیر مفهومی بحثانگیز بودهاست، اعتبار خود را از دست میدهد.
با توجه به کمبود منابع جامع درباره فضای معماریمهرازی و جدید بودن این مبحث، برای تبیین مفهوم اسپاش در تئوری معماری،مهرازی، بایستی به دیدگاههای معمارانمهرازان و نظریهپردازان در مورد مفهوم فضای معماریمهرازی استناد نماییم. در میان نظریهپردازان معماریمهرازی مدرن، برونو زوی و زیگفرید گیدئون از جمله افرادی هستند که به شکل نسبتاً جامعی مفهوم فضایاسپاش معماریمهرازی را مورد کنکاش قرار داده و سعی نمودهاند اهمیت آن را در معماریمهرازی بازنمایانند.
برونو زوی معماریمهرازی را هنر اسپاش و اسپاش را ذات معماریمهرازی معرفی میکند، ولی او طبیعت فضای مورد بحث را مشخص نمینماید. برداشت او از اسپاش صورت واقعگرایانه دارد. به اعتقاد او، نماها و دیوارهای یک خانه، کلیسا یا کاخ مهم نیست که چقدر زیبا باشند، آنها تنها ظرفند و به جعبه شکل میدهند، نهاد و مظروف فضای داخلی است. ذات معماریمهرازی برای زوی، سازماندهی معنادار اسپاش از طریق فرآیند محدودسازی است. بنابراین از این دیدگاه، اسپاشمادهای با گسترش یکسان است که میتوان از طریق تعیین محدودهها در آن، به شیوههای مختلف به آن شکل داد.
برونو زوی با تعمیم مفهوم فضای معماری،مهرازی، فضای جدیدی با عنوان فضای شهری را نیز تعریف مینماید. او بر این عقیدهاست که تجربه فضایی معماریمهرازی در شهر تداوم مییابد.در خیابانها، میدانها، کوچهها، پارکها، استادیومهای ورزشی، حیاط خانهها و در هر جایی که ساخته دست انسان خلاءها را محدود کرده و فضاهای بستهای بوجود آوردهاست. اگر در داخل بنایی اسپاش محدود به شش سطح باشد (کف، سقف و چهار دیوار)، بدین مفهوم نیست که خلاء بسته شده در پنج سطح (مانند یک حیاط یا یک میدان) به جای شش سطح، اسپاش به شمار نمیآید. اما آیا میتوان حرکت در فضایاسپاش بزرگراه خط مستقیم و یکنواختی را که کیلومترها در دشتی غیرمسکونی پیش رفتهاست، به عنوان یک تجربه فضایی مطرح ساخت؟ مسلم است آنچه در جهت دید بهوسیله یک سطح چه از طریق دیوارسازی و یا از طریق کاشتن درخت و یا بهوسیله عناصری که فضاهای معماریمهرازی را متمایز میکنند، محدود شده باشد، فضایاسپاش شهری محسوب میشود. زوی با استناد به توضیحات فوق، چنین نتیجهگیری میکند که هر بنا همزمان دو اسپاش را بوجود میآورد: فضایاسپاش داخلی که بهوسیله اثر معماریمهرازی معین شدهاست و فضایاسپاش خارجی یا شهری که بهوسیله آن اثر معماریمهرازی و آثار نزدیک به آن ایجاد شدهاست.
مفهومی که برونو زوی از فضای معماریمهرازی مطرح مینماید، هنوز پذیرش عام دارد و مورد استناد بسیاری از نظریهپردازان میباشد. برای نمونه به گفته وان درلان، فضایاسپاش معماریمهرازی با برافراشتن دو دیوار پا به عرصه وجود مینهد، دو دیوار فضایی جدید میان خود پدید میآورند که از فضایاسپاش طبیعی پیرامون آنها مجزا میشود.
در واژهنامه تخصصی معماریمهرازی واژه '''فضا''' در حوزه معماریمهرازی و هنرهای دیداری این گونه تعریف شدهاست:
{{نقل قول|فضا: حوزههای گسترش یابنده و در عین حال فراگیرنده بوده و جایگاه یا محیطی را در ابعاد جسمانی یا فیزیکی و روانشناختی تعریف مینماید. از کل روابط شکل، رنگ و حرکت شکل گرفته، گاه خالی یا منفی است و گاه فاصله میان عناصر را مشخص مینماید، خواه این فاصله در سطح باشد یا در عمق که توسط قواعد پرسپکتیو مجسم میشود. فضایاسپاش دو بعدی فقط طول و عرض داشته، فضایاسپاش تزئینی نیز به طول و عرض محدود میباشد. <ref>(سید صدر، ۱۳۸۰: ۴۱۲)</ref>}}
۱. (۲) اجزاء و مثل اتاقها و تالار و حیاط، جای تهی، حجم پر نشده و توخالی، کیفیت و بیان معماریمهرازی.
=== فضایاسپاش سه بعدی ===
فضایاسپاش سه بعدی شامل عمق، طول و عرض است. فضایاسپاش چهار بعدی، علاوه بر ابعاد سهگانه بعد زمان را میرساند که به آن، فضایاسپاش لایتناهی میگویند.تصویری است که توهم اسپاش در آن معادل بی بیکرانگی در محیط است.
=== فضایاسپاش کنترل شدهٔ ساختمان ===
بخشهایی از فضایاسپاش داخلی ساختمان که مورد کاربرد انسانها قرار میگیرد و در طول اوقات سرد سال، گرم شده و طی اوقات گرم سال، خنک میشود. شرایط دمای این فضاها در ساختمان باید در محدودهٔ آسایش باشد.
=== فضایاسپاش کنترل نشدهٔ ساختمان ===
بخشهایی از فضایاسپاش درونی ساختمان که در اوقات گرم یا سرد سال ضروری نیست خنک یا سرد شوند. م. انبارها، پارکینگهایی که از سه طرف با دیوار محصورند، دالانها و مانند آنها.
=== فضایاسپاش معماریمهرازی ===
فضایاسپاش معماری،مهرازی، فضایی که توسط سطوح، به شکلهای گوناگون محدود گشته و به عملکردهای تعیین شده پاسخ میگوید که موضوع و جوهر اصلی معماریمهرازی است.
معماریمهرازی عبارت است از علم و هنر شکل بخش فضایاسپاش زیست انسان، به عبارت دیگر معماریمهرازی به وجود آورندهٔ فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون داشته و فعالیت زندگی فردی و اجتماعی او را در برگرفته و به نیازهای مادی و معنوی انسان پاسخگو خواهد بود.
پس میتوان گفت، فضایی که توسط سطوح عمودی و افقی به وجود میآید، موضوع و جوهر اصلی معماریستمهرازیست به عبارت دیگر موضوع اصلی و در حقیقت جوهر معماری،مهرازی، اسپاش است. یک ساختمان، فقط مجموعهای از طول، عرض و عمق نیست بلکه مجموعهای است از اندازههای مختلف فضاهای خالی که انسان میتواند در آن حرکت و زندگی کند.<ref>سید صدر، ۱۳۸۰: ۴۱۲</ref>
== در ستارهشناسی ==
{{اصلی|فضای بیرونی}}
'''فضا''' قسمتهای نسبتاً تهی [[کیهان]] است که بیرون از [[جوّ]] [[سیاره|سیارات]] قرار دارد. اسپاش را گاهی برای تمایز از فضای جوّ و مکانهای زمینی، «[[فضایاسپاش میان ستارهای]]» مینامند.
از آنجا که جوّ زمین ناگهان تمام نمیشود، بلکه کمکم با افزایش ارتفاع رقیق میشود، مرز مشخصی میان اسپاش و جوّ وجود ندارد. در [[ایالات متحده آمریکا]]، به افرادی که بالاتر از بلندای ۵۰ مایلی (۸۰ کیلومتری) سفر کنند، [[فضانورد]] گفته میشود. ارتفاع ۴۰۰٬۰۰۰ پایی (۱۲۰ کیلومتری) مرزی است که آثار جوّی در ورود دوباره مشهود میشوند. غالباً از ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری به عنوان مرز میان جوّ و اسپاش یاد میشود.
در [[ریاضیات]]، '''فضا''' مجموعهای است که معمولاً ساختار اضافیای هم دارد.
برای نمونه، نگاه کنید به [[فضایاسپاش اقلیدسی]]، [[فضایاسپاش برداری]]، [[فضایاسپاش برداری هنجارین]]، [[فضایاسپاش باناخ]]، [[فضایاسپاش ضرب داخلی]]، [[فضایاسپاش هیلبرت]]، [[فضایاسپاش توپولوژیک]]، [[فضایاسپاش یکنواخت]]، [[فضایاسپاش متریک]].
== در [[روانشناسی]] ==
اصطلاح [[فضایاسپاش درون]] گاهی برای توصیف محتویات ذهن انسان به کار برده شدهاست.
=== فضایاسپاش تاریخی ===
ممکن است شیئی متعلق به گذشتههای دور باشد.چقدر دور؟ این سؤال یک معنای عام و یک معنای خاص دارد.برای خیلی از افراد ده هزار سال قبل با بیست هزار سال قبل تفاوتی نمیکند.حتی برای بعضیها صدسال قبل با پنجاه سال قبل هم فرق نمیکند.درحالیکه برای [[باستان شناس]]،[[مورخ]]، [[دانشمند]] و یا هرکس که علاقهمند به دوره های تاریخی باشد،بسیار متفاوت است.<br />
چگونه میشود این دوره ها را احساس کرد و از هم تمیز داد؟ آشنا شدن با آثار به جا مانده از دورهها در همهی زمینه های معماری،ادبیات،هنر،لباسمهرازی،ادبیات،هنر،لباس و ... می تواند این احساس را ایجاد یا تقویت کند.گاهی برای ما دورهی خاصی از تاریخ اهمیت ندارد اما یک احساس عمومی و کلی از گذشته ما را در یک فضایاسپاش تاریخی قرار میدهد.برای اینکار باید اشیاء و آثار اصلی را دید.<br />
به یاد داشته باشیم که اشیای گذشته متعلق به زمانی هستند که در یک مجموعهی زنده و پویا مورد استفاده قرار میگرفتند.حتی کلمات و ادبیات و محاورات در زمان خودش بیشترین زندگی و حیات را داشته است،اما به تدریج جان باخته و جسمی از آن به یادگار مانده است،لذا به هر میزان که بتوانیم خود را در شرایط و زندگی همزمان این آثار قرار دهیم .گویی که تقریباً حیات فرهنگی و تمدنی آن روزگار را احساس کردهایم و خود را اگرچه با فاصله ی زیاد یکی از افراد آن روزگار می پنداریم در این صورت به فضایاسپاش تاریخ وارد شدهایم. میتوان گفت هرچه ما نسبت زمانی خود را با اثر گذشته کم کرده و به آن زمان نزدیک شویم، وارد فضایاسپاش تاریخ و هرقدر خود را از شئ یا اثر گذشته دور بدانیم با دیدن یا قرار گرفتن در یک یا مجموعهای از آنها به فضایاسپاش تاریخی نزدیک شدهایم.گاهی اوقات آثار گذشتگان به دلایل عام یا خاص با ما ارتباط بیشتری پیدا میکنند. مثلاً بعضی از این آثار امروز هم مورد استفاده قرار میگیرند. اگرچه با تغییر در کاربری آن مثل فرش و... این باعث پیوند ما به گذشته و احساس مشترک با آنها میشود.هرچه این تعلق به آثار بیشتر باشد،این پیوند قویتر است.
== پیوند به بیرون ==
|