خدمت وظیفه عمومی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
آخرین تغییر متن رد شد (توسط محمد شهپری) و برگردانده شد به نسخهٔ 15242959 توسط Yamaha5: پیوند نامعتبر و تبلیغاتی |
جز تمیزکاری با استفاده از AWB |
||
خط ۱۷:
==== بردگی نظامی ====
سیستم بردهداری نظامی از [[سده ۹ (میلادی)|سدهٔ ۹]] تا [[سده ۱۹ (میلادی)|سده ۱۹]] میلادی به طور گستردهای در [[خاورمیانه]] استفاده میشد.
در میانههای [[سده ۱۴ (میلادی)|سده ۱۴ میلادی]] [[مراد یکم|سلطان مراد اول]] [[عثمانیان|عثمانی]] برای خود ارتشی متشکل از [[بردگی|بردگان]] به نام [[کاپیکولو]] تأسیس کرد. تشکیل این نیروی جدید مبتنی بر حق سلطان بر یک پنجم [[غنائم جنگی]] بود که وی [[اسیر جنگی|اسرا]] را نیز جزو این سهم میدانست. بردگان اسیرشده، [[اسلام]] میآوردند و برای خدمت به شخص سلطان آموزش میدیدند. در [[دوشیرمه]] (که آن را به صورت «مالیات خون» یا «جمعآوری کودکان» ترجمه کردهاند) پسران جوان [[مسیحیت|مسیحی]] اهل [[بالکان]] را از خانوادههایشان جدا کرده، دینشان را به اسلام تغییر داده و آنها را در یکی از طبقات خاص سربازی در [[ارتش عثمانی]] به کار میگرفتند. به این طبقه از سربازان که مشهورترین شاخه کاپیکولو بودند [[ینیچری]] میگفتند. ینیچریها به تدریج تبدیل به فاکتور مهمی در [[حمله عثمانیان به اروپا]] شدند.<ref>ینیچری در [http://www.everything2.com/index.pl?node_id=266205 everything2.com]</ref> بسیاری از فرماندهان نظامی نیروهای عثمانی، رؤسای ایالتی و حاکمان امپراتوری عثمانی مانند [[پارگالی ابراهیم پاشا]] و [[سوکولو مهمت پاشا]] با همان شیوه به خدمت گرفته شده بودند.<ref>[http://www.fordham.edu/halsall/med/lewis1.html لویس. نژاد و بردهداری در خاور میانه (انگلیسی)]</ref><ref>[http://schonwalder.com/Such-n-Such/huns.htm ترکها: تاریخ و فرهنگ (انگلیسی)]</ref> در سال [[۱۶۰۹ (میلادی)|۱۶۰۹]] ([[۹۸۷]]) نیروهای کاپیکولو سلطان حدوداً به ۱۰۰,۰۰۰ نفر رسیده بودند.<ref>[http://coursesa.matrix.msu.edu/~fisher/hst373/readings/inalcik6.html در خدمت دولت و طبقه نظامی (انگلیسی)]</ref> [[محمود دوم|محمود دوم عثمانی]] در سال [[۱۸۲۶ (میلادی)|۱۸۲۶]] ([[۱۲۰۴]]) با اجبار، سپاه ینیچری را منحل کرد.<ref>[http://www.britannica.com/eb/topic-300350/Janissaryسپاه ینیچری (ارتش ترکیه) در بریتانیکا (انگلیسی)]</ref><ref>[http://i-cias.com/e.o/janissaries.htm ینیچریها (انگلیسی)]</ref>
خط ۲۸:
خدمت وظیفه مدرن که شامل نامنویسی یا سربازگیری از شهروندان برای خدمت در ارتش بود در هنگام [[انقلاب فرانسه]] تشکیل شد تا [[جمهوری فرانسه]] بتواند در برابر یورشهای سلاطین [[اروپا]] دوام بیاورد. [[ژان باپتیست جردن]] نماینده مجلس در تاریخ [[۵ سپتامبر]] [[۱۷۹۸ (میلادی)|۱۷۹۸]] ([[۱۱۷۶]]) قانونی را در مجلس به تصویب نمایندگان رساند که اولین مادهٔ آن بیان میداشت: «هر فرانسوی سربازی است که خود را موظف به دفاع از ملت میداند». این قانون به نام همان نماینده شهرت یافت. قانون مذکور باعث شد Grande Armée (ارتش بزرگ) که [[ناپلئون بناپارت]] آن را «ملت مسلح» مینامید تشکیل شود. این ارتش توانست از پس ارتشهای حرفهای [[اروپا]] بر آید. بیش از ۲/۶ میلیون نفر از مردان فرانسوی بین سالهای [[۱۸۰۰ (میلادی)|۱۸۰۰]] تا [[۱۸۱۳ (میلادی)|۱۸۱۳]] ([[۱۱۷۸]] تا [[۱۱۹۱]]) به [[ارتش فرانسه]] پیوستند.<ref>[http://encarta.msn.com/encyclopedia_761561714/conscription.html خدمت وظیفه در انکارتا (انگلیسی)]</ref>
شکست ارتش بینظم [[پروس]]، حکومت پروسی را که پس از پیروزیهای [[فردریک دوم|دوران فردریکی]] خود را شکستناپذیر میپنداشت به وحشت انداخت. ژنرال [[شارنهورست]] پیشنهاد داد از levée en masse (سربازگیری گسترده) یا خدمت وظیفه عمومی که در فرانسه باب شده بود استفاده شود. کرومپرسیستم نظام خدمت اجباری کوتاهمدتی بود که در آلمان در تضاد با دوره بلند مدت خدمت اجباری به وجود آمد.<ref>Dierk Walter. ''Preussische Heeresreformen 1807-1870: Militärische Innovation und der Mythos der "Roonschen Reform"''. 2003, in Citino, p. 130</ref>
در [[امپراتوری روسیه]] در اوایل سده ۱۹ میلادی طول دوره خدمت سربازی ۲۵ سال بود. این دوره در سال [[۱۸۳۴ (میلادی)|۱۸۳۴]] ([[۱۲۱۲]]) به ۲۰ سال کاهش یافت. سربازان به کار گرفته شده نباید کمتر از ۱۷ سال و بیش از ۳۵ سال سن میداشتند.<ref>[http://www.roots-saknes.lv/Army/military_service_.htm خدمت نظامی در امپراتوری روسیه (انگلیسی)]</ref> در سال [[۱۸۷۴ (میلادی)|۱۸۷۴]] ([[۱۲۵۲]]) یک نظام عمومی مبتنی بر الگوی مدرن عرضه شد. تنها [[الغای بردهداری]] توانست تضمین اجرای این [[قانون]] را فراهم آورد. قانون جدید بیان میداشت که تمام مردان روسی، هنگامی که به ۲۰ سالگی میرسیدند مشمول خدمت شش ساله سربازی میشدند.<ref>[http://www.let.leidenuniv.nl/tcimo/tulp/Research/ARMING.htm خدمت وظیفه و مقاومت: سابقه تاریخی (انگلیسی)]</ref>
خط ۵۸:
== فراریان از خدمت ==
عضویت سربازان وظیفه در [[نیروهای مسلح]] دلیلی بر آن نیست که همهٔ آنها موافق [[جنگ]] باشند. در [[ایالات متحده]] هنگام [[جنگ ویتنام]]، بسیاری از افراد از روابط سیاسی خود استفاده کردند تا در جنگ به دور از هر گونه آسیب بالقوه قرار گیرند.
بسیاری افراد با استفاده از راههای ممکن، خدمت را به تعویق میاندازند. برای مثال رفتن به [[دانشگاه]]، پدر شدن و یا خدمت در برخی مشاغل (مانند تدریس؛ [[سرباز معلم]]). برخی از [[معافیت تحصیلی|معافیتهای تحصیلی]] استفاده کرده و برخی دیگر، فرمانشکن وجدانی شدند و یا تظاهر به آن کردند. هرچند که بعدها ممکن بود از آنها در خدمات غیررزمی مانند نیروهای [[امدادگر|امدادرسان پزشکی]] استفاده شود. همچنین یکی از راههای ممکن آن بود که از ایشان در مشاغل غیرنظامی مانند کار در [[بیمارستان]] به طور منظم استفاده کنند.
خط ۸۰:
در [[اسرائیل]]، اقلیتهای مسلمان و مسیحیان عرب همچون یهودیان فوقارتدوکس از خدمت سربازی معاف هستند. با این حال معافیت شامل حال شهروندان [[دروزی]] اسرائیلی و همچنین بسیاری از روستاهای مسلمان بدوی نمیشود. ساکنین دائمی همچون دروزیهای [[بلندیهای جولان]] نیز از خدمت معاف هستند. معافیت از خدمت دلیلی برای آن نیست که افراد معافشده نتوانند داوطلب حضور در ارتش شوند. با این حال چنین مسألهای کمتر مشاهده میشوند.
برخی از سربازان وظیفه احساس میکنند که تجارب به دست آمده از خدمت میتواند برای آنها مفید باشد اما دیگران بر این باورند که وقتشان در خدمت سربازی هدر رفته و آنها میتوانستهاند با توجه به تحصیلات و شغل خود افراد موفقتری باشند.
== دوره خدمت وظیفه عمومی در برخی از کشورها ==
خط ۱۴۹:
|| فنلاند || ۳۰۴.۴۷۳|| ۱۹۹.۰۰۰.||۳۵.۱۱۱/۸۰||۵.۲۴۶.۱۰۰|| جمهوری || اجرا میشود
|- style="background:#ddffff"
|| فرانسه || ۶۴۰.۰۵۳ <ref>
|نشانی=https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/fr.html
|عنوان=France
خط ۲۹۲:
=== بردهداری ===
::''خدمت سربازی شخصیت فرد را در معرض نظامیگری (جنگگرایی) قرار میدهد. این خدمت نوعی بردگی است. اینکه ملتها تحت تأثیر روزمرگی آن را تحمل میکنند، دلیل دیگری برای اثبات تأثیر ناتوانکنندهٔ آن است.''
::- [[آلبرت اینشتین]]، [[زیگموند فروید]]، [[اچ جی ولز]]، [[برتراند راسل]] و [[توماس مان]] در اعلامیهای که بر علیه خدمت سربازی و آموزش نظامی جوانان در سال [[۱۹۳۰ (میلادی)|۱۹۳۰]] ([[۱۳۰۸]]) صادر کردند.<ref>[http://bamdadkhabar.com/2013/09/30348/ مانیفست در مخالفت با خدمت سربازی و نظامیگری-بامداد خبر]</ref>
برخی گروهها همچون آزادیخواهان، معتقدند از آن جایی که خدمت وظیفه عمومی اجباری است پس نوعی [[بردهداری|بردگی]] به حساب میآید.<ref>[http://web.archive.org/web/20070927045409/http://www.butnowyouknow.com/the.draft.html خدمت وظیفه، آیا بردهداری است؟], butnowyouknow.com (بایگانی شده از [http://www.ButNowYouKnow.com/the.draft.html اصل منبع] در تاریخ 2007-09-07).</ref> بنابر [[متمم سیزدهم قانون اساسی ایالات متحده]]، بردهداری یا هر نوع خدمت غیر ارادی ممنوع است مگر اینکه بخشی از مجازات مجرمین باشد. در نتیجه گروههای مخالف، (دست کم در آمریکا) خدمت وظیفه را مخالف [[قانون اساسی]] و [[اخلاق]] میدانند. [[دادگاه عالی ایالات متحده]] در سال [[۱۹۱۸ (میلادی)|۱۹۱۸]] ([[۱۲۹۶]]) حکم داد که فراخوان خدمت سربازی که برای [[جنگ جهانی اول]] صادر شد، [[قانون اساسی آمریکا]] را نقض نکرده است. دادگاه این طور بیان داشت که یکی از اختیارات محدود دولت فدرال، فرمان فراخوان سربازان وظیفه است. تنها توضیحی که همراه متمم سیزدهم قانون اساسی آمریکا در این مورد انتشار یافت و بعدها نیز بسیار مورد انتقاد قرار گرفت به این شرح است:
خط ۳۰۳:
=== تبعیض سنی ===
خدمت وظیفه عمومی معمولاً محدود به [[جوان|جوانان]] بوده و تقریباً هیچ وقت به شکل مساوی بین گروههای سنی مختلف تقسیم نشده است. جوانترهایی که تأیید میشوند، در همان ابتدا به خدمت فراخوانده میشوند. مخالفان تبعیض سنی و طرفداران آزادی جوانان این طور بیان میکنند که خدمت سربازی مبتنی بر سن، شدیدترین تبعیض سنی است که توسط دولت بر افراد ملت اعمال میشود. این تبعیض را [[فیل اوشس]] در ترانهای به نام «[[من دیگر به پیش نمیروم (ترانه)|من دیگر به پیش نمیروم]]» نشان داده است: «همیشه مسنترها بودهاند که ما را به سوی جنگ بردهاند؛ همیشه جوانان بودهاند که نابود گشتهاند».
حتی در کشورهایی که دولت آنها توسط مردم انتخاب میشود، سن مشمولین خدمت به حدی پایین است که غالباً به آنها اجازهٔ شرکت در تصمیمهای مهم از قبیل اعزام به جنگ یا تعیین سیاستهای مربوط به مشمولین خدمت وظیفه داده نمیشود. تصویب [[اصلاحیه بیست و ششم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا|متمم بیست و ششم قانون اساسی ایالات متحده]] که [[سن رأی|سن رأیدهندگان]] را به ۱۸ سال کاهش میداد، بیشتر از آن رو انجام شد که انتقادات گستردهای پیرامون بیعدالتی موجود در رابطه با جوانانی که علیرغم اعزام به خدمت سربازی اجازه رأی نداشتند بالا گرفته بود.
=== مشکلات ناشی از بیانضباطی ===
هیچ نیروی نظامی بدون انضباط نمیتواند مؤثر باشد. انضباط را میتوان از راه [[روحیه گروهی]] یا انگیزه فعال موجود در پرسنل، آموزش داد. همچنین انضباط را میتوان به صورت بنیادین از طریق راهنماییهای رهبر، در نیروها درونی کرد. به سادگی میتوان حدس زد که داوطلبان ارتش که به میل خود به [[نیروهای مسلح]] میپیوندند بینظمیهای کمتری از خود نشان میدهند، در حالی که شهروندانی که به اجبار و به عنوان خدمت وظیفه به این نیروها اعزام میشوند انگیزه کمی برای خدمت دارند.
تنبیهات اعمال شده بر سربازان وظیفه نیز غالباً خشن هستند زیرا ذات این خدمت مبتنی بر اجبار است. [[اعدام]] با استفاده از [[جوخه آتش]]، در هنگام جنگ یکی از راههایی بوده که در سطح ارتشهای جهان برای پرسنل وظیفه بینظم به کار برده میشده است. [[آنتونی بیور]] تخمین زده است که ۱٪ تا ۵٪ تلفات نیروهای وظیفه در [[جنگ جهانی دوم]] مربوط به اینگونه اعدامها بوده است. این ادعا را میتوان با عبارتی از [[لئون تروتسکی]] به طور خلاصه نشان داد:
:ارتش را بدون تنبیهات نمیتوان ساخت. اگر مجازات مرگ در زاغه مهمات فرمانده نباشد، وی نمیتواند تودههای مردم را به سوی مرگ هدایت کند.تا زمانی که آن میمونهای بیدم بداندیش (حیواناتی که ما به آنها انسان میگوییم) به دستآوردهای فنی خود میبالند و ارتشهای خود را مجهز کرده و هزینهٔ جنگها را میپردازند، فرمانده مجبور است که سربازان را بین مرگ محتمل در جبهه پیش رو و مرگ ناگزیر در پشت سر قرار دهد.
در نتیجه ارتشهای دارای نیروی وظیفه بیشتر از ارتشهای دارای نیروی داوطلب در معرض [[لغو دستور|خطر تمرد]] نیروهای خود قرار دارند. نیروهایی که ممکن است در موارد شدید [[شورش سربازان|بر علیه نیروهای خودی]] اقدام کنند.
مشکلات ناشی از بینظمی زمانی وخیمتر میشوند که پرتوانترین جوانان بر خلاف اراده خود مجبور به خدمت تحت فرماندهی افرادی شوند که به نظر آنها هوش و استعداد کمی دارند و اینکه آنها باید بیچون و چرا از این فرماندهان اطاعت کنند. این مسأله در [[دوران صنعتیسازی]] مشکلی ایجاد نمیکرد زیرا تنها طبقهٔ بالای جامعه به [[تحصیلات عالی]] دسترسی داشتند. اما همین مسأله در جنگ ویتنام باعث بروز مشکلاتی شد. در این جنگ دانشآموختگان دانشگاهها مجبور بودند تحت فرماندهی [[درجهدار]]انی که به ندرت به [[دانشگاه]] رفته بودند و عموماً حتی [[دبیرستان]] خود را به پایان نرسانده بودند، خدمت کنند.
خط ۳۹۸:
=== کیفیت ===
کیفیت کار نیروهای وظیفه در بسیاری از کشورها پایین است. همچنین دولتها نسبت به آموزش حرفهای آنان بیمیل هستند. اما در برخی از کشورها که خدمت وظیفه در آنها جریان دارد تنوع کارکنان نیروهای وظیفه بزرگترین مزیت آنها تلقی میشود.
مورد دیگر این است که افرادی نیز هستند که توسط نیروهای حرفهای استخدام نمیشوند اما این افراد در اقلیت هستند و میتوان در موارد شدید ایشان را به دلایل پزشکی ترخیص کرد.
خط ۴۰۵:
در زمان جنگ به ویژه هنگام جنگهای طولانی مانند [[جنگ جهانی دوم]] تفاوتهای بین نیروهای وظیفه و حرفهای به تدریج کم میشود. در آن هنگام [[فرمانده]]ان، تجربه جنگی [[سرباز]]ان و [[یگان]]ها را به عنوان معیار سنجش کیفیت نیروها در نظر میگیرند. در نتیجه سربازان وظیفهای که در عملیاتهای نظامی شرکت کرده باشند بسیار بیشتر از ارشدهای حرفهای تازهکارشان ارزش خواهند داشت.
بدترین مشکل این است که آموزش باید مطابق توان بدنی و بهره هوشی ضعیفترین جوانان طراحی شود. با این حال میتوان با جدا کردن نیروهای وظیفه به گروههای مختلف از این مشکلات پیشگیری کرد. حتی ضعیفترین نفرات هم میتوانند مهمترین نقشها را در وظایفی [[آماد]]ی به عهده بگیرند تا در همین حین نفرات توانمند، برای متخصص شدن دوره ببینند.<ref>[http://www.mil.fi/maavoimat/joukot/tykpr/erik_palv.html Tykistöprikaati: Erikoispalvelutehtävät] بازیابی 2/8/2007. (فنلاندی)</ref>
در بسیاری از مواقع همخدمتیهای سربازان وظیفه مشکلات اجتماعی دارند، مثلاً برخی [[مجرم]]، قلدر، [[معتاد]] یا [[جامعهستیزی|جامعهستیز]] هستند. خدمت این افراد در ارتش باعث بروز مشکلات زیادی میشود. این نفرات تواناییهای یگان را از بین برده و حتی ممکن است امنیت دیگران را به خطر اندازند. برخی از کشورها این مشکل را تشخیص دادهاند و کوشیدهاند از ورود مشکلسازان بالقوه پیش از اعزام به خدمت مثلاً از طریق [[معافیت پزشکی]] جلوگیری کنند.<ref>{{یادکرد وب
خط ۴۱۶:
=== انگیزههای سیاسی و اخلاقی ===
[[ژان ژاک روسو]] با حرارت بسیار بر ضد ارتشهای حرفهای داد سخن میداد و معتقد بود که این حق و امتیاز هر شهروندی است که در دفاع از کل جامعه شرکت داشته باشد و واگذاری آن به نیروهای حرفهای نشانهٔ انحطاط اخلاقی مردم است. او این باور خود را بر این پایه استوار کرده بود که جمهوری [[روم]] زمانی به سقوط نزدیک شد که ارتش خود را از حالت وظیفه به حرفهای تبدیل کرد.<ref>[[:s:en:
همچنین ارسطو ارتباط بین تقسیم خدمت وظیفه بین توده مردم و نظم سیاسی کشور را مهم تلقی میکرد.<ref>[[:s:en:Politics (Aristotle)/Book 6|ارسطو، سیاست، کتاب ششم]] فصل هفتم و [[:s:en:Politics (Aristotle)/Book 4|کتاب چهارم]] فصل سیزدهم.</ref>
خط ۴۲۵:
حق حاکمیت در به خدمت گرفتن شهروندان را میتوان در اصول [[سودمندگرایی]] نیز یافت. اگر با ریخته شدن خون چند [[سرباز]] بتوان به منافع بزرگتر رسید، ملت باید خواهان این فداکاری باشد. با این فرض باید این حق را به دولت داد تا از شهروندان برای رسیدن به منافع مهمتر برای بشر استفاده کند.
خدمت وظیفه در بریتانیا معمولاً به خاطر داشتن پتانسیلهایی از قبیل ناملایمات سودمند یا اصلاح رفتار ستایش شده است.<ref>[http://www.thesun.co.uk/sol/homepage/news/sun_says/article1385299.ece جرم یک دشمن واقعی در بین ما است] - تاریخ انتشار: 05 Jul 2008 مجله سان (بریتانیا)</ref> برخی که در این مورد نظر دادهاند بر این باورند که نظام ارتش بسیار بهتر از نظام قضایی میتواند با مجرمان برخورد کند<ref>[http://www.express.co.uk/posts/view/52563 آری، خدمت وظیفه ملی کار میکند] - دیلی اکسپرس | نظر بدهید (Tuesday July 15,2008) توسط جین وارن</ref> و یا جوانان با آموزشهای نظامی و خدمت در ارتش راحتتر با جامعه وفق پیدا میکنند یا حتی عدهای بر این باورند که مجرمان را برای جنگیدن باید به [[عراق]] فرستاد.<ref>[http://news.bbc.co.uk/1/hi/england/london/7491985.stm پنج نفر به خاطر مرگ یک نوجوان بازداشت شدند.] - اخبار بیبیسی انگلیس، لندن
=== اقتصاد ===
در جریان جنگهای بسیار بزرگ (مانند [[جنگ جهانی دوم]]) تشکیل ارتشی که کاملاً متکی به نیروهای داوطلب باشد، نیاز به افزایش شدید [[مالیات]] یا [[کسر بودجه]] دارد. در اینگونه موارد ضرر حاصل از به خدمت گرفتن نیروهای وظیفه بسیار کمتر از افزایش مالیاتها است. پژوهشی در تأثیرات مالی ناشی از خدمت وظیفه در جریان جنگ جهانی دوم نشان داد که یک ارتش داوطلب هم به همان میزان میتوانست در رشد اقتصادی مضر باشد.
[[ارتش بریتانیا]] تخیمن زده است که در یک ارتش حرفهای، یک [[گروهان]] متشکل از کادر ثابت که به عنوان [[نیروهای حافظ صلح]] به خارج از کشور اعزام شده است برابر با سه گروهان در کشور است. حقوق آنان کاملاً از بودجه ارتش پرداخت میشود.
خدمت وظیفه همچنان در بسیاری از کشورها به ویژه در [[آسیا]] به عنوان راهی برای سربازگیری استفاده میشود. بر خلاف آنها داوطلبان نیروهای ذخیره تا زمانی که اعزام نشدهاند در مشاغل غیرنظامی خود مشغول به کار خواهند بود.<ref>{{یادکرد
خط ۴۶۲:
{{اشتغال}}
[[رده:نظریههای سیاسی]]▼
▲[[رده:نظریههای سیاسی]]
[[رده:خدمت وظیفه عمومی| ]]
[[رده:حقوق بشر]]
|