دانته آلیگیری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: مساله⟸مسئله، موثر⟸مؤثر
خط ۴۵:
}}
 
'''دانته آلیگیری''' {{ایتالیایی|Dante Alighieri}} (زادهٔ [[فلورانس]] در سال [[۱۲۶۵ (میلادی)|۱۲۶۵]] و درگذشتهٔ [[راونا]] در [[سپتامبر]] [[۱۳۲۱ (میلادی)|۱۳۲۱]] میلادی) شاعر اهل [[ایتالیا]] بوده‌است. وی در سیاست زادگاه خود عاملی موثرمؤثر بود. نوشته‌های دانته در ادبیات ایتالیا و سراسر اروپا موثرمؤثر افتاده‌است.
 
دانته در دوران زندگی خود دست به انتشار کتاب‌های متعددی زد که معروف‌ترین آن‌ها «[[کمدی الهی]]»، «[[زندگانی نو]]»، «ضیافت»، «سلطنت»، و «آهنگ‌ها» است. کتاب «کمدی الهی» در سه بخش نگاشته شده‌است: دوزخ، برزخ و بهشت.
خط ۶۰:
در حدود سی سالگی به فعالیت‌های سیاسی پرداخت. در سالهای ۱۲۹۶ و ۱۲۹۷ میلادی عضویت «[[شورای صد نفری]]» انتخاب شد و در سال ۱۳۰۰ به سمت سفیر به «سن جیمنیانو» رفت، دو ماه نیز در سال ۱۳۰۱ سمتی مانند «رئیس دیوان عالی کشور» را در شهر خود داشت و در این سمت دستکم ده نطق آتشین برضد پاپ «[[بونیفاس هشتم]]» ایراد کرد که مایه همه بدبختی‌های بعدی وی شد.
 
در سال ۱۳۰۰ میلادی بین دو دسته سیاسی سفیدها که نماینده ثروتمندان شهر و دسته سیاه‌ها که از طبقات عامه طرفداری می‌کردند زد و خورد شدیدی روی داد که بر آتش کینه‌توزی‌های گذشته دامن زد. پاپ ظاهراً برای آرامش و به راستی برای گسترش نفوذ خود کاردینال «آکوئاسپارتا» را به فلورانس فرستاد ولی وی نتوانست کاری انجام دهد، این بار پاپ از «[[شارل دو والوا]]» برادر «[[فیلیپ لوبل]]» پادشاه فرانسه کمک گرفت. این مسالهمسئله فلورانسیان را بسیار نگران کرد و دسته سفیدها که در آن وقت روی کار بودند سه نفر را به عنوان سفیر فوق‌العاده نزد پاپ فرستادند تا او را از این فکر منصرف سازند، دانته یکی از این سه نفر بود. اندکی پس از آغاز این سفر بود که شارل دو والوا و نیروهای پاپ پیروزمندانه وارد فلورانس شدند و دسته سفیدها را از آنجا راندند و زمام امور را به دست سیاه‌ها سپردند. این تغییر مقدمه تصفیه‌ای شد که بزرگترین قربانی آن دانته بود.
 
روز ۲۷ ژانویه ۱۳۰۲ نخستین حکم از سوی دادگاه فلورانس به زیان دانته صادر شد و او را غیابی به سوء استفاده از اموال دولتی متهم نموده و به پرداخت پنج هزار [[فیورینو]] جریمه و دو سال تبعید از فلورانس و محرومیت همیشگی از حقوق مدنی محکوم کرد. چهل روز بعد حکم دیگری به زیان وی صادر شد و وی محکوم بدان شد که اگر به دست مقامات امنیتی و قضایی فلورانس بیفتد زنده زنده در آتش سوزانده شود. از آن پس یک دوران ممتد آوارگی و دربدری برای شاعر آغاز شد که تا پایان زندگی او ادامه داشت. از این تاریخ او دیگر همسر و دو دخترش را ندید چرا که به آنها اجازه ترک شهر را ندادند و تنها توانست دو پسرش را در اواخر زندگی ببیند.