جمهور: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: سوال⟸سؤال، آمی‌زند⟸آمیزند، ، آنهمه⟸آن‌همه، ، اماکشوری⟸اما کشوری، ، تختخوابیست⟸تختخوابی‌ست،...
ویرایش و تصحیح (جزئی)
خط ۷۳:
این اسطوره جنبهٔ دیگری هم دارد. خداوند آن‌گاه که به هر فردی نعمت وجود می‌بخشید، فلزی را به خمیره و سرشت او افزود. زر را در سرشت حاکمان گنجاند؛ نقره و سیم را در پشتیبانان؛ و مفرغ و آهن و برنج را در کارگران. سپس خداوند به حاکمان آموخت که آمیزهٔ فلزات را در شخصیت کودکان بررسی کنند.<ref name="w">{{یادکرد|فصل=فصل اول:افلاطون-جمهوری|کتاب=آثار کلاسیک فلسفه|نویسنده=نایجل واربرتون|ترجمه=مسعود علیا|ناشر=انتشارات ققنوس|چاپ=چهارم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحه ۹ تا ۲۷|سال=۱۳۸۸|شابک=}}</ref> بدین سان جامعه از سه طبقه تشکیل می‌شود. بچه‌ای که از زر است باید در میان پاسداران قرار گیرد حتی اگر فرزند کشاورزان یعنی برنج و آهن باشد و یا بر عکس اگر فرزند پاسداری از جنس برنج بود باید کشاورز شود.
 
مقر پاسداران باید درجایی باشد که به راحتی هم بتوانند همهٔ مردم شهر را زیر نظر بگیرند و هم از شهر در برابر حملهٔ دشمن دفاع کنند. پاسداران باید در میان پادگان و همه با هم زندگی کنندو هیچ یک نباید جز به اندازهٔ ضروری مالی داشته باشند و هیچ فردی حق ندارد انبار یا خانه‌ای داشته باشد که کسی آزادانه حق نداشته باشد وارد آن شود. باید به اندازهٔ ما یحتاجمایحتاج به آنان داد نه چیزی کم بیاورند و نه اضافه
 
=== کتاب چهارم ===